✍ #برای_خدا ( #از_خاطرات_شهید_محمدرضا_کارور )
🌷هر وقت میخواستیم در خانواده، عکس دسته جمعی بگیریم، او با ما همراه نمیشد.
گاهی اوقات با اصرار و قسم و آیه، مجبورش میکردیم و میآمد و توی جمع میایستاد.
امّا به محض آنکه میخواستند عکس بیندازند، او کنار میرفت.
مادرم میگفت: «محمّدرضا چرا وقتی دارن از #عملیاتها فیلم میگیرن، تو هیچ وقت توی فیلم نیستی؟»
او جواب میداد: «من که توی عملیات نیستم مادر! من پشت جبههام. کاری نمیکنم که منو نشون بدن.»
همیشه دوست داشت #گمنام باشد. میگفت: «آی نمیدونی! چه لذّتی داره، آدم #برای_خدا تکّه تکّه بشه و هیچّی ازش باقی نَمونه که کسی بشناسدش.»"🌷