eitaa logo
یاران امام زمان عجل‌الله
3.6هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
20.7هزار ویدیو
17 فایل
راه ظهورت را بستم ..... قبول اماخدا را چه دیدی شاید فردا حر تو باشم مدیر @Naim62 ( مدیر سوالات مذهبی سیاسی و انگیزشی👈 @Sirusohadi ))
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
پیامبر اکرم ﷺ فرمودند: 💠دربیان جایگاه : فقرا اهل بهشت اند 💠مردم همگى مشتاق بهشتند و بهشت فقيران است 📚بحار الأنوار : ۷۲/۴۹/۵۸
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
فردای قیامت شدیدا محتاج خواهیم شد 💠 آیت الله بهجت: خوب است انسان در هر کار خیری که پیش می‌آید و می‌تواند آن را انجام دهد فرصت را مغتنم بشمارد و خود را از آن محروم ننماید ... زیرا فردای قیامت به هر یک از آنها شدیداً محتاج خواهیم شد 📗 در محضر بهجت ج۱ ص۶۳
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
مؤمن گناه خود را چونان تخته سنگ بزرگی بر بالای سرش می بیند که می ترسد به روی او بیفتید و کافر گناه خویش را مانند مگسی می بیند که از جلوی بینی اش رد می شود.... بحارالأنوار، جلد ۷۷، صفحه ۷۷
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
📿 🍀اقا ببخش که دعاهایمان دعا نشد 🍀قلب سیه ز معصیت خود جدا نشد 🍀ما را ببخش یوسف زهرا به مادرت 🍀این رسم عاشقی به درستی ادا نشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖ ــــــــــــــــــــــ✍ ✅خدﺍﻭﻧﺪﺍ ! ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﮐﺮﺩﻡ، ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ …🙏 ﻭ ﮔﺮ ﺩﺭ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ،ﺗﮑﯿﻪ ﺟﺰ ﺑﺮﮐﺒﺮﯾﺎ ﮐﺮﺩﻡ، ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ …🙏 ﺍﮔﺮ ﺟﺰ ﺑﺮ ﺗﻮ؛ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﻟﺬﺕﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻦ …🙏 ﻭﮔﺮ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﺎﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﮐﺮﺩﻡ، ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ ...🙏 ﺍﮔﺮ ﺍﺳﻤﯽ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺁﻣﺪ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ ، ﻣﻦ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﻢ ...🙏 ﻭ ﮔﺮ ﺩﺭ ﻧﯿﮏ ﺭﻭﺯﯼ؛ﻏﻔﻠﺖ ﺍﺯﺷﮑﺮ ﻭ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻡ، ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ ...🙏 ﺍﮔﺮ ﻟﻐﺰﯾﺪﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﭘﺎﯾﻢ ، ﺑﺒﺨﺸﺎﯾﻢ. ﻭ ﮔﺮ ﺍﺯ ﻓﺮﺵ ﺯﯾﺮﻡ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﭘﺎﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮐﺮﺩﻡ ، ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ …🙏 ﻣﻦ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ...🙏 ✅کـهﻋﺸﻖ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁﺧﺮ ﺗﻮﯾﯽ ﻋﺸﻖ ﺁﻓﺮﯾﻨﺎ،ﻣﻦ ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ...🙏
🍁🍂 🏴 🪔مردک پست که عمری نمک حیدر خورد 🪔نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد 🪔ایستادم به نوک پنجه پا اما حیف 🪔دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد 🪔آه زینب تو ندیدی به خدا من دیدم 🪔مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد 🏴 🍁🪔🍂 https://eitaa.com/amamzaman3138
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
خداوند متعال می فرمایند: 💠کسانی که مرا یاد میکنند میهمان من هستند. 💠کسانی که مرا اطاعت می‌کنند در نعمت من هستند. 💠 کسانی که من را شکر می کنند در فزونی نعمت هایم هستند 💠و اهل معصیتم را از رحمتم معیوس نمی کنم 💠 اگر توبه کنند دوست آنها هستم. 💠اگر مریض شوند طبیب آنها هستند 💠گنهکاران را با سختی‌ها و مصیبت‌های مداوا می کنم تا آنها را از گناهان وعیب ها پاک کنم. 📚 ترجمه ارشاد القلوب صفحه ۲۲۷ ‌ ‌
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
خدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم🌾🌾 الهی امین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 حضرت عباس (علیه السلام ) و مقام باب الحوائج بودن مرد صالحى در كربلا سكونت داشت ، پسرش كه او نيز فرد پاكى بود بيمار سخت شد، پدر او را شب به كنار حرم حضرت ابوالفضل (ع ) آورد و متوسّل به آنحضرت گرديد و مخلصانه از او خواست شفاى فرزندش را از درگاه خدا بخواهد. هنگامى كه صبح شد، يكى از دوستان آن مرد صالح ، نزد او آمد و گفت : من امشب خواب عجيبى ديده ام كه مى خواهم بازگو كنم و آن اينكه : در خواب ديدم حضرت عباس (ع ) شفاى پسرت را از درگاه خدا، مسئلت مى كند، در اين هنگام ، فرشته اى از جانب رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) نزد عباس (ع ) آمد و گفت : رسول خدا (ص ) فرمود: اى ابوالفضل ، در مورد شفاى اين جوان ، شفاعت نكن زيرا اجل حتمى او فرا رسيده است ، و عمر تقدير شده او به پايان رسيده و ايام زندگيش به سر آمده است . حضرت عباس به آن فرشته فرمود: سلام مرا به رسول خدا (ص ) برسان و بگو به واسطه وجود تو به درگاه خدا دست نياز آورده ام و شفاعت كن و از خدا شفاى اين جوان را بخواه . فرشته بازگشت و سلام عباس (ع ) را به رسول خدا (ص ) رسانيد و پيام او را به آنحضرت ابلاغ كرد. رسول اكرم (ص ) فرمود: برو به عبّاس بگو، اجل آن پسر به پايان رسيده است ، او پيام پيامبر (ص ) را به عباس رسانيد، عباس (ع ) باز همان پاسخ اول را داد، و اين موضوع سه بار تكرار شد. سرانجام عباس (ع ) در حالى كه رنگش تغيير كرده بود برخاست و به محضر رسول خدا (ص ) آمد: و عرض كرد: اى رسول خدا! اوليس انّ اللّه بباب الحوائج ؟ والنّاس علموا ذلك ... آيا خداوند مرا باب الحوائج (وسيله برآوردن حوائج ) نام ننهاده است ؟ و مردم مرا با اين نام مى شناسند و مرا شفيع قرار داده و به من متوسل مى گردند، اگر چنين نيست ، اين لقب مرا از من بگيريد. پيامبر (ص ) لبخندى زد و به عباس (ع ) فرمود: باز گرد خداوند چشمت را روشن خواهد كرد، تو باب الحوائج هستى ، و از هر كه بخواهى شفاعت كن و خداوند به بركت وجود تو، اين جوان بيمار را شفا داد، آنگاه از خواب بيدار شدم