eitaa logo
یاران امام زمان عجل‌الله
3.5هزار دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
20.2هزار ویدیو
16 فایل
راه ظهورت را بستم ..... قبول اماخدا را چه دیدی شاید فردا حر تو باشم مدیر @Naim62 ( مدیر سوالات مذهبی سیاسی و انگیزشی👈 @Sirusohadi ))
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🍃🌷🌿🍃 🌷 🕊یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان 🕊بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود 🌷 🍃🌿🌷🍃🌿 https://eitaa.com/amamzaman3138
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برات وصل امضا میشد ای کاش.mp3
5.05M
برات وصل امضا میشد ای کاش گره از کار دل وا میشد ای کاش برای دیدنت ای حضرت عشق دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
نماهنگ خط امان فاطمه.mp3
3.7M
اونی که بین خلایق خدا نادره مادره مادره بهترین رفیقمه دارم باهاش خاطره مادره مادره خستگیمو میخره از همه جا گرون تر فداشم فداشم پای من ضرر میده ولی بازم حاضره مادره مادره 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
وقتی برا دیگران خوشحال میشی ی روزم نوبت تو میشه وقتی یه کاری ُ انجام میدی سعی کن بی سروصدا باشه ؛ دنبال این نباش ك ازت تشکر کنن . . اونی ك باید ببینه دیده و پاداشت پیش خدا محفوظ ِ . خدا 🍃🌹
مرده‌ای که بوی گلاب می‌داد : 💠یکی از کارکنان غسال خانه بهشت زهرای تهران تعریف می کرد: 💠یک بار پیرمردی را آوردند که اصلا به مرده شبیه نبود، چهره روشن و بسیار تمیز و معطری داشت. وقتی پتو را کنار زدم بوی گلاب می داد. 💠آنقدر تمیز و معطر بود که من از مسئول غسالخانه تقاضا کردم خودم شخصا این پیرمرد را بشورم و غسل بدهم، همه بوی گلاب را موقع شستشو و وقتی که آب روی تن این پیرمرد می ریختم حس می کردند. 💠وقتی که کار غسل و کفن تمام شد بی اختیار در نماز و تشییع این پیرمرد شرکت کردم، بیرون برای تشییع و خاکسپاری اش صحرای محشری به پا بود. 💠 از بین ناله های فرزندانش شنیدم که گویا این پیرمرد هر روزش را با قرائت زیارت عاشورا شروع می کرد. از بستگانش دقیق تر پرسیدم، گویی این پیرمرد به این موضوع شهره بود، آدمی که هر روزش با زیارت عاشورا شروع می شد🌷...
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
♥️ برای هیچ چیز در زندگی، غمگین مباش 1_ کار سختی که تو داری : 🌱 آرزوی هر بیکاری است . 2_ فرزند لجبازی که تو داری: 🌱 آرزوی هر کسی است که بچه دار نمیشوند 3_ خانه ی کوچکی که تو داری: 🌱 آرزوی هر کرایه نشینی است .. . 4_ و دارایی کم تو: 🌱آرزوی هر قرض داری  است 5_ سلامتی تو: 🌱 آرزوی هر مریضی است . 6_ لبخند تو: 🌱 آرزوی هر مصیبت دیده ای است 🔻و تو خیلی چیزها داری که مردم آرزویش را دارند !! 🌹 بیشتر به داشته هایت بیندیش تا نداشته هایت و بخاطرشان خدا را شکر کن. 🍃🌹
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺳﺖ! ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ که ﺑﺎﺷﯽ،ﮐﺴﯽ ﺩﻟﺪﺍﺭﯼﺍﺕ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ! ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ،ﮐﺴﯽ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻧﻤﯽﮔﻮﯾﺪ! ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯽ،ﮐﺴﯽ ﺍﺷﮏ‌ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ! ﺍﻣﺎ ﮐﺎﻓﯽﺳﺖ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﺯﻧﺸﺖ می‌کنند.
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
🌳از درخت بیاموزیم برای بعضی ها باید ریشه بود 👈تا امید به زندگی را به آنها بدهیم. برای بعضی ها باید تنه بود 👈تا تکیه گاه آنها باشیم. برای بعضی ها باید شاخ و برگ بود 👈تا عیب های آنها را بپوشانیم. برای بعضی ها باید میوه بود 👈 تا طعم زندگی کردن را به آنها بیاموزیم نه زنده ماندن را.
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
در جهان غصه کوتاهی دیوار مخور حسرت کاخ رفیق و زر بسیار مخور گردش چرخ نگردد به مراد دل کس غم بی مهری این مردم بی عار مخور
روضه امام حسن  (ع) بیا به پای دل خود  سفر کنیم امشب زکوچه های مدینه گذر کنیم امشب قبر امام مجتبی در مدینه غریب است بیا به غربت او دیده تر کنیم امشب بریم مدینه در خانه امام مجتبی انشاءالله تذکره مدینه رو از اقا بگیری به یاد همه شهدا اموات بهر ببرند از آی حاجت مندان  آی حاجت مندان آی گرفتار ها هرکجای مجلس نشستی آقا امام حسن را صدا بزن بگو غریب حسن  مظلوم حسن جان سلام ما بر آن اقایی که همسرش قاتلش بود سلام ما بر قبر بی شمع و چراغت آقا جان سلام ما بر سینه پر از درد و غمت که داغ سیلی صورت مادر و فراموش نمیکنه آی قربون قربتت برم آقا جان چقدر آزار و اذیت کردند فرزند فاطمه را بعد از باباش علی دوم مظلوم عالم است درسته علی مظلومه عالم است اما دل علی خوش بود همسری چون زهرا داشت تا چشمش به زهرا می افتات غمهای دلش برطرف می شد ای عزیزان دلم چقدر خوب است انسان در زندگی اش همسر مهربون داشته باشه همسرش باهاش مهربون باشه اگه هرمردی هردردی  داشته باشه به خانمش میگه اما بمیرم برات امام حسن مجتبی در خانه غریب بود عوض اینکه زنش (جعده ) را صدا بزند صدا زد کنیز ها برید زینبم را بگویید بیاد خواهرم بیاد آی ناله دار ها ای گرفتار ها انشاالله هیچ گرفتاری برات پیش نیاد بی بی زینب با عجله خودش را رسوندکنار بستر برادر امام حسن مجتبی صدا زد خواهرم برایم طشتی بیار طشت مقابل برادر قرار داد دلش خوش بود الان برادر  زهر  را بر نیگردونه اما یک وقت دید حال برادر منقلب شد ای روز گار دو طشت به  زینب دید یک طشت مدینه، یک طشت شام از دو طشت امد نوای شور و شین گاه از طشت حسن گاه از حسین اندر انیجا قلب زینب خسته بود اندر آنجا دست زینب بسته بود از دو لب های حسن خون می چکید خورده لبهای حسین چوب یزید