توجہ🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹توجہ #مسابقه #روایت‌عاشقی 💠مهمان‌چهارم #شهید‌‌شاهرخ‌ضرغام ✨بسم‌رب‌الشهدا✨ شهید شاهرخ ضرغام در سال ۱۳۲۸ در شهر تهران دیده به جهان گشود. داستان زندگی شهید ضرغام ماجرای حُر در کربلا را تداعی ‌می‌کند😊 شاهرخ در دوره تحصیل،دانش‌آموز زرنگ و درس خوانی بود اما با رفتاری که معلم اول راهنماییش انجام داد شاهرخ درس و مدرسه راترک‌کرد،معلم در امتحانی به چند نفر از دانش آموزان نور چشمی ارفاق کرده بود شاهرخ متوجه شده بود و اعتراض کرده بود،اما معلم به جای جواب دادن به این بی عدالتی شاهرخ را سیلی زده بود😔 مدرسه هم به بهانه توهین به معلم شاهرخ را از مدرسه اخراج‌کرد.😳❗️ 🥇شاهرخ از همان بچگی جثه درشتی داشت و در جوانی به سراغ ورزش کشتی رفت درسنگین وزن کشتی می‌گرفت و موفق به کسب قهرمانی در جوانان و نائب قهرمانی‌دربزرگسالان شد،وسپس به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی دعوت شد،اما او با این وجودبه سراغ کار های خلاف از جمله دعوا رفت و به دلیل جثه‌ای که داشت محافظ کاباره می‌شد اما وارد کاباره نمی‌شد، همان جلوی در می‌نشست❗️ ☺️شاهرخ روحیه سرکشی ونافرمانی و لوطی گری و بامعرفت بودنش در هم تنیده بود،یادمه شبی کاپشن قیمتی‌اش را به همراه یکه دسته اسکناس رو به فقیری که در سرمای زمستان بدون لباس مانده بود داد،یا وقتی می‌دید از دختری یا زنی مسلمان سوء استفاده می‌شود ‌غیرتی می‌شد و از آن ها دفاع می‌کرد. 🤲اما به گفته مادرش شبی ناراحت و غمگین بعداز نماز سربه‌سجده می‌گذارد وبلند بلند گریه می‌کند و در مناجات با پروردگار گفته بود خدایا از دست من کاری بر نمی‌آید خودت راه درست را به پسرم نشان بده،خدایا‌پسرم را به تو سپردم،عاقبت بخیرش کن😭 📿در دوره پهلوی برگزاری هیئت مذهبی در ماه محرم با محدودیت همراه بود.حاج آقا مجتبی تهرانی مجلس عزاداری داشتن،یکی از هم محله ای ها به ایشون گفته بود شاهرخ می‌تواند مجوز برگزاری این مراسم را بگیرد، حاجی هم‌ شاهرخ را خبر کرده بود شاهرخ رفت پیش حاجی،رفتن همانا وشیفته حاجی شدن هم همانا،شاهرخ تونست مجوز برگزاری مراسم رو بگیره،همین اتفاق پای شاهرخ رابه جلسات حاج آقامجتبی باز کرد. ✨شاهرخ بعد از این جلسات متحول شدوهمراه مادر و برادرش به پابوسی امام رضا(ع) رفت وتوبه کرد مادرش در خاطره‌ای از توبه شاهرخ گفت:پسرم در گوشه ای از حرم درمناجات با پروردگار می‌گفت:خدایا من رو ببخش،بد کردم، غلط کردم،می‌خواهم توبه کنم یا امام رضا به دادم برس من عمرم رو تباه کردم😔😭 شهید ضرغام در بحبوحه انقلاب اسلامی به صف تظاهر کنندگان وانقلابیون پیوست.هرجا کمک نیاز بود شاهرخ آنجا حاضر می‌شد واز همه توانش برای نابودی رژیم پهلوی استفاده می‌کرد حتی ماشین پیکانش را فروخت و پولش را دراین راه خرج کرد،روز ۱۲ بهمن سال ۵۷ لحظه ورود امام خمینی(ره) به فرودگاه مهرباد به همراه چند گشتی گیر تنومند دیگر توسط فدراسیون‌کشتی انتخاب شده بودند،مستقرشدندامام(ره) که از پله های هواپیما پایین آمد،شاهرخ به همراه جمعیت به استقبال امام رفت وهمیشه به این لحظه تاریخی افتخار می‌کرد.☺️😍 شاهرخ با پیروز شدن انقلاب ولایت فقیه را به زبان عامیانه برای رفقایش توضیح میداد،او از همان دوستان قبل از انقلاب خود یارانی برای امام و انقلاب پرورش داد همیشه وقتی در تلوزیون صحبت های امام پخش می‌شد،با احترام می‌نشست پای تلوزیون اشک می‌ریخت و با دل و جان به صحبت امام گوش می‌کرد.شاهرخ می‌گفت:هرچه امام بگوید همان است،حرف امام برای او فصل الخطاب بود. وقتی حضرت امام فرمود:به یاری پاسداران در کردستان بروید دیگر سر از پا نمی‌شناخت،حماسه های اورا در سنندج،سقزو.. هنوز در خاطر ها باقی است.☺️ 🕊شاهرخ وقتی می‌خواست از گذشته خود حرف بزند خودش را حُر نهضت امام می‌دانست،می‌گفت: حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت وبه شهادت رسید من هم باید جزء اولین ها باشم. 🌹شاهرخ انقدر دلاورانه جنگید که دشمنان برای سرش جایزه گذاشته بودند.آنقدر شجاعانه رفت تا کسی به گرد پایش نرسد رفت و رفت انقدر رفت تا با ملائک همراه شد.شاهرخ در سن ۳۱ سالگی در ۱۷ آذر ماه سال ۵۹ در دشت های شمال آبادان به شهادت‌ رسید. او از خدا خواسته بود همه‌گذشته اش را پاک کند،می‌خواست چیزی از او نماند نه نام،نه نشان،نه قبر،نه مزار و نه هیچ‌چیز دیگر خدا هم دعایش را مستجاب کرد،پیکر سردار شهید شاهرخ ضرغام هرگز پیدا نشد.🕊🌹 #شادی‌روح‌‌شهید‌عزیز‌صلوات🌹 #دفاع_مقدس #امام_زمان •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• @alzahra14 •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• #پایگاه_معصومیه