eitaa logo
مادر خوبی ها خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها
35 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
15 فایل
کانال ، بیشتر در مناسبت‌های مذهبی،فعال است ، افتتاح این کانال در ایتا همزمان با میلاد مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 خارجِ زیبا، مهاجرت و سندروم پاریس چند دهه قبل وقتی گردشگران ژاپنی وارد پاریس می‌شدند به یکباره نشانه‌هایی از بیماری‌هایِ حادِ روانی مثل توهم، واقعیت‌زدایی، شخصیت‌زدایی و ترس برایشان پدیدار میشد و بعضاً دچار برخی بیماری‌های روان‌تنی مثل سرگیجه، تپش قلب و تعریق شدید بدن می‌شدند. بعدها اسم این بیماریِ روانیِ حاد را گذاشتند. اما ماجرا چه بود؟! جهانگردان ژاپنی وقتی وارد پاریس می‌شدند، واقعیت موجود را بسیار دور از تصاویر و آرمان‌های ذهنی‌شان می‌دیدند. پاریس در تصاویر ذهنی‌شان بسیار تمیز و زیبا بود اما در واقعیت اینگونه نبود. اینجا بود که مسافران تمایل شدید و هیجانی به عکس گرفتن نشان می‌دادند تا به وسیله تصاویر بخشی از این واقعیت وحشتناکی که با آن روبرو شده بودند را از بین ببرند. عکس‌هایی زیبا و تصاویری ایده‌آل که جهانگردان را از واقعیت کثیف دور می‌کرد! این روزها افراد زیادی را می‌بینیم که در گوشه‌ای ای دنیا مشغول تحصیل یا کار هستند و رو به و توصیف و تمجید از آن کشورها آورده‌اند. حتی چند روز قبل خانواده‌ای ایرانی را دیدم که در یکی از ضعیف‌ترین کشورهای آفریقایی زندگی می‌کردند، اما مشغول به بلاگری و تولید محتوا و ترغیب افراد برای حضور در آن کشور بودند! فارغ از اینکه عمده‌ی این افراد بلاگری را منبع درآمدی برای خود می‌بینند تا بخشی از هزینه‌هایشان را پوشش دهند و اوضاع مالی آن‌ها را تکان بدهد - موردی که باید مفصل در موردش صحبت کرد - ذکر این نکته نیز محل توجه است که بخش بزرگی از فَرَنگ‌رفته‌ها دچار سندروم پاریس هستند و اگر صفحات آن‌ها را با دقت بیشتری دنبال کنید کاملاً عیان است که واقعیت موجود با آنچه در ذهن‌شان ساخته بودند فاصله بسیار زیادی دارد. هر چند که به کشورهای پیشرفته و به ظاهر پیشرفته مهاجرت کرده باشند. این حجم از تولید محتوا و غلو از خوبی‌های غرب و شرق، طبیعی نیست! خصوصاً که ایرانی‌های دیگری دقیقا در همان نقاط، عکس این حرف‌ها را می‌زنند ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🔴 خاطره‌ای از آیت‌الله حائری شیرازی خانم دکتر حائری شیرازی، فرزند آیت‌الله حائری؛ خاطره‌ای شیرین از پدرشون در پیج اینستاگرامش منتشر کرده که خواندنی هست؛ آیت‌الله حائری شیرازی: یک وقتی گوجه فرنگی کاشته بودم، داشتم وجین می‌کردم. یکی از همراهان کمک کارم شد. دست کرد علف هرزی را از پای بوته گوجه بکند که ناغافل علف و بوته را با هم در آورد. گفتم: حواست باشد به فرزندت نصیحت می‌کنی، علف هرزی را بالا می‌کشی ریشه بوته را همراهش بیرون نکشی! دینش را از او جدا نکنی گفت: چکار کنم؟ گفتم: باید با یک دست بوته گوجه را بگیری، با دست دیگر یواش یواش علف هرز را در آوری. ریشه این‌ها در هم است باید با یک دست نگهش داری. ............ بعد در ادامه نوشته‌اند پدر می‌گفت: در موقع فرماندهی وقتی افراد تحت امرتان را می‌خواهید تنبیه کنید با یک دست باید به او محبت کنید و با دست دیگر مجازات! با دو دست مجازات نکن چرا؟ چون در آیه اینطور می‌فرماید: وَالْمُؤْمِنُونَ وَالمُؤْمِنَاتُ بَعضُهم أولياء بعض يَأْمُرُونَ بِالمعروف یعنی اول دوستش بدار بعد امر به معروفش کن ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🔴 قانون پناهگاه کوهنوردان کوه‌های آلپ با رسیدن به نیمه‌ی راه، در استراحتگاهی در آنجا استراحت می‌کنند. صاحب آن استراحتگاه طی سالیان متوجه شده که اتفاق جالبی رخ می‌دهد: وقتی کوه‌نوردان وارد استراحتگاه می‌شوند و گرمای آتش را حس می‌کنند و بوی غذا به مشام‌شان می‌رسد، برخی از آنان وسوسه می‌شوند و به همراهان خود می‌گویند: "می‌دانی، فکر کنم بهتر است همین جا منتظر بمانم و شما به قله بروید و برگردید. وقتی برگشتید با هم پایین می‌رویم." وقتی کنار آتش می‌نشینند و آواز می‌خوانند، جرقه‌ای از خشنودی آنان را فرا می‌گیرد. در همین هنگام بقیه‌ی گروه لباس‌هایشان را می‌پوشند و مسیر خود را به سوی قله ادامه می‌دهند. چند ساعت بعد فضای شادی‌بخشی کنار آتش وجود دارد و اوقات خوبی را در مأمن آرام، پناهگاه سپری می‌کنند، اما حدوداً سه ساعت بعد، آرام می‌شوند و به سمت پنجره می‌روند و به بالای کوه می‌نگرند و در سکوت به دوستان‌شان که در حال بالا رفتن از قله هستند، نگاه می‌کنند! جوّ موجود در استراحتگاه از شادی و لذت به سکوت مرگ‌بار و غم‌انگیزِ مراسمِ تشییع جنازه‌ی خودشان تبدیل می‌شود. متوجه می‌شوند که دوستان‌شان بهای رسیدن به قله را پرداخته‌اند. چه اتفاقی افتاد؟ راحتیِ موقتِ پناهگاه، باعث از دست دادن باور آن‌ها به هدفشان شد و این برای هر یک از ما نیز ممکن است اتفاق بیفتد! 🔰 دقت کنیم، زندگی از دو قسمت تشکیل شده است: قله‌ها و پناهگاه‌ها در پناهگاه؛ امنیت و  آسایش وجود دارد، خطری جان ما را تهدید نمی‌کند، اما برای تجربه ناب زندگی و صعود کردن و قرار گرفتن در اوج، باید با چالش قله رو‌به‌رو شد و بر آن غلبه کرد. هیچ کس در پناهگاه قله‌ای را فتح نمی‌کند، اگر به قله فکر می‌کنیم باید با چالش‌های آن رو‌به‌رو شویم ... پی‌نوشت: این حرف را برای شخص خودمان و برای سِیر عمومی یک جامعه بشنویم. رسیدن به قله، بدون چالش نیست ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
امروز به دعوت یک مجتمع آموزشی، برای جمعی از معلم‌های هنرستان دخترانه صحبت می‌کردم. (مدرسه خاصی بود و مسئله‌های خاصی داشت. به وقتش می‌گویم) در میان بحث‌ها یک رمان نوجوان خوب به نام کفترکش معرفی کردم که داستان کشتن چندهزار پرنده در رسمی سالانه و طی یک روز است! آن را گفتم و صحبت به سمت توحش و سبعیت تمدن امروز غرب رفت. گفتم همین امروز مدل حکمرانی در کشورهای حوزه اسکاندیناوی را به عنوان یکی از موفق‌ترین مدل‌های حکمرانی در جهان به کشورهای دیگر می‌فروشند! اما در همین منطقه حیوانات وجود دارد!! همین امروز در جزایر فارو که ما بِین ایسلند، نروژ و بریتانیا قرار گرفته و بخشی از حاکمیت دانمارک است، جشنواره‌ای وجود دارد که چند روز پیاپی نهنگ‌ها را سلاخی می‌کنند و دریا به رنگ در می‌آید و همین انسان‌های عادی به ظاهر متمدن امروزی این کار را می‌کنند! گفتم همین امروز در اسپانیا جشنواره‌های گاوبازی وجود دارد که در یک تفریح جنون‌آمیز به گاوها آسیب می‌زنند، زخمی‌شان می‌کنند و ده‌ها گاو فقط در یک روز کشته می‌شوند. گفتم همین امروز ... اما بعد؛ وقتی داشتم این مثال‌ها را می‌زدم، یکی از معلم‌ها گفت شاید برای آن‌ها کشتن حیوانات در یک روز، مثل عید قربان ماست!! گفتم خیر! آن‌ها حیوانات را به بدترین نحو ممکن می‌کنند و ما ذبح شرعی می‌کنیم! و در ذبح شرعی حیوان کمترین درد را می‌کشد. گفتم آنجا هدف تفریح است و بر اساس یک سنت احمقانه شکل گرفته و اینجا برای نشان دادن بندگی این کار انجام می‌شود و تفاوت بسیار است. گفتم ... چند مورد اینچنینی را توضیح دادم، اما به نظرم آن معلم قانع نشد! تلاش بسیاری می‌کرد تا رفتار انسان به ظاهر متمدن امروزی را توجیه کند. شاید تلاش می‌کرد خودش را راضی کند که غرب و غربی‌ها از ما بهترند و حتی کار غلط‌شان هم شبیه به کارهای خوب ماست!! عجیب بود ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
پنج‌شنبه صبح بود. با بچه‌ها رفته بودیم سرزمین بازیِ فلان! جایی که حرکت کردن رکن اصلی بازی‌ها بود ... با دو پسر هشت ساله و چهار ساله‌ام رفتیم. حسابی شلوغ بود و سر و صدا از هر گوشه می‌آمد. باباها کنار بچه‌ها بازی می‌کردند، شاید هم بچه‌ها کنار باباها!! من چند دقیقه‌ای در حال نوشتن پست و استوری برای دعوت به هیئت روز جمعه بودم و بچه‌ها مشغول بازی بودند. کارم که تمام شد، رفتم سراغ پسرها. خودم را به بچه‌ها سپردم و آن‌ها تعیین می‌کردند که سمت کدام بازی برویم. من هم مطیع بودم. کمتر حرف می‌زدم و سعی می‌کردم صرفاً همراه باشم. وسط یک بازیِ خیلی ساده بودیم که پسر بچه‌ای حدودا ۶، ۷ ساله به سمت ما آمد. میخواست وارد بازی ما شود. خیلی ساده پذیرفتیم. مادرش جلو آمد، گفت سینا جان (اسمش سینا نبود و برای رد گم‌کنی نوشتم سینا 😊) بگذار بازی آن‌ها تمام شود بعد وارد شو. گفتم ایرادی ندارد بگذارید بیاید ... بچه وارد بازی شد، اما مادر مدام راهنمایی‌اش می‌کرد! مدام می‌گفت: مامان از این طرف برو! دست به توپ آبی نزن! آرام‌تر بزن! روی زمین قِل بده! مراقب باش گل نخوری! و ... آن بازی را رها کردیم و رفتیم سراغ یک بخش دیگر! چند دقیقه بعد سینا! با مادرش آنجا بود. مادر مدام راهنمایی می‌کرد. فکر می‌کرد در حال لطف کردن به فرزندش است. تقریبا پسرک را دیوانه کرده بود. می‌خواستم از مادر خواهش کنم پسر را چند دقیقه‌ای به حال خودش رها کند، بگذارد خودش وسایل را امتحان کند! نمی‌خواهد مدام خطاهایش را بگیری! نمی‌خواهد اینقدر همه چیز را آموزش بدهی! فرصتی هم برای کشف به کودک بده!! اما من که بودم؟! محلی از اعراب نداشتم این حرف‌ها را بزنم ... محیط آنجا فوق‌العاده امن بود و امکان آسیب از سمت وسایل وجود نداشت اما پسرک هر جا می‌رفت، مادر هم دنبالش بود! و شاید هر دقیقه بیش از ۵، ۶ بار اسمش را صدا می‌زد! اِرشاد یا اِنذاری می‌کرد و بعد ادامه ماجرا ... برای پسر بچه واقعا ناراحت بودم. اینقدر که دلم میخواست با عتاب به مادر بگویم به خاطر بچه‌ات و خودت! دقایقی او را به حال خودش بگذار. اما مادر کنترل‌گر ثانیه‌ای او را رها نمی‌کرد. شاید سینا هم به همین کنترل‌گری عادت کرده بود. اگر لحظه‌ای مادر دور می‌شد، او هم با چشم دنبالش می‌گشت!! آن روز گذشت و هنوز ذهنم درگیر است. درگیر مادرهایی که دلسوزانه و سختگیرانه در حال آسیب به بچه‌ها هستند! به مادرها می‌گویم یک کاغذ روی درب یخچال بچسبانید و هر بار که نام کودک را صدا کردید یک خط روی آن کاغذ بکشید. ببینید در طول روز چقدر با او کار دارید! چقدر در حال دستکاری هستید! چقدر فرصت کشف و آزمون و خطا را از فرزندتان می‌گیرید! ... 👈 لطفاً از سر راه رشد بچه‌ها کنار بروید و بگذارید مسیر خودشان را طی کنند. لطفاً بچه‌ها را دستکاری نکنید! 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار برای اولین بار سید ابراهیم رئیسی از دلایلش برای ورود به عرصه می‌گوید ... نفسِ داشتن چنین نگاه و منشی چقدر زیباست. این همان نگاهی است که یک مسئول در جمهوری اسلامی در مواجهه با مسئله‌ها باید داشته باشد. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
👆👆 در مورد انتخابات حرف بسیار زیاد است. از تحرک‌های عجیبی که از دو شب پیش و پیش از پیدا کردن پیکر آقای رئیسی آغاز شد! و دیروز شدت گرفت تا تغییر ساختاری که در سیاست‌گذاری عمومی به وجود خواهد آمد و ... تصمیم گرفتم تا بعد از مراسم تدفین آقای رئیسی صحبتی نکنم ولی بلاتشبیه، بلاتشبیه، بلاتشبیه انسان یاد صدر اسلام می‌افتد که پیکر پیغمبر هنوز دفن نشده بود و گروه‌هایی در حال برنامه‌ریزی برای امت پیغمبر بودند!! و عجیب که این بار تحرکات جریانات به ظاهر انقلابی و اصول‌گرا و بعضاً در بدنه دولت مستقر حیرت ایجاد می‌کند ... ان‌شاءالله بعد از پنج‌شنبه، بشود صحبت کنیم. به صراحت ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
چقدر این خاطره از شهید مطهری این روزها خواندنی است ... من یک درس شخصی را برای شما می‌‌گویم. در سال ۱۳۲۵ که مرحوم آقا سید ابوالحسن فوت کرد و آقای بروجردی مرجع شد، من در فاصله چند روز گفتم تمام مشکلات من در باب «خلافت» حل شد، یعنی گذشته را در پرتو حال شناختم. آقای آقا سید ابوالحسن «مرجع کل فی الکل» بود و من حدود هشت سال بود که در قم بودم و افراد زیادی را می‌شناختم که آدم‌های خوبی بودند. در آن چند روز یک‌مرتبه می‌خواست یک قدرت بزرگ روحانی از مقامی به مقام دیگر منتقل شود، یک امتحان بسیار بزرگ. من یک‌مرتبه دیدم مثل اینکه حوزه قم زیرورو شد. یک حالت هول عجیبی به افراد افتاد! حال، هرکسی گرایشی به یک آقا داشت. در راه گرایش به این آقا و کوبیدن بقیه آقایان، همه چیز فراموش شده بود. مثل اینکه موقتاً همه، همه چیز را فراموش کرده بودند. یک حالت جنون‌آمیزی به وجود آمده بود. این آن را تعدیل می‏‌کرد و آن یکی را تفسیق، و دیگری به عکس. گفتم سبحان الله! بشر چه موجودی است! پس اگر روزی پیغمبری بخواهد بمیرد و یک خلافت به آن عظمت بخواهد منتقل شود، می‏‌بیند آن عادل‌ترینِ عادل‌ها تبدیل می‌‏شود به فاسق‌ترین فاسق‌ها. از امتحان‌هایی که در زمان حاضر برای بشر پیش می‌‏آید، انسان می‌‏تواند طبیعت بشر در گذشته را بفهمد، که می‌فهمد. همین ماها هم اگر بودیم از همین کارها می‌کردیم. چیز عجیبی نیست که انسان فکر می‌کند آدم‌های خیلی استثنایی آمدند خلافت علی علیه السلام را غصب کردند. نه، اگر ماها هم بودیم همین کارها را می‌کردیم. منبع: فلسفه تاریخ، ج۱، ص۱۸۰ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزاداری مردم کشمیر برای رئیس‌جمهور شهید ... رسانه‌های ضد انقلاب هر چه می‌خواهند بگویند اما کجای دنیا سراغ داریم که مردم یک کشور برای شهادت رئیس‌جمهور کشور دیگری اینگونه عزاداری کنند؟ این عمق راهبردی جمهوری اسلامی در قلب‌های مستضعفان جهان هست که دشمنان، ضدانقلاب و کوردلان هرگز آن را نمی‌فهند ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
بیست 🔴 از خواب بیدار شویم! 🔴 کف خیابان، فرسنگ‌ها با فاصله دارد ... به دلیلی امروز با مردم کوچه و بازار ارتباط بیشتری داشتم. فرصت شد نزدیک به دو ساعت مداوم با هم گپ و گفت کنیم. تقریبا تمام زمانی که کنار هم بودیم، صحبت از بود. همه جنس آدمی هم بود، از درس نخوانده تا فوق لیسانس خوانده، از قلهک‌نشین تا بچه دولاب، از صاحب شرکت تا شاگرد مغازه ... شاید باورش برایتان سخت باشد، هر شبهه را جواب میدادی، سیلی از شبهات دیگر به سَمتت می‌آمد و جالب اینکه فضای ذهنی مردم بسیار با گعده‌های مجازی ما با هم‌فکران‌مان خصوصا با جماعت ایتایی فاصله داشت و دارد. تقریبا ۵۰ شبهه در این دو ساعت شنیدم! 🤦‍♂ از اینکه شهید رییسی چگونه و به چه دلیل شد تا همین شبهه در مورد هاشمی، از شبهه‌های مربوط به کاندیداها و رابطه‌شان با کشورهای همجوار تا پول نفت که کجاها نمی‌‌رود، از شبهه مربوط به حجت‌الاسلام صدیقی تا چای دبش، از شبهه‌های مربوط به خبرهای جنسی پیرامون برخی کارگزاران و وابستگان حاکمیت تا ... صحبت رسید به برنامه دیشب دکتر پزشکیان. چند نفر گفتند حرف‌های خوبی زد، حرف‌هایش شبیه به حرف‌های حسن روحانی بود که نگذاشتند کار کند! گفتم چه کسی نگذاشت روحانی کار کند، گفتند فلان نهاد و فلان ارگان! به این دلایل و ... راستش دلم برای خودم سوخت! که چقدر برای این مردم کم‌کاری کرده‌ام و باید پاسخگو باشم. در مورد انتخابات هم به تمامه خطر را احساس کردم که با یک انتخابات متفاوت روبرو هستیم. (همان چیزی که درست بعد از اعلام اسامی تأیید صلاحیت شده‌ها به برخی رفقا گفتم و آن‌ها هم گفتند اشتباه می‌کنی!!) ایتا سرزمین دعوای حیدری - نعمتی است اما دل و دین مردم جای دیگری درگیر است! ما در ایتا در حال خنثی کردن همدیگر و اتلاف انرژی همدیگر هستیم و مردم هم در دنیای خودشان در تله‌ی فریب و نفاق گیر افتاده‌اند. حالا مدام در سر و کله همدیگر بزنیم و فلان توییت و فلان مطلب از طرفداران و را نشان همدیگر بدهیم! (البته که همین دعوای ایتا با دوزهای متفاوت در توییتر و اینستا و تلگرام هم جاری است) رفقا؛ اگر دغدغه و جریان انقلابی در انتخابات را داریم امروز میدان مبارزه کف خیابان است! اگر دیر فهمیدیم مقصر خودمان هستیم! بعداً دنبال تحلیل‌های صد من یک غاز نباشیم که انتخابات شبیه ۹۲ بود، ۹۶ بود، ۸۴ بود یا ... خیابان و کف جامعه را دریابیم! مسئولیت این موضوع با ماست ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
تونی کروس بازیکن خاص و شاید تکرارنشدنی رئال مادرید بود که با باخت تیم ملی آلمان به اسپانیا تو یورو ۲۰۲۴ از از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. اخیرا یه مصاحبه کرده که به نظرم چند تا نکته داره و انتقاداتی به برخی سیاست‌های کشور آلمان کرده و کنارش حرف‌های هم زده و گفته نمی‌خواد دیگه توی آلمان زندگی کنه. برام جالب بود، این بخشش رو بخونید: «آلمان به خاطر مهاجرت انبوه، دیگر کشور ۱۰ سال قبل نیست. با مهاجرت انبوه شرایط کشور از کنترل خارج شده. ... مشکلاتی وجود دارد و همه جا خیلی شلوغ است.» کروس درباره دلیل تصمیمش برای زندگی خارج از آلمان گفت: «ترجیح می‌دهم در اسپانیا بمانم چون می‌ترسم که دخترم در شهرهای بزرگ آلمان بعد از ۱۱ شب، بیرون از خانه باشد!» 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
پدر چه کند تا مربی خوبی برای‌ فرزند خود باشد؟! شرط اول این است که دل همسرش را به دست بیاورد، این سنگ اول تربیت اولاد است. هر کس توانست همسر خودش را قانع کند به اینکه خدمت‌گزار اوست، به او عشق می‌ورزد و برای سعادت او آرزوی توفیق دارد؛ آن وقت است که می‌تواند نقشه‌ی تربیتی فرزندان خودش را ترسیم کند. هر جا پدری در موفق نشد، مشکل در با مادر بود! به نقل از آیت‌الله حائری شیرازی (ره) 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
دکتر ادهم شرقاوی یک نویسنده فلسطینیِ ساکن لبنان است که تاکنون پایش به خاک فلسطین باز نشده اما در جای‌جایِ تألیفاتش ردپای دیده می‌شود. جنس تربیت در فلسطین جنس دیگری است. مادران آنجا فرزندانشان را برای شهادت تربیت می‌کنند. آنجا بچه‌ها یک شبه بزرگ می‌شوند ... کاش قدری برای ما از بگویند. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
. الحمدلله کار درست پیش رفت! رأی اعتماد گرفت ... چند نکته؛ 1️⃣ این حجم که از رهبری خرج شد در طول تاریخ بی‌سابقه بود. جالب اینکه کسی هم اعتراض نکرد! 2️⃣ اینکه اصلاحاتی‌ها برای رأی آوردن از رهبری خرج می‌کنند، هم جالب است و هم محل توجه! 3️⃣ بدعت بدی گذاشته شد! رییس‌جمهور می‌گفت همه چیز با هماهنگی رهبری پیش رفته و بلکه برخی وزرای بی‌ربط را خود رهبری مستقیماً پیشنهاد داده! 4️⃣ مجلس در برابر این روایت‌ها ساکت بود! رییس مجلس هم جلسه را به خوبی اداره کرد. دقت کنیم که فرداروز همین مجلس قرار است از دولت حساب بکشد ... 5️⃣ امیدوارم اینطور نباشد اما همین دکتر پزشکیان که امروز اینچنین از رهبری خرج کرد، در آینده‌ای نه چندان دور، ادبیات رایجش این خواهد بود: «نمی‌گذارند، نگذاشتند و ...» 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
⚫️ پیامبر از زبان سیدالشهدا 🔴 اسطوره‌ای در افق هستی این عبارات زیبا، بخش کوچکی از ویژگی‌های رفتاری پیامبر اکرم (ص) است که از زبان حضرت سیدالشهداء (ع) توصیف شده: 👈 «دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمی‌شد؛ 👈 «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(ص) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشه‌داری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟ 👈 «لِیسَت لَهِ راحةٌ» هرگز پیامبر را بی‌دغدغه نمی‌دیدیم، همیشه دغدغه‌ی چیزی داشت. 👈 «طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوت‌های طولانی بود. 👈 «لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانی‌که لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، اِلّا وقتی‌که حرف زدن، ضرورت و فایده‌ای می‌داشت. 👈 لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بی‌اراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچ‌وقت از او نمی‌ترسیدیم. 👈 نعمت هرچند اندک، نزد او بزرگ بود. بدِ هیچ‌کس و هیچ‌چیز را نمی‌گفت. هرگز برای امر دنیوی و برای منافع خود عصبانی نشد. هرگز قاه‌قاه نخندید اما همواره تبسّم بر لب داشت، ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوَت یک شخصیت داشت. 👈 رفتارش در جامعه با مردم چگونه بود؟ بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و اُلفت با مردم بود، نه ایجاد نفرت. «کانَ یُؤَلِّفُهُم و لایُنَفِّرُهُم». 👈 «مَن سَألَهُ حاجَةً لَم یَرجِع إلا بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ» هرکس به پیامبر رجوع می‌کرد و از او چیزی و کمکی می‌خواست، محال بود که بی‌جواب و با دست خالی برگردد. پیغمبر اگر داشت، می‌داد و اگر نداشت، او را با کلماتِ زیبا بدرقه می‌کرد، از او عذر می‌خواست، به او آرامش می‌داد و به‌گونه‌ای سخن می‌گفت که از دادنِ آن چیز هم نزد آن فرد عزیزتر بود. 👈 هیچ‌کس از محضر(ص) پیامبر ناراحت بیرون نمی‌رفت، حتی دشمنانش وقتی نزد ایشان می‌رفتند و در ساحت قدس او قرار می‌گرفتند، از جلسه که بیرون می‌آمدند، نمی‌توانستند از او متنفّر باشند. 👈 «و صارَ لَهُم أباً» برای مردم پدر بود «و صارَ عِندَه سِواء» و همۀ مردم بدون استثناء در چشم او مساوی بودند. برای هیچ‌کس بی‌دلیل، احترامی بیش از بقیه یا بی‌احترامی قائل نمی‌شد. 👈 اهل «تَسوِیَةُ النَّظَرِ و الإستِماعِ بَینَ الناس» بود. یعنی حتی نگاهش بین مردم به تساوی می‌چرخید و حتی به سخنان افراد که گوش می‌داد، به‌طرز مساوی گوش می‌داد. تا این حدّ بر حقوقِ بشر تأکید و دقت داشت. 👈 مجلس پیامبر (ص) مجلس صدق، حلم، حیاء و امانت بود. در حضور او هیچ‌وقت صدا بلند نمی‌شد. در مجلسی که او حضور داشت، همه متعادل بودند؛ همه بر اساس تقوا سخن می‌گفتند و همه متواضع بودند. به بزرگ‌ترها و مُسنّ‌ترها احترام می‌گذاشتند و با کوچکترها با مهربانی برخورد می‌کردند. «وَ یُوثِرونَ ذا الحاجةَ» و نیازمندان را بر خود مقدم می‌داشتند. 👈 چهره‌ی پیامبر(ص) شاد بود، ابرو گره نمی‌کرد، مگر آنگاه که بی‌عدالتی یا منکری را میدید. 👈 «سَهِلُ الخُلق» بود؛ یعنی خیلی راحت می‌شد با او رابطه برقرار کرد. 👈 «لَیسَ بِفَظٍّ و لاغَلیظٍ» خَشِن و تندخو نبود. 👈 «و لافَحّاشٍ و لاعَیّاب» هرگز فحش بر لب او جاری نشد، عیب‌گیر نبود، عیب مردم را تعقیب نمی‌کرد. 👈 «و لامَدّاحٍ» در عین حال اهل مبالغه در تمجید از افراد هم نبود. ✍حسن رحیم‌پور ازغدی | محمد پیامبری برای همیشه (ص ۲۹-۳۴) پی‌نوشت: تمام این جملات، ترجمه و توضیح فقراتی از روایت نسبتاً طولانی‌ای است که در کتاب شریف «معانی‌الاخبار، ص۸۲» نقل شده است. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🔴 غافل! نوشته حسن روح‌الامین زمستان سال۱۳۷۶ بود، کلاس دوم راهنمایی بودم، در مدرسه‌ای که مدیر به اصطلاح خوش‌فکری داشت که در اواسط سال تحصیلی اومده بودن بر اساس نمره‌ی امتحانات، انضباط و کارنامه‌ی شبانه‌ای هر شب که توسط والدین پر می‌شد (که در اون مثلاً ساعت خواب بعد از ساعت ۹ تخلف محسوب می‌شد) به دانش‌آموز درجه و رتبه می‌دادند. به این صورت که دانش‌آموز عالی و درس‌خون و پسر خوب می‌شد (ساعی) دانش‌آموزی که مستعد بود و محتاج به تلاشی بیش‌تر می‌شد (کوشا) و زباله‌های مدرسه هم می‌شدند (غافل) پس چی شد؟ به‌ترتیب شأنیت: ساعی، کوشا، غافل. پس از تعیین سطح توسط شورای مدرسه شما کارت خودت رو باید به جلوی لباست با سنجاق وصل می‌کردی و اگر جوری قرار می‌گرفت که دیده نمی‌شد تخلف محسوب می‌شد! مثل پلاک ماشین، حالا شما حساب کنید نوجوونی که عرض شونش ۴۵ سانته یک کارت پرس‌شده‌ی مثلا ً ۱۸ سانتی رو روی سینه‌ش که سطح و شأن اجتماعی‌ش رو نشون می‌داد باید نگه می‌داشت. من توی درجه‌بندی توی دسته‌ی (غافل) قرار گرفتم. روزهای اول خیلی باهاش کلنجار رفتم تا دیده نشه، مثلاً پشت کارت غافل کارت دانش‌آموزی‌م رو می‌ذاشتم و می‌چرخوندمش به سمت کارت دانش‌آموزی‌ تا کم‌تر آبروریزی بشه که اینجا هم با برخورد خشن ناظم مواجه می‌شدم که چرا کارتت پیدا نیست ... چند هفته گذشت دیدم نمیشه باید خودم رو از این ذلت نجات بدم با کلی تلاش و زود خوابیدن و چند امتحان نمره بالاتر گرفتن شایسته‌ی درجه‌ی کوشا شده بودم که وقتی رفتم برای تعویض کارت کسی پاسخگو نبود، متوجه شدم که سیاست عوض شده رتبه‌بندی این جوری شده بود؛ به ترتیب از عالی به نازل: (ممتاز) (ساعی) (کوشا) اینجوری عملاً همون غافل محسوب می‌شدم. این خاطرات رو مدت‌ها بود می‌خواستم بگم. یک بار یادمه توی مدرسه دارالفنون، دوستانی از آموزش و پرورش محبت کرده بودند و برای من نکوداشتی گرفته بودند. با لوح کاغذ A4 و از من خواستن که بیام بالا و صحبت کنم. من حوصله نداشتم ولی برای اینکه نگن متکبری، رفتم اونجا و گفتم زمانی که من بچه بودم و به مدرسه می‌رفتم هیچ احساس احترامی دریافت نمی‌کردم. از دم در مدرسه که وارد می‌شدم در سطل اشغال، تخته سیاه، میزها، معلم، دانش‌آموزها، همه و همه بهم با زبون بی‌زبون می‌گفتن خاک بر سرت کنن، ریاضی بلد نیستی، زبانت خوب نیست، دیکته بلد نیستی، اما هیچ وقت کسی نیومد بگه چقدر خوب طراحی می‌کنی حتی معلم هنر! حالا شماها هر چی به من بگید استاد هنرمند فلان و چنان من، همون حرفای بچیگیم رو باور دارم همون خاک بر سرت رو! آدم‌ها در کودکی همان آدم‌های بزرگسالی‌ان با تجربه‌ی کمتر. وقتی در اول دوران حیات من رو به اسمی بخوانی من با همون اسم خودم می‌شناسم. تصویر پست هم کارنامه سال آخر هنرستان من هست، سال ۱۳۸۲ و حالا در سن نزدیک به چهل سالگی وقتی یه نفر تحقیرم می‌کنه و نادیده‌ام می‌گیره برام یادآور دوران نوجوانی و باورهای پایه‌ای هست که توی اون دوران به مغز استخونم رسوخ کرد و به خودم میگم در گوشی راست میگه .‌‌.. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 این صدای شهید ابراهیم عقیل است. عمق نگاه، افق نگاه و همه و همه در یک دقیقه قابل مشاهده است ... چند بار ببینیم! 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
مناسب این روزها 🔴 از امام بخوانیم؛ خبرنگار هفته‌نامه آمریکایی «تایم» در آذر ماه ۱۳۵۸ به ایران آمده تا با امام خمینی (ره) مصاحبه‌ای انجام دهد. او از امام می‌پرسد: شما زندگی خیلی منزوی‌ای داشتید، شما اقتصاد جدید و حقوق روابط بین‌المللی را مطالعه نکرده‌اید، تحصیل شما مربوط به علوم الهی است، شما در سیاست و دادوستد یک زندگی اجتماعی درگیر نبوده‌اید. آیا این در ذهن شما این شک را بوجود نمی‌آورد که ممکن است عواملی در این معادله باشد که شما نمی‌توانید درک کنید؟ و اما پاسخ امام خمینی (ره) که این روزها قابل لمس‌تر است: ما معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی‌ای که تا بحال بواسطه آن تمام مسائل جهان سنجیده می‌شده است را شکسته‌ایم. ما خود ساخته‌ایم که در آن را و را گرفته‌ایم. از هر عادلی دفاع می‌کنیم و بر هر ظالمی می‌تازیم، حال شما اسمش را هر چه می خواهید بگذارید. ما این سنگ را بنا خواهیم گذاشت. امید است کسانی پیدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شورای امنیت و سایر سازمان‌ها و شوراها را بر این پایه بنا کنند، نه بر پایه نفوذ سرمایه‌داران و قدرتمندان که هر موقعی که خواستند هر کسی را محکوم کنند، بلافاصله محکوم نمایند. آری با ضوابط شما من هیچ نمی‌دانم و بهتر است که ندانم! منبع: صحیفه نور، جلد ۱۱، صفحه ۱۶۰ (از قضا این مصاحبه در روز دهم محرم سال ۱۴۰۰ ه‍.ق انجام شده است!) 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- ما در این موقعیت چه می‌کنیم؟ - بچه‌هایی که تحت تربیت ما هستند چه می‌کنند؟ 👈 شرافت یعنی همیشه کار درست رو انجام بدیم حتی اگه کسی نمی‌بیندمون 🌱 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ۵ سال بعد از روایت حاج قاسم، هویت فرمانده حزب‌الله که در مکاشفه حضرت زهرا (س) را دید مشخص شد شهید از فرماندهان مطرح حزب‌الله بود که در جریان حمله جنگنده‌های صهیونیست در کنار شهید سید حسن نصرالله به شهادت رسید. فیلمی از شهید کرکی در جمع اعضای حزب‌الله منتشر شده که به بیان خاطره‌ای از جنگ ۳۳ روزه و ملاقات با حضرت زهرا (س) در حالت مکاشفه می‌پردازد. این همان خاطره معروفی است که شهید حاج قاسم سلیمانی در گفتگویی در سال ۱۳۹۸ درباره جنگ ۳۳ روزه به آن اشاره می‌کند. البته آن موقع مشخص نبود کسی که حاج قاسم دارد تجربه مکاشفه او را عنوان می‌کند حاج علی کرکی، فرمانده شجاع حزب‌الله است. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
نامه یک مدیر مدرسه در آلمان به والدین در آستانه امتحانات والدین عزیز امتحانات فرزندان شما نزدیک است. می‌دانم که همه شما امیدوارید که فرزند شما از عهده آن‌ها به خوبی برآید، اما لطفاً به این فکر کنید که ‏از بین دانش‌آموزان در امتحان هنرمندی وجود دارد که نباید لزوما چیزی از ریاضی بداند. یا یک کارآفرینی وجود دارد که تاریخ ادبیات انگلیسی برای او اهمیتی ندارد. یا یک موسیقی‌دان که نمره شیمی برای او اهمیتی ندارد. ‏اگر فرزند شما نمره خوبی کسب کند، که چه عالیست! اگر نه، لطفاً اعتماد به نفس و کرامت را از او نگیرید. به فرزندتان بگویید که مشکلی نیست. این تنها یک امتحان است. فرزند شما برای چیزهای بزرگتری ساخته شده است. به او بگوئید که به او عشق می‌ورزید و او را بخاطر نمراتش سرزنش نمی‌کنید. ‏ خواهید دید که فرزند شما دنیا را فتح می‌کند. تنها یک امتحان یا یک نمره بد، استعداد او را از او نمی‌گیرد. لطفاً اینطور تصور نکنید که تنها پزشکان و مهندسان خوشبخت‌ترین انسان‌های روی زمین هستند. با درود مدیر مدرسه 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
ساده است؛ هر تفکری که خدا رو از بچه‌ها بگیره به انسان و به بشریت خیانت کرده. چه بخوایم و چه نخوایم تربیت امری راهبردی هست و ما سال‌های پر تلاطمی پیش رو داریم. شاید این تعبیر، تعبیر غلطی نباشه که قرن آینده، قرن بی‌ثباتی‌هاست و بچه‌های ما در مرکز این تلاطم‌ها قرار دارند. تنها پشتیبان و تنها چیزی که می‌تونیم به اون تکیه کنیم خداست. ترس از خدا و به تبعش ائمه برای بچه‌ها ایجاد نکنیم. به خصوص بچه‌های زیر 6 سال و حتی زیر 12 سال را مطلقاً از خدا نترسانیم چون هنوز مفاهیم دوقطبی رو درست فهم نمی‌کنن، هنوز تفکر انتزاعی به درستی شکل نگرفته. در این سن، زمان شناساندن زیبایی و عظمت و جلال خداونده. شخصیت کودک در خانواده شکل می گیره و موثرترین افراد در این موضوع هم مثل قاطبه‌ی موارد والدین هستند. اگر بچه‌ها رو از خدا و مجازات بترسونیم، محبت خدا رو داریم از دل‌شون بیرون می‌کنیم. سال‌های کودکی سال های ترس از عذاب نیست ... 👈 بخش‌هایی از کارگاه تربیت دینی در هفت سال اول @hamidkasiri_ir
🔴 آموزش عملی تواضع و انتقادپذیری توسط والدین در روایت داریم که ««رَحِمَ اللهُ مَنْ اَهْدَی اِلَیَّ عُیُوبی»»؛ خدا رحمت کند کسی را که عیب مرا به من کند؛ اگر کسی می‌خواهد برای من گل بیاورد، گل او این باشد که بگوید: آقا! من این نکته را در زندگی شما دیده‌ام؛ این عیب را می‌خواهم بگویم. اگر شما می‌خواهید به امام جمعه‌تان هدیه بدهید، بگویید: این مدت ما آمدیم صحبت‌های تو را گوش کردیم و حالا می‌خواهیم گلی برایت بفرستیم. آقا! این صحبتت این اشکال را دارد یا صحبت‌هایت برای ما کمی سنگین است یا سطحش پایین است. این بهترین هدیه است. اینکه شعار بدهند: «صل علی محمد...»، هدیه نیست. اینکه انسان را کمک کنند، هدیه است. اینکه عیب کسی را به او بگویند، خدمت است؛ چون فردای قیامت، انسان از چه کسی تشکر می‌کند؟ از کسی که تعریفش کرده یا از کسی که عیبش را برطرف کرده؟ به بچه‌هایتان بگویید: اگر عیب مرا به من بگویید، من به شما دعا می‌کنم. این می‌شود تواضع؛ این می‌شود دوری از تکبر؛ این می‌شود دروازۀ بهشت، نه اینکه انسان در خانه بگوید: من بابا هستم؛ من بزرگ‌تر هستم؛ من ارشد هستم؛ هرچه من می‌گویم، باید بشود؛ بچه غلط می‌کند به من حرفی بزند! منبع: آیت‌‌الله حائری شیرازی، کتاب راه رشد، جلد چهارم، صفحه ١٣۴ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهلمین روز شهادت شهید صفی‌الدین و این آخرین نوشته ایشان ساعاتی قبل از شهادت است ... 👈 دل‌نوشته‌ای به یادگار برای امام زمان (عج) آنقدر شهدای بزرگی در این فاصله کوتاه از بین ما رفتند و آنقدر حوادث روی دور تند هستند که فرصت نمی‌شود هر کدام را ببشتر بشناسیم، در موردشان بیشتر بخوانیم، بیشتر بشنویم و ...😔😔 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت‌الله مصباح یزدی می‌گویند: برای گرفتاری‌های فرهنگی جامعه‌مان چه کنیم؟! تنها چیزی که می‌تواند در مقابل انبوه بلاها مقاومت کند ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4