الذکر الحکیم
#ویژه_محرم #سخنرانی ▪️موضوع: قاطعیت در دین و توضیح اربعین ▪️حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی ▪️در
▪️عناوین و جملاتی از سخنرانی: شب اربعین👆
▪️موضوع: قاطعیت در دین وتوضیح اربعین
▪️قاطعیت در دین
▪️خصوصیت افراد منافق
▪️قاطعیت در کارهایتان
▪️اگر تمام بلاهای دنیا جمع شده سرشما فرود آمده، همسرتان نفهمد که شما امشبتون با دیشبتان فرق کردید
▪️قاطعیت، تصمیم، استقامت، از شرائط زندگی سعادتمندانه انسان است
▪️ربوبیت، مربی شوید
▪️امربه معروف و نهی از منکر
▪️اهمیت روح بیشتر است یا بدن
▪️علامت مومن، زیارت روز اربعین
🏴روضه اربعین
@alzekr_alhakim
91-توضیحاربعین.mp3
2.77M
#ویژه_محرم #سخنرانی
▪️موضوع: توضیح اربعین
▪️حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
▪️در تاریخ: ۱۴۱۷/۲/۱۹-۱۳۷۵/۴/۱۶
@alzekr_alhakim
40.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدئو
هلابیکم یا زوّار الحسین هلابیکم....
@alzekr_alhakim
16.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدئو
🏴صلّی اللّٰهُ عَلَیکَ یا اباعبداللّٰه ...
◾️جئناك وفي القلب دمعة ولوعة وأسى على مصابك سيدي يا حسين
◾️حرم امام حسین علیه السّلام در شب اربعین... «امشب»
@alzekr_alhakim
سؤال هفتاد و پنجم:
آیا به نظر حضرتعالی بین آیه ۴۴ سوره انفال که میفرماید: «وَ إِذْ یرِیکمُوهُمْ إِذِ الْتَقَیتُمْ فِی أَعْینِکمْ قَلِیلاً» و مفهوم برکت ارتباطی وجود دارد؟
پاسخ ما:
این آیه یکی از نعمتهای خدا را به اهل بدر در آن جنگ بیان میکند که خدا کفار را خیلی کم نشان میداد مانند دوربینهای فیلمبرداری تلویزیون که گاهی جمعیتهای کم را زیاد نشان میدهد.
در جنگ بدر وقتی مسلمین بر میگشتند تا جایی که چشم کار میکرد آدم ایستاده بود و از طرف دیگر خدای تعالی دشمنان را هم کم نشان میداد.
وقتی جنگ بدر تمام شد همه میگفتند ما که این قدر زیاد نبودیم. و کفّار میگفتند چرا ما این قدر کم هستیم.
به این معنا که اگر گاهی اسامی را میخواندند همه بودند اما کم به نظر میآمدند!
معنای برکت هم همین است، گاهی خدا دست به کار میشود مثلاً غذا زیاد میشود.
حضرت آیتاللّٰه کوهستانی رحمةُ اللّٰه علیه گاهی پنجاه یا شصت نفر مهمان داشتند و گاهی هم هیچ مهمانی نداشتند.
گاهی جمعیت سر ظهر خانه ایشان میآمدند بعضی اوقات هم هیچ مهمانی نمیآمد.
من از ایشان میپرسیدم اگر شما هرروز غذا زیاد درست کنید میماند «آن وقت هم یخچال نبود» اگر هم درست نکنید روزهایی که مهمان میآید چه میکنید؟
ایشان یک قضیهای را تعریف کردند که میخواستند حساب کار دست من بیاید، گفتند: یک روز اربعین بود و چون در اوّل ماه، ماه را ندیده بودیم نمیدانستیم اربعین است، از تقویم هم اطلاعی نداشتیم.
صبح خدمتکار آمد و گفت احتمال دارد امروز مهمان بیاید چون بعضی امروز را اربعین میدانند، من هم گفتم یک کیلو گوشت هست همان را بار کن (یعنی اگر کسی آمد میخوریم) این قضیه را ایشان برای من نقل میکردند گفتند نزدیک ظهر هیئت آمد آن طوری که ایشان به من نشان میدادند که کجاها نشستند، همه از ساری و دیگر شهرها آمدند جمعیت آنها حداقل به حدود دوهزار نفر میرسید بعد میفرمودند این فلانی (خدمتکار) شاهد است، به همه غذا دادند.
یک عده هم پارچ آورده بودند آبگوشت برای شفای مریضها بریزند ولی باز هم غذا مانده بود. وقتی آقای کوهستانی این قضیه را تعریف میکردند، آن کسی که خدمتکار ایشان بود بلند شد گفت آقا آخر شما آمدید دعا خواندید، این جمله را مرحوم آیتاللّٰه کوهستانی برایم نگفت ولی خدمتکار ایشان روی همان پاکی خودش نقل میکرد.
اما اینکه این برکت چه جوری میشود را نمیدانم، به هر ترتیب این برکت است.
بعضی وقتها میشود این طور برکت را ترسیم کرد تا با عقل ما جور در آید که کارها با هم ردیف میشود.
حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
کتاب پاسخ به سؤالاتی از قران / سؤال هفتاد و پنجم
@alzekr_alhakim