eitaa logo
الوارثین
198 دنبال‌کننده
50.7هزار عکس
41.2هزار ویدیو
89 فایل
این کانال درجهت رشد آگاهیهای عمومی واطلاعات روز در جهت اطاعت امر ولی فقیه در جهاد تبیین ایجاد شده است. آیدی مدیر کانال: @Eblagh110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ام‌الزینب: حرف دل این روز های مردم قم😔با حضرت معصومه سلام الله علیها: سلام بی بی جان . یا حضرت معصومه (علیها سلام) ما را ببخش بخاطر بی معرفتی مان ما را ببخش. بی بی جان ما را ببخش که از ترس جان چندین روز است که حرم را خالی گذاشتیم ما را ببخش که اعتقادمان نسبت به شما ضعیف شد. بار ها و بار ها دیده و شنیده بودیم که حرم اهل بیت علیهم السلام دارالشفاست ولی از ترس مریضی شما را رها کردیم ما را ببخش که سالها از شما حاجت گرفتیم,گرفتاری هایمان را رفع کردیم,هر موقع می آمدیم حرم و سلام می کردیم با مهربانی جواب سلام ما را می دادید,ولی این روزها با نامهربانی شما را تنها گذاشتیم. مدام گفتیم حفظ جان مومن واجب است گویی شما نعوذ بالله این را نمی دانید و ما با آمدن به حرمتان جانمان به خطر می افتد یاد سردار دلها و همه ی مدافعان حرم بخیر,چگونه در برابر داعش وحشی و خونریزجانشان را فدا کردند ولی ما در مقابل یک ویروس ضعیف و کوچک حرم آل الله را تنها گذاشتیم😔 این شعر مدام در ذهنمان می آید و اشکمان از شرمساری جاریست:عمه سادات سلام علیک . .گوهر نوری به کویر قمی "آب حیات دل این مردمی" نه بی بی جان این روزها ما قبول نداشتیم که شما "آب حیات و زندگی" هستید.بلکه خانه مان را امن تر از حرم می دانستیم بی بی جان رویمان سیاه در ماه رجب هم بی تفاوت در خانه هایمان نشستیم. امروز روز شهادت عزیز دل امام جواد علیه السلام و امام رضا علیه السلام است ولی برای عرض تسلیت و تسلی شما وقلب داغدار امام زمان عجل الله نه به حرم آمدیم و نه جمکران ولی می دانیم شما خیلی مهربان هستید مثل حضرت زهرا سلام الله علیها. ما را ببخش😭😔
دوستان توصیه میکنم عکس پروفایل خودتان را به عکس حرم حضرت معصومه سلام الله تغییر دهید. @alvaresin
منطقه قرمز 🔺دکتر توضیح داد که اینجا سه منطقه داریم . سیاه که مربوط به کسانی است که تست کرونایشان مثبت شده. مدل لباسی که باید بپوشید مثل آدم فضاییهاست . یک منطقه قرمز که مشکوکها آنجا هستند . شما آنجا میرید. آنجا هم قرنطینه است شما مثل همراه بیمارها خواهید بود چون خانواده شان اجازه ندارند بیایند داخل. 🔺لباس سبز رنگی پوشیدم. دستکش و کلاه و ماسک و غیره. گفتند حاج آقا عمامه را هم باید در آوری. وارد بخش شدم. یکی گفت حاجی این لباس آبی را بپوش بهتره. پوشیدم. حالا همرنگ همه شده بودم هم بیماران و هم پرستارها.... 🔺اکثرا پیرمرد ها و پیرزن ها بودند . مرا یاد پدر بزرگ و مادر بزرگم میانداختند که دیگر نیستند و دلم خیلی هوایشان را کرده. اینها شبیه آنها هستند لبخندشان و صدای خس خس نفسشان. یکی گفت پسرم پرتقال را پوست میکنی؟ گفتم چشم پر پر کردم یک پر را خورد گفت خودت هم بخور عزیزم گفتم پدر جان میل به چیزی ندارم. لبخندی زد. مهربان و آرام 🔺دیگری گفت قرصهایم را میدهی؟ پرستار گذاشته بود جلویش که بخورد. اجازه گرفتم و بهش دادم آمد بردارد بغض کرد گفت توان برداشتن قرصهایم را هم ندارم. کف دستش گذاشتم و آب به او دادم. خورد و گفت سلام بر حسین... 🔺یکی را گفتند مرخص است گفتند زنگ بزن به پسرش، زنگ زدم پسرش گفت ببخشید میترسم کرونا بگیرم لطفا به برادرم زنگ بزنید. زنگ زدم برادرش گفت شما همراه بیمارید گفتم بله، ناراحت شد گفت پس چرا نگذاشتند من پیش بابام باشم، گفتم نه من همراه همه هستم.... 🔺پرستارها مرا یاد خاله هام میانداختند خیلی مهربان، خیلی پر روحیه اهل مدارا با مریض ها... 🔺من یک روحانی ام کنار خیلی از روحانیون دیگر. روحانیونی که کار میکنند با اخلاص و بی سر و صدا. این روحانی ها جدیدند دیشب ندیده بودمشان. امروز دو تا روحانی هم آمده بودند دم در بیمارستان به نگهبان میگفتند کاری از ما بر میآید، او هم انگار برایش عادی بود میگفت صبر کنید تماس بگیرم. چقدر اینجا خوب است چقدر برایم پر عبرت است.... @ali_mahdiyan
سلام خانم های گروه اگر خیاط می شناسید برای کار در منزل و دوخت لباس های یک بار مصرف با شماره زیر تماس بگیرین نیاز نیست خیاط حرفه ای باشند لباس ها برش خورده و اماده دوخت است ولی بایدچرخ سردوز یا راسته داشته باشید. خانما این پیام رو تو گروه هایی که دارید بفرستید موضوع جدی و بحرانیه باید زودتر به مراکز درمانی برسونند اگر کسی خواست با شماره زیر تماس بگیره تولیدکننده تجهیزات پزشکی +989121515168
🚨 توصیه رهبر انقلاب برای رفع بلای کرونا و دیگر بلاها سلام عليكم 💠به آقايان و خانواده های ایشان توصیه شود: مداومت بر داشته باشند و قرائت آن را به مؤمنین هم توصیه کنند. همچنین برای رفع و دفع بلا یک فقره همه اعم از زن و مرد نیابتاً از نرجس خاتون سلام الله عليها والده ماجده حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف بخوانند و آن خاتون را نزد فرزند بزرگوارش شفیع قرار دهند که آن حضرت شفاعت نماید تا بلا از دوستان حضرت رفع و دفع شود. دعای شریف نیز فراموش نشود. هم که معلوم است. 🔻این مطالب توسط یکی از مسئولین که خدمت حضرت آقا رسیده بودند بیان شده است. 🔰مطلب موثق است دوستان اگر مایل بودند. انتشار دهند. 💠ارادتمند شما از ستاد فرهنگی فجر انقلاب اسلامی قم/سبحانی التماس دعا ✍ 🚨تخریب‌چی، کانال اخبار خاص 🆔 @takhribchi110 🆔 @takhribchi110
اين متن با اوضاع فعلي كمي همخواني دارد 📍در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. 😊صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری. او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید! 😢همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد. روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!! 🔻این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری.لطفا خبرهای بد را نشر ندهیم و تلاشمان فقط آگاهی دادن در مورد پیشگیری و درمان باشد. 👈🏽👈🏽یک عزم همگانی برای عبور از این بحران لازم است. برای شروع همین متن را برای دیگرانی که دوستشان داریم بفرستیم🌹🍃
منطقه قرمز ۶ 🔺این روزها از خیلی ها پیام دریافت کردم. اکثرا هم میگن میخوایم بیایم کمک. هم قم هم خارج قم. به خارج قمیها گفتم نیان به قمیها هم گفتم برن پیش رفقای قرارگاه. پیرزنه از ورامین زنگ زده با خواهش و التماس که بگذارید بیام براتون غذا درست کنم. وای چه مردمی داریم ما.... 🔺چند تا پیام هم بود که روحم رو تازه کرد. خواهر رفیقم، دکتره، رفیقم میگفت، دوست خواهرش که او هم پزشک بوده، شاکی شده و گفته این طلبه ها نابلدن، چرا اومدن، فقط ضررن، شوآفن به درد نمیخورن... 🔺امروز اما زنگ زده میگه دوست خواهرم براش پیام داده، پیامش رو فرستاده: «امروز خیلیاشونو دیدم..با کمترین تجهیزات داشتن کارای خدمات رو انجام میدادن..به مریضا غذا میدادن..وسایل مریضا رو جابجا میکردن..و بیشترین تماس با مریضو داشتن...همشون هم پسرایی با سن کم...الان همه ازشون کمک میگیرن و چقدر خالصانه کار میکنن و همش میگن بهمون یاد بدید ما انجام بدیم...» 🔺یه دکتر از شیراز برام پیام فرستاده: «دکتر میرزایی هستم از شیراز. تا شنیدم عده ای از طلبه‌های قم راه افتاده‌اند و در بیمارستان‌ها به صورت رایگان به کادر درمانی کمک می‌دهند یکه خوردم....شروع کردم به خواندن روایت‌هایشان و باید بگویم که نوشته‌ها و تجربه‌های این قشر با نگاه خاص خودشان از محیط کاری هر روزه و معمولی من برایم خیلی جالب بود. ....همه از اتفاق‌های روزمره ایی نوشته بودند که دیگر خیلی وقت است برای من عادی شده‌اند. وقایعی که وقتی آن‌ها را از چشم آن طلبه ها دوباره دیدم، ...دیدم چقدر فرصت در بیمارستان برای نشاندن لبخند روی لب آدم‌ها و کاستن از رنج دیگری و حتی دیدن خداوند وجود دارد و من نمی‌بینمشان. با خودم گفتم چرا من تا به حال حتی یک بار برای مریضی پرتقال پوست نگرفته ام، یا مثلا دارویی را به دست مریض‌هایم نداده ام.» 🔺یکی دیگه از قم پیام داده:«خانمم پرستاره. همین روایت‌ها مشوقی شد برای بنده که به خانمم اجازه بدهم داوطلبانه در برنامه‌های بیمارستان مربوط به کرونایی‌ها شرکت کنه و اوشون هم با برخی دوستانشان از قم و استان‌های دیگه صحبت کنه که بیان برای همکاری.» 🔺این مردم نمیدونن که جمله «خوبی از خودتونه » دقیقترین و درست ترین جمله در پاسخشونه. 🔺از همه با نمک تر پیام رفیقمه که کمی تا قسمتی با آخوندها مشکل داره. نوشته:«سلام.از یک آدم طبعا ضد آخوند به یک آخوند،... سپاسگزارم.» @ali_mahdiyan
❓چرا طلبه ها به بیمارستان می روند... 🔸 برایم سؤال شده بود که چه ضرورتی دارد طلبه ها وارد این کار شوند. اصلا این یک کار تخصصی است؟ طلبه و پرستاری؟ 🔹پیش خودم گفتم خوبه که طلبه ها همیشه جلودار باشند؛ ولی خوب اینجا کار خاصی از دستشون بر نمیاد. 💠 ولی ظاهرا مسئله چیزی برخلاف تصورم بود. مسؤول یک بیمارستان دیگر امشب تماس گرفته بود و اصرار می کرد که حتماً ٣٠ نفر از طلبه هایتان فردا بیایند بیمارستان ما. کارتان در بیمارستان قبلی خیلی مؤثر بوده. ❓برایم دوباره سؤال شد که طلبه ها در بیمارستان چکار می کنند؟ وقتی ریز شدم دیدم رئیس بیمارستان حق داشته. بیمارهایی که در قرنطینه بودن اجازه نداشتن همراه بیارن. چون مثلا در یک بخش اگه بیست سی نفر بستری باشند و هر کدام هم یک همراه داشته باشند اوضاع خیلی ناجور می شد. در حالی که الان هر طلبه به جای این ٣٠ نفر، کار همراه بیمار رو انجام میدهد. هم برای کادر پزشکی و هم برای بیمارها خیلی مفید واقع شده است... 🌐 خانه طلاب جوان @gharar_a