eitaa logo
الواح احیا و شفا
978 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
10 فایل
حکاکی آیات قرآن علی الخصوص آیات شفا روی الواح سنگی برای استفاده از معجزه تبرک و شفا در آیات قران. @alvah_ehya سفارش: @admin_alvah مسئول ارسال: 09231311082 انتقادات و پیشنهادات: @eb_radmehr
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 سلطانیسم ✍️ کلمه - : 🔸«سلطانیسم (پاتریمونیالیسم شرقی) فرهنگ سیاسی رفتار نهادهای ایدئولوژیک دینی است.»در این فرهنگ حکمران،نماینده یاسایه خدادر زمین تلقی می شود.نهاد سیاسی مستقلی که خارج ازحیطه اراده حکمران باشد وجود ندارد.حکمران مظهر حق و مردم مظهر تکلیف وفرمانبرداری هستند.،همه فرامین و اوامر ومقررات مشروعیت خودرا ازحکمران می گیرند. لذا،نظارت برحاکم امری زاید وبی معنی تلقی می شود.چراکه حاکم درمقابل مردم که اتباع او تلقی می شوند پاسخگونیست. 🔸شخص حاکم و رهبر در آن جامعه، ماورای تمامی قوانین وافکار بوده و در حد یک تابوی غیرقابل تصور نقش ایفا می کند؛ شخصیت تخیلی ماوراء بشری بودن او، این پندار را برایش به وجود می آورد که او می تواند در تمامی زمینه ها صاحب نظر و فصل الخطاب باشد. در چنین جامعه ای هیچ کس و هیچ طرز تفکری نمی تواند کوچک ترین انتقاد و ایرادی نسبت به این حاکم داشته باشد. و این حاکم برحکومت است که از بالا برای همگان تصمیم می گیرد و صلاح و فساد را تشخیص می دهد. شیوه ی حکومتی در حکومت های ایدئولوژیک از بالا به پایین است. 🔸در یک حکومت ایدئولوژیک می توان نشانگرهای فسادرابه شرح زیر دانست: ۱-از آن جاکه حاکم ایدئولوژیک مقدس،فراتر از قانون بوده و در برابر هیچ کس پاسخگو نیست، به تبع آن قسمت ها و بخش های مختلف حکومت نیز که تابع او می باشند از پاسخ گویی در برابر مردم سر باز زده و در نتیجه در مورد تصمیم گیری ها یک روال منطقی وجود نخواهد داشت. ودرکل سیستم تحت نظارت استصوابی حاکمیت می باشد. ۲-دراین سیستم،برای استفاده از خدمات اجتماعی مردم باید چیزی فراتر از قانون بپردازند. ۳-سیستم های کنترل ونظارت شدید بررسانه هاومطبوعات اعمال می شود تا چیزی یامطلبی برخلاف آموزهای ایدئولوژی مقدس وشخص حاکم انعکاس ندهند. ۴-دراین سیستم هزینه های بسیار گزاف برای تبلیغات افکارحاکم وکارهای اوپرداخت می شود،وهمچنین هزینه های نظامی، وشبه نظامی، وپلیسی، ونهاده های امنیتی بالا وسنگین بوده، ودرکل جایگاهی برای هزینه های اجتماعی بسیارکم وجود دارد. و درواقع نوع قوانینی که دریک حکومت ایدئولوژی گرای دینی به اجرادر می آید خودبه خود محدودکننده ی تمامی آزادی های مردم خواهد شد و البته این درحالی است که آنان مدعی اند که مردم تحت نظارت قانون می توانند آزاد باشند؟! 🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب) ... 📡🌎📡🌎@online_eslahat ✅رصد آنلاین اخبار جبهه اصلاحات https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 جمهوری یا نئوتوتالیتری! ✍️ : 🔸لینز، و استپان ،رژیم های پساتوتالیتاریانیسم را به سه دسته تقسیم می کنند که این سه دسته عبارتند از: ۱- رژیم های پساتوتالیتاریانیسم اولیه، که بسیار به نوع ایده آل توتالیتاریانیسم شبیه است و تنها در یکی از ابعاد که محدودیت های رهبری است با آن تفاوت می کند. ۲- رژیم های پساتوتالیتاریانیسم ایستا، که در آن علی رغم تحمل همواره برخی از منتقدان رژیم و جامعه مدنی و سازوکارهای محدودکننده رهبر بصورت نمایشی، در جهت‌ راستای حفظ قدرت مطلقه رهبری بوده و هرگز هم متحول نمی شوند. ۳- رژیم های پساتوتالیتاریانیسم جا افتاده ؛ دراین رژیم ها تمامی ابعاد توتالیتاریانیسم، با دگرگونی های اساسی روبه رو می شود،ولی از نظر سیاسی نقش برجسته رهبری، همچنان پابرجاست.»(ساموئل هانتینگتون،گذار به دموکراسی). 🔸براساس این تقسیم بندی، نظام های نئوتوتالیتر همچنان به مثابه رژیم های پساتوتالیتاریانیسم ایستا،هستند که در آن ها نیز با پرپایی نوعی دموکراسی توتالیتری و به نمایش گذاشتن یک جامعه مدنی، چنین وانمود می کنند که تمامی ساختارها، از مجرای سازوکارهای دموکراتیک، و با نظر مردم، بنا شده است، اما در واقع این رهبری نظام است که شکل دهنده و مشروعیت بخش آن ساختار می باشد، بدین معنا که نهادهایی ،که نقش عمده ای در تعیین ساختارها و شکل دهنده این نظام ها دارند، توسط شخص رهبر تعیین شده و سپس سایر ارکان شکل دهنده قدرت، از مجاری این نهادها عبور می کنند. در این نظام ها، نهادهای ساختاری، که امر نظارت و کنترل بر اعمال،رفتار و گفتار رهبری را بر عهده دارند، که از طریق یک پروسهٔ دموکراتیک تشکیل شده است، ولی این امر تنها به لحاظ حفظ ظاهر و تبرئه اعمال خلاف و ضد انسانی رهبری، صورت گرفته است، وگرنه چگونه می توان پذیرفت که نهادهایی که امر نظارت برعهدهٔ آنان نهاده شده است، باید خود از کانال نهادهای انتصابی رهبری عبورکنند و بخواهند بر اعمال رهبر نظارت داشته باشند؟! 🔸مانند تایید نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، توسط شورای نگهبان؟! 🔸اما آنچه که در بین این نظام ها مشترک است،اهداف استراتژیکی رهبری است که مهم ترین آن «حفظ قدرت مطلقه شخص رهبراست» که در نظام های سرکوبگر توتالیتر، ابزارهای رسیدن به آن اهداف را نمایان می سازند، ولی در نظام های نئوتوتالیتر، تا سرحد امکان از بروز و ظاهر شدن آن ابزار خوداری می کنند، اما در نهایت در پشت پردهٔ ساز و کارهای دموکراتیک از آن ابزار استفاده می کنند! 🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب) ... 📡🌎📡🌎@online_eslahat ✅رصد آنلاین اخبار جبهه اصلاحات https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 قیم‌مآبی، دشمن آزادی و بزرگ‌ترین استبداد است ✍️ کلمه - : 🔸جان استورات میل، اصل اساسی آزادی را این گونه بیان می‌دارد: «تنها منظوری که آدمیان حق دارند، به صورت فردی یا اجتماعی در آزادی عمل، فرد یا افراد دیگر مداخله کنند، حفاظت و دفاع از نفس است. به عبارت دیگر، در جامعه متمدن، اجبار و زور وقتی ممکن است نسبت به فردی به کار رود که جلوگیری از آسیب رسانیدن او به دیگران باشد، حتی حق ندارند نسبت به کسی اعمال زور کنند به این عنوان که خیر وصلاح او را تأمین می کنند. و از روی حق وعدالت نمی توان کسی را مجبور کرد کاری بکند، یا نکند، و فرد در آن قسمت اعمال خود، که تنها به خود او مربوط است، آزادی اش مطلق است و حدی بر آن متصور نیست». 🔸انسان‌ها یا حاکمانی که دیگران را فاقد آن مقدار از درک و دانایی می‌دانند که بتوانند صلاح خود را تشخیص دهند، ‌خود را در مقام قیم و سرپرست انسان ها می‌پندارند، و این سخن کانت که گفته است قیم‌مآبی «بزرگ‌ترین استبدادی است که در مخیله بگنجد»، به‌درستی اشاره به این مطلب دارد که قیم‌مآبی نه به دلیل استبداد و این که منجر به جباریت عریان و ددمنشانه می‌شود، بلکه به این دلیل که پذیرش این امر در حقیقت اهانتی به انسان بودنمان است. هنگامی که قیم‌مآبی رواج یابد، انسانیت و کرامت انسانی هم افول می‌کند. 🔸کرامت شخص، در قابلیت او برای تنظیم آن دسته اصول عینی که به‌عنوان معیارهای آزادی برای همه انسان‌ها اعتبار دارند، نهفته است. اگر قرار است که کرامت انسانی مراعات گردد، بایستی امر آزادی، محور نظر و عمل حوزه‌های مرتبط با انسان باشد، چرا که در غیر این صورت نه تنها کرامت حقیقی انسان‌ها لگدمال خواهد شد، بلکه انسان مجبور خواهد شد به اموری تن دهد که اولیه‌ترین آزادی‌های سه‌گانه (فردی، اجتماعی و سیاسی) وی نیز از بین برود. 🔸آزادی به معنای سیاسی آن بدین گونه استکه شخص اختیار مشارکت در امر حکومت را داشته باشد و قوانینی که حکومت وضع می‌کند تنها به این شرط اعتبار داشته باشند که شخص این حق را داشته باشد که در وضع و یا الغای آن قوانین شرکت بکند. آزاد بودن به معنای اطاعت از قوانینی است که شخص در وضع آن‌ها خود دست داشته باشد، نه قوانینی که دیگران برای او بگذارند. با این وصف، قیم‌مآبی حتی به شخص اجازه فکر کردن به این موضوعات را نمی دهد، چون که او را نادان و جاهل نسبت به سرنوشت و سعادت خود می‌داند و به همین واسطه، سیطره بر جان و روح او را خدمت به او پنداشته می‌شود. 🔸کنستان، میل و دوتوکویل، بر وفق سنتی که پیرو آنند، چنین می‌اندیشند که هیچ جامعه‌ای را آزاد نمی‌توان خواند مگر آن که دو اصل مرتبط و پیوسته به‌یکدیگر زیر بر آنها حکومت کند: 🔸«نخست آن که در آن جامعه به‌جای قدرت مطلق، حق مطلق بنشیند، به‌طوری که همه افراد مطلقا حق داشته باشند که زیر بار رفتار غیرانسانی قدرت حاکم -هرچه باشد- نروند. 🔸دوم آن که مرزهای طبیعی، و نه تصنعی، وجود داشته باشد که افراد در درون آن از تعرض مصون بمانند. قواعدی باید این مرزها را مشخص کند که طی مدت زمانی طولانی مورد قبول همگان قرار گرفته، و به همین سبب رعایت آن‌ها جزو مفهومی گردیده باشد که از انسان عادی درنظر گرفته شود. این قواعد که برای تشخیص اعمال غیرانسانی و ناروا به‌کار می‌رود، نباید مثلا با دستور رسمی فلان دادگاه، یا فلان سازمان حکومتی وغیره، قابل الغاء باشد». (چهارمقاله درباره آزادی، آیزایا برلین) 🔸آزادی چیزی فراتر از اختیار داشتن انسان نیست، و این بدان معناست که واژه‌های جبر و ضرورت می‌توانند به محدود کردن این اختیار منجر شوند، و آزادی به معنای رهایی، در واقع رها شدن از سلطه غیر و نبودن مانع، و به معنای این که چیزی از اختیار داشتن و جنبش انسان‌ها جلوگیری نکند. و به قول ولتر: «آزادی جز توانایی انجام دادن آنچه خود می‌خواهیم نیست». 🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب) ... 📡🌎📡🌎@online_eslahat ✅رصد آنلاین اخبار جبهه https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 قدرت مطلق غیرپاسخگو و اختناق، باعث فروپاشی و انقلاب است ✍️ کلمه - : 🔸آیت‌الله دکتربهشتی: «در نظام اسلامی فقط یک مقام غیر مسئول است که آن هم خداست که «لایسئل عما یفعل و هم یسئلون»(سوره انبیاءآ۲۳). بقیه، همه مسئول‌اند. پیغمبر و امام هم در آن درجاتی که غیرمسئول‌اند به دلیل اعتقاد به عصمت آنهاست. اما این چه ربطی دارد به دیگران؟ بقیه، همه مسئول‌اند. هیچ زیربنای اجتماعی از آن زیربنای شوم خطرناک‌تر نیست که انسانی یا انسان‌هایی بتوانند هرچه می‌خواهند بکنند بی آن که بشود از آنها بازخواست کرد. مسئولیت درجامعه‌ اسلامی، مسئولیت متقابل است.» شهید بهشتی براین باور است که خدای مختاری که انسان را مختار آفریده است، این وظیفه را نیز بر دوش او نهاده که مختار زندگی کند و هر جا انسان از انتخابگری بیفتد، دیگر انسان نیست؛ دیگر ارج انسانیت او رعایت نشده است.(کتاب زیست و اندیشه آیت‌الله دکتر محمد حسینی بهشتی) 🔸با توجه به این سخنان، مهم‌ترین عامل تعیین‌کننده برای حفظ تعادل در زندگی عمومی، پذیرش حاکمیت قانون و برابری و تساوی همه افراد در برابر آن است. این یعنی شخص رهبر و همه افراد جامعه باید در برابر قانون یکسان باشند و همه افراد جامعه، از رأس امور تا پایین باید قبول کنند که آرمان‌ها، ارزش‌ها و اعتقادات افراد در قالب عینی و عملی به نام «قانون» درآید. قانون است که باید داور نهایی تمام اختلافات ناشی از تفسیر و تعبیر ارزش‌ها باشد. در اصل، قانون باید شهروندمدار باشد. در جامعه‌ای که مطابق اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی «بر پایه کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خداوند و تأمین همبستگی ملی بنا شده است»، هرکسی برای ترویج و اجرای ارزش‌ها، باید از گذرگاهی بنام «قانون» عبورکند و منادیان ارزش‌ها هم به جای این که تلاش کنند همه افراد مانند آنها فکر یا عمل نمایند باید سعی کنند همه افراد به اندازه آنها به ارزش ها علاقه مند شوند. اگر در این کار مؤفق شوند، بدون این که مستقیما اعمال و رفتارهای جامعه و انسان‌ها را کنترل نمایند، رفتارها خودبه‌خود بر آن اساس شکل خواهد گرفت. هر فریضه دینی و تکلیف غیردینی فقط باید در چارچوب قانون عملی شود و فقط قانون است که باید فصل‌الخطاب باشد نه حاکمیت یا فرد، مانند آنچه در تصویب بودجه سال ۹۹ پیش آمد. ارائه لایحه بودجه توسط دولت و با ارجاع به شورای نگهبان، یعنی عملا تعطیلی مجلسی که باید در رأس امور باشد! همچنان که حصرهای غیرقانونی نیز همین حکم را دارد. «رهبری» فراتر از قانون به معنی «حاکمیت فردی» است و اصل ولایت مطلقه و نظارت استصوابی، نفی جمهوریت نظام به شمار می‌آید. قدرت مطلقه و غیر پاسخگو، باعث فساد مطلقه و سیستماتیک و دیکتاتوری می‌گردد، و وقتی خودکامگی و بیدادگری به اوج خود برسد و زمانی که تمام قدرت کشور در فردی خودکامه منحل شود که خود را فراتر از قانون بداند و به هیچ احدالناسی پاسخگو نباشد، تنها راه موجود، اصلاحات ساختاری قانون اساسی به عنوان مطالبه ملی مردم است که می‌تواند از این وضعیت و حاکمیت فردی جلوگیری به عمل آورد. چنانچه حاکمیت به خواسته‌های اصلاحی مدنظر مردم تن ندهند و از آن جلوگیری کنند، و مردم دیگر امیدی به اصلاح نداشته باشند، بروز انقلاب‌ها ناگزیر می شود، مانند انقلاب فرانسه که به قول کانت، اگرچه اصلاح شیوه تفکر، محصول انقلاب نیست، اما چون دیگر امیدی به اصلاح آن نبود، انقلاب را حرکتی به سوی پیشرفت و تکامل بشر و جمهوریت دانسته، و جامعه مدنی را از میوه‌های درخت انقلاب فرانسه می‌دانست. ✅ 🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب) ... 📡🌎📡🌎@online_eslahat ✅رصد آنلاین اخبار جبهه https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 سخنان رهبری در نوروز ۹۹ در تضاد با علم و عقل است ✍️ : 🔸از جمله آفات و مضراتی که پس از به وجود آمدن قرائت واحد از دین، می توان بدان اشاره کرد، تضاد آموزه های ایدئولوژی مقدس با حوزه ی عقلانیت است. ایدئولوژی مقدس، در درون چارچوب های خود حامل مباحث و مواردی است که سازندگان آن، تنها با توسل جستن به عالم ماوراء طبیعت، می توانند در راستای توجیه اعمال یا سخنان خودشان بر آیند و این در صورتی است که حوزه های علم و عقل، حقیقت درونی بسیاری از آموزهایی را که در ایدئولوژی مقدس گفته می شود نمی پذیرند. 🔸یکی از نگران کننده ترین جنبه های فکری مفسران ایدئولوژی مقدس، شیوه هایی است که در آن از رهیافت های غیرعقلانی به نحوه گسترده دفاع می کنند و با مربوط ساختن این امور به عالم ماوراء طبیعت، درصدد توجیه آن برای مردم هستند مانند صحبت های اخیر رهبری در مورد تئوری توطئه ویروس کرونا، یا کارهای اجنه توسط دشمن برای ضربه زدن به ایرانیان! 🔸این حرکتی استالینی است که با اتکا به «واژه دشمن» و کارهای غیرعقلانی، جامعه را بسوی مؤلفه های عقل ستیزی و رفتن به دامان اندیشه های متعصبانه کور هدایت می‌کند. 🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب) ... 📡🌎📡🌎@online_eslahat ✅رصد آنلاین اخبار جبهه https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 شکنجه و شکنجه گران ✍️ : 🔺از قانون مترس از قاضی بترس (الکساندر سولژنیستین) 🔸در نظام های ايدئولوژی گرا که مبادرت به امر شکنجه می کنند، اول باید به نمونه های پدیدار شناسانه آن مراجعه کنیم و ببینیم، که این نظام ها با انسان ها و مردمانی که بر خلاف آنان می اندیشند،چه رفتارهای کرده، و آنان را به چه بلاهایی مبتلا ساخته اند. دراینجا افرادی که به واسطهٔ داشتن تفکری مخالف نظام سیاسی ایدئولوژی گرا ،توسط پلیس مخفی یا (سازمان اطلاعات) دستگیر می شوند، به شکل های مورد آزار، اذیت، و شکنجه های گوناگون قرار می گیرند، که عبارتند از: «محروم کردن از ملاقات و مرخصی و مراقبت های پزشکی، محرومیت از هرگونه تحرک، و سرپاه نگه داشتن های طولانی مدت، فشارهای دردآور روحی روانی، انفرادهایی که ممکن است هفته ها، وحتی ماه ها، طول بکشد و گاه عمدا، به وسیلهٔ یک چشم بند تشدید می شود، که این عمل، خیلی زود به یک حالت گیجی، توهم و از دست دادن نشانه، زمان و مکان می انجامد و با ایجاد اعدام های نمایشی، زندانی به محل اعدام، برده می شود و اعدام اجرا می گردد، ولی تیرهای مشقی شلیک می شوند ،و یا زندانی را با دستگیری خانواده، و یا اخراج از کار او را تهدید به اعتراف اجباری می کنند؟و تا آنجا که به شرایط زندانی یا (بازداشتی) مربوط است، محرومیت ها متفاوت است ؟و زندانی به شکل های گوناگون، در برابر کاهش تهییج های عاطفی ناشی، از محیط، قرار می گیرد و این شکنجه ها روحی روانی، به سبب آنکه هیچ نشان فیزیکی، بر جای نمی گذارند به نام «شکنجه سپید»معروف هستند. شخص مورد شکنجه، باید در مورد انتخاب یکی از دو راهی، که به وسیله شکنجه گر مشخص شده است تصمیم بگیرد، او برای اینکه بتواند زجر غیر قابل تحمل، و نظر بازجو راجلب کند با افشای افراد، و اطلاعاتی، که مورد نظر بازجو است تن می دهد، که یقین دارد به خاطر آن همواره، با یک پشیمانی و تأسف وعذاب وجدان ، که چون خوره ،او را از درون خواهد خورد تا ابد زندگی کند؟ یا اینکه تحمل تعزیر کند؟و بازجویان، در طول بازجوی ،تغییر فاز در دو قطب مخالف منطق، یک فرآیند رایج است بعنوان شکنجه گر(بازجو)«خوب» وشکنجه گر(بازجو)«بد» که برای زندانی نقش می نمایند؟ 🔹شکنجه یک واژگون است،در، زیر شکنجه، چهرهٔ جهان بین زیبا و زشت، خوب و بد در نوسان است.شکنجه درجهان به شکلی امروزه، شیوه ای آسیب رسان است، که وظیفه اصلی آن،علاوه بر اعتراف و ‌اطلاعات گرفتن، یک نوع فرهنگ زدایی است، که انسان را، به صورت موجودی توده وار تنزل می دهد، و او را عمدا و آگاهانه از تشخیص وابستگی های خود باز می دارد و آنچه در شکنجه، سرچشمه «دگرگونی های»روانی می شود به روشنی به ما نشان می دهد، که فرآیند شکنجه،یک تکنیک و تزریق خواست یک گروه، به وسیله افراد حایل یعنی شکنجه گران؛به گروه حایل دیگر ،یا شکنجه شده گان است؟ این روش های شکنجه وآزار، به طور معمول در میان تمامی نظام های سیاسی توتالیتر، و ‌سرکوبگر ، مشترک است،اما علاوه بر این موارد،هر نظام سیاسی متناسب با نوع ایدئولوژی خود، برای از پا درآوردن مخالفین، روش های خاص خود را نیز دارند. 🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب) ... 📡🌎📡🌎@online_eslahat ✅رصد آنلاین اخبار جبهه https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 مسخ آزادی ✍️ کلمه - : 🔺«هدف نهایی هر انقلاب،آزادی است» (هانا آرنت) 🔸تقریبا همه ایدئولوژی‌های سیاسی مدعی حمایت از «آزادی» هستند و کسانی که آزادی ترویج نمی‌کنند را به ظاهر محکوم می‌کنند. هر ایدئولوژی سیاسی تعریف خود از آزادی را به عنوان اصیل‌ترین مسیر آزادی می‌پندارد. این ایدئولوژی‌ها به لحاظ نقشی که دارند به توضیح وضعیت موجود سیاسی و اجتماعی می‌پردازند و در همان راستا از آزادی استفاده می‌نمایند، با ارائه معیارهایی برای ارزشیابی اوضاع و این که چه میزان آزادی «خوب» یا «بد‌‌» است، حکم به دخالت یا عدم دخالت در حوزه‌ آزادی می‌پردازند. در واقع این ایدئولوژی‌های سیاسی هستند که به امر آزادی جهت و هویت می‌بخشند و در قامت یک راهنما و قطب‌نما ایفای نقش می‌نمایند تا به پیروان خود، مسیر رسیدن به آزادی را نشان دهند. 🔹همچنین، هر ایدئولوژی سیاسی، آزادی را به شیوه‌ای متفاوت تعریف می کند که بستگی به نگرش آن‌ها به مجموعه‌ای از باورهای مختلف درباره سرشت انسان، ماهیت اجتماع، کارکرد حکومت و ... دارد. این تعاریف متفاوت از آزادی که از سوی ایدئولوژی‌ها ارائه می‌گردد در بسیاری از حوزه‌ها موجب مسخ آزادی را فراهم می آورد چون آزادی هایی که از سوی مفسران ومتولیان هر ایدئولوژی تعریف می شود،درحقیقت تکالیفی است که افراد تحت حکومت آنان بایستی فقط به انجام آن ها مبادرت ورزند و در نتیجه، هرگونه آزادی که آنان از آن دم می‌زنند در پی محقق کردن اهداف آرمانی و ایدئولوژیکی آنها بوده و آزادی در رتبه‌های بعد از منافع و مطامع آنان قرار دارد. مسخ آزادی توسط ایدئولوژی‌ها، مستلزم آزادی است که برگرفته از نوع و نگاه آن ایدئولوژی باشد. چون آزادی ایدئولوژی به ما یاد آور می شود که فرد آزاد است،اما درچارچوبه های مشخص شده ای که قبلا ترسیم شده اند. 🔸مسخ‌کنندگان آزادی، با ممانعت از آزادی، در واقع به دنبال این هستند که اراده خود را بر دیگران تحمیل نموده، و سپس در پی هم‌رنگ و یک‌دست کردن کل جامعه باشند تا تفکری برخلاف تفکر خودشان وجود نداشته باشد. 🔹مسخ‌کنندگان آزادی معتقدند که آزادی همواره موجد خلل و آشفتگی است و قائل بودن به امر آزادی شرایط را به سمتی سوق می دهد که جامعه و انسان ها همواره در عدم امنیت به‌سر برند. وقتی که به نوع عملکرد این نظام‌های ضدآزادی وضدانسانی می‌نگریم، بر ما روشن می گردد که چگونه امر آزادی در سایه این نظام‌ها به امری مضحک تبدیل شده تا بوسیله آن برای رنگ و لعاب کشیدن جنایات استفاده شود. زمانی روبسپیر هم از جنایاتی که علیه مردم می‌شد از عنوان «جباریت آزادی علیه استبداد» سخن می‌گفت و حکومت ترور و وحشت خود را مبتنی بر امر آزادی می‌پنداشت. 🔸نظام‌های سیاسی [آزادیخواه؟!] که با در اختیار داشتن ابزارهای گوناگون به مسخ انسانیت می‌پردازند، در حقیقت انسان را به‌مثابه اشیائی می‌پندارند که می‌بایست فاقد هر گونه قوه تفکر و اندیشه باشد و آن هنگام که تفکر و اندیشیدن از میان برچیده شود، دیگر چه جای سخن گفتن از آزادی باقی می ماند؟ وقتی آزادی توسط رهبران ایدئولوژی سرکوبگر در اعماق نیستی نگه داشته می‌شود تا توانی برای ظهور نیابد، به‌سمتی خواهیم رفت که به پایان آزادی منتهی می‌گردد. ✅ 🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب) ... 📡🌎📡🌎@online_eslahat ✅رصد آنلاین اخبار جبهه https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 مرده باد عقل! زنده باد مرگ ✍️ کلمه - : 🔸حکومت های فاشیستی، به شدت ضد عقل گرا می باشند و عقل را عاملی باعث سرپیچی تودهٔ مردم از آموزه های خود می دانند. فاشیسم چنین القاء می کنند که همه خوبی ها و بدی ها، توسط متولیان آنان تبیین شده است و دیگر نیازی به آزادی های فردی نیست که مردم بخواهند به واسطهٔ آن و یا ‌بسط تفکر عقلانی به تمایز میان خوبی و بدی بپردارند. فاشیسم آنچه که برای جامعه و مردم کمال خوبی و سعادت است را قبلا مشخص نموده اند؛ 🔹چون شعار محوری این تفکر این است که:«مرده باد عقل ! زنده باد مرگ».فاشیسم همیشه به دنبال این بوده است که حوزه های خصوصی و آزادی های فردی مردم به جای گرایش به سمت عقل محوری، به سمت گرایش های توده ای و خردگریز، سوق پیدا کند مانند«تحقیر در برابر تحقیر»! از نظر فاشیسم همگان بایستی تابع بدون قید و شرط آموزه های رهبری باشند . 🔸موسولینی درسال۱۹۳۴ می گوید:«عصر فاشیسم،پایان خردورزی و خردورزان منزهی که تهدیدی برای ملت هستند را به خود خواهد دید.» (دانیل گرن،فاشیسم و بنگاه های کلان اقتصادی). 🔹فاشیسم با نفی آزادهای سه گانه (فردی،اجتماعی،سیاسی)و توسل به نیروهای نظامی سرکوبگر و ابزار و وسایل رسانه ای در راستای آرمان های رهبری خودکامه عمل می کنند. فاشیسم با تکرار خستگی ناپذیر شعارهایشان را چون چکشی بر جمجمه ها فرو می آورند و آن ها را در وجود تودهٔ مردم نهادینه می کنند. فاشیسم به واسطهٔ نبود آزادی های سه گانه (فردی،اجتماعی ،سیاسی) هر از چندگاهی به گرد آوری جمعیت های کلان و بر پایی راهپیمایی، تظاهرات های عمومی، به مناسبت های گوناگون مبادرت می ورزند و با این ظاهرسازی عمومی سعی در تلقین مشروعیت خود در نزد همگان دارند.نظام های سیاسی فاشیستی با عطف به ویژگی های منحصر به فرد خود هرگز نخواهند گذاشت امر آزادی، به معنای واقعی خود شکل بگیرد و یا اساسا مجال ظهور و بروز پیدا کند، این نظام ها که مبتنی بر شور و هیجانات و سوءاستفاده از احساسات تودهٔ مردم بوده، و آزادی افراد را فقط به مثابهٔ آزادی فرد در درون حکومت می پندارند، اساسا با مسأله آزادی مشکل داشته و با ایجاد فضای رعب و وحشت سازمان یافته و سرکوبگر ، تحت عنوان ایجاد نظم و آرامش برخوردی سخت و آهنین با مردم آزادی خواه انجام می دهند. فاشیسم با مرزبندی میان جامعه و مردم به خودی و غیر خودی مبادرت ورزیده، و اساس و خواستگاه آن بر عقل ستیزی بنیان نهاده شده است. 🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب) ... 📡🌎📡🌎@online_eslahat ✅رصد آنلاین اخبار جبهه https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴 اثبات آزادی، انجام عمل آزاد است ✍️ کلمه - : 🔸«تاریخ جهان چیزی جز پیشرفت آگاهی از آزادی نیست»(هگل) 🔹نخستین نگاه به ویژگی آزادی بی شک ارزش آن است،در واقع آزاد بودن بهتر از آزاد نبودن است.آزادی آنگاه برای انسان ارزش پیدا خواهد کرد که بتواند در عرصه عمل از آن بهره مند گردد،به عبارتی ،همان گونه که حرکت با راه رفتن ثابت می شود، آزادی هم نیز با انجام عمل آزاد اثبات می گردد.درست است که آزادی نشأت گرفته از تفکر ذهنی است، اما بایستی توجه کرد که این امر گرفته شده از یک ذهن ،بایستی در عمل بتواند به جلوه گری بپردازد و به واقعیتی عینی مبدل گردد. 🔸کارل یاسپرس معتقد است که: ۱- آزادی از یک سو عبارت است از چیرگی بر عوامل خارجی که انسان را مجبور می سازد، و از سوی دیگر چیره شدن بر هوا وهوس ها. انسان آزاد است اگر چیزی را می خواهد آن را فقط به خاطر حقیقی بودنش بخواهد نه به خاطر آنکه خواهش های نفسانی وی آن را اقتضا می کند.در واقع آزادی آن است که انسان نه از سر هوا و هوس،و نه به سبب اطاعت کورکورانه، بلکه از روی آگاهی عمل کند.انسان به آسانی خود را فریب می دهد که عقیده خود را حق بداند واز آن دفاع کند؟ودر اینجاست که شرط آزادی چیره شدن است. ۲- آزادی در ارتباط با دیگران تحقق می یابد.هر فردی هنگامی می تواند آزاد باشد که دیگران آزاد باشند.اگر همراه با آزادی ما،آزادی دیگران نباشد،آزادی ما نیز نمی تواند حفظ شود.آزادی فرد وابسته به آزادی همگان است. ۳- بحث و گفتگو زمینه ساز آزادی است. در گفتگو باید از مکر و حیله خودداری گردد،چون در غیر این صورت بحث و گفتگو مایه آزادی نیست بلکه فریب و نیرنگ است .فقط انسان هایی که خودشان هستند و دست به کار و کوشش آگاهانه میزنند می توانند در مسیر آزادی گام بردارند. ۴- اقتضای آزادی آن است که از هیچ چیز غفلت نشود و هیچ چیز را به حال خود رها نسازیم،چون که هر چه هست معنایی دارد و باید به آن توجه کرد. تساهل و تسامح شرط آزادی است.از آنجا که در برابر هر عقیده ای،عقیده مخالفی پدید می آید،نباید هر چیزی را ضد و مخالف تلقی کرد.باید تاب و توان شنیدن هر سخنی را داشت.آزادی آنجا رخ می نماید که برای شنیدن هر سخنی آماده باشیم و در تنش تناقض ها صبر و تحمل خود را حفظ نمأیم. ۵- آزادی با ضرورت حقیقت یکی است. چون هرگز نمی توان یقین داشت که حقیقت را تمام و کمال به دست آورده ایم،پس آزادی همواره شکننده و ناقص است. ۶- انسان همواره رویاروی تناقض ها قرار دارد و باید یا این و یا آن را انتخاب نماید.در واقع آزادی راه انسان در زمان است.انسان با چشم اندازی که از آزادی دارد به سوی آن پیش می رود و به همین جهت آزادی در حرکت و دیالکتیک است.در مسیر آزادی خرد و عقل نقش مهم و اول را دارند. ۷- آزادی در انزوا و تنهایی وجود ندارد. فرد منزوی آزادی بی محتوا دارد.آزادی با دگرگونی انسان ها حاصل می شود و فقط با ایجاد سازمان های عریض و طویل نمی توان آن را ساخت. پیداش آزادی های اجتماعی به چگونگی ارتباط و ‌تفاهم میان انسان ها بستگی دارد که باید با گفتگو و وظایفی که برای یکدیگر تعییین می کنند به آزادی دست یابند.و در نتیجه انسان ها به جهت اینکه ماهیتا آزاد، برابر و مستقل هستند،لذا هر گونه اجباری برای واداشتن آنان به انجام عملی، در واقع نقض کننده آزادی آنان محسوب می گردد. 🗞منبع: کانال کلمه(اصلاح طلب ضدانقلاب) ... 📡🌎📡🌎@online_eslahat ✅رصد آنلاین اخبار جبهه https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76