20180603150906-10057-73.pdf
963K
📜بررسی نقش حضرت علی اکبر علیه السلام در حادثه کربلا با تاکید بر حقانیت قیام
✍محسن حیدرنیا
زهرا گرامی
📚پرتال جامع علوم انسانی
#مقاله
#علی_اکبر_ع
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
📜تحلیلی درباره زندگی حضرت علی اکبر (علیه السلام)
✍شیخ فضل علی قزوینی
محمد حسین خوشنویس
📒فصلنامه فرهنگ زیارت
https://farhangziarat.hzrc.ac.ir/article_106845.html
#مقاله
#علی_اکبر_ع
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
🔰نشست علمی
مرکز حوزوی پژوهش های تاریخ اسلام برگزار می کند:
📜بررسی گزارش های حوادث تکوینی شگفت پس از شهادت امام حسین علیه السلام
◽️حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد رضا جباری
🗓چهارشنبه: ۲۷ مرداد (عصر تاسوعا)
🕰ساعت: ۱۹
◽️پخش از طریق صفحه آپارات
◽️جهت ورود آیدی زیر را در سایت آپارات جستجو کنید.
https://www.aparat.com/CHSIQS
#نشست_علمی
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
CamScanner 08-18-2021 15.35.pdf
750.5K
♦️مقتل الحسین علیه السلام
📖مقتل خوانی
📕مقتل اللهوف علی قتلی الطفوف
تالیف: سید ابن طاووس
ترجمه: سید احمد فهری زنجانی
📖فی الامور المتاخر عن قتله صلوات الله علیه و هی تمام ما اشرنا الیه
در کارهایی که پس از شهادت حضرت انجام گرفت.
بخش هفتم
#مقتل_خوانی
#مقتل_الحسین_ع
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
🌑چه گذشت.
🌙محرم الحرام
نهم محرم الحرام ۶۱ ه.ق
♦️ورود شمر به کربلا
در اين روز شمر همراه با نامه اى از سوى عبيداللَّه بن زياد خطاب به عمر بن سعد وارد كربلا شد كه بر حسين عليه السلام و يارانش سخت بگير! تا تسليم شوند و وادار به بيعت گردند و در صورت امتناع، همه آنها را به قتل برسان .[۱]،[۲]
📜محاصره خیمه ها در کربلا
«شيخ كلينى» از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه آن حضرت فرمود: «روز تاسوعا، روزى است كه امام حسين عليه السلام و يارانش را در كربلا محاصره كردند و دشمنان براى جنگ با آن حضرت اجتماع نمودند، و پسر مرجانه و عمر بن سعد از زيادى لشكر خويش خوشحال شدند، و امام حسين عليه السلام و اصحابش را در آن روز ضعيف شمردند، و يقين كردند كه براى امام حسين عليه السلام ياورى نخواهد آمد و مردم عراق وى را كمك نخواهند كرد؛ آنگاه فرمود: «بِأبي المُسْتَضْعَفُ الغَريبُ؛ پدرم فداى آن ضعيفِ غريب باد».[۳]،[۴]
📜امان نامه! برای فرزندان ام البنین علیها السلام
روز نهم محرم ، شمر براى قمر بنى هاشم حضرت عباس عليه السلام امان نامه آورد[۵]و عباس به شدت آن را رد كرد.[۶]
در این حین زهير بن قين نگاهى از سر مهر و ارادت به عباس افكند و گفت: «داستانى برايت بگويم: وقتى پدرت مى خواست ازدواج كند، به برادرش عقيل كه قبيله هاى عرب را مى شناخت فرمود: براى او از طايفه اى زنى انتخاب كند كه به رشادت و جنگاورى شهره باشند، مى خواست فرزندى پيدا كند كه يار حسين او در كربلا باشد.[۷] عباس گفت: تو مى خواهى مرا بر يارى برادرم تشجيع كنى (من بيش از اين آماده فداكارى هستم)».[۸]،[۹]
تحرک برای آغاز جنگ
پس از بى نتيجه ماندن راه هاى مسالمت آميز و تسليم ناپذيرى امام حسين عليه السلام، عمر بن سعد براى گرفتن بيعت اجبارى و يا كشتن امام و يارانش در عصر تاسوعا فرمان حمله را صادر كرد. با اين فرمان هزاران تن سواره و پياده به سمت اردوى ابا عبداللَّه عليه السلام روانه شدند، صداى همهمه آنها در بيابان كربلا پيچيد و به گوش لشكريان امام عليه السلام رسيد.[۱۰]
سخنان زهير بن قين در عصر تاسوعا
غروب تاسوعا هنگامى كه دشمن به يكباره هجوم آورد و عباس با بيست نفر از ياران در برابرشان مى ايستد، از جمله چهره هاى ماندگار در آن صحنه، زهير بن قين است.[۱۱]
در آن فرصت، زهير به عزرة بن قيس يكى از كسانى كه براى امام حسين عليه السلام نامه نوشته بود ولى اينك در سپاه ابن سعد به سوى خيمه هاى امام حمله كرده است رو كرد و گفت: «اى عزره مراقب باش از آنانى نباشى كه گمراهان را بر كشتن پاكدامنان يارى مى كنند».[۱۲]
عزره گفت: اى زهير! تو تاكنون از شيعيان اين خانواده نبودى، بلكه هواخواه عثمان بودى![۱۳]
زهير گفت: «از اين موقعيت كه الان دارم با تو صحبت مى كنم، نمى بينى كه شيعه حسين عليه السلام هستم، به خدا سوگند كه من نه نامه اى براى حسين نوشتم و نه پيكى برايش روانه كردم و نه به او وعده يارى داده ام، در راه با او مواجه شدم، موقعيت او را نزد رسول اللَّه صلى الله عليه و آله ملاحظه نمودم و در پيشگاه خداوند احساس كردم كه بايد با او همراه گردم و ياريش كنم».[۱۴]،[۱۵]
📜یک شب مهلت برای راز و نیاز
امام حسين عليه السلام حاضر به پذيرش ذلّت بيعت با دشمن نشد؛ ولى از آنان خواست كه آن شب را به وى مهلت دهند، تا به عبادت و دعا و نماز بپردازد، و فردا در معركه نبرد با آنان روبه رو خواهد شد.[۱۶]،[۱۷]
حضرت عبّاس بن على عليه السلام محضر امام عليه السلام شرفياب شد و عرض كرد: «اى برادر! دشمن بدين سو مى آيد».[۱۸]
امام حسين عليه السلام برخاست و فرمود: «يا عَبَّاسُ! ارْكَبْ بِنَفْسِي أَنْتَ- يا أَخِي- حَتّى تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَكُمْ؟ وَ ما بَدالَكُمْ؟وَ تَسْأَلْهُمْ عَمَّا جاءَ بِهِمْ؟؛ اى عبّاس! جانم به فدايت اى برادر! سوار شو و برو از آنها بپرس! هدف آنها چيست؟ چه روى داده است؟ و بپرس: چه دستور تازه اى به آنان داده شده؟».[۱۹]
«قمر بنى هاشم» عبّاس، با بيست سوار كه زهير بن قين و حبيب بن مظاهر از جمله آنان بودند، در برابر سپاه دشمن آمد و پرسيد: «شما را چه شده است؟ و چه مى خواهيد؟».[۲۰]
گفتند: به تازگى فرمان امير به ما رسيده است كه به شما بگوييم يا حكم او را بپذيريد (به طور كامل تسليم شويد) يا آماده كارزار باشيد.[۲۱]
عبّاس فرمود: «شتاب مكنيد تا نزد (برادرم) ابى عبداللَّه عليه السلام بروم و پيام شما را
به ايشان برسانم».[۲۲]
آنان پذيرفتند و گفتند: «پيام ما را به ابى عبداللَّه عليه السلام برسان و پاسخش را به ما ابلاغ كن».عبّاس عليه السلام به تنهايى نزد امام عليه السلام برگشت و ماجرا را به عرض رساند و همراهانش همانجا (در برابر سپاه دشمن) ماندند و به نصيحت سپاه ابن سعد پرداختند.[۲۳]
هنگامى كه عبّاس عليه السلام پيام ابن سعد را به عرض امام عليه السلام رساند، امام عليه السلام به برادر خطاب كرد و فرمود:[۲۴]«.... أَنِّي كُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ كِتابِهِ وَ كَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الْإِسْتِغْفارِ؛ ؛ نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه كه جنگ را تا سپيده دم فردا به تأخير بياندازند و يك امشب را مهلت بگير، تا در اين شب به درگاه خداوند نماز بگذاريم و به راز و نياز و استغفار بپردازيم. خدا مى داند كه من نمازِ براى او و تلاوت كتابش (قرآن) و راز و نيازِ فراوان و استغفار را دوست دارم».[۲۵]
عبّاس عليه السلام سوار بر اسب به سمت دشمن برگشت و هنگامى كه رو در روى سپاه قرار گرفت، به آنان خطاب كرد و فرمود: «اى مردم! ابا عبداللَّه عليه السلام يك امشب را از شما مهلت مى خواهد».[۲۶]
پس از اين سخن، در ميان سپاهيان عمر بن سعد گفتگوهايى ردّ و بدل شد تا آن كه عمرو بن حجّاج زبيدى گفت: سبحان اللَّه! به خدا سوگند! اگر اينان از مردم ديلم (كفّار) بودند و از تو چنين تقاضايى مى كردند، سزاوار بود كه بپذيرى. قيس بن اشعث گفت:«درخواست آنها را بپذير، به جانم سوگند! كه آنان بيعت نخواهند كرد و فردا با تو خواهند جنگيد». ابن سعد گفت: به خدا سوگند! اگر بدانم كه چنين كنند هرگز اين شب را به آنان مهلت نمى دهم![۲۷]
در روايتى از على بن حسين عليه السلام آمده است كه فرمود: «فرستاده عمر بن سعد نزد ما آمد و در جايى كه صدايش به گوش مى رسيد ايستاد و گفت: «ما تا فردا به شما مهلت مى دهيم، اگر تسليم شديد شما را نزد عبيداللَّه بن زياد خواهيم برد و اگر سرباز زديد، از شما دست نخواهيم كشيد».[۲۸]،[۲۹]
خطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابش
پس از بازگشت سپاه ابن سعد، امام ياران خود را نزديك غروب به نزد خود فراخواند.[۳۰]
على بن الحسين عليه السلام مى گويد: من نيز در حالى كه بيمار بودم، نزديك امام رفتم تا سخنان او را بشنوم. شنيدم پدرم به اصحاب خود مى فرمود: «خداى را ستايش مى كنم بهترين ستايش ها و او را سپاس مى گويم در آسايش و سختى. بار خدايا! تو را سپاس مى گويم كه ما را به پيامبرى (حضرت محمد صلى الله عليه و آله) گرامى داشتى و به ما قرآن را آموختى و ما را فقيه در دين ساختى و گوشى شنوا و چشمى بينا و دلى آگاه به ما عطا فرمودى و ما را در زمره مشركين قرار ندادى».[۳۱]
امّا بعد، من يارانى برتر و بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم و اهل بيتى نيكوكارتر، و به خويشاوندى پاى بندتر از اهل بيتم نمى شناسم؛ خداوند به همه شما پاداش خير عنايت فرمايد![۳۲]،[۳۳]
من مى دانم كه فردا كار ما با اين دشمنان به كجا خواهد انجاميد. من به شما اجازه دادم كه برويد و بيعت خود را از شما برداشتم، هيچ عهد و ذمّه اى از جانب من بر عهده شما نيست. سياهى شب شما را در برگرفته است، از اين تاريكى همچون يك مركب استفاده كنيد (و از محلّ خطر دور شويد)».[۳۴]
ولى ياران امام عليه السلام يك صدا گفتند: «نه به خدا سوگند! هرگز چنين چيزى مباد!» (ما مى مانيم و در ركابت شربت شهادت مى نوشيم) امام چون وفادارى اصحاب را تا مرز شهادت ملاحظه كرد فرمود:«إِنَّكُمْ تُقْتَلُونَ غَدَاً كَذلِكَ، لا يَفْلِتُ مِنْكُمْ رَجُلٌ ؛ فردا همه شما همانند من به فيض شهادت نائل خواهيد شد و كسى از شما باقى نخواهد ماند».[۳۵]
ياران با شادمانى گفتند: «الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذي شَرَّفَنا بِالْقَتْلِ مَعَكَ ؛ خداى را سپاس كه افتخار شهادت در راهش را در ركاب تو نصيب ما كرد!».[۳۶]
امام عليه السلام در حقّ همه آنان دعا كرد و آنگاه فرمودند:«ارفَعُوا رُؤُوسَكُمْ وَ انْظُرُوا؛ سرهاى خود را بلند كنيد و جايگاه خود را ببينيد!».[۳۷]
ياران و اصحاب نظر كرده و جايگاه و مقام خود را در بهشت برين مشاهده كردند و امام عليه السلام جايگاه رفيع هر كدام را به آنها نشان مى داد و مى فرمود:«هذا مَنْزِلُكَ يا فُلانُ، وَ هذا قَصْرُكَ يا فُلانُ، وَ هذِهِ دَرَجَتُكَ يا فُلانُ ؛ اى فلان كس! اين جايگاه از آن توست و اين قصر تو و آن درجه رفيع تو».[۳۸]
اين بود كه اصحاب با سينه هاى گشاده و چهره هاى باز (با شادى و افتخار) به استقبال نيزه ها وشمشيرها مى رفتند تا سريعتر به جايگاهى كه در بهشت دارند، برسند.[۳۹]،[۴۰]
امام حسین (ع) و توصیۀ زنان اهل بيت عليهم السلام به صبر و بردباری
مرحوم سيد بن طاووس در حوادث عصر تاسوعا آنجا كه نقل مى كند حسين عليه السلام زنان را دلدارى مى دهد، از رقيه نام مى برد و مى نويسد: امام حسين عليه السلام امّ كلثوم، زينب، رقيه، فاطمه و رباب را مورد خطاب قرار داد و آن
ها را به صبر و بردبارى دعوت كرد.[۴۱]،[۴۲]
[۱] بحارالانوار؛ ج ۴۴؛ ص ۳۹۲
[۲] كليات مفاتيح نوين ؛ ص ۵۹۹.
[۳]. كافى؛ج ۴؛ ۱۴۷، ح ۷.
[۴] كليات مفاتيح نوين ؛ ص ۵۹۹.
[۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۴۷.
[۶] همان؛ ص ۴۴۸.
[۷] همان.
[۸] مقتل الحسين مقرّم؛ ص ۲۰۹.
[۹] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۴۸.
[۱۰] همان ؛ ص ۳۸۹.
[۱۱] همان ؛ ص ۴۴۸.
[۱۲] همان.
[۱۳] همان.
[۱۴] ر.ک: انساب الاشراف؛ ج ۳؛ ص ۳۹۲، كامل ابن اثير؛ ج ۴؛ ص ۵۷ ،تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۳۱۶.
[۱۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۴۸.
[۱۶] بحارالانوار؛ ج ۴۴؛ ص ۳۹۲.
[۱۷] كليات مفاتيح نوين ؛ ص ۵۹۹.
[۱۸] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۳۸۹.
[۱۹] همان.
[۲۰] همان.
[۲۱] همان.
[۲۲] همان.
[۲۳] همان.
[۲۴] همان؛ ص ۳۹۰.
[۲۵] همان.
[۲۶] همان.
[۲۷] همان.
[۲۸] تاريخ طبرى؛ ج ۴؛ ص ۳۱۵- ۳۱۶ ، بحارالانوار؛ ج ۴۴؛ ص ۳۹۱- ۳۹۲.
[۲۹] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: ۳۹۰.
[۳۰] همان ؛ ص ۳۹۱.
[۳۱] همان؛ ص ۳۹۲.
[۳۲] همان.
[۳۳] همان.
[۳۴] تاريخ طبرى؛ ج ۴؛ ص ۳۱۷ ، بحارالانوار؛ ج ۴۴؛ ص ۳۹۲- ۳۹۳.
[۳۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: ۳۹۲.
[۳۶] همان.
[۳۷] همان.
[۳۸] همان.
[۳۹] بحارالانوار؛ ج ۴۴؛ ص ۲۹۸.
[۴۰] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص ۳۹۲.
[۴۱] ملهوف( لهوف)؛ ص ۱۴۱.
[۴۲] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۶۱۵.
#محرم_الحرام
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
✍نذر قلم برای عاشورا
حضرت امام خمینی(ره)
دماء شهدا اگر چه بسیار ارزشمند و سازنده است، لكن قلم ها بیشتر می توانند سازنده باشند.
📚صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۳۷
یکی از نذر های بسیار زیبا و موثر، نذر قلم است.
◽️نذر می کنم یادداشت ۵۰۰ کلمه ای برای حداقل یک کلید واژه که با هشتک مشخص شده است جهت تببین اهداف قیام کربلا نوشته و به سمع و نظر برسانم.
◽️نذر میکنم یادداشت ۳۰۰ کلمه ای از آموخته های جدیدی که در سخنرانی ها یا حاصل مطالعه شخصی باشد را نوشته و منتشر نمایم.
#سقا
#ادب
#عطش
#اسارت
#آیه_کهف
#انتظار_آب
#نهضت_حسینی
#نذر_قلم_برای_عاشورا
آثار به آی دی @Alim_5 ارسال نمایید.
آثار برتر در سایت مدرسه منتشر می شود.
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️روضه شهادت حضرت ابوالفضل علیه السلام از زبان رهبر انقلاب
📚آنچه در نقلهای معتبر دیدم با نقل معروف متفاوت است: آنقدرتشنگی براهل حرم فشار آورد، که خود امام حسین و حضرت ابوالفضل علیهما السلام با هم بطرف آب رفتند.
#روضه
#علمدار
#امام_خامنه_ای
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
فراخوان جذب پژوهشگر
پژوهشکده بین المللی امام رضا علیه السلام جهت تکمیل کادر پژوهشی و علمی خود از بین افراد مستعد دعوت به همکاری می کند.
📚موضوعات مورد نیاز
مطالعات تمدنی جهان اسلام
جریان شناسی و مطالعات منطقه ای
مطالعات تقریبی
شرایط همکاری
اتمام کارشناسی ارشد
تسلط به زبان اردو، عربی با انگلیسی
آشنایی با روش ها و ابزارهای پژوهشی
🗓مهلت ثبت نام: ۲۰ مردادماه لغایت ۱۰ شهریورماه
◽️نحوه ثبت نام
نام و نام خانوادگی
شناسه طلبگی
به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۳۳۰۰۲۵
اطلاعات بیشتر: ۰۹۱۵۳۱۵۶۵۰۱
#فراخوان
#پژوهشگر
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
◾آجرکَ الله یاصاحبَ الزمان
فی مصیبةِ جدِّکَ الحسین علیهالسلام
اَعْظَمَ اللّهُ اُجوُرَنا وَ اُجوُرَکُم بِمُصابِنا بِالحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ وجَعَلنا وَاِیّاکُم مِنَ الطّالبینَ بِثارِه مَعَ وَلیِّهِ الاِمامَ الْمَهدی مِن الِ مُحَّمَدٍ عَلَیهِمُ السَّلام
◾️علامه امینی(ره) شب عاشورا برای امام زمان عجّلاللهتعالیفرجهالشریف صدقه میدادند و میفرمودند: «امشب قلب امام زمان در فشار است».
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
#عاشورا
#مکن_ای_صبح_طلوع
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
🌑چه گذشت.
🌙محرم الحرام
دهم محرم الحرام ۶۱ ه.ق
📜مناجات صبح عاشورا
از امام على بن الحسين عليه السلام نقل شده است كه فرمود: در روز عاشورا آن هنگام كه سپاه دشمن حمله ور شد، امام عليه السلام دستهاى خود را به دعا بلند كرد و به پيشگاه الهى عرض كرد:[۳] «اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتي في كُلِّ كَرْبٍ، وَ أَنْتَ رَجائي في كُلِّ شِدَّةٍ...؛ خداوندا! تو تكيه گاه من در هر اندوه، و اميد من در هر شدّت و ناراحتى هستى، و تو در هر مشكلى كه براى من پيش آيد، پشت و پناه منى...».[۴]
📜خطبه امام حسین(علیه السلام) در صبح عاشورا
پس از آن امام عليه السلام برابر سپاه دشمن آمد در حالى كه به صفوف سيل آساى آنان و[۵] عمر بن سعد كه ميان اشراف كوفه ايستاده بود مىنگريست، فرمود: « حمد و ستايش خدايى راست كه دنيا را آفريد و آن را، خانه فنا و زوال قرار داد، كه همواره اهلش را از حالى به حال ديگر در آورد، فريب خورده كسى است كه دنيا او را فريب دهد...».[۶]
📜خطبه حماسى امام عليه السلام در برابر سپاه دشمن
هنگامی که «عمر بن سعد» سپاه خود را براى جنگ با امام حسين عليه السلام آراست.[۷] و سپاه ابن سعد از هر طرف بر امام حسين عليه السلام احاطه كردند و حلقه محاصره را بر آن حضرت و يارانش تنگ كردند.[۸]
امام عليه السلام در برابر سپاه كوفه ايستاد و به آنها فرمود: «…اى مردم! هلاكت و اندوه هميشگى بر شما باد! آيا با آن شور و شوق فراوان كه ما را به يارى خويش طلبيديد، و ما براى فرياد رسى به سوى شما شتافتيم و به يارىتان برخاستيم، روا بود شمشيرى را كه براى دفاع از ما به دست گرفته بوديد به روى ما بكشيد؟ و آتش فتنه اى كه دشمن شما و ما فراهم ساخته بود بر ضدّ ما شعله ور سازيد؟! يك پارچه بر ضدّ دوستانتان و به يارى دشمنانتان برخاستيد. بى آنكه آنان در ميان شما به عدل رفتار كرده باشند و آرزويى از شما برآورده سازند به جز اندك مال حرام و زندگى پستى كه بدان طمع داريد و بى آن كه از ما گناهى سرزده باشد، يا سخن ناروايى گفته باشيم؟…»[۹]
پشیمانی حُر بن یزید ریاحی
«حرّ» از مردان شريف كوفه و بزرگ قبيله خود بود. ابن زياد او را به فرماندهى هزار نفر مأمور جلوگيرى از امام حسين عليه السلام نمود. ولى در روز عاشورا چون تصميم «ابن سعد» را بر جنگيدن جدى يافت، لرزه بر پيكرش افتاد و آرام آرام از سپاه يزيد كناره گرفت[۱۰] و به سوى اردوگاه امام حسين عليه السلام شتافت وخدمت امام عليه السلام رسيد و عرضه داشت: براى توبه به نزدت آمدهام و تصميم دارم تا پاى مرگ از شما[۱۱]حمايت كنم و در پيش رويت كشته شوم، آيا توبه من پذيرفته است؟![۱۲]
امام عليه السلام با مهربانى پاسخ داد: «نَعَمْ، يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْكَ وَيَغْفِرُ لَكَ؛ آرى خداوند توبهات را مى پذيرد و گناهانت را مىبخشد».[۱۳]،[۱۴]
آغاز نبرد و شهادت گروهی از سپاه امام حسین (علیه السلام)
روز عاشورا عمر بن سعد تير را بر كمان نهاد و به سوى ياران امام هدف گرفت و رها ساخت و گفت: همگى نزد امير (عبيداللَّه بن زياد) گواهى دهيد اوّل كسى كه به سوى آنان تير انداخت من بودم! به دنبال او لشكرش سپاه امام را تيرباران كردند.[۱۵]
پس اصحاب آن حضرت (شجاعانه با دشمن درگير شدند و) بخشى از روز را پيكار كردند تا آن كه گروهى از ياران امام عليه السلام شربت شهادت نوشيدند.[۱۶]
شهداى حمله اول واقعه عاشورا
مورّخين تعداد شهداى حمله اوّل را تا چهل نفر ثبت كردهاند. در مناقب ابن شهر آشوب نام ۲۸ تن از اين شهدا آمده است.[۱۷]
اينان ياران فداكار و از جان گذشتهاى بودند كه دفاع از امام عليه السلام و خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله را وظيفه خود مىدانستند و با آگاهى و شناخت كامل از خطراتى كه در اين مسير بود جان بر [۱۸] كف در اين راه قدم نهاده بودند.[۱۹]
آغاز نبرد تن به تن و شهادت اصحاب امام حسین(علیه السلام)
باقیمانده سپاه تک تک عازم میدان شده و پس از مبارزه به شهادت رسیدند. یکى از چهره های کربلا بُرَیر بن حضیر هَمْدانى است
او مردی عابد
و زاهد و باوقار و از اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام بود. وى بزرگ قرّاء كوفه بود كه در مسجد كوفه مىنشست و به ديگران قرآن مى آموخت![۲۰] برير در روز عاشورا به سپاه دشمن حملهور شد و بر سينه يكى از دشمنان نشست و مىخواست او را بكشد كه مردى از پشت نيزهاش را بر پشت وى فرو كرد و برير در اثر ضربات پى در پى، به فيض عظيم شهادت نائل آمد.[۲۱]
هم چنین عمرو بن حجاج كه در ميسره لشكر ابن سعد قرار داشت، بر ميمنه سپاه امام كه زهير بن قين فرماندهى آن را به عهده داشت حمله ور شد. در اين درگيرىِ سخت مسلم بن عوسجه حضور داشت.[۲۲]چون تب جنگ فروكش كرد حاضران ديدند كه مسلم بن عوسجه با تن خون آلود بر روى خاك افتاده است، و حسين بن على عليه السلام به اتفاق حبيب بن مظاهر به بالين وى حاضر شده است.[۲۳]
و یا «زهير» که به ميدان شتافت و جنگ نمايانى كرد[۲۴]تا آنكه در اثر جراحات زياد به زمين افتاد و به شهادت رسيد.[۲۵]
نبرد ادامه یافت. اصحاب امام حسین(علیه السلام) یک یک به شهادت میرسیدند و هر کدام که شهید میشدند، نبود آنان کاملا احساس میشد؛ در حالى که کشتههاى دشمن به دلیل فراوانى آنان، نمودى نداشت. این حوادث تا ظهر عاشورا ادامه یافت. نزدیکى ظهر بود که حبيب بن مظاهر که افتخار فرماندهى جناح چپ سپاه توسط امام عليه السلام به ايشان اعطا گرديد به شهادت رسید.[۲۶]
ظهر عاشورا و آخرین نماز
هنگام نماز ظهر، امام بدون توجه به تيرهاى دشمن به نماز ايستاد، عمرو بن قرظة به اتفاق چند تن از اصحاب امام در پيش روى امام ايستادند و سينه خود را سپر ساختند تا نماز امام به پايان برسد. چندين چوبه تير به سر و سينه عمرو اصابت كرد و همزمان با سعيد بن عبداللَّه به خاك افتاد. در آن هنگام به امام عليه السلام عرض كرد: «أَوَفَيْتُ يا ابْنَ رَسُولِ اللَّه؛ اى پسر رسول خدا، آيا به عهد خود وفا كردم؟».[۲۷]
امام فرمود: «نَعَمْ، أَنْتَ أَمامِي فِي الْجَنَّةِ فَاقْرَءْ رَسُولَ اللَّهَ مِنّي السَّلامُ وَأَعْلِمْهُ أَنّي فِي الْأَثَرِ؛ آرى تو وظيفه ات را انجام دادى، و جلوتر از من در بهشت خواهى بود، سلام مرا به رسول[۲۸] خدا صلى الله عليه و آله برسان و بگو كه من هم به دنبال تو خواهم آمد».[۲۹] عمرو پس از شنيدن اين سخنان بشارتآميز بسيار شاد شد و چشم بر هم نهاد و به فيض شهادت نائل آمد.[۳۰]،[۳۱]
شهادت سایر یاران
پس از نماز، یاران امام حسین علیه السلام روحیه رزمى تازه اى یافته و به سوى دشمن هجوم آوردند. تمام یاران امام علیه السلام ، از جمله جوانان برومند بنى هاشم و فرزندان ، برادران ، برادرزادگان ، خواهر زادگان و عموزادگان آن حضرت به جهاد و دفاع پرداخته و به شهادت رسیدند.نبرد دلاور مردانى چون زهیر بن قین ، نافع بن هلال ، مسلم بن عوسجه ، حبیب بن مظاهر، حر بن یزید از میان یاران امام حسین علیه السلام و شیرمردانى چون على اکبر علیه السلام ، عباس بن على علیه السلام ، قاسم بن حسین علیه السلام و عبدالله بن مسلم علیه السلام از جوانان بنى هاشم به یاد ماندنى و فراموش نشدنى است .نبرد هر یک از آنان ، لرزه اى در ارکان سپاه کفر به وجود آورد و شهادت آنان تاثیر شکننده اى در وجود مبارک امام حسین علیه السلام پدید آورد. در این میان امام حسين عليه السلام به آن قوم نگاهى كرده و پيوسته به راست و چپ مى نگريست و هيچ يك از اصحاب و ياران خود را نديد جز آنان كه پيشانى به خاك ساييده و صدايى از آنها به گوش نمى رسيد، پس ندا داد:[۳۲]
«اى مسلم بن عقيل! اى هانى بن عروة! اى حبيب بن مظاهر! اى زهير بن قين! اى يزيد بن مظاهر! اى يحيى بن كثير! اى هلال بن نافع! اى ابراهيم بن حُصَين! اى عمير بن مطاع! اى اسد كلبى! اى عبداللَّه بن عقيل! اى مسلم بن عوسجه! اى داود بن طرمّاح! اى حرّ رياحى! اى على بن الحسين! اى دلاورمردان خالص! و اى سواران ميدان نبرد! چه شده است شما را صدا مىزنم ولى پاسخم را نمى دهيد؟ و شما را مىخوانم ولى ديگر سخنم را نمى شنويد؟ آيا به خواب رفته ايد كه به بيدارىتان اميدوار باشم؟ يا از محبّت امامتان دست كشيده ايد كه او را يارى نمى كنيد؟...»[۳۳]
مبارزه و شهادت امام حسین علیه السلام
آن حضرت در اين لحظات حسّاس، تنها فرزندش امام سجّاد عليه السلام را آماده پذيرش مسئوليّت عظيم به ثمر رساندن نهال برومندى را كه در كربلا نشانده و با خون عزيزانش آبيارى كرده بود مىساخت. آخرين وصايايش را با او در ميان مىگذارد و سفارش اطاعت از او را به خواهران و دخترانش مى كرد.[۳۴] هنگامى كه امام حسين عليه السلام عزم ميدان كرد، فرمود: «برايم جامه كهنه اى بياوريد كه كسى به آن رغبت نكند تا آن را زير لباس هايم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نكنند، زيرا مىدانم پس از شهادت لباس هايم ربوده خواهد شد».[۳۵]
در تاريخ آمده است: امام حسين عليه السلام هنگامى كه به هفتاد و دو تن از يارانش نگريست كه به خاك و خون افتاده اند به سوى خيمه رفت و ندا
داد: «يا سَكينَةُ! يا فاطِمَةُ! يا زَيْنَبُ! يا امَّ كُلْثُومِ! عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلامُ؛ اى سكينه! اى فاطمه! اى زينب! اى امّ كلثوم! خداحافظ من هم رفتم».[۳۶]
آنگاه امام عليه السلام بر مركب خود سوار شده و در برابر سپاه دشمن قرار گرفت[۳۷] امام عليه السلام به ميدان آمد و مبارز طلبيد، هر كس از پهلوانان سپاه دشمن پيش آمد او را به خاك افكند، تا آنجا كه بسيارى از آنان را به هلاكت رساند [۳۸] آن حضرت همانند شير خشمگين به آنان حمله كرد، و به هر كس كه مىرسيد او را با شمشيرش بر خاك مى افكند، اين در حالى بود كه تيرها از هر سو مىباريد و بر بدن امام عليه السلام مى نشست.[۳۹]
امام عليه السلام همچنان مى جنگيد تا آن كه زخم هاى بسيارى بر بدن مباركش وارد شد.[۴۰]،[۴۱] در روايتى آمده است: هنگامى كه دشمنان، امام را آماج تيرها قرار دادند تير به گلوى امام اصابت كرد و فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ، وَ هذا قَتيلٌ في رِضَى اللَّهِ؛ به نام خداوند و هيچ حركت و نيرويى جز از جانب خدا نيست و اين شهيدى است در راه رضاى خدا!».[۴۲]
امام عليه السلام خسته شد، خواست اندكى بياسايد كه ناگاه سنگى آمد و به پيشانى امام رسيد، خون جارى شد. امام دامن پيراهنش را بالا زد تا خون از چهره اش پاك كند كه تير سه شعبه مسمومى آمد و به سينه امام عليه السلام فرو نشست.[۴۳]
در این بین شمر بن ذى الجوشن روى سينه مبارك امام عليه السلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت و چون خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندى زد و فرمود: آيا مرا مىكشى در حالى كه مى دانى من كيستم؟ شمر گفت: آرى، تو را خوب مى شناسم، مادرت فاطمه زهرا عليها السلام و پدرت على مرتضى عليه السلام و جدت محمد مصطفى صلى الله عليه و آله است، تو را مىكشم و باكى ندارم!! پس با دوازده ضربه سر مبارك امام عليه السلام را از بدن جدا ساخت.[۴۴]،[۴۵]
درود و رحمت بيكران خداوند بر او و يارانش باد كه همه چيز خود را دادند و نقاب از صورت دشمنان اسلام برداشتند و خون تازه در رگ هاى مسلمين جارى كردند و به دنبال آن قيام ها بر ضد بنىاميه همان تفاله هاى عصر جاهليت شروع شد و سرانجام ريشه اين شجره خبيثه از سرزمين اسلام كنده شد.[۴۶]
♦️پس از شهادت امام حسین علیه السلام
دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) پس از شهادت جان سوز امام حسین علیه السلام و یارانش ، دست از جنایات خویش برنداشتند، بلکه در این روز غم آلود جنایت هاى دیگرى مرتکب شدند.[۴۷]
غارت لباس و سلاح امام حسین(علیه السلام)
سپاه غارتگر ابن سعد، پس از شهادت امام عليه السلام براى غارت لباس ها و سلاح امام عليه السلام هجوم آوردند. حتى برخى آنقدر رذالت و پستى به خرج دادند كه پيش از شهادت امام عليه السلام به اين كار اقدام نمودند.[۴۸]
غارت خیمه ها
سپاه روسياه كوفه به فرماندهى «شمر» خيمه گاه را محاصره كرد. شمر دستور داد وارد خيمه ها شوند، و هر چه به دستشان مى رسد غارت كنند.[۴۹]
هم چنین شمر با گروهى از پياده نظام به خيمه امام على بن الحسين عليه السلام آمد، امام از شدت بيمارى در بسترى آرميده بود، همراهان شمر گفتند: آيا اين بيمار را نمىكشى؟حميد بن مسلم واقعه نگار روز عاشورا گفت: سبحان اللَّه! آيا نوجوان بيمار هم كشته مى شود؟! او را همين بيمارى بس است. پس اصرار كرد تا آنان را از كشتن امام بازداشت.[۵۰]،[۵۱]
آتش زدن خيمه ها
از حوادث بسيار تكان دهنده در غروب عاشورا، سوزاندن خيمه هاى آل رسول اللَّه صلى الله عليه و آله بود. اين صحنه جانسوز در شرايطى اتفاق مىافتاد كه بدن هاى پاره پاره امام مظلومان و ياران ايثارگر و شهيدش در بيابان رها شده و قبل از آن خيمه ها غارت شده بود و جامه ها و زيورها از زنان پاك دامن هاشمى ربوده شده بود و آفتاب آن روز كه شاهد شگفت آورترين حادثه تاريخ بود به سرعت رو به غروب مىشتافت و شب سياه از راه مى رسيد. در چنين وضعيت اسفبارى كه غم و اندوه از هر طرف بر ذريه رسول خدا احاطه كرده بود، دشمن به قصد آتش زدن آشيانه هاى آن زنان مصيبت ديده، با شعله هايى از آتش به خيمه ها يورش بردند.[۵۲]
تاختن اسب بر پیکر شهیدان
برابر فرمانى كه ابن زياد صادر كرده بود، «ابن سعد» مأمور بود پس از شهادت امام حسين عليه السلام بدن مباركش را زير سمّ اسبان قرار دهد؛ وى كه به خاطر تقرّب به ابن زياد و در خيال خامش براى رسيدن به حكومت رى از هيچ جنايتى خوددارى نمى كرد، در ميان اصحابش فرياد زد: «مَنْ يَنْتَدِبُ لِلْحُسَيْن عليه السلام فَيُوطِيَ الْخَيْلَ صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ؛ كيست كه داوطلبانه بر پيكر حسين اسب بتازد تا سينه و پشت وى را زير سم اسبان پايمال كند؟!».[۵۳]،[۵۴]
شمر كه قساوت فوقالعاده اى داشت با شنيدن اين فرمان، پيشقدم شد و بر بدن پاك زاده زهرا عليها السلام اسب تاخت. ده نفر ديگر نيز از وى تعبيت كردند.[۵۵]
♦️ارسال سر مقدس امام حسین علیه السلام به کوفه
«ابن سعد» براى اينكه خبر پيروزى ظاهرى خويش را هر چه زودتر به عبيداللَّه بن زياد برساند در عصر همان روز عاشورا سر امام عليه السلام را توسط «خولى بن يزيد» و «حميد بن مسلم» به كوفه فرستاد.[۵۶]
[۱] كليات مفاتيح نوين ؛ ص: ۵۹۹
[۲] كليات مفاتيح نوين، ص: ۶۰۰
[۳] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۱۱
[۴] ( ۱). ارشاد مفيد، ص ۴۴۷ - ۴۸۸؛ تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۳۲۱( با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴.
[۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۱۱
[۶] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۱۲
[۷] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۲۰
[۸] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۲۰
[۹]عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۲۰
[۱۰] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۳۹
[۱۱] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۳۹
[۱۲] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها، ص: ۴۴۰
[۱۳] (۱). كامل ابناثير، ج ۴ ، ص ۶۴
[۱۴] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها، ص: ۴۴۰
[۱۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۲۸
[۱۶] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: ۴۲۹
[۱۷] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۳۰
[۱۸] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۳۴
[۱۹] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: ۴۳۵
[۲۰] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۴۲
[۲۱] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۴۳
[۲۲] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۴۴
[۲۳] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۴۴
[۲۴] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۵۱
[۲۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۵۱
[۲۶] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۵۴
[۲۷] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۵۶
[۲۸] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۴۵۶
[۲۹] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها، ص: ۴۵۷
[۳۰] ( ۱). رجوع شود به: ملهوف( لهوف)، ص ۱۶۲؛ تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۳۳۰؛ ابصار العين، ص ۹۲ و بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۲
[۳۱] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها، ص: ۴۵۷
[۳۲] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۰۰
[۳۳] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۰۱
[۳۴] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۰۵
[۳۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۰۶
[۳۶] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۰۷
[۳۷] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۱۴
[۳۸] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۲۰
[۳۹] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۲۳
[۴۰] ( ۱). مقتل الحسين خوارزمى، ج ۴، ص ۳۴ و بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۱- ۵۲
[۴۱] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۲۴
[۴۲] ( ۲). مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۲۰
[۴۳] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۲۵
[۴۴] ( ۲). بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۶
[۴۵] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۳۲
[۴۶] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۳۳
[۴۷] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۳۳
[۴۸] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۳۵
[۴۹] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۳۷
[۵۰] ( ۲). ارشاد مفيد، ص ۴۶۸ و بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۶۱
[۵۱] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۳۹
[۵۲] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۴۰
[۵۳] ( ۱). مقتل الحسين مقرّم، ص ۳۰۲
[۵۴] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۴۲
[۵۵] عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۴۲
[۵۶] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص ۵۴۳
#محرم_الحرام
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
CamScanner 08-19-2021 15.20.pdf
776.9K
♦️مقتل الحسین علیه السلام
📖مقتل خوانی
📕مقتل اللهوف علی قتلی الطفوف
تالیف: سید ابن طاووس
ترجمه: سید احمد فهری زنجانی
📖فی الامور المتاخر عن قتله صلوات الله علیه و هی تمام ما اشرنا الیه
در کارهایی که پس از شهادت حضرت انجام گرفت.
بخش هشتم
#مقتل_خوانی
#مقتل_الحسین_ع
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
زیارتناحیه_میرباقری_ ۱_245905079767401476.mp3
13.69M
🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
📖قرائت زیارت ناحیه مقدّسه
🎙 استاد میر باقری
🕰۱۱۴ دقیقه
#عاشورا
#ناحیه_مقدسه
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
🏴
🏴🏴
🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛
📖در محضر تلاوت آیاتی از سوره مبارکه فجر
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ
ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً
فَادْخُلِي فِي عِبَادِي
وَادْخُلِي جَنَّتِي
🎙در محضر تفسیر آیه
حضرت امام خمینی (ره)
#تلاوت
#سوره_فجر
#نفس_مطمئنه
#ابا_عبدالله_الحسین_ع
#حضرت_امام_خمینی_ره
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh