eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
908 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
712 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
انالله و اناالیه راجعون به اطلاع می‌رساند، مادر شهید احمد ژولیده و همسر مبارز دیرین فدائیان اسلام حاج رمضان ژولیده و مادر اخوان جانباز حمید و محمود ژولیده، کنیز و روضه خوان اهلبیت (ع) مرحومه حاجیه خانم طوبی هنرکار دعوت حق را لبیک گفت مراسم تشییع پیکر پاکش: چهارشنبه ۱۴۰۲/۱/۲ ساعت ۹:۳۰ صبح از خیابان وحدت اسلامی، ابتدای خیابان ۱۵ خرداد غربی، کوچه شهید کرم نمای، بطرف قطعه ۵۵ بهشت زهرا (س) و مراسم ترحیم جمعه ۱۴۰۲/۱/۴ از ساعت ۱۵ تا ۱۷ مسجد ارک تهران
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃 سردار شهید فرمانده گروهان گردان قمربنی هاشم در عملیات خیبر و فرمانده گردان حضرت زهراء سلام الله علیها بعد از اسارت.. اسارت اول فروردین سال 1363 🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @alvaresinchannel
💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷 💐🌷 سردار شهید فرمانده گروهان گردان قمربنی هاشم در عملیات خیبر و فرمانده گردان حضرت زهراء سلام الله علیها بعد از اسارت اسارت اول فروردین سال 1363 ✍️✍️✍️ راوی: به محض دریافت ، گروهان مجید به خط زدند. شبی پرحادثه را پیش رو داشتیم. دود و آتش و خون همه جا را به هم ریخته بود. هنوز پنجاه قدم جلوتر نرفته بودند که یک گرینوف دشمن همه‌ی ستون را هدف گرفت و در همان اولین دقایق تعداد زیادی از نیروها مجروح شدند. مجید ته ستون بود. به او تکلیف کرده بودند که از دسته‌ای که قرار دارد خارج نشود. دشمن هر لحظه با امکانات جدیدتر و آرایشی قوی‌تر به منطقه می‌آمد. لحظه‌ای امان نمی‌داد. آتش توپ و خمپاره از زمین و زمان می‌بارید. من از طریق بی‌سیم با فرمانده گردان در تماس بودم. ارتباط با گروهان مجید، بیست دقیقه بیشتر طول نکشید. بی‌سیم‌چی لحظه به لحظه عملیات را مرتب گزاری می‌داد. بچه‌ها دارن می‌رن جلو . . . به سیم‌خاردار رسیدند . . . معبر را زدند . . . عراقی‌ها ما رو دیدند . . . تیراندازی شروع شد . . . ت . . . ت . . تق . . . بچه‌ها زخمی شدند . . . از فرماندهی به بی‌سیم‌چی گفتند: خودت برو جلو نمی‌شه . . . چرا؟ تیر خوردم! گوشی را بده داوودی. اونم زخمی شده . . . افتاده نمی‌تونه حرکت کنه . . . خودت چه کار می‌کنی؟ مگه سلاح نداری؟ نه، اوضاع خیلی خرابه . . . بعد صدای تک تیر و ناگهان سکوت. ارتباط به کلی قطع شد. دشمن با کالیبر دوشکا آنتن بی‌سیم‌ را زد و از بین برد. احساس کردم هر دو به شهادت رسیدند. به کنار جاده رفتم. در حال پوشش دادن بودند تا پاتک کنند. توی کانال پر از اجساد عراقی و شهدا بود. سرم را از کانال بیرون آوردم و نگاهی به منطقه کردم؛ محاصره شده بودیم. پایین آمدم و به سمت نیروها رفتم و رو به آنها گفتم: ما محاصره شده‌ایم. اگر به بیرون کانال نگاه کنید به راحتی متوجه می‌شوید . . . کمی مکث کردم و بعد در حالی که به شهدا اشاره می‌کردم، ادامه دادم: تعارف نداریم. هر کس اهلش نیست یا نمی‌تونه تحمل کند با آمبولانس مجروحین بره عقب . . . هنوز حرفم تمام نشده بود که نوجوانی از بین جمع بلند شد و با صدای بلند رو به من گفت: سه ماه به انتظار امروز صبر کردیم، حالا که به اینجا رسید بگذاریم و برویم! ما تا آخرش هستیم. حرف‌هایش که تمام شد، بقیه بلافاصله حرف‌های او را تأیید کردند. کسی عقب نرفت تا صبح مقاومت کردیم. صبح روز بعد برای بررسی وضعیت منطقه و همچنین شهدا و مجروحین که جلوتر از ما بودند، به بالای خاکریز رفتم. با دوربین وجب به وجب منطقه را بررسی کردم. بسیاری از شهدا مظلومانه در خون خود غلتیده بودند. نه امکان جلو رفتن بود، نه امکان عقب نشینی. بی خبر از وضعیت مجروحینی که جلوی ما بودند، لحظه‌‌ای آرام و قرار نداشتم. برگشتم پایین. هنوز به کف کانال نرسیده بودم که آسمان غرید و باران گرفت.دیگر مطمئن شدم که کسی زنده نمانده است. چون اگر هم تا آن لحظه زنده مانده بود با آن باران شدید و سیلابی که راه افتاده بود، حتماً غرق شده بود. رفتم لیست شهدا را آوردم. بغضی گلویم را می‌فشرد. به سختی قلم در دستم می‌چرخید. نام را هم جزو نوشتم. در تابستان سال 64 از اسارت آزاد شدومجددبه صفوف رزمندگان لشگر10 پیوست و در کسوت در در تابستان 1366 در ارتفاعات مشرف به به شهادت رسید 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷. @alvaresinChannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 در ساعت ‌۳۰ دقیقه بامداد ‌۱۳۶۱/۱/۲ عملیات فتح‌المبین با رمز مبارک (س) در جبهه شوش و غرب رودخانه کرخه آغاز شد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 جبهه شوش و غرب کرخه 2 فروردین 1361 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ✅ به مناسبت سالروز عملیات فتح المبین توسل به پروردگار برای هدایت گردان گم شده ◀️ محسن وزوایی، هنگامی که دریافت، مسیر را گم کرده اند؛ از جمع گردان جدا شد و کمی آن طرف تر، با خضوع و خشوع، دو رکعت نماز به جا آورد و چنین از پروردگار بی نیاز، طلب یاری کرد. یکی از مداحان مشهور تعریف میکرد در عملیات فتح المبین در گردانی بودم که برادر وزوایی فرمانده آن بود..شب عملیات در تاریکی شب بعد از پیمودن مسری طولانی به جایی رسیدیم که دستور رسید که ستون بنشییند.این نشستن طولانی شد. از پچ پچ های دورو اطراف به نظر میومد مسیر رو گم کرده باشیم.. دستور رسید که دوستان دعای فرج بخوانند و بعد ستون راه افتاد و چند لحظه بعد دستور حمله به دشمن صادر شد و به امداد الهی مشخص شد که گردان ما از پشت به توپخانه دشمن حمله ور شده و با مدد الهی عقبه دشمن تسخیر شد. @alvaresinchannel
به روایت فرمانده تخریب و مهندسی رزمی لشگر10 ساعت ده ‌و‌نیم شب تا یازده‌صبح به همراه نيروها راه رفتم، به جایی رسیدیم و دستور توقف دادند. از خستگی با تجهیزات خوابم برد؛ اما یک‌دفعه با صدای انفجار از خواب پریدم: دیدم هواپیماها دارند بمباران می‌کنند. از آن طرف هم بچه‌ها داد می‌زدند که تانک‌ها دارند می‌آیند. در آن موقع ما سی ـ چهل نفر بیش‌تر نبودیم و تنها سلاح‌مان دو ـ سه قبضه آر.پی.جی7 و چندتايي هم اسلحه کلاشینکف و نارنجک بود. تانک‌ها جلو می‌آمدند كه من دیدم یک تانک در فاصله سی‌ ـ چهل متری من است و دارد نزدیک و نزدیک‌تر می‌آید. هر چه داد زدم، بچه‌ها نشنیدند. انگاری کسی توی آن گیر‌و‌دار، متوجه من و تانک نشد. اگرنزدیک تر مي‌آمد، بيش‌تر بچه‌ها را شهيد مي‌كرد. خودم را آماده مرگ کردم: دو ـ سه‌تا نارنجک برداشتم و شهادتین را زیر لب خواندم و به طرف تانک خيز برداشتم. ناگهان از سمتي دیگر، متوجه شدم که تانک‌هاي دشمن دارند فرار می‌کنند! باور کنید که اگر آن موقع این مزدورها را می‌گرفتی و ازشان می‌پرسیدی که برای چه دارید فرار مي‌کنید؟ خودشان هم نمی‌دانستند چرا؟! در مصاف با آن امكانات و تجهيزات دشمن، ما تقريباً دست‌خالي به حساب مي‌آمديم؛ اما به واسطه عنايت خداوندي و و خوفی که خداوند تبارك و تعالي به وسيله فرشته‌هايش توی دل دشمن انداخته بود، تانک‌ها فرار کردند. 🍃🌺 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @alvaresinchannel
دشت عباس و منطقه عمومی شوش نفر اول ایستاده از سمت راست. جانشین لشگر10سیدالشهداء(ع) @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🟢 پیام امام (ره) به مناسبت 2 فروردین 1361 بسم الله الرحمن الرحیم‌ انْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ اقْدامَکُمْ «۱» اخبار غرورآفرین جبهه‌های نبرد علیه قوای شیطانی را یکی پس از دیگری دریافت نمودم. قلم قاصر است که احساسات خویش را ابراز کنم. به قوای مسلح اسلامی- که خدایشان نصرت آخرین را نصیب فرماید- تبریک عرض می‌کنم. مبارک باد بر شما عزیزان افتخارآفرین پیروزی بزرگی را که با یاری ملائکه الله و نصرت ملکوت اعلی‌ نصیب اسلام و کشور عزیز ایران، کشور بقیه الله الاعظم- اروحنا له الفداء- نمودید. رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدرانی که شما شجاعان نبرد در میدان کارزار و مجاهدان با نفس در شبهای نورانی را در دامن پاکشان تربیت نمودند. مژده باد به شما جوانان برومند در تحصیل رضای پروردگار که از بالاترین سنگرهای روحانی و جسمانی ظاهری و باطنی پیروزید. مبارک باد بر بقیه الله- ارواحنا له الفداء- وجود چنین رزمندگان ارزشمند و مجاهدان فی سبیل الله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودید. ملت بزرگ ایران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار می‌کنند. آفرین بر شما که میهن خود را بر بال ملائکه الله نشاندید و در میان ملل جهان سرافراز نمودید. مبارک باد بر ملت چنین جوانان رزمنده‌ای، و بر شما چنین ملت قدردانی که به مجرد فتح و پیروزی توسط رزمندگان به دعا و شادی‌ برخاستند. این جانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است می‌بوسم و بر این بوسه افتخار می‌کنم. شما دیْن خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید. «یا لَیْتَنی‌ کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیماً». «۲» درود بر فرماندهان بزرگوار رزمندگان و بر همه مجاهدان راه عظمت کشور و اسلام. و نفرت و لعنت بر منافقان و منحرفانی که می‌خواستند یکی از انبارهای مهمات چنین مجاهدانی را به آتش بکشند. و غضب و سخط خداوند بر آن خدانشناسانی که با کمک به صدام عفلقی می‌خواستند او را نجات دهند. و شکر بی‌پایان خداوندی را که توانستید با شکست مفتضحانه، نیروهای کفر را در بارگاه قادر متعال بی‌آبرو و در پیشگاه ملتهای مسلمان منفور نمایید. من از خداوند تعالی نصرت نهایی شما عزیزان و شکست مخالفان حق را خواستارم. درود بر شما و رحمت خدا بر شهیدان راه حق و شهدای جبهه نبرد حق علیه باطل. و السلام علی عباد الله الصالحین. 2 فروردین 61 روح الله الموسوی الخمینی‌ جلد ۱۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۴۲ تا صفحه ۱۴۳ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🔴 روایت شهادت ✍️✍️✍️ راوی : حسین دلیر فرمانده تخریب تیپ المهدی(ع) در عملیات فتح المبین حاج آقا فضلی فرمانده تیپ 33 المهدی بود و از من خواست که مسوولیت تخریب تیپ را به عهده بگیرم مقدمات عملیات فتح المبین بود و من گردان تخریب تیپ المهدی رو سازماندهی کردم و آموزش ها شروع شد و بچه ها برای عملیات آماده شدند. قبل از از برادر مرتضی کهن که در تهران از مربیان تخریب (ع) بود خواستم که برای یاری و کمک من به تیپ المهدی (ع) بیاید و او هم قبول کرد. وقتی مرتضی به گردان اومد ازش خواهش کردم که او فرمانده باشد و من در کنارش کار کنم اما او با تواضعی که داش قبول نکرد. ماموریت عملیات فتح المبین به تیپ المهدی(ع) ابلاغ شد و ما هم بچه ها رو برای باز کردن معبرها سازماندهی کردیم و مامور به گردان ها شدند. ماموریت (ع)در یکی از مراحل عملیات تصرف مواضع دشمن در اطراف همین بود که برای رسیدن به مواضع دشمن باید از میدان مین عبور میکردیم و یکی از معبرهای ما داخل همین موقعیت الوارثین قرار داشت و شهید بزرگوار مرتضی کهن خودش مسولیت بازگشایی این معبر را به عهده گرفت. مرتضی قبل از عملیات پیش من آمد و گفت: حسین به من گفتن معبر رو جایی بزن که روبروی تیربار است من چیکار کنم. بهشت گفتم هر چی خودت صلاح میدونی..بین اگر لازم است معبر بزنی بزن. گفت: ننه قمر(تکه کلام مرتضی بود) میگم معبر روبروی آتیش تیرباره . گفتم هر چی خودت صلاح میدونی عمل کن. شب اومدن برای معبر زدن و برنگشت..یک شب ..دو شب نیومد فردای روزش با شهید حسین کربلایی و با رسول خلیل فرد و یکی دیگه از بچه ها اومدیم توی منطقه دنبالشون... دشمن یک مقدار عقب نشینی کرده بود.. اومدیم دیدیم مرتضی معبر رو زده..خودش نفر اول بود با فاصله ی 3 متر حداکثر با سنگر کمین دشمن که داخلش تیربار بود و به همه ی جا تسلط داشت افتاده و یک نارنجک داخل دستش هست و یکی دو نفر هم پشت سرش افتاده اند دو یا سه ردیف از مین ها مونده بود و خنثی نشده بود نارنجک رو گرفته بود و نیم خیز میخواست داخل سنگر دشمن بیاندازد دشمن فهمیده بود و او را به رگبار بسته بود. تمام تن مرتضی را آتش تیربار دشمن گرفته بود . تمام تنش سوراخ ، سوراخ شده بود.. اما نارنجک منفجر نشده داخل دستش بود سینه اش رو تیر دشمن شکافته بود و تعداد زیادی هم تیر به صورتش اصابت کرده بود و تیربار دشمن تخریبچی های دیگری هم که پشت سر مرتضی بودند بی نصیب نگذاشته بود و اون ها هم روی زمین داخل میدون مین افتاده بودن. دشمن روی منطقه دید تیر داشت و ما به سختی توانستیم پیکر خونین مرتضی و بچه های تخریب رو به عقب بیاوریم. این موقعیت الوارثین شرفش به معبری بود که شهدای تخریبچی از آن به آسمان پرواز نمودند و مقر یا همان سکوی پرواز اهل آسمان بود که از زمین به پرواز در آمدند و به لقاء حق رسیدند یادشان گرامیباد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 چهل و یکمین سالگرد سردار شهید تخریبچی جانشین تخریب تیپ 33 المهدی(ع) شهادت 2فروردین 1361 مرتضی کهن مربی تخریب مهمترین مرکز آموزش رزمندگان در تهران بود.او هنگامه عملیات فتح المبین تهران را رها کرد و برای یاری یارانش به تیپ المهدی آمد و در کسوت جانشینی تخریب تیپ 33 المهدی(ع) به فرماندهی حاج علی فضلی قرار گرفت و این فرمانده خودش مسوولیت معبر را در میدان مین برای عبور رزمندگان به عهده گرفت و هنگام گشودن معبر برای عبور رزمندگان برای حمله به مواضع دشمن بعثی به شهادت رسید.محل گشودن معبر این شهید به نام موقعیت شهید کهن و سپس نام گرفت. 🔸نشانی شهید: گلزار شهدای بهشت زهر(س) قطعه 24 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 روزهای آغازین سال 1361 در غرب رودخانه کرخه به ثبت رسید شب گذشته این معبر برای عبور رزمندگان از داخل میدان مین توسط باز شده همه به سلامت گذشتند و به مواضع دشمن رسیدند دشمن غافلگیر شد و رقم خورد نصر من الله و فتح قریب @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
26.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مزار سردار شهید تخریبچی فرمانده تخریب لشگر امام حسین علیه السلام شهادت : عکلیات فتح المبین 2 فروردین 1361 دشت غباس @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 زیارت مزار فرمانده تخریبچی فرمانده تخریب لشگر المهدی(ع) گلزار شهدای بهشت زهراء(س) قطعه 24 شهادت : 2 فروردین 1361 عملیات فتح المبین @alvaresinchannel
32.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 زیارت مجازی مزار فرمانده تخریبچی فرمانده تخریب لشگر المهدی(ع) گلزار شهدای بهشت زهراء(س) قطعه 24 شهادت : 2 فروردین 1361 عملیات فتح المبین اینجا مزار دلاوری است که بدنش شد برای عبور امن رزمندگان اسلام... سری به مزارش در قطعه 24 بزنید.. قابل توجه جوانان و نوجوانان ... مرتضی وقتی شهید شد 23 سال داشت @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ◾️ پدر شهیدان محمود و مسعود شیر محمدی رخ در نقاب خاک کشید. تشییع پیکر این پدر شهید امروز 3 فروردین 1402 ساعت 10 صبح از مقابل منزل واقع در شهرری -خیابان شهیدان شیرمحمدی-کوچه شهید اردستانی به سمت امام زاده عبدالله(ع) انجام خواهد شد. در عملیات والفجر 4 در پائیز سال 62 و از رزمندگان اطلاعات عملیات لشگر10 در تهران به شهادت رسید. @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 (رزمندگان تخریب لشگر10) ✅ در ماه مبارک رمضان و 🔸 مکان : یکساعت قبل از مغرب 🔶زمان : جمعه 4 فروردین 1402 مصادف با دوم ماه رمضان بلوارابوذربین پل 5و6خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش) 🌟🌷 @alvaresinchannel