#طنزجبهه•°•😂🕊🌷•°•
داشتمتو جبهہ مصاحبہ میگرفتم🎤
که یه خمپاره خوردبغلمون و یکی از بچه ها ترکش خورد. 💣
دوربینو برداشتم رفتم سراغش.📸
بهش گفتم :👇
تو این لحظات آخر اگه حرفی صحبتی داری بگو …😔
در حالی که داشت اشهد و شهادتینش رو زیر لب زمزمه می کرد🗣
گفت:↯
من از امت شهید پرور یه خواهش دارم.🙏
اونم اینه که وقتی کمپوت می فرستید خواهشا کاغذ روش رو نکنید !😢
بهش گفتم : بابا این چه جمله ایه ؟😳
می خوام ازتلویزیون پخشش کنم !
در حالی که لبخند به چهره داشت
گفت:اخوی آخه نمی دونی تا حالا سه دفعه به من رب گوجهافتاده ...🤣😆
#شادےروحشهداصلوات📿
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
@alzahra14
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
#پایگاه_معصومیه
#طنزجبهہ•°•😂🕊🌷•°•
#شهیدمدافعحرمعباسدانشگر
در مدتی که در حلب بود،
زبان عربی را دست و پا شکسته یاد گرفته بود🗣.
اگر نمیتوانست کلمهای را بیان کند
با حرکات دست و صورتش به طرف مقابل میفهماند که چه میخواهد بگوید.😉
یکروز به تعدادی از رزمندههای نبل و الزهراء درس میداد. وسط درس دادن ناگهان همه دراز کشیدند!🙄
به عربی پرسید: چتون شده؟!🤔
گفتند: شما گفتید دراز بکشید!😐😂
به جای این که بگوید ساکت باشید، کلمهای به کار برده بود که معنیاش میشد دراز بکشید!🤣
به روی خودش نیاورد، گفت:
میخواستم ببینم بیدارید یا نه!😁😌
بعد از کلاس که این موضوع را برای دوستانش تعریف کرد،آنقدر خندید و خندیدند که اشک از چشمانشان جاری شد.😅😂
راوی: همرزم شهید
#شادےروحشهیدعزیزصلوات 📿
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
@alzahra14
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
#پایگاه_معصومیه
#طنزجبهه•°•😂🕊🌷•°•
درزمانِاِشغالشهرخرمشھر.!
عراقیهارویدیوارنوشتہ
بودن:↯
«جئنالنبقی!آمدیـمتابمانیم.!»👥
بعداَزآزادیخُرمشَھر🇮🇷😎
شھیـد" #بهروزمرادی"
زیرشنوشت↯
"آمدیمنبودیـد😂🚶🏻♂"
#شادیروحشهداصلوات📿
#دهه_فجر
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
@alzahra14
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
#پایگاه_معصومیه
#طنزجبهه•°•😂🕊🌷•°•
صبح روز عملیات والفجر ۱۰ درمنطقه حلبچه همه حسابی خسته بودند .😢
روحیه مناسبی در چهره بچهها دیده نمیشد ،😔
از طرفی حدود ۱۰۰ اسیر عراقی را پشت خط برای انتقال به پشت جبهه به صف کرده بودیم .😳
برای اینکه انبساط خاطری در بچهها
پیدا شود و روحیه های گرفته آنها از آن حالت خارج شود جلوی اسیران عراقی ایستادم
و شروع به شعار دادن کردم 🗣
و بیچارهها هنوز لب باز نکرده ازترس شروع به شعار دادن میکردند .😂
مشتم را بالا برده بودم و فریاد میزدم :" صدام جاروبرقیه " 😜و اونا هم جواب میدادند .🤣🤣
فرمانده گروهان برادر قربانی کنارم ایستاده بود و میخندید ،😁
منم شیطونیم گل کرد🙃
و برای نشاط رزمندهها فریاد
میزدم :" الموت لقربانی " اسیران عراقی شعارم را جواب میدادند😎
بچههای خط همه از خنده رودهبُر
شده بودند🤣😂
و قربانی هم دستش را تکان میداد که یعنی شعار ندهید!!😢
او میگفت :" قربانی من هستم "
"أنا قربانی " 😢
و اسیران عراقی هم که متوجه شوخی من شده بودند رو به برادر قربانی کردند و دستان خود را تکان میدادند
و میگفتند :" لا موت ، لا موت " یعنی ما اشتباه کردیم .😅😅
#شادیروحشهداصلوات
پیروزیانقلاباسلامیمبارڪاباشہ💐👏
#دهه_فجر
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
@alzahra14
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
#پایگاه_معصومیه