🔴🔴یادداشت اینستاگرامی محمد قوچانی در پی توقف چند برنامه تلویزیونی در شبکه افق:
📌چند سالی است که گروهی از اصولگرایان جوان ظهور کردهاند که در اندیشه از پدران محافظهکارشان رادیکالترند و در روش از آنان مدرنتر و خلاقتر. شبکه افق ارگان رسانهای این جوانان است که بدیل گارد قدیم صداوسیما است.
📌در حالی که گارد قدیم سالهاست پای اصلاحطلبان را از سیما بریدهاند این جوانان با شور و عشق و داعیه پاسخگویی به اصلاحطلبان، ما را از باب "اکل میته" به سیما دعوت کردهاند. کاری که در خور سپاس است.
📌من شخصا تجربه خوبی از چند بار حضور در سیما و افق دارم چون همیشه خواستهام از ایران با ایران حرف بزنم اما اینها استثناست نه قاعده که ما اصلاحطلبان چه در صداوسیما چه در تلویزیونهای دیگر در حکم پیش غذا یا دسر هستیم!
📌اما آنچه در حوادث اخیر این نوآوری را با چالش روبرو کرده است، عبور از مرز محافظهکاری ساختاری در صداوسیماست. همان محافظهکاریای که مانع از صراحت در رسانه ملی میشود و این دوستان میخواهند از موضع اصولگرایانه از آن عبور کنند و در حوادث پس از سقوط هواپیما گاه بیاحتیاطی و بیپروایی ناپسندی کردند.
📌اما اینجا حتی موضع مهم نیست، حفظ ساختار مهم است و در نگاه سنتی و اداری هم میتوان گارد قدیم صداوسیما را درک کرد چرا که صداوسیما ارگان نظام جمهوری اسلامی ایران است و نمیتواند و نباید مانند یک تلویزیون خصوصی (ولو اصولگرا) اداره شود. رییس سازمان عضو هیئت دولت و شورای امنیت ملی است و نمیتواند مانند یک روزنامهنگار منتقد و حتی اپوزیسیون با دولت و حاکمیت برخورد کند.
📌به صراحت عرض میکنم با وجود نقد به دوستان اصولگرایم در جفا به دولت (که حضورا در پخش زنده به خودشان گفتهام) با ممنوعیت پخش زنده این برنامهها مخالفم و از بستن این باب خوشحال نیستم؛ اما این ساختار سنتی چارهای جز این ندارد چون رسانهای حاکمیتی است و این ممنوعیت نه از فشار دولت که بنابه اقتضای حاکمیتی بودن صدا و سیما در ایران است که اگر دولت اقتدار چنین تغییری را داشت کارش به نزاع با یک شبکه نمی کشید.
📌چاره اصلی تاسیس شبکههای خصوصی (بر اساس قانون اساسی) با حفظ حق پخش و کنترل آنتن و نظارت سازمان صداوسیماست و اگر نه، میتوان به دولت یا حامیانش یک شبکه یا حداقل یک برنامه تلویزیونی ثابت داد. تا آن زمان هم دولت و اصلاحطلبان باید بیشتر مدارا کنند و هم جوانان اصولگرا بیطرفی و حتی میانهروی بیشتر پیشه کنند.
📌ما حریف هم نیستیم؛ رقیبیم. حریف دشمنان ایراناند. نام بلند جهان آرا مسئولیت ما در شکستن این حصر رسانهای در داخل و خارج ایران را بیشتر میکند...
#محمد_قوچانی
...
📡🌎📡🌎📡🌎
🗞منبع: کانال حزب کارگزاران سازندگی(اصلاح طلب)
📌کدخبر:1589
✅رصد آنلاین اخبار جبهه اصلاحات👇👇
@online_eslahat
👆🏻👆🏻👆🏻
🔴 #احمد_زیدآبادی
🔸نه مسیح نه یهودا!
دوست و همکاری مطبوعاتیام محمد قوچانی در شمارۀ 13 نشریۀ سیاستنامه، مطلبی طولانی در بارۀ زندگی سیاسی و فکری محمد حنیفنژاد با عنوان "مسیح یا یهودا" نوشته که به نظرم نیازمند نقد جدی است.
قوچانی در مطلب خود چهرهای از مرحوم حنیفنژاد ترسیم کرده است که خواننده تصور میکند آن مرحوم نه فقط جامعِ جمیع نقطه ضعفهای بشری بوده بلکه با سرک کشیدن به انواع ایدئولوژیها و مرامهای سیاسی و اعتقادی تاریخ بشر، مخربترین عناصر آنها را برگزیده و در یک دستگاه مخوف فکری - تشکیلاتی به گونهای سامان داده است که از آن به طور قهری و جبری، جز تیرگی و تباهی و تروریسم و جنایت زاده نمیشود!
آیا قوچانی خودآگاهانه در صدد ترسیم این چهره از مرحوم حنیف برآمده یا اینکه مطلباش ناخواسته آن را رقم زده است؟
احتمالاً او خواهد گفت اگر قرار به یافتن مقصری در این زمینه باشد، تقصیر متوجه " منطق پژوهش و اثر فکتها"ست، نه شخص وی که کار پژوهش را به انجام رسانده و فکتها را جمعآوری کرده است.
در واقع ،عیب اصلی مطلب قوچانی همان متد پژوهش و نوع چینش فکتها و نحوۀ نتیجهگیری از آنهاست. به عبارت دیگر، خواننده در حین مطالعۀ مطلب قوچانی، خود را با یک پژوهشگر مستقل و بیطرف روبرو نمیبیند، چرا که سرتاسر مطلب مشحون از داوریهای تند و تیز و عریان سیاسی است و علاوه بر آن، فکتها در بسیاری موارد با نوع نتیجهای که از آنها میگیرد، همخوانی ندارد.
از این جهت، مطلب قوچانی نه یک پژوهش علمی که گونهای منازعۀ تلخ سیاسی و عقیدتی با پیروان یک مرام یا طریقت خاص است که او به هر دلیلی از عملکرد آنها بیزار است. این گونه منازعات البته در عالم سیاست و همینطور اندیشه بیسابقه نیست؛ اما با پژوهشگری مستقل فاصلۀ روشنی دارد.
در حقیقت، پژوهشگران با سیاهترین و خشنتر چهرههای تاریخ بشر نیز برخوردی چنین یکسویه، انجام نمیدهند و در اغلب موارد، واقعیات عینیِ زمینه سازِ اندیشه و عملکرد آنها را با نوعی همدلی تشریح میکنند تا خوانندگان آنها با پیچیدگیها و بغرنجیهای عالم انسانی بیتشر آشنا شوند.
در مطلب قوچانی اما یک مورد همدلی و یا حتی بیتفاوتی نسبت به رفتار و اندیشۀ مرحوم حنیف به چشم نمیخورد و گویی او اصرار دارد که از هر سخن و عمل او، خشونتی ضد انسانی استخراج کند!
در واقع، با این نوع متد کار و چینش نقل قولها و برداشت شخصی از آنها، میتوان بزرگترین و درخشانترین شخصیتهای تاریخ بشر را نیز همانگونه توصیف و تشریح کرد که قوچانی، مرحوم حنیفنژاد را توصیف و تشریح کرده است.
من البته با نقد حنیف و اسطورهزدایی از او به منظور پیشگیری از تکرار اشتباهات پیشینیان موافقام، اما این اسطورهزدایی اگر همراه با رعایت کامل انصاف و بیتعصبی علمی و حتی نوعی همدلی پژوهشگرانه همراه نباشد، خود میتواند به آفتهای تازهای منجر شود.
به هر حال، این روشن است که محمد حنیفنژاد روحیات و خصائل بسیار متفاوتی با فردی مانند مسعود رجوی داشته است. قوچانی این تفاوت را با تکیه بر آنچه "روش دانش الهیات سیاسی" نامیده به کلی نادیده گرفته است و گویی اصرار دارد که نظر واحد به عمل واحد منتهی میشود!
طبعاً بین نظر و عمل میتوان نسبتهای خاصی برقرار کرد اما تأکید بر اینکه دو فرد انسانی به صرف نظر واحد به عمل واحدی میرسند، به نظرم نادیده گرفتن همان اصالت فردیتی است که لیبرالیسم بر اهمیت آن انگشت میگذارد!
قوچانی در متن خود از تلاطم فکری حنیف بعد از دستگیری و اذعان به نقطه ضعفهای خود تا حد ورود به مرحلۀ افسردگی سخن به میان آورده است. آیا میتوان موردی هم پیدا کرد که مسعود رجوی پس از هر یک از شکستهای استراتژیک خود، به ضعف و اشتباه خویش اعتراف کرده باشد؟ در واقع مشی حنیف این بوده که مسئولیت هر شکستی را ابتدا متوجه خود کند، اما مشی رجوی این است که خود را مبرای از هر خطایی نشان دهد و مسئولیت تمام ناکامیها را به دوش اطرافیان و پیروان بینوای خود بیاندازد! پس چرا نظر واحد فرضی آنها به عمل واحد آن دو منجر نشده است؟
طبعاً میزان صداقت و خیرخواهی یا ناراستی و خودخواهی آدمیان در عمل آنها تأثیر میگذارد. تقریباً تمام شخصیتهای نامدارِ سالم و سلیم النفسی که با حنیف محشور بودهاند؛ در مورد صداقت و پاکدلی او و شخصیت مسئلهدار و خودخواه مسعود رجوی اتفاق نظر داشتهاند. بنابراین عمل این دو نمیتوانسته است به یک امر واحد منجر شود. پس میتوان با طالقانی همدل و همصدا شد که "ای کاش حنیف و سعید اعدام نمیشدند" تا روزگار ما بدین سیاهی نمیشد!
#سیاست_نامه
#محمد_قوچانی
#محمد_حنیف_نژاد
#مسعود_رجوی
…
🗞منبع: کانال جبهه اصلاحطلبان ایران
...
📡🌎📡🌎@online_eslahat
✅رصد آنلاین اخبار جبهه #اصلاحات
https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76
🔴🔴🔴راست و دروغ دربارهی ایران و چین
✍️ #محمد_قوچانی
🔸چند ماه قبل در نوروز نود و نه کتابی به فارسی ترجمه شد که نام جذابی داشت: «اخبار را دنبال نکنید» نوشتهی رودلف دوبلی روانشناس و نویسنده سوئیسی که پیش از این کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» از او به ترجمهی عادل فردوسیپور به فارسی درآمده و لابد به مدد شهرت مترجمش به کتابی پرفروش بدل شده بود اما دریغا از اثرگذاری که هنوز «شفاف اندیشیدن» معضلهی جامعهی ایرانی است. بر سر کتاب اخیر مولف هم ظاهرا همین بلا آمده است: با وجود پرفروش شدن کتاب و نشر آن دست کم به دست دو ناشر و انتشارش در یک فصلنامهی معتبر هنوز ما «اخبار را دنبال میکنیم»!
🔸احتمالا تکیه و تاکید من به عنوان یک روزنامهنگار (که از راه انتشار اخبار و تحلیل آنها زندگی را میگذرانم) پیش از عنوان آن کتاب برای مخاطبان سازندگی شگفتانگیز است. اما باور کنید که این نه یک شگرد تبلیغاتی که عین خیرخواهی است:
🔸رودلف دوبلی اندیشه اولیه کتاب را در نشستی با تحریریه روزنامه گاردین طرح میکند و درست مانند یک پزشک/درمانگر برای مخاطبان توضیح میدهد که چگونه مصرف بیرویهی خبر مانند مصرف بیرویه کالری و ویتامین آنان را بیمار میکند و نهتنها ما را به حقیقت (و حتی واقعیت) به عنوان هدف غایی و نهایی صنعت اطلاعرسانی نمیرساند بلکه ممکن است به هلاکت عقل منجر شود. همانطور که کالری و ویتامین زیادی به هلاکت جسم منتهی میشود! دوبلی البته مانند هر پزشک/درمانگری رژیم غذایی/خبری در مصرف خبر را توصیه میکند:
🔸یک ماه کنار گذاشتن گوشیهای هوشمند و حتی روزنامههای خبری برای پاکسازی بدن از سموم خبری و سپس مراجعه به معدود رسانههای معتبر با دُز خبری پایین. به طور مشخص او توصیه میکند پس از آنکه مانند معتادان مواد مخدر تن خود را پاک ساختید به تدریج به یکی دو نشریهی معتبر مانند مجلهی انگلیسی اکونومیست یا مجلهی آلمانی اشپیگل مراجعه کنید و فقط یک یا دو گزارش تحلیلی یا بخش خبری محدود و مشخص رابخوانید.
🗞منبع: کانال جبهه اصلاحطلبان ایران
...
📡🌎📡🌎@online_eslahat
✅رصد آنلاین اخبار جبهه #اصلاحات
https://eitaa.com/joinchat/1327890465C3c75539a76