eitaa logo
علمیه الزهرا(س)
149 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.8هزار ویدیو
242 فایل
مدرسه علمیه الزهرای شهرستان دهاقان
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸خواص عاشورایی: عبدالله بن حسن علیه السلام 🔻عبدالله بن حسن یکی از فرزندان امام حسن مجتبی علیه السلام است که در واقعه کربلا به شهادت رسید. بیشتر تاریخ نگاران نوشته‌اند که عبدالله بن حسن، روز عاشورا و هنگام شهادت نابالغ بوده است. 🔺هنگامی که سپاه کوفه امام حسین(ع) را محاصره کرد، عبدالله به سوی عموی خود حرکت کرد، امام حسین(ع) از حضرت زینب خواست که مانع او شود اما نتوانست جلوی عبدالله را بگیرد. عبدالله گفت به خدا قسم از عمویم جدا نمی‌شوم و شتابان خود را به امام رساند. 🔹بحر بن کعب تیمی با شمشیری به سمت امام حسین حمله‌ور شد، عبدالله به او گفت وای بر تو‌ ای ناپاک زاده، می‌خواهی عموی مرا بکشی؟ بحر بن کعب با شمشیر ضربه‌ای زد، عبدالله دست خود را جلو آورد، ضربه بر دست او فرود آمد و دستش به پوست آویخته شد. ♦️امام حسین(ع) او را در آغوش گرفت و فرمود‌: ای فرزند برادر صبر پیشه کن و این واقعه را برای خودت خیر بدان زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می‌سازد. سپس حرمله بن کاهل اسدی با تیر او را به شهادت رساند.
⭕️ورود شمر به کربلا 🔻در پیش از ظهر روز نهم محرم -روز تاسوعا-، شمر بن ذی الجوشن به همراه چهارهزار نفر سپاهی به سرزمین کربلا وارد شد. او حامل نامه‌ای از سوی عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود که پس از رسیدن به کربلا، نامه را به پسر سعد داد. 🔺در این نامه، ابن زیاد از او خواسته بود که یا امام حسین(ع) را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. عبیدالله همچنین در این نامه عمر بن سعد را تهدید کرد که اگر چنانچه از فرمان او سرباز زند از فرماندهی لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آن را به شمر بن ذی الجوشن واگذار نماید. ▪️عمر سعد دریافت که موقعیتش در خطر است و شمر سر جانشینی او را دارد. پس خطاب به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه خرابت کند. ای پیس! نگذاشتی کار به صلح بینجامد. حسین هرگز تسلیم نخواهد شد. او فرزند علی بن ابی طالب است. ♦️ابن سعد به شمر گفت: «‌امارت لشکر را به تو واگذار نخواهم کرد من در تو شایستگی این کار را نمی‌بینم پس خود این کار را به پایان خواهم رساند؛ تو فرمانده پیاده نظام لشکر باش.» 📖@moogharrabon
⭕️آماده شدن عمر سعد برای جنگ با سیدالشهدا علیه السلام 🔺در عصر روز نهم محرم عمر بن سعد به سپاهیانش فرمان داد تا برای جنگ آماده شوند. او در میان سپاهیان خود ندا داد : ‌ای لشکریان خدا! سوار شوید و به بهشت بشارت دهید. پس کوفیان خیمه‌های امام حسین(ع) و یارانش را محاصره کردند. 🔸هیاهو و سر و صدای لشکر که بلند شد، حضرت زینب سلام الله علیها، خدمت برادر رفت و فرمود: «آیا صداهایی که نزدیک می‌شوند را می‌شنوید؟‌» امام فرمود: «هم‌اکنون جدم رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که به من فرمود: تو [به زودی] نزد ما خواهی آمد.‌» 🔹سپس امام(ع) به حضرت عباس(ع) فرمود: «جانم به فدایت؛ بر اسب خود بنشین و نزد آنها برو و بپرس که چه می‌خواهند و برای چه به پیش آمده‌اند؟‌» حضرت عباس(ع) با بیست سوار نزد سپاه دشمن آمد و فرمود: «‌چه رخ داده و چه می‌خواهید؟‌» ♦️گفتند: «‌فرمان امیر است که به شما بگوییم یا بیعت کنید و یا آماده کارزار شوید.‌» عباس(ع) فرمود: «‌از جای خود حرکت نکنید تا نزد ابی عبدالله(ع) رفته و پیام شما را به عرض ایشان برسانم.‌» پس عباس(ع) به تنهایی نزد امام حسین(ع) آمد تا موضوع را به ایشان خبر دهد. ◾️امام(ع) به حضرت عباس(ع) فرمودند: «‌اگر می‌توانی آنها را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا می‌داند که من نماز و تلاوت کتاب او را بسیار دوست می‌دارم.» 📖@moogharrabon
⭕️وقایع روز عاشورا_ قسمت اول 🔹صبح عاشورا امام حسین(ع) پس از اقامه نماز صبح، صفوف نیروهای خود که۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده بودند را منظم کرد سپس برای اتمام حجت، سوار بر اسب شد و همراه با گروهی از یاران به سوی لشکر دشمن پیش رفت و آنان را موعظه نمود 🔸پس از سخنان امام، زهیر بن قین آغاز به سخن کرد و از فضایل حسین(ع) گفت و به موعظه پرداخت. قبل از آغاز جنگ حر بن یزید ریاحی از لشکر عمر بن سعد جداشد و به اردوگاه حسین(ع) پیوست 🔻سپس با فرمان عمر بن سعد حمله به لشگر امام حسین علیه السلام با تیرباران کردن اصحاب آغاز شد. طبق بعضی روایات تاریخی، تا ۵۰ تن از یاران امام، در این حمله به شهادت رسیدند. پس از آن، یاران امام به صورت فردی و یا دو نفری به مبارزه رفتند 🔺اصحاب اجازه نمی‌دادند کسی از سپاه دشمن به حسین(ع) نزدیک شود. ظهر عاشورا و در بحبوحه تیرباران دشمن حضرت نماز ظهر را به جماعت برگزار کردتد. پس از شهادت یاران غیر بنی هاشم امام حسین(ع) در صبح و بعداز ظهر عاشورا، یاران بنی‌هاشمی امام برای نبرد پیش آمدند ♦️اولین کسی که از بنی هاشم از حسین(ع) اجازه میدان طلبید و به شهادت رسید، علی اکبر بود. پس از او دیگر خاندان امام نیز به میدان رفتند و به شهادت رسیدند. پس از شهادت بنی‌هاشم، امام حسین(ع) عازم نبرد شد اما از سپاه کوفه تا مدتی کسی برای رویارویی با آن حضرت پا پیش نمی‌نهاد ✅علیرغم تنهایی حسین(ع) و زخم‌های سنگینی که بر جان و بدن او وارد شده بود، امام بی‌مهابا دشمن را تارومار می‌کرد، تا آنکه از شدت جراحات بی رمق از اسب بر زمین افتاد
⭕️وقایع روز عاشورا_ قسمت دوم 🔹پس از آن ذوالجناح بر بالین او آمد و به دور پیکر امام می‌چرخید و او را می‌بویید. سپس پیشانی‌اش را به خون بدن امام حسین آغشته کرد و در حالیکه پاهایش را بر زمین می‌کوبید و شیهه سر می‌داد به سوی خیمه‌گاه رفت . ♦️وقتی که اهل بیت امام حسین ذوالجناح را به آن حال دیدند از خیمه‌ها بیرون آمده و دور ذوالجناح گرد آمدند و دست بر سر و صورت و پای او می‌کشیدند. ام کلثوم دو دست خود را بر بالای سر خویش گذاشت و گفت: وامحمداه واجداه وانبیاه 🔸پس از شهادت حسین(ع)، سپاه دشمن به خیمه‌ها هجوم بردند و آنچه بود به غنیمت گرفتند. آنان در این امر بر یکدیگر سبقت می‌رفتند. شمر به قصد کشتن امام سجاد(ع) همراه گروهی از سپاهیان، وارد خیمه‌گاه شدند که زینب(س) مانع این کار شد. 🔻به دستور عمر بن سعد و برای اجرای فرمان ابن زیاد، ده نفر داوطلب از سپاهیان کوفه، با اسبان‌شان بدن امام حسین(ع) را لگدکوب کردند و استخوان‌های سینه و پشت آن حضرت را درهم شکستند. 🔺عمر بن سعد در همان روز سر حسین(ع) را به همراه سر شهدای کربلا که 72 سر بود با شمر و خولی و روانه کوفه کرد. امام سجاد(ع) که بیمار بود، به همراه حضرت زینب(س) و بقیه بازماندگان، به اسارت گرفته و به کوفه نزد ابن زیاد و سپس به دربار یزید در شام فرستاده شدند. 💠به دستور عمر بن سعد اجساد لشکریان کوفه دفن شدند؛ اما پیکرهای حسین(ع) و یارانش بر زمین ماند. سه روز بعد جماعتی از بنی‌اسد که در نزدیکی کربلا منزل داشتند، بر امام حسین(ع) و یارانش نماز گزاردند و آنان را دفن کردند.
🔸خواص عاشورایی: امام سجاد علیه السلام_ قسمت اول 💠حضرت علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، مشهور به امام سجاد یا زین العابدین علیه السلام چهارمین امام شیعیان تا ۳۴ سال بعد از امام حسین ع امامت شیعه را بر عهده داشتند. ایشان در ۵ شعبان سال ۳۸ ق متولد شدند . مادر مکرمه ایشان شهربانو دختر آخرین پادشاه سلسله ساسانی بود. 🔹در زمان واقعه کربلا ، امام سجاد (ع) ۲۳ سال داشتند و در آن روز به شدت بیمار بودند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن امام سجاد(ع) غل و زنجیر نهادند و چون بیمار بودند هر دو پای ایشان را بر شکم شتر بستند. 🔺امام در کوفه با ایراد خطبه ای مهم، مردم را متوجه جنایتى که نسبت به خود و امت اسلامى رواداشته اند، کردند. زمانی که از امام سجاد (علیه السلام) پرسیده شد سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ حضرت سه بار فرمود: الشام 🔻امام زین العابدین علیه السلام در شام و در مسجد اموی با بیان خطبه ای غرّا در میان مردم ، یزید و امویان را رسوا نمودند. پس از این رسوایی، یزید رویکرد خود را با اهل بیت تغییر داد و تصمیم به دلجویی از آنان گرفت و پس از مدتی با عزت و احترام تمام آنان را به مدینه بازگرداند.
⭕️ورود اسرای اهل بيت عليهم السلام به شهر بعلبک 🔻با ورود اسرای اهل بيت عليهم السلام به شهر بعلبک، قافله اسیران کربلا در ۲۸ محرم از شهر بعلبک گذشت. مردم بعلبک تا ۶ مایلی از شهر بیرون آمده، به روش خاص خود به جشن و شادی پرداختند! آنان از نيزه داران با شكر و سويق و آذوقه استقبال کردند. ♦️منظره تاسف آور کودکان شلاق خورده و زنان داغدیده و دختران یتیم از یک طرف، و قهقهه‌های مردم بی‌خبر از همه جا و سخنان شماتت آمیز آن‌ها، نمکی بود بر زخم اسرای کربلا! در این جا بود که دختر امیرالمؤمنین، ام کلثوم س، به آن ها چنین نفرین کرد: «خداوند جمعتان را پراکنده و نابود سازد و کسانی را که به شما رحم نمی‌کنند بر شما مسلط گرداند.» 🔹حضرت امام سجاد علیه السلام در حالی که قطرات اشک بر چهره اش جاری بود، این اشعار را به مردم غفلت زده بعلبک فرمود: «آری روزگار است و شگفتی های پایان ناپذیر و مصیبت های مداوم آن! .... گویی که ما اسیران رومی هستیم که اکنون در حلقه محاصره ایشان قرار گرفته ایم! وای بر شما، ای مردمان غفلت زده! شما به پیامبر اکرم ص کفر ورزیدید و زحمات او را ناسپاسی کردید و چون گمراهان راه پیمودید.»