eitaa logo
محبان الزّهرا(س)
392 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
184 فایل
🕌قرارگاه‌فرهنگی خواهران مسجدامام‌محمدباقر"ع" پردیسان،قم‌المقدسه💚پایگاه‌بسیج‌معصومیه #امام‌خامنه‌ای‌مدظله‌العالی جواب کارفرهنگی باطل،کارفرهنگی #حق است.👌 آدمین ثامن👇 @Sahelmontazer313 📌کپی‌مطلب‌با‌ذکر‌آیدی‌+ #صلوات‌براےظهورمنجی‌عالم تبادل‌نداریم ❌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 با کودک خود اینگونه صحبت کنیم! ⭕️نگوییم: زود باش، معطل نکن، لباستو بپوش دیرمون شده ✅بگوییم: به نظرت با چشمای بسته هم میتونی لباستو بپوشی ⭕️ نگوییم: زود باش سوپتو بخور وگرنه ضعیف میمونی ها ✅ بگوییم: به نظرت داخل کاسه چند تا قاشق سوپ جا میگیره، بیا با هم بشماریم یک، دو ... ⭕️ نگوییم: مگه بهت نمیگم موقع رد شدن از خیابون دستمو بگیر ✅ بگوییم: پسرم، میشه دستمو بگیری و منو از خیابون رد کنی ⭕️کپی باذکر منبع 🍃🍃🍃🍃🍃 @alzahra14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 : 💠 اگر مرد خانه، فعالیتی چه علمی و چه جهادی و سازندگی و چه برای کسب روزی و چه برای کارهای عمومی دارد، سعی کند فضای خانه را برای او مساعد کند که او بتواند با روحیه‌ی خوب سرکار برود و با شوق به خانه برگردد. ۷۳/۹/۲ ⭕️کپی باذکر منبع 🍃🍃🍃🍃🍃 @alzahra14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق علیه السلام در روایتی به راهکاری برای اشاره کرده اند. امام صادق علیه ‏السلام: اِن اَحبَبتَ اَن یَزیدَ اللّه‏ُ فی عُمُرِکَ فَسُرَّ اَبَـوَیکَ ؛ اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد کن. وسائل الشیعه، ج 18، ص 372 ⭕️کپی باذکرمنبع 🍃🍃🍃🍃🍃 @alzahra14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تــوجـه📚📚📚📚تــوجـه سـلام به مناسبت هفته کتابخوانی،یک مسابقه ویژه کتابخوان ها درنظر گرفتیم📚 ✨هفته‌ی کتاب و کتابخوانی مبارک 🥳 ✨همه‌ی شما عزیزانی که کتاب دوست دارید و اهل مطالعه هستید میتونید تصویر کتاب پیشنهادی خودتون رو عکس نوشته کنیدبا وخلاصه ای از کتابتون و نظرخودتون دررابطه با اون کتاب روبرای ما به آیدی زیر ارسال کنید ✅مطالب شما درکانال بارگذاری میشود. @floweryas ✅نام ونام خانوادگی،سن،شماره همراه الزامی می باشد. 🎁ملاک تعیین برنده ها میزان بازخورد مطلب شما هست،پس کتاب های خودتون رو معرفی کنید😁 ✨تصاویری که زودتر ارسال شدن در اولویت هستن. ✨مـدت زمان مسابقه آغـاز:۹۹/۸/۲۶ پایان:۹۹/۸/۳۰ 💐تمامی علاقمندان می‌توانند در این مسابقه شرکت کنند. منتظر تصاویرومتن های کتاب زیبای شما عزیزان هستیم 🍃🍃🍃🍃🍃 @alzahra14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی "کتاب تنها زیر باران" شرکت کننده عزیز:سرکارخانم غنچی خانی ✨روایت زندگی شهید مهدی زین الدین مقام معظم رهبری :《شهید مهدی زین الدین به حق می توان گفت که از ستارگان درخشانی بود که با فقدان خود ما را داغدار کرد》 و اما خلاصه‌ای از کتاب👇🏻 گفت:《 اعلام کن همه جمع بشن می خوام براشون صحبت کنم.》 نگران گفتم :《آقا مهدی! حرف از موندن بزنی خودت سبک کردیا. این بنده های خدا را از بس سختی کشیدن و برای عملیات امروز و فردا شنیدن، خسته شدن. خدا نکرده حرفت رو زمین می زنن .شما فرمانده لشکری، خوب نیست اعتبارت رو از دست بدی.》 یک لبخند روی لبهایش کاشت .دست روی شانه ام زد و گفت:《 من از خدا یه آبرو گرفتم و همون رو هم خرج راه خودش می کنم تو نگران نباش. 》 والسلام علیکم را گفته و نگفته ،صدای صلوات دشت را پر کرد .در یک چشم به هم زدن دورش شلوغ شد؛ شلوغ و شلوغ تر. از دوره، چشم چرخاندم نتوانستم ببینمش. داشتم نگران می شدم که دیدم روی شانه بلندش کردند، بردنش دل جمعیت .همان‌هایی که یکصدا ساز رفتن می‌زدند ،حالا یک صدا شعار می دادند: فرمانده آزاده ،آماده ایم، آماده .فرمانده آزاده ،آماده ایم، آماده ... از آن روز ،دو ماه گذشت تا اول این نیروها رفتند مرخصی. 🍃🍃🍃🍃🍃 @alzahra14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی"کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب" شرکت کننده عزیز:دخترگلمون نازنین زهرا مسیبی. ✨قسمتی از کتاب👇🏻 روزی پسری به نام یوسف به دنیا آمد یوسف پدری داشت که نامش یعقوب بود یعقوب آدمی فداکار و مسلمان بود که پسرش را خیلی دوست داشت یوسف ۱۲ برادر داشت که یعقوب بیشتر وقتش را برای یوسف می گذاشت روزی برادران ناراضی کنار هم نشستند و فکر میکردند که چگونه خود را پیش پدر عزیز کنند همه فکرشان را کردند ولی هیچکدام جواب نداد روزی که همه کلافه و ناراحت بودند یکی از برادرا گفت:(من فکری دارم) همه برادران ایستادن و گفتند:(چه فکری؟) او گفت که یوسف را باید بکشیم تا خود را پیش پدر عزیز کنیم یکی از برادران مخالفت کرد و میگفت که من چنین کاری را نمیکنم او گفت که درسته یوسف خواب دیده که فرمانروای ما خواهد شد و پدر او را خیلی دوست دارد ولی وقتی برگردیم به پدر چه بگوییم؟ برادر نادان گفت که می گوییم گرگ او را خورد و بعد توبه خواهیم کرد خلاصه برادر را وسوسه کرد به کشتن یوسف برادر راضی شد برادر نادان گفت که با خود به گله میبریم من چاهی میشناسم آن را درون چاه می اندازیم ... 🍃🍃🍃🍃🍃 @alzahra14