eitaa logo
الزهرا۱۰۴
62 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
8.1هزار ویدیو
468 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢قطعیت‎ها و ابهامات بحران سوریه 🔹پیچیدگی، درهم‎تنیدگی و سرعت وقوع تحولات و رخدادهای سیاسی از خصایص سیاست، امنیت و جنگ در دوره کنونی است. این مختصات سبب شده است تا همواره غباری از ابهام و پیش‌بینی ناپذیر بودن بر آن رویدادها سایه بیفکند. بحران و جنگ در سوریه که اندکی پس از اعلام آتش‌بس در لبنان آغاز شد، از این منظر برای کارشناسان شگفت‌انگيز بود. شاید مهم‌ترین پرسش در این باره این باشد که روند ترتیبات امنیتی و نتیجه آن چگونه شکل خواهد گرفت و به چه سمتی پیش خواهد رفت؟ در این باره چند نکته اساسی را باید مدنظر قرار داد؛ 🔻۱ـ اهمیت سوریه و ژئوپلیتیک آن برای همه مسئولان و فرماندهان جبهه مقاومت و نیز آمریکا و رژیم صهیونیستی، مسجل و آشکار است؛ 🔻2ـ به طور طبیعی سرنوشت درگیری را طرفی که شروع کرده است، تعیین نمی‌کند. شرایط میدان را آن نیرویی که مشروعیت و استقامت دارد، تعیین می‎کند؛ اما مشکلات اقتصادی سوریه، سبب شده است موضوع استقامت بین بدنه دفاع مردمی و امنیتی تحت‌الشعاع قرار گیرد؛ 🔻3ـ سازمان رزم اضلاع مختلف جبهه مقاومت و فرماندهان آن، فعال‌تر و منسجم‌تر از بحران قبلی در سوریه و البته با تجربه بیشتر در میدان حاضر شده‌اند؛ اما انگیزه و توان ارتش سوریه، مهم‌ترین عنصر تعیین‌کننده است؛ 🔻۴ـ صحنه تاکتیکی جنگ کاملاً سیال است و هر لحظه به نفع طرف‎های مختلف در حال تغییر است‌. این خصلت و ماهیت حقیقی جنگ‎ها به شمار می‎آید؛ 🔻5ـ ارتش سوریه طی هفت، هشت سال گذشته در حد فاصل ادلب تا حلب و تا حماة در وضعیت آتش‌بس بوده و طولانی شدن دوره آتش‌بس، چنین نیرویی را در لحظه عملیات تهاجمی گروه تروریستی که با حمایت قوی وارد صحنه شده، دچار ضعف می‌کند؛ 🔻۶ـ یک تجربه قبلی مهم وجود دارد؛جبهه مقاومت طی چند دهه گذشته در هیچ جنگی پای نگذاشته، مگر آنکه با همه دشواری‌ها از آن با نصرت و فتح خارج شده باشد، مشروط بر همراهی‌های حداکثری جغرافیای جنگ. 🔸تجربه جنگ‌های پيشين و از جمله نبرد جاری در منطقه نشان می‌دهد، سرنوشت جنگ لزوماً در میدان جنگ و جنگيدن معین نمی‌شود؛ بلکه ضرورت دارد به الزامات فرامیدانی آن نیز توجه کرد. اراده و هماهنگی‌های سیاسی و همراهی‌های اجتماعی جغرافیای جنگ با اضلاع گوناگون جبهه‌ مقاومت در این زمینه اجتناب‌ناپذیر است. کل آنچه اکنون در سوریه جریان دارد، جدای از آنکه می‌تواند منشأ داخلی نیز داشته باشد، یک پروژه خطرناک آمریکایی و صهیونیستی است. اولویت اصلی و قطعی و نیز دشمن حقیقی را باید از این منظر دید و تحلیل کرد و باید به هر نحو ممکن در برابر این پروژه مخاطره‌آمیز ایستاد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢دلخوش به وعده‌ها 🔹مهم‌ترین خبر صبح امروز، سقوط دولت بعث در سوریه بود و تصاویر حضور اعضای گروه تحریرالشام در شهر دمشق در رسانه‌ها منتشر شد. حتی نخست‎وزیر نیز رسماً مصاحبه و اعلام کرد که تسلیم می‌شود و حاضر است مقدمات انتقال قدرت را فراهم کند؛ اتقاقی که آنقدر سریع و حیرت‎انگیز صورت گرفت که همه ناظران را تنها محو فرو ریختن یک حکومت ۵۴ ساله کرده است؛ اما در این میان شاید مهم‌ترین سؤال این باشد که چرا حکومت اسد که در سال ۲۰۱۱ در مقابل گروه‌هایی به مراتب قوی‌تر و جنگی بسیار گسترده‌تر ایستاده بود، اکنون و در ماه‌های پایانی ۲۰۲۴ اینگونه و در چشم برهم زدنی فرو ریخت؟ شاید در روزهای پیش رو ابعاد و زوایای زیادی از این سرنوشت حکومت بعث مشخص شود؛ اما در یک نگاه گذرا می‌توان از چهار دلیل مهم سخن به میان آورد: 🔸۱ـ ضعیف شدن ارتش و آلوده شدن به فساد: ارتش سوریه طی یک دهه اخیر روز به روز ضعیف شده و سازمان منسجم و یکپارچه آن تحلیل رفته است. نداشتن انگیزه و آلوده شده نیروهای ارتش به فساد از دلایل اصلی این ضعف ارتش است که مقابل یک گروه کوچک عملاً توان مقابله ندارد و می‎بینیم که توان مقابله جدی مقابل معارضان از خود نشان نمی‎دهد. اخبار غیررسمی حتی از تبانی برخی سران ارتش با معارضان در قبال دریافت رشوه حکایت دارد که داستان غم‌آلودی است. 🔹۲ـ همراهی نکردن مردم با دولت و ارتش: همراهی نکردن مردم با دولت و ارتش این کشور دلیل دیگری است که نظام سوریه را از پشتوانه قوی داخلی محروم کرده است. مشکلات ساختاری و اقتصادی که طی سال‎ها انباشته شده و راه حلی برای آن متصور نیست، موجب شده عملاً چشم‌انداز روشنی پیش چشمان مردم نباشد. 🔸۳ـ اعتماد دولت سوریه به برخی وعده‎های دولت‌های خارجی: بازی خوردن دولت سوریه در مقابل برخی وعده‌های خارجی کشورهای منظقه در ازای دست‌برداشتن از مقاومت، نکته دیگری است که عملاً دولت سوریه را از مرکز ثقل محور مقاومت به حاشیه برده و راه را برای توطئه‌های داخلی هموار کرده است. 🔹۴ـ مداخلات خارجی و تجهیز تروریست‌ها: چشم طمع دولت‎های غربی و برخی قدرت‎های منطقه‌ای به مطامع سرزمینی سوریه و تجهیز تروریست‌ها در این کشور از داعش و جبهه النصره گرفته تا تحریرالشام نکته دیگری است که آرامش و پکپارچگی را از کشور سوریه گرفته و طی سال‎های اخیر میدان جولان تروریست‌ها بوده است. همه این عوامل نارضایتی بیشتر مردم سوریه را فراهم کرده که مانع از حمایت قوی آنها از نظام فعلی سوریه شده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢سلاح رسانه 🔹در دنیایی زیست می‌کنیم که به عصر انفجار اطلاعات و جولان دادن ابزار رسانه مشهور شده است. در این میان، «محمد جولانی» نیز با ابزار رسانه در حال جولان دادن است و توانسته به ترند برتر این روزهای افکار عمومی جهانی بدل شود. محمد الجولانی؛ نامی که تا دو هفته قبل هر کس آن را می‌شنید، یاد ترور، جنایت، داعش و جبهه النصره می‌افتاد، اما امروز به رهبر آزادی‎خواهان سوریه بدل شده است؛ به همین سرعت! 🔸اما چه شد که جولانی تروریست در کمتر از دو هفته شد آزادی‌خواه؟! این موضوع نه از قدرت جولانی و گروهش بوده و نه از وادادگی بشار اسد حاصل شده است، این موضوع فقط یک نکته کلیدی دارد و آن، قدرت رسانه است. در این روزگار، رسانه آنقدر قدرت یافته است که حالا خودمان هم به شک افتاده‎ایم که آیا جولانی یک تروریست است یا یک مبارز آزادی‌خواه؟! 🔹در دنیای امروز بیشتر از جنگ نظامی، این قدرت و جنگ رسانه‌ای‌ است که برنده میدان را تعیین می‌کند. هر کشوری و هر گروهی چنین سلاحی داشته باشد و به صورت استراتژیک بر روی آن تمرکز کند، می‌تواند فاتح تحولات گوناگون باشد. بسیاری معتقدند تحرکات سوریه با میدان‌داری رسانه‌هایی، چون «الجزیره» انجام شده است. رژیم صهیونیستی هم با کمک رسانه‌هایی، چون «سی‎بی‎اس» و «ان‎بی‌سی» افکار عمومی آمریکا را در قبال جنایاتش در غزه مدیریت کرده و بی‌بی‌سی سال‌هاست که مهم‎ترین سنگر مشروعیت‎بخشی به جنایات انگلیس در جهان است. 🔸رسانه‌ها می‌توانند به عنوان کاتالیزورهای قوی برای تغییرات سیاسی و بین‌المللی عمل کنند و تأثیرات عمده‌ای بر روند انقلاب‌ها و تحرکات سیاسی به جا بگذارند. ابزاری که به نظر می‌رسد ما نه تنها آن را جدی نگرفته‌ایم، بلکه آن را در پازل قدرت خود نیز قرار نداده‌ایم. تلخ‌تر آنکه حتی در داخل کشور مرجعیت رسانه‌های ملی را نیز تضعیف شده می‌بینیم و رسانه‌های غیررسمی مدیریت بخشی از افکارعمومی را در دست گرفته‌اند. 🔹در اوضاع و احوال این روزها باید اولین اقدام مقامات کشور بازطراحی حرفه‌ای مسیر رسانه‎ها به دور از هر تفکر و تعصب باشد تا بتوان با حفظ مرجعیت، این سلاح کارآمد را در مواقع ضروری وارد میدان کرد. نباید اجازه داد که این سلاح قدرتمند در اختیار افرادی قرار گیرد که اولاً صلاحیتی برای مدیریت افکار عمومی ندارند، ثانیاً اشراف اطلاعاتی و آگاهی درستی از حوادث ندارند و عملاً در پازل دشمن بازی می‌کنند! بخشی از نگرانی‌ها در حوزه جنگ شناختی و جهاد تبیین به همین مدیریت رسانه بر می‌گردد که باید برای آن چاره‌اندیشی شود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢سیاست‌های قابل دفاع 🔹تحلیل زوایای پیدا و پنهان رویداد مهم سقوط حاکمیت اسد و رصد تحولات سوریه پساسقوط به مثابه چهارراه حوادث مهم منطقه غرب آسیا بسیار اهمیت دارد. در این زمینه زیرسؤال بردن راهبردها و سیاست‌های دیروز جمهوری اسلامی در منطقه و سوریه به دلیل وضعیت امروز آن، یکی از مهم‎ترین دستور کارهای این روزهای دشمن است و باید درباره آن با جامعه سخن گفت؛ چرا که شبهه‎افکنی دشمن می‌تواند بر سرمایه اجتماعی نظام تأثیر بگذارد؛ از این رو باید با جهاد تبیین اول صحنه را برای افکار عمومی، به ویژه جوانان کشور روشن کرد و غبار فتنه‎انگیزی دشمن را از حقیقت زدود و در وهله بعد، باید ریز به ریز سیاست‌ها و راهبردهای کشور را تشریح و تبیین کرد و به محضر ملت شریف گزارش کار داد. 🔸این قلم مدعی است همه راهبردها و سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در تحولات منطقه به ویژه مقاومت قابل دفاع است؛ چرا که پشت تصمیم‌گیری‌های همه دولت‌ها عقلانیتی بوده که همواره از اجرایی‌سازی سیاست‌ها با دو ویژگی‌ مهم؛ «رعایت جایگاه کشور به لحاظ الهام‌بخشی در الگوی حاکمیت اسلامی» و «حفظ بیشینه منافع برای ملت ایران» در ذیل نظام ولایی حمایت قاطع کرده است. 🔹با لحاظ همین دو ملاحظه اساسی، جمهوری اسلامی با دعوت حاکمیت دمشق و در راستای کمک مستشاری به مسلمانانی که درخواست یاری و مساعدت ما را داشتند و با توجه به اینکه روندهای منطقه‌ای نشان می‌داد که باید مقابل تغییر محاسبات جبهه شرارت برای تغییر نقشه منطقه و گسیل بحران به ایران اسلامی ایستاد، در تحولات منطقه نقش‌آفرینی کرد و توانست با رشادت‌ها و شهادت‌های فرزندان این مرز و بوم مقدس ترمز ماشین جنگی جبهه متحد کفر و سلطه و شرارت داعش را بکشد که اگر نبود این زحمات و خون‌های مقدس، امروز ایران سوریه بود. 🔸با این تلاش‌ها ایران عزیز حداقل 13 سال به حفظ این روند البته باز به درخواست سوری‌ها همت گماشت و انصافاً و حقاً، در تمام این سال‌ها اسد در ایفای «نقش منطقه‌ای و بین‌المللی» خود و ضدیت با رژیم صهیونیستی و حمایت از مقاومت اسلامی در منطقه، کارنامه و عملکرد قابل قبولی به جا گذاشت؛ اما نقایص و کوتاهی‌هایی هم داشت و از روندهای مداخله‌گر بیرونی و نابسامانی‌هایی در داخل از جمله در حوزه اقتصادی مردم و وضعیت ارتش غفلت شد که اتفاقاً، از باب درس و عبرت‌آموزی از سوریه باید به همین‌ها توجه کرد. وضعیت امروز سوریه هم عبرت‌آموز است. سوریه امروز نمایشگاهی شده برای تجلی و تبلور این گفته رهبر حکیم انقلاب اسلامی که هزینه تسلیم و سازش با قدرتمندان ناجوانمرد دنیا بیشتر از مقاومت است.
💢فرامین ترامپ و سناریوی مذاکره! 🔹امروز مراسم تحلیف «دونالد ترامپ» در حالی برگزار می‌شود که با گمانه‌زنی‌های فراوانی درباره اقدامات روز اول وی مواجه هستیم. طبق رویه‌ای معمول در آمریکا، در روز اول جابه‌جایی قدرت، رئیس‌جمهور جدید در راستای مهم‎ترین وعده‌های انتخاباتی به صدور فرامین اجرایی دست می‌زند. رسانه‌ها و سیاسیون آمریکایی «کولاکی» از دستورات اجرایی برای روز اول دولت ترامپ پیش‎بینی کردند، کولاکی که «شگفتی و وحشت» را به دنبال خواهد داشت. مطابق گمانه‌زنی‌ها برخی از مهم‎ترین وعده‌هایی که ممکن است در نخستین روز از دولت جدید ترامپ عملی شوند، عبارتند از؛ - اخراج دسته‎جمعی مهاجران غیرقانونی؛ ترامپ یک روز پیش از برگزاری انتخابات تأکید کرد: «در روز اول، بزرگ‎ترین برنامه اخراج جنایتکاران در تاریخ آمریکا را اجرا خواهم کرد.» ـ ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا؛ قانونی که نخستین بار در سال 2017 از سوی ترامپ امضا شد، به احتمال قوی از سر گرفته خواهد شد. ـ افزایش تعرفه‌ها؛ اعمال تعرفه تا 60 درصد بر کالاهای چینی و حتی بر کالاهای وارداتی از کشورهای متحد و دوست از دیگر گمانه‌زنی‌هاست. 🔸البته رسانه‌ها به این فهرست، محدود کردن تابعیت و شهروندی آمریکا، پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین، چگونگی مواجهه و مذاکره با ایران، عفو متهمان شورش 6 ژانویه، مقررات‌زدایی از صنعت، اقدام علیه ایدئولوژی هویتی و استعفای مسئولان خروج از افغانستان را نیز اضافه می‌کنند. 🔹به نظر می‌رسد با وجود برقراری توافق آتش‌بس در غزه تنها در چند روز مانده به آغاز دولت دوم ترامپ، پایان دادن به جنگ اوکراین با پیچیدگی‌هایی روبه‎رو خواهد بود و وی با احتیاط بیشتری درباره آن سخن می‌گوید. پیچیده‌تر از پرونده صلح روسیه و اوکراین، پرونده هسته‌ای و زمزمه‌های مذاکره با ایران است. البته این روزها سخن از مذاکره با آمریکا در کشورمان فراتر از زمزمه رفته و از مسئولان ارشد دولت تا رسانه‌های منسوب و طرفدارش نه تنها به آن تصریح دارند؛ بلکه برای آن ادبیات‌سازی هم می‌کنند که غالباً این ادبیات‌سازی به گونه‌ای در سخنان مسئولان دولتی به منصه ظهور می‌رسد که می‌تواند خطای محاسباتی و ادراکی برای طرف مقابل ایجاد کرده و پیام ضعف ایران را مخابره کند! جالب است که طرف مقابل گویی آماده‌تر و برنامه‌ریزی‌شده‌تر وارد این میدان شده و مطالبه مذاکره‌ جامع بر سر مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داده است و این، یعنی بازگشت به نقطه آغاز مذاکرات در 20 سال پیش! این در حالی است که ما راه‌ زیادی آمده‌ایم، برهم‌زننده برجام نبوده‌ایم و امروزمان را قوی‌تر از دیروز ساخته‌ایم تا زیر بار ظلم نرویم و از خطوط قرمز عزت، استقلال، منافع ملی و قدرت دفاعی خودمان کوتاه نیاییم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢مقاومت پیروز نهایی تحولات منطقه است 🔹آتش بس در غزه آغازی بر روند آشکار‌سازی اختلاف در سرزمین‌های اشغالی است. استعفای رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونی واکنش‌های متفاوتی را میان افکار عمومی این رژیم برانگیخته است؛ محور اصلی واکنش‌ها این است که چه کسی باید مسئولیت شکست وقایع هفتم اکتبر را برعهده بگیرد؟ سیاسیون و نیروهای امنیتی رژیم صهیونی تلاش می‌کنند این شکست را متوجه یکدیگر کنند. این اتفاق نشان می‌دهد، عملیات طوفان‌الاقصی ساختار امنیتی و سیاسی رژیم منحوس را چنان دچار چالش اساسی کرده است که رژیم بعد از 15 ماه توان ترمیم ابعاد این شکست را ندارد. 🔸جریان‌های راست‌گرای افراطی نزدیک به «بنیامین نتانیاهو» معتقدند، استعفای «هرتزی هالوی» نشان می‌دهد شکست وقایع هفتم اکتبر 2023 به سطح نظامی بازمی‌گردد. جناح مخالف، انگشت اتهام را به سمت نتانیاهو گرفته است و وی را به‌عنوان نخست‌وزیری که برای سال‌ها قدرت را در دست داشته، مسئول شرایطی می‌داند که به فروپاشی خطوط دفاعی رژیم منجر شده است. 🔹تأکید بر این نکته ضروری است که خطوط دفاعی- امنیتی رژیم صهیونی از بین رفته و در طول 15 ماه گذشته این رژیم با کمک آمریکا سرپا بوده است؛ از این رو رژیم صهیونی تلاش خواهد کرد با قبول شکست از عملیات طوفان‎الاقصی، در رویکردهای امنیتی- اطلاعاتی خود بازنگری اساسی ایجاد کند. 🔸نکته دیگر این است که استعفای رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونی نشان‎دهنده این است که وی همراه با نتانیاهو و «یوآو گالانت» محور شوم در جنایت‎های جنگی علیه مردم غزه و لبنان هستند؛ از این رو دادگاه کیفری بین‌المللی باید همچون نتانیاهو و گالانت علیه رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونی نیز احکام بازداشت صادر کند. همچنین ممکن است با توجه به استعفای هالوی، جریان راست افراطی در ساختار امنیتی رژیم صهیونی نفوذ کنند و مسئولیت ارتش را نیز فردی نزدیک به نتانیاهو عهده دار باشد. در این صورت احتمال ایجاد جنایت علیه مردم غزه و لبنان وجود خواهد داشت که ضروری است هوشیاری در این زمینه وجود داشته باشد. البته با توجه به عمق شکست رژیم صهیونی از اتفاقات 15 ماه گذشته، اتخاذ سیاست شروع مجدد جنگ در کابینه افراطی، می‎تواند ابعاد شکست رژیم صهیونی را عمیق و در برخی حوزه ها غیر قابل جبران کند. 🔹نکته پایانی نیز اینکه آتش‎بس در غزه و روند تبادل اسرا نشان داد، مقاومت و حماس، مدیریت غزه را بر عهده دارند و مردم با جان و دل از مقاومت و حماس حمایت می‌کنند. مانور قدرت حماس درروند تبادل اسرا معادلات صهیونیست‎ها را در غزه بر هم زد و آینده سختی در انتظار جنایتکاران است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢بلوف‌ها و واقعیت‌ها! 🔹«دونالد ترامپ» شخصیت عجیب و غریبی دارد یا به عبارتی به وی گفته شده است که نقش عجیب و غریبی را ایفا کند که به اصطلاح در تئوری‌های سیاسی به بازی «مرد دیوانه» موسوم است؛ واکاوی ابعاد و اهداف پیدا و پنهان دو اظهار مهم ترامپ از باب نمونه البته از برهه زمانی نشستن بر کرسی ریاست در کاخ سفید این موضوع را بیشتر روشن می‌کند. 🔸یک ـ ترامپ غزه را یک منطقه مخروبه توصیف کرد و گفت، آمریکا نوار غزه را تصرف خواهد کرد. طرح ترامپ برای «تصرف»، «مالکیت» و «نقض حاکمیت» مردم غزه که با استقبال نتانیاهو و صهیونیست‌ها مواجه شد، رهبران عربی و حتی غربی را شگفت‏زده و سازمان‌های بین‌المللی را شوکه کرد و حتی عربستان را به موضع‎گیری با تعابیری وادار کرد که در تاریخ اشغال فلسطین از سوی سعودی‌ها سابقه نداشت. 🔹دوـ مواضع ترامپ درباره مذاکره هم بسیار تأمل‎برانگیز است. چه تهدید و اجبار به مذاکره میان صهیونیست‌ها و حماسی‌ها از دو ماه مانده به کرسی‌نشینی و چه فراهم‌سازی اسباب مذاکره بین اوکراین و روسیه و چه تهدید ایران به مذاکره جامع و جدید با ایران بر سر مؤلفه‌های قدرتش، از جمله قدرت موشکی، نفوذ و حضور منطقه‌ای و هسته‌ای! 🔸نکته قابل توجه در واکاوی چرایی این مدل از رفتار و رویکرد سیاسی ترامپ این است که او در درجه نخست، خود و سپس کشورش آمریکا را در مرکز کائنات تصور می‌کند و بر این اساس گمان می کند هر اقدامی که صلاح ببیند، می‌تواند انجام دهد و در این مسیر نگرانی از بابت موضع‌گیری منفی سایر کشورها یا نقض و نادیده گرفتن قوانین، هنجارها و حقوق بین‎الملل هم ندارد. البته این رویه رایج همه رؤسای جمهور آمریکا بوده؛ اما تفاوت دونالد ترامپ با سایرین در این است که شرمی از آشکار کردن این رویکرد زورگویانه ندارد. ویژگی خاص دیگر ترامپ شیوه پیشبرد اهدافش است؛ بر این اساس او در قبال هر کشور یا منطقه‌ای که با آن مشکلی دارد، ابتدا یک ادعا یا بلوف بزرگ مطرح می‌کند تا افکار عمومی را دچار شوک کند و در ضمن اقتدار و جسارت خود را نشان دهد، بعد به تدریج در جریان مذاکره هدف و پیشنهاد اصلی خود را که به نسبت زیادی کوچک‌تر از ادعای اولیه است، روی میز می‌گذارد. 🔹نتیجه اینکه زیاد نباید به بازی مرد دیوانه و مشت باز او در تشدید بلوف‌ها توجه کرد؛ البته این به معنای بی‌توجهی به ضرورت‌ها و الزامات آمادگی همه‎جانبه در آگاهی دادن به جامعه و بهره‌برداری از تمام ظرفیت‌های دیپلماسی، قدرت دفاعی و فرصت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی به منظور ارسال پیام برای اصلاح محاسبات توهمی نیست. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢چرایی تلاش آمریکا برای مذاکره؟ 🔹افول جایگاه بین‎المللی آمریکا موضوعی است که روز به روز سرعت بیشتری می‌گیرد و چه بسا همچون کشتی تایتانیک، غرق شود. بنابراین، افول قدرت آمریکا امری است که بین نخبگان سیاسی نسبت به آن اتفاق نظر وجود دارد؛ روندی که ترامپ با استراتژی «مرد دیوانه» به آن سرعت داده است. اگرچه به نظر برخی از استادان روابط بین‎الملل، وی تلاش می‌کند جایگاه آمریکا را دوباره برگرداند؛ ولی راهبرد وی در حوزه روابط بین‎‌الملل برخلاف منافع آمریکا پیش می‌رود. در همین راستا، با طرح یک سؤال می‌توان به تضعیف جایگاه آمریکا در زمان ترامپ پی برد: آیا همگرایی آمریکا با اروپا به نفع منافع ملی آمریکاست، یا همگرایی آمریکا با رقیب سنتی خود (روسیه) به نفع هژمونی آمریکاست؟ اگرچه از منظر دیگر مذاکره آمریکا با روسیه درباره اوکراین به معنای شکست سیاست‎های آمریکا در گسترش ناتو به شرق اروپا هم قابل بحث و ارزیابی است، اما فرصت پرداختن به این رویکرد در این نوشته وجود ندارد. واضح است که نوواقع‌گرایان تلاش می‎کنند از طریق تضعیف کشورها و ایجاد بحران در مناطق گوناگون دنیا از روند افول آمریکا جلوگیری کنند. با این استدلال آمریکا در مذاکره با کشورها، به ویژه جمهوری اسلامی ایران تلاش می‎کند مؤلفه‎های قدرت تهران را بدون کمترین هزینه تهی کند.تهی‌سازی مؤلفه‎های قدرت جمهوری اسلامی ایران، سیاست ترامپ است که تحت عنوان «تسلیم تهران» مطرح می‌شود؛ در حالی که تجربه برجام و مذاکره و اعتماد به آمریکا عناوینی، همچون نابودی امنیت، اقتصاد، سیاست و در نتیجه تسلیم شدن کشورهای اعتمادکننده به آمریکا را بیان می‌کند، بسیار ساده‎‌لوحانه است که تصور شود مذاکره با رئیس جمهور آمریکا می‎تواند وضعیت اقتصادی و تجارت بین‎المللی ایران را رونق دهد. 🔸حال که امکان مذاکره با آمریکا در سایه سیاست فشار حداکثری وجود ندارد و همچنین بر اساس اتفاقاتی که در جامعه بین‎المللی رخ می‎دهد و اعتراف اندیشمندان حوزه سیاست و امنیت مبنی بر «آنارشیک» بودن جهان، انتظار می‎رود توجه به امنیت، اقتصاد، سیاست و فرهنگ در کشورمان در قالب راهبرد «خودباور» و «خودیار» دنبال شود تا قدرت بازدارندگی ایران روز به روز ارتقا یابد. 🔹بنابراین تلاش آمریکا و شخص ترامپ برای مذاکره با ایران در مرحله اول اعتراف آنها به قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است؛ بر این اساس برای تهی‎سازی این قدرت، مذاکره را دنبال می‎کنند و در مرحله دوم می‎خواهند از طریق مذاکره با ایران به سیاست آمریکا مبنی بر «خاورمیانه جدید» دست پیدا کنند که البته با هوشیاری رهبر معظم انقلاب، راهبرد تسلیم ایران در نطفه خفه شده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢دیپلماسی مقتدرانه با دولت بدعهد 🔹جمهوری اسلامی ایران با ابتکار و دست پر در مذاکرات عمان پای می‌گذارد. قدری به هجمه سنگین رسانه‌های غربی در روزهای گذشته که در مواردی شخص رئیس‌جمهور آمریکا نیز وسط میدان آمد، بنگرید. ایران اسلامی نخست اسیر هیچ یک از این فضاسازی‌های تبلیغاتی نشد. بالا نگه داشتن سایه جنگ از سوی مقامات غربی و شبکه رسانه‌ای وابسته به آنان حنایی است که دیگر رنگی ندارد. از آن سو پیش‌شرط‌های ‌آمریکایی‌ها را در نظر بیاورید. ایران کمترین وقعی به خواسته‌های غیرقانونی و خلاف منافع ملی آنان ننهاد. از این منظر موضوع مذاکرات عمان صرفاً در بخش هسته‌ای و رفع تحریم‌های ظالمانه خلاصه می‌شود. آمریکایی‌ها هر چه توان داشتند، به کار بستند تا مذاکرات را به صورت مستقیم پیش ببرند؛ اما چگونگی انجام مذاکرات همان شد که ایران اسلامی خواسته بود. پیش از همه اینها، ایران برخلاف نظر آمریکا، کشور واسطه و مکان مذاکرات را از امارات متحده عربی، به سمت عمان سوق داده بود. بگذارید به یک نکته سرنوشت‌ساز و تعیین‌کننده دیگری نیز اشاره کنیم. حتی شرایط و زمان مذاکرات نیز با دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ تغییرات بنیادین کرده است. جمهوری اسلامی در آن دوره بر اساس تکاليف معین شده در برجام، در بخش هسته‌ای در کمترین سطح فنی خود را نگه داشته بود. برای نمونه، غنی‌سازی ۳/۶۷ و دستگاه‌های سانتریفیوژ نسل قدیمی مبنای عمل ایران بود. از طرف دیگر، بيشترين همکاری را با بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از خود نشان داده بود؛ اما ایران بر اساس بیانیه ۱۸ اردیبهشت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به صورت تدریجی تعهدات برجامی خود را کنار گذاشت. اکنون جمهوری اسلامی ایران غنی‌سازی ۶۰ درصد، هزاران دستگاه سانتریفیوژ، افزایش ذخایر مواد هسته‌ای و موارد متعدد فنی دیگری را در اختیار دارد. موقعیت و قدرت صنعت هسته‌ای ایران حتی با سال انعقاد برجام نیز به طرز چشمگیری تفاوت پیدا کرده است. 🔸ایران اسلامی تجربه گران‌قیمت دیگری نیز در اختیار دارد و آن، بی‌اعتمادی به طرف آمریکایی است. هنوز زمان زیادی سپری نشده که بشود آن را از خاطر برد؛ دوره‌ای که رئیس‌جمهور وقت آمریکا با طرح خواسته‌های غیرقانونی دنبال اضافه کردن محدوديت‌های موشکی و منطقه‌ای به توافق هسته‌ای بود و چون ایران این درخواست‌ها را علیه امنیت و اقتدار مردم ایران تشخیص داد و نپذیرفت، از توافق هسته‌ای خارج شد و به وضع تحریم‌های بیشتر علیه ایران دست زد. از این منظر سربازان عرصه دیپلماسی کشور با بی‌اعتمادی به طرف آمریکایی به دنبال مذاکرات سودمند و انتفاع اقتصادی ملت ایران هستند. جدای از این، تیم مذاکره‌کننده ایران با اختیار کامل و البته ابتکارات روشن و منطقی مذاکرات روز شنبه را مدیریت خواهد کرد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢دیپلماسی آرمانگرای واقع‌بینانه 🔹داستان آرمان‌ها و واقعیت‌ها، داستانی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از مهم‎ترین مسائل و مناقشات فکری و عینی انقلابیون بدل شده است. پیش از انقلاب آرمانی نبود و از دل جامعه مرده دوران پهلوی، آرمانی متولد نمی‌شد! با آمدن انقلاب، جامعه مرده احیا شد و صاحب آرمان شد و امیدوارانه برای تحقق آن به تکاپو افتاد؛ اما این همه ماجرا نبود! که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها... . حقیقت آن است که مسیر دستیابی به آرمان‎ها آنقدر هموار نیست که به سهولت دست‎یافتنی باشد. «واقعیت‎ها» محدودیت‌هایی هستند تا آرمان‌ها را در دوردست قرار دهند. برای دستیابی به آرمان‌ها باید از دالان واقعیت‌ها گذشت و برای این کار نیازمند تلاش و مجاهدت و مبارزه و استقامت خواهیم بود! همینجاست که مفهوم با شکوه «آرمانگرایی واقع‎بینانه» خلق می‌شود. این روزها در صدر اخبار کشور مسئله مذاکرات ایران و آمریکا قرار دارد. رویدادی که تحولات آن را مبتنی بر منطق آرمانگرایی واقع‎بینانه باید دنبال کرد. خروج از این منطق یا ما را به مسیر انحرافی رویاگرایی می‌کشاند یا آنکه به پرتگاه وادادگی و انفعال و تسلیم در برابر دشمن می‌اندازد! 🔸جمهوری اسلامی امروز در تلاش است تا اراده خود را مبتنی بر ابزارها و امکان‌های در اختیار به پیش ببرد. جمهوری اسلامی می‌خواهد در شرایط حساس منطقه‌ای و جهانی، میز مذاکرات را به بستر تقویت منافع ملی بدل کند و از رقیب پرادعا، اما ناتوان خود امتیازاتی بگیرد. جمهوری اسلامی تلاش دارد در جنگ شناختی ایجاد شده از سوی رسانه‌های آمریکایی – صهیونیستی، اجازه ندهد تا تصویری بسته و ضدگفت‎وگو از خود به نمایش بگذارد و در نهایت تهدیدهای نظامی دشمن مشروعیت یابد! جمهوری اسلامی می‌کوشد تا زمین بازی را خود تعریف کند و اجازه ندهد میز مذاکرات به نفع رقیب سنگینی کند. حاصل این شده که مذاکره غیرمستقیم، با تعیین مکان مشخص(عمان) و موضوع معین (هسته‌ای) در دستورکار قرار گیرد و تا به اینجای کار اراده خود را به پیش برده است. هر چند آنچه در عمان اتفاق افتاد، تنها یک گام بیش نبوده و گام‌های متعددی باقی مانده است که باید با هوشمندی کامل برای ادمه آن برنامه‌ریزی کرد و در این مسیر از مکر دشمنان غافل نبود. 🔹آنچه تکمیل‎کننده دیپلماسی آرمانگرای واقع‌بینانه است، آن است که فراموش نکرده‌ایم که ورود ما به آوردگاه مذاکره، همه توان ما نیست؛ بلکه در میدان دفاع نظامی، مجاهدان راه خدا در نیروهای مسلح ما که مستحضر به نصرت الهی و حمایت تمام قد ملت ایران هستند، آماده‌اند که در برابر چنگ‎اندازی‌های احتمالی بدخواهان آنچنان پاسخ جانانه‌ای دهند که هیچ کس را یارای تعدی به خاک و بوم سرزمین‎مان نباشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢 | اصلاح پول ملی با کم کردن انتظارات 🔹در جلسه یکشنبه ۴ مرداد، کمیسیون اقتصادی مجلس با حضور رئیس بانک مرکزی و معاونان وزارت اقتصاد برای بررسی اصلاح پول ملی تشکیل جلسه داد و به این جمع‌بندی رسید که لایحه حذف صفر از پول ملی باید مراحل تصویب کارشناسی را طی کند. اصلاح پول ملی در دولت دهم یکی از اصلاحات هفت‌گانه بنیادین اقتصادی بود که فراز و فرودهای زیادی تا مرحله عملیاتی شدن داشت. پس از آن نیز سه دولت صرفاً در حد ارسال لایحه به مجلس و با انجام اقداماتی ناقص، این موضوع را پیگیری کرده‌اند، اما تاکنون نتیجه ملموسی حاصل نشده است. 🔸گفتنی است در دولت دوازدهم، لایحه اصلاح ماده یک قانون پولی و بانکی به مجلس دهم ارسال شد که با اصلاحاتی اندک به تصویب رسید و به شورای نگهبان ارسال گردید. شورای نگهبان با بیان ابهامات و ایراداتی، لایحه را به مجلس بازگرداند. 🔹این لایحه در مجلس یازدهم که هم‌زمان با دولت سیزدهم بود، مسکوت ماند تا اینکه در دولت چهاردهم و مجلس دوازدهم مجدداً مطرح شد. رئیس مجلس دوازدهم با لایحه اعاده‌شده از شورای نگهبان مواجه شده است. این در حالی است که در فاصله زمانی مذکور و در جریان مجلس یازدهم، قانون بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اصلاح شد و در نتیجه، ضرورت بازنگری در این لایحه نیز افزایش یافت. 🔰چند نکته تحلیلی پیرامون این موضوع، که یکی از مسائل مهم اقتصادی کشور است، بیان می‌گردد: 🔸نخست، اصلاح پول در کشورها، با تغییر نام واحد پولی یا حذف صفرها، سابقه‌ای طولانی دارد؛ به‌ویژه پس از جنگ جهانی، که ۶۳ کشور چنین اقدامی را تجربه کرده‌اند و برخی حتی دو بار این روند را طی کرده‌اند. 🔹در ایران نیز، طی یک فرایند صدساله، ریال واحد پول رایج کشور بوده است، اما در طول سال‌ها، تورم همواره همراه اقتصاد ایران بوده و گاه به‌صورت لجام‌گسیخته رخ داده است. در واقع، تورم‌های پی‌درپی طی سالیان متمادی باعث شده واحد پول کنونی در مبادلات و محاسبات ارزش خود را از دست بدهد و به نوعی به وهن نظام اقتصادی ایران تبدیل شود. حتی در تعاملات با برخی کشورهای عرب منطقه، پرستیژ ایرانیان نیز زیر سؤال رفته است. 🔸بنابراین، برای بازیابی جایگاه ریال، روان‌تر شدن محاسبات و مبادلات هم برای مردم و هم برای بانک‌ها، جلوگیری از چاپ اسکناس‌های بیشتر، تلاش برای حفظ و نگهداری بهتر اسکناس‌های در دست مردم، سهولت در بایگانی و دفاتر حسابداری، و جلوگیری از اطاله دادرسی، انجام اقدامات فوری در این رابطه ضروری است. 🔹از سوی دیگر، نباید سطح انتظارات مردم آن‌قدر بالا رود که چنین تصور شود با اصلاح پول ملی، همه مشکلات اقتصادی و تورم کشور حل خواهد شد. ✍🏻 علی قاسمی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
💢 | پشت پرده طرح الحاق غزه 🔹در بطن تحولات جنگ غزه، دستورکار پنهانی در حال شکل‌گیری است که فراتر از اهداف اعلام‌شده نظامی رژیم، به پروژه الحاق سرزمینی این منطقه محصور اشاره دارد. اظهارات نمایندگان تندروی کنست از جمله نیسیم واطوری از حزب لیکود، مبنی بر ضرورت تداوم جنگ تا بازگشت شهرک‌های یهودی‌نشین به شمال غزه، تنها بخشی از پازل بزرگ‌تری است که پیوندی ناگسستنی با آرمان‌های توسعه‌طلبانه صهیونیسم دارد. رژیم، در این مقطع که با جنگی بی‌پایان در غزه مواجه است، می‌خواهد با الحاق غزه به جغرافیای سرزمینی خود، هم عمق سرزمینی‌اش را افزایش دهد و هم طرحی برای پایان دادن به این جنگ ارائه کند. 🔸واقعیت این است که جنگ غزه به هیچ‌یک از اهداف نظامی ابتدایی که توسط نتانیاهو و کابینه جنگی‌اش اعلام شده بود، منجر نشده است و تنها شاهد بمباران مناطق مسکونی و مردم بی‌دفاع غزه و در نهایت، قحطی، گرسنگی و پاک‌سازی قومی فلسطینیان ساکن نوار غزه بوده‌ایم. این هزینه سنگین نظامی، برای رژیم دستاورد سیاسی و نظامی مشخصی نداشته و همین مسئله، آن را تحت فشار جریان‌های حامی خود و صهیونیست‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی قرار داده است. به نظر می‌رسد که افزایش سرزمین و اشغال بخشی از خاک سوریه و لبنان و الحاق غزه، در این مقطع، تا حدودی می‌تواند فشارها را از روی نتانیاهو و کابینه‌اش کاهش دهد. 🔹از سوی دیگر، تمایل رژیم به تکرار تجربه کرانه باختری در غزه، باعث شده است تا طرح الحاق غزه امروز عملیاتی گردد. در همین راستا، وزیر جنگ رژیم صهیونی در بازدید اخیر خود از پایگاه‌های مرزی تصریح کرد: «کنترل امنیتی غزه باید مانند کرانه باختری باشد.» بیانیه‌ای که حلقه وصل دو سیاست به ظاهر مجزا اما هم‌سو در سرزمین‌های فلسطینی محسوب می‌شود. 🔸با این حال، مقاومت فلسطینیان و تحولات حقوقی بین‌المللی، سناریوی الحاق را با چالش مواجه کرده است. صدور حکم بازداشت نتانیاهو توسط دیوان کیفری بین‌المللی و طرح شکایت نسل‌کشی در دیوان دادگستری لاهه، هزینه سیاسی این پروژه را افزایش داده است. حتی متحدان اروپایی رژیم صهیونی مانند آلمان، با صراحت اعلام کرده‌اند که هرگونه الحاق غزه یا کرانه باختری را به رسمیت نخواهند شناخت. این تناقض، ماهیت دوگانه غرب را آشکار می‌سازد: از یک سو با شعار حمایت از راه‌حل دو دولتی، مشروعیت بین‌المللی خود را حفظ می‌کند و از سوی دیگر، با فروش تسلیحات و وتوی قطعنامه‌های شورای امنیت، پیاده‌نظام پروژه‌های توسعه‌طلبانه صهیونیسم می‌شود.به‌هرحال، واقعیت این است که اشغال سرزمینی همواره به تقویت گفتمان مقاومت انجامیده است. همان‌گونه که خروج رژیم صهیونی از غزه در سال ۲۰۰۵ نتوانست امنیت را برای شهرک‌های مجاور فراهم کند، الحاق کنونی نیز تنها باتلاق امنیتی عمیق‌تری ایجاد خواهد کرد. ✍🏻 رامین نصیری •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313