🔴 در ضرورت انتخاب «بهترین و بیشترین» مطالبه
✍️ #آرمان_امیری:
🔸«همه به خوبی آگاهیم که در درون دستگاههای حكومتی و شبهحكومتی افرادی وجود دارند که تنها راه ادامه حضور خود در قدرت را التهابآفرینی و بحرانزاییهای پیاپی و طفره رفتن از حل مشکلات و نابسامانیهایی میدانند که خود مسبب آنها بودهاند. آنها همچنان به دنبال پوشاندن و پنهان کردن بحرانهای موجود با بحرانهای بزرگتر و توسعه رفتارهای نابخردانه خود به مرزهایی خطرناکترند». (میرحسین موسوی، بیانیه شماره ۱۱)
🔹قانونی نانوشته در میان نیروهای پلیس وجود دارد که هرگز نباید به مطالبه گروگانگیرها تن در داد، چرا که باعث تداوم شیوه نادرستشان خواهد شد. در جهان سیاست نیز گروگانگیریهای فراوانی را میتوان سراغ کرد: گروگان گرفتن «امنیت» برای صرفنظر کردن شهروندان از «آزادی»؛ یا گروگان گرفتن «معیشت»، برای چشمپوشی از دموکراسیخواهی. ما سالهای سال است که با این دوگانهسازیها آشنا هستیم، اما پرسش این است که برای قطع این چرخه شوم بحرانزایی و گروگانگیری چه میتوان کرد؟
🔸در مجموعه سهگانهای درباب تحریم به این مساله پرداختیم که از راه رسیدن بلای کرونا نیز، نه تنها هیچ یک از رفتارهای حکومتی را تغییر نداد، بلکه فرصتی شد برای استفاده از یک «بحران جدید» برای شانه خالی کردن از بحرانهای قبلی و البته تولید یک دوگانه دروغین جدید، این بار به شکل «موافقان و مخالفان تحریم»، باز هم برای منحرف کردن مطالبات اصلی جامعه. در آن مجموعه ما در ضرورت پرهیز از درافتادن در دام این چرخه باطل بحرانزایی صحبت کردیم، اما حال میتوان پرسید پس چاره چیست؟ یا بنابر همان پرسش معروف: «چه باید کرد؟»
🔹مجموعه حاضر برای پاسخ به این پرسش نوشته شده، اما در یادداشت نخست، میخواهیم به مقدمهای ضروری، پیش از رسیدن به پاسخ بپردازیم. مقدمهای که سالها پیش میرحسین موسوی به زیبایی ضرورت آن را توضیح داده بود: «در پاسخ به این پرسش (که چه باید کرد؟)، نخستین قدم آن است که بدانیم چه باید بخواهیم تا بهترین و بیشترین را خواسته باشیم؟ اگر در یافتن پاسخ این سوال خطا کنیم قطعا همه یا بخشی از این سرمایه فراهم آمده را از دست دادهایم. بلکه حساسیت این انتخاب بسیار بیشتر از این است. نیروی عظیمی که ملت ما فراهم آورده توان آن را دارد که کشور را به سکویی بلند برای جهش به سوی پیشرفتهای مادی و معنوی ارزشمند ارتقا دهد و یا در یک آنارشی درازمدت فرو برد. اینکه نتیجه حرکت ما چه خواهد بود تماما به انتخاب درست ما در این مرحله بستگی دارد». (میرحسین موسوی، بیانیه شماره ۱۱)
🔸به باورم، این تذکر میرحسین در باب ضرورت انتخاب «بهترین و بیشترین خواسته»، دقیقا همان کلیدی است که به ما کمک میکند، در دام آن دور باطل بحرانآفرینیها نیفتیم. پروپاگاندای رسانهای حکومت میخواهد تمام مطالبات و اولویتهای اجتماعی و سیاسی ما را به بهانه این وضعیت بحرانی به «رفع تحریم» تقلیل دهد و برای این هدف خود در از انواع و اقسام نقابهای فریبنده ملیگرایی یا عدالتطلبی و حتی اصلاحطلبی سوءاستفاده میکند، نقابهایی که البته و باز هم به تعبیر زیبای میرحسین «چهرههای ظاهرا گوناگون اما در جوهر یکسان استبداد» هستند.
🔹ما اما باور داریم که هرچند فشارهای اقتصادی کرامت انسانی شهروندان را نیز هدف گرفته، اما شایستگی مردم ما تقلیل یافتن به مشتی مسکین نیست که تا ابد نیازمند صدقه باشند. باید در عین تلاش برای کاهش فشارهای اقتصادی، کرامت انسانی و شأن والای آزادی را برای جامعه طلب کنیم. باید تلاش کنیم ضرورت ایجاد شده در کوتاهمدت را در مسیر و همراستا با هدف اصلی که اصلاح کلیت ساختار است مرتفع سازیم. «بهترین و بیشترین خواسته» میتواند همان باشد که معیشت را همراه با آزادی، و امنیت را در دل دموکراسی و حقوق شهروندی طلب کنیم. تنها بدینگونه است که میتوانیم با استقلال و کرامت تمام همواره از حقوق خود دفاع کنیم و نیازمند تفقد هیچ کسی نمانیم.
🔸در یادداشت دوم ما پیشنهاد خود را برای چگونگی بسیج اجتماعی در راستای کاهش فشارهای اقتصادی بر دوش جامعه مطرح خواهیم کرد، بدون آنکه در دام پروژه تحریمگریزی حکومت سقوط کنیم. در یادداشت سوم نیز بدین مساله خواهیم پرداخت که چطور میتوان هدف اصلی تلاش برای اصلاح ساز و کارها را در همین شریط بحرانی و زیر فشارهای همه جانبه سیاسی و اقتصادی پیگیری کرد. بدین ترتیب، بار دیگر نشان خواهیم داد که «برخلاف آنچه دستگاههای تبلیغاتی دولتی سعی در القای آن دارند، این ما هستیم که بازگشت اعتماد و آرامش به فضای جامعه را خواهانیم و این ما هستیم که از هر اقدام …
🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب)
...
📡🌎📡🌎@online_eslahat
✅رصد آنلاین اخبار جبهه #اصلاحات
https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 تاکید بر روی حلقه مفقوده
✍️ #آرمان_امیری:
🔸میگویند دو نفر را دیدند که اولی چالهای میکند و دومی آن را پر میکرد. پرسیدند این چه کار بیهودهای است که میکنید؟ پاسخ دادند: ما سه نفر بودیم. اولی چاله میکند، دومی دانه میکاشت، سومی پر میکرد. امروز نفر دوم نیامده اما ما همچنان کار خود را میکنیم.
🔹این تمثیل شیرین، در مثالهای کاربردی و سیاسی میتواند توصیفگر شرایط تقلیدهای کورکورانهای باشد که گاه بسیار زیانبار و حتی مهلک میشوند. یک سیستم کامل اگر با تمام اجزای خود کار کند ممکن است مفید باشد، اما همان سیستم در نبود یکی از اجزایش ای بسا کارکردی کاملا وارونه پیدا کند و تماما مخرب و زیانبار شود. دولت و حکومت، کلانترین مصداق اینگونه سیستمها هستند.
🔸ما پیشتر نشان دادیم که در نبود شفافیت چطور کارکرد مالیاتگیری دولت در سطح باجگیری افول پیدا میکند. (اینجا+) به تازگی گزارش تفریغ بودجه نیز نشان داده که همین دولت، طی چند سال گذشته دهها میلیارد دلار ثروت ملی را به اسم دلارهای یارانهای به کانونهای نامعلومی واگذار کرده که سر سوزنی دستاورد برای مردم نداشتهاند. عملا چندین میلیارد دلار از ثروت ملت به تاراج رفته، پس چه جای تعجب اگر گروهی خدا را هم شاکر باشند که حداقل بخشی از دارایی ایرانیان در حسابهای خارجی بلوکه شده تا از معرض این چپاول در امان بماند؟
🔹برخی از اصلاحطلبان بحران حکومتداری ما را تا سطح «افت کارکرد» در یک «دولت نرمال» تقلیل میدهند. اینان استدلال میکنند که ما نیاز داریم به صورت همزمان، ضمن انتقاد از رویکردهای غیردموکراتیک داخلی، برای لغو تحریمهای خارجی نیز تلاش کنیم. ما چنین موضعی را صرفا یک رویکرد نمایشی و تنزهطلبانه میدانیم که در عمل همانقدر مضحک است که استدلال آن دو نفر در تمثیل نخستین. فقط یک مورد ماجرای تصویب نکردن اف ای تی اف کافی بود تا آن حلقه حیاتی از کارکرد این سیستم بزرگ کسر شود و هر ناظر خردمندی بفهمد که وقتی یک حکومت به کمترین شفافیتهای مالی تن در نمیدهد، هرگونه واریز پول به حسابش عین آبیاری درخت فساد و خشونت است و با هیچ عقل سلیمی نشان نمیتواند مصداق کاهش درد و رنج مردم به حساب آید؛ اما شواهد پیش روی ما تنها شامل همین یک مثال و مصداق نیست.
🔸وقتی حکومت پزشکان بدون مرز را از کشور اخراج میکند و همزمان خیابانهای شهر را به رژه شبهنظامیان حشدالشعبی، حزبالله لبنان و فاطمیون افغان میسپارد، آشکارا نشان میدهد که قصدی برای رساندن کمک به مردم ندارد. پس اگر به واقع دغدغه بهداشتی و درمانی داریم، اتفاقا باید از تمامی کشورها و سازمانهای جهانی بخواهیم که از هرگونه پرداخت پول نقد به این چاه ویل خودداری کنند. حکومت اگر واقعا کسری پول دارد میتواند از هزاران میلیارد ثروت تلنبار شده در ابرکارتلهای بنیاد مستضعفان و آستان و ستاد اجرایی برداشت کند که البته برداشت نخواهد کرد. ما باید از نهادهای بینالمللی بخواهیم که کمکهای خود را به صورت غیرنقدی و با تهیه محمولههای دارویی، تجهیزات بهداشتی و حتی کمکهای غذایی آماده کنند و همانها را نیز تنها از مسیرهای شفاف و نهادهای قابل اعتماد نظیر پزشکان بدون مرز، صلیب سرخ یا سازمان بهداشت جهانی ارسال کنند.
🔹در نهایت آنکه، ما هرگونه پرداختن گزینشی به مسائل را مردود میدانیم و گمان میکنیم هر جریانی که بخواهد یکی از بخشهای مشکل را مسکوت گذاشته و بر روی دیگری تمرکز کند، دچار همان عارضه تمثیل نخست میشود. ما تحریمها را پیامد همان رویکردی میدانیم که از یک سو سیاستهای جنونآمیز منطقهای را از دایره تصمیمگیری و اعمال نظر شهروندان خارج میکند و از سوی دیگر، از همین سیاست غیرانتخابی، سپر بلایی میسازد برای توجیه و پنهانسازی تمامی مفاسدی که خود باعث و مسوولاش بوده است.
🔸وبسایت کلمه، مجموعه بسیار خوبی در نقد این سیاستها منتشر کرده است که میتوانید از اینجا + دریافت کنید. این مجموعه، نزدیکترین روایت به چهارچوب نگرش میرحسین موسوی به سیاستهای منطقهای است که ما نیز با آن موافق و همدل هستیم. با تکیه بر همین نگاه جامع است که ما ریشه بسیاری از مشکلات امروز کشور را در یک «حکومتِ نظامی» میدانیم که ماشین جنگافروز و توسعه طلب خود را به هزینه ملت ایران به جان تمامی ملتهای منطقه انداخته است. به باور ما، در کنار ضرورت احیای دموکراسی و مشروطیت در کشور، توقف این ماشین جنگی و این چاه ویل پولهای مملکت، همان حلقه مفقودهای است که تا تکمیل نشود، حاکمیت ما به صورت یک دولت معمول و متعارف …
🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب)
...
📡🌎📡🌎@online_eslahat
✅رصد آنلاین اخبار جبهه #اصلاحات
https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 آیا خاتمی هم از اصلاحپذیری نظام قطع امید کرده؟
✍️ #آرمان_امیری:
🔸با گذشت چند روز از انتشار سخنان اخیر سیدمحمد خاتمی و فروکش کردن واکنشهای هیجانی اولیه، به گمانم فرصت آن فراهم شده که با نگاهی آرامتر و دقیقتر مواضع اخیر ایشان را بازخوانی کنیم ... من سعی میکنم با کنار هم قرار دادن اشاراتی از دل خود متن ایشان، به سویههایی از اظهارات اخیر اشاره کنم که به باورم محور اصلی صحبتها بودند، اما تا جایی که من دیدم، غالبا نادیده گرفته شدند.
🔹میدانیم که سیاستورزی خاتمی هرگز از جنس انقلابیگری «حسینی» نبوده است. اما برای نسبت دادن شیوه او به سیاست «حسنی» نیازمند یک خوانش جدید از رفتار امام دوم شیعیان بودیم که به نظرم در این سطور ارائه شده. باز هم کلیدواژهها بسیار آشنا و معاصر است. جدالهای سیاسی که مردم را تا حد بسیاری خسته کرده است، شاید از جنس همان «هر ۹ روز یک بحران» و یا شاید از جنس سرکوبهاش شدید پس از انتخابات ۸۸ و سپس گرایش عمومی به توهمی به نام «امنیت در سایه یک حکومت اقتدارگرا». گویی دور باطل «استبداد، هرج و مرج و استبداد» را شاهد هستیم که در نظریه دکتر کاتوزیان مطرح میشود. در اینجا نیز خاتمی به مانند بسیاری از منتقدان، توهم «آرامش و امنیت زیر سایه یک حکومت اقتدارگرا» را به هجو میگیرد، اما در عین حال اشاره میکند که باید صبر کرد تا عموم جامعه دست از این تصور کوتهبینانه بر دارد و البته، اینجا کارویژه جدیدی آغاز میشود که به نظر میرسد خاتمی مدعی انجام آن کارویژه است.
🔸اما آیا خاتمی واقعا دارد چنین روایتی از اوضاع یک دهه گذشته ارائه میدهد؟ آیا او به زبان خاص خودش دارد میگوید: «تن به مصالحه داد تا همگان به چشم ببینند که این حکومت اصلاحناپذیر است؟» چنین روایتی با آن روحیه معمول که از علاقه خاتمی به اصلاح حکومت سراغ داریم سازگار نیست. با این حال، دو مساله در این بین اهمیت دارد:
🔹مساله نخست اینکه برای تقویت این ادعا و این روایت، شواهد متعددی در متن سخنان آقای خاتمی وجود دارد. نخستین و شاید بارزترین شاهد آنکه در هیج کجای سخنان تقریبا یک ساعته، آقای خاتمی کوچکترین اشارهای به رهبری نظام نمیکند. او را مخاطب مستقیم قرار نمیدهد. از او تمجید نمیکند و به طرز عجیبی در حالی که تقریبا در مورد همه چیز سخن میگوید، نفر اول قدرت کشور را به کلی نادیده میگیرد. به ویژه وقتی به یاد بیاوریم که طی یک دهه گذشته، حتی در سختترین شرایط نیز خاتمی همواره گوشه چشمی به رهبری داشته، این سکوت عجیب پررنگتر و معنادارتر به چشم میآید.
🔸اما اجازه بدهید این فرض را قائل بشویم که تمام این نشانهها اتفاقی بودهاند. یعنی فرض بگیریم که اساسا سیدمحمد خاتمی چنین مقصودی که ما روایت کردیم را در سر نداشته و سیر کلمات و صحبتهایش به صورت اتفاقی چنین حالتی را به خود گرفته است. آیا چیزی تغییر میکند؟ مساله دوم از نظر من همینجاست:
🔹چندان اهمیت ندارد که آیا واقعا خود او هم از اصلاحپذیری حکومت ناامید شده باشد یا نه. چندان اهمیت ندارد که آیا نرمشهای مداوم او در برابر ارباب قدرت، از جنس روایتی است که برای صلح امام حسن و رسوایی معاویه قائل است یا نه. مهم این است که بخش بزرگی از جامعه، سرنوشت خاتمی را قضاوت خواهد کرد و از آن درس خواهد گرفت. خاتمی تجسم ناب یک شیوه از تلاش برای اصلاحات در چهارچوب وضع موجود است. «ناب» است از این جهت که هرآنچه اصلاحطلبان در سطح رویا و آرمان برای ابزارها و شیوههای حرکت نرمخویانه قائل بودند او به کمال اجرا کرده است. بیش از هرکسی برای «اعتماد سازی» دست دراز کرده و بیش از هرکسی از آنچه حرکتهای انقلابی خوانده میشود پرهیز کرده است. پس سرنوشت او، به تمام معنی میتواند قضاوتگر خوبی برای سرنوشت این شیوه از سیاستورزی به شمار آید. فرجام کارنامه ۲۰ سال گذشتهاش که به نظر نمیرسد حتی خودش را هم متقاعد کرده باشد.
🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب)
...
📡🌎📡🌎@online_eslahat
✅رصد آنلاین اخبار جبهه #اصلاحات
https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 به اسم اصلاحات، تیشه به ریشه حاکمیت قانون میزنند
✍️ #آرمان_امیری:
🔸سالها پیش ماجرای آب نوشیدن علی کریمی در تمرینات تیم استیلآذین به یکی از جنجالیترین خبرهای ورزشی و حتی سیاسی کشور بدل شد. تمرینات در ماه رمضان انجام شده بود و سردارآجرلو، (مدیرعامل وقت تیم) به اتهام «روزهخواری در ملاء عام» علی کریمی اعلام جرم کرد. طبیعتا موج اعتراض هواداران به راه افتاد و عادل فردوسیپور هم میدانداری کرد تا در نهایت به جای محکومیت علی کریمی، سردار آجرلو مجبور به استعفا شد. من اما آن زمان یادداشتی نوشتم با عنوان «علی کریمی را شلاق بزنید».
🔸طبیعتا من نه با فوتبالیست محبوب کشور عداوتی داشتم و نه علاقهای به مجازاتهای قرون وسطیای نظیر شلاق. استدلال اما ساده بود: برای برقراری حاکمیت قانون، باید پای اجرای قوانین بایستیم. اگر قانون غلط است و همه بدان معترف هستیم، خب اصل قانون را تغییر بدهیم؛ نه اینکه هرکجا خواستیم و به مصلحت ندانستیم قانون را دور بزنیم.
* * *
🔸«حاکمیت قانون»، برای نزدیک به دو قرن مساله اصلی جامعه ایرانی بوده است. نه اصلاحات امیرکبیری، نه تلاشهای میرزاملکمخان و نه حتی انقلاب مشروطه، هیچ کدام نتوانستند قدرت افسارگسیخته و بیضابطه حکومتهای ایرانی را مشروط و محدود کنند. انقلاب ۵۷ که خودش قوز بالاقوزی حساب میشود و نه فقط در ساختار حقیقی قدرت، بلکه حتی در ساختار حقوقی هم یک جهش آشکار به عصر پیشامشروطه بود.
🔸طی دو دهه گذشته هم هرگاه تئورسینهای اصلاحات تلاش کردهاند ضعفهای کشور را به صورت مبنایی بازخوانی کنند، در نهایت علتالعلل تمام آشفتگیها را در همین جای خالی «حاکمیت قانون» یافتهاند. پیشنهادات معروفی از جنس پروژه «مشروطهخواهی» که سعید حجاریان در دوره اصلاحات مطرح کرد دقیقا ناظر به همین حقیقت بودند که من نیز کاملا با آن موافقام؛ اما اگر بخواهم دلیلی برای ناکامی این پروژهها معرفی کنم، اتفاقا باید انگشت اتهام را به شکاف در «مبانی نظری» و «رویکردهای عملی» اصلاحطلبان نشانه بروم. یعنی گروهی که در تمام دو دهه گذشته، هرقدر در کلام بر اهمیت حاکمیت قانون تاکید کردهاند، در عمل بزرگترین تیشه را به ریشه آن زدهاند.
🔸در مثالی جدید، مجلس در آخرین هفتههای فعالیت خود طرحی دو فوریتی را به رای گذاشت که بر مبنای آن قرار بود مساله مسابقه ندادن ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیلی به شکل قانون در بیاید. این بار هم اصلاحطلبان شروع به جنجال رسانهای کردند و با نفوذی که در مجلس داشتند جلوی تصویب طرح را گرفتند. اما این بدان معنا نبود که موفق شدند قاعده غلط و هزینهزای روبرو نشدن ورزشکاران را اصلاح کنند. بلکه طبق معمول، فقط باعث شدند بین عملکرد واقعی حکومت با ساختار قانونیاش شکاف ایجاد شود.
🔸این مثالهای ورزشی مشتی نمونه خروار هستند. در زمینههای دیگر مثلا میتوان وضعیت شهروندان بهایی را به یادآورد که تحت سنگینترین محرومیتها قرار میگیرند اما برای آنکه صدای نهادهای جهانی در نیاید، این محرومیتها به شکل قانون در نمیآیند. وضعیتی که بیش از حکومتهای «غیردموکراتیک»، به وضعیت حکومتهای توتالیتر شباهت دارد. به قول هانا آرنت، در تمام طول حکومت نازیها، قانون اساسی وایمار هرگز لغو نشد، هرچند که هرگز هم اجرا نشد!
🔸تا زمانی که ما صورت مسالههای خود را به شکل قوانینی شفاف در نیاوریم، طبیعتا هیچ امکان و ظرفیتی هم برای اصلاح قانونی و مسالمتآمیز مشکلاتمان ایجاد نکردهایم. با این شیوه کجدار و مریزی که اصلاحطلبان در پیش گرفتهاند و عملکردشان را در سطح بزک کردن سیمای حکومت محدود کردهاند، از یک طرف شاهد تداوم عوامل بحرانزا و هزینهزا هستیم، از طرف دیگر چون هدف مشخص و منسجم قانونی وجود ندارد که تغییرش بدهیم، عملا گزینهای جز انقلابیگری و نابودی کل ساختار برای مردم باقی نمیماند. یعنی هم تیشه به ریشه حاکمیت قانون زدهایم و هم با نقض غرضی آشکار، عملا راه را بر امکان اصلاحات قانونی بستهایم.
🔸به تازگی نشریه «مشق فردا» بار دیگر مساله حاکمیت قانون را در محور مباحث خود قرار داده است و از برخی نظریهپردازان اصلاحات پرسوجو کرده که چطور میتوانیم «دولت» را در معنای حقیقی خودش بازسازی کنیم. (اینجا ببینید) من اگر قرار بود به این پرسش یک پاسخ بسیار کوتاه و خلاصه بدهم، به همین میزان اکتفا میکردم که: دکان این شیوه از اصلاحطلبی نمایشی که بجز برای تبلیغات رسانهای و تنزهطلبی گروهی تصمیمی نمیگیرد را تعطیل کنید. از جناح حاکم هم بخواهید که هرآنچه برای مملکت صلاح میداند را به شکل قانون بنویسد و ملاحظه هیچکس را هم نکند. اگر شده علی …
🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب)
...
📡🌎📡🌎@online_eslahat
✅رصد آنلاین اخبار جبهه #اصلاحات
https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 نمایش بی رونق فسادستیزی
✍️ #آرمان_امیری:
🔸هشت سال پیش، محمود احمدینژاد به مجلس رفت و با انتشار تصاویری، علیه خاندان لاریجانی اتهاماتی را مطرح کرد. درگیری رییس مجلس و رییس جمهور وقت به گونهای پیش رفت که همان زمان رسانهها از آن با عنوان «یکشنبه سیاه» نام بردند. آن زمان، یادداشتی منتشر کردم و با اشاره به آن جدال، به مساله «ویژگیهای امر قضاوت» پرداختم. خوشبختانه آن یادداشت هنوز موجود و قابل مراجعه است. (از این آدرس) من ابدا قصد ورود به دعوای احمدینژادیها و لاریجانیها را نداشتم. به جزییات پروندهای که هنوز اتهاماتش به اثبات نرسیده بود هم ورود نکردم. استدلال من خیلی ساده بود: بر مبنای هر منطق عقلی، حقوقی و حتی فقهی و شرعی، ضروریترین ویژگی امر قضاوت آن است که هیچ کس ذرهای شائبه در مورد فساد قاضی نداشته باشد.
🔸من در نوشته خودم به صراحت آوردم: «قطعا تا به حال هیچ یک از این اتهامات در دادگاهی بررسی نشده و جرمی به اثبات نرسیده است». با این حال، استدلال کردم که به هر حال، ایجاد شائبه در مورد سلامت اقتصادی رییس قوه قضائیه، آبی است که ریخته شده. انشالله که ایشان کاملا بیگناه باشند؛ اما علیالحساب، برای حفظ اعتبار و آبروی دستگاه قضایی کشور، به مصلحت نیست که فردی با این شائبه را در راس آن نگه داریم.
🔸اما خب، همانگونه که میدانید و یا میتوانید حدس بزنید، از آن همه اتهامات که روسای سه قوه علیه یکدیگر مطرح کردند، به هیچ کدام رسیدگی نشد، الا به همین یادداشت بنده! به اتهام «نشر اکاذیب» و «توهین به رییس قوه قضائیه» احضار، دادگاهی و محکوم شدم. هرچه هم استدلال کردم که من اصلا به ایشان توهینی نکردهام، اتفاقا تاکید کردهام که چون این اتهامات در هیچ دادگاهی مطرح نشده اصل بر برائت و سلامت ایشان است بیفایده بود. به هر دو اتهام محکوم شدم و نهایت لطفی که قاضی توانست انجام دهد این بود که اجرای حکم را برای مدتی به تعلیق درآورد.
🔸خلاصه این روزها که بحث مفاسد مقامات سابق قضایی کشور حسابی داغ است، من فقط به این فکر میکنم که تکلیف آن همه محکومین در این دستگاه قضایی چه میشود؟ آن همه افرادی که دقیقا توسط همین قضات و همین مقامات بیدلیل و بیسند و بیمدرک بازداشت محاکمه و گاه محکوم شدند چه میشود؟ تکلیف آنها که زودتر همین هشدارها را داده بودند و فقط به گناه همان هشدارها محکوم شدند چه میشود؟ آیا کسی دوباره به سراغ آن پروندهها میرود؟ آیا از قربانیان احتمالی اعاده حیثیت میشود؟
🔸همه میدانیم که چنین نخواهد شد، و دقیقا به همین دلیل است که هرگز چنین محاکماتی نمیتوانند نشانگر ارادهای آشکار برای جبران اشتباهات باشند. همین امروز هم به خوبی قابل مشاهده است که اکثر شهروندان، این محاکمات را چیزی فراتر از جنگ قدرت و تسویهحسابهای داخلی نمیدانند. اعتمادسازی با این دست حرکات نمایشی و ضربتی قطعا محقق نخواهد شد./ مجمع دیوانگان
🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب)
...
📡🌎📡🌎@online_eslahat
✅رصد آنلاین اخبار جبهه #اصلاحات
https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76