eitaa logo
یاران امام زمان عجل‌الله
3.5هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
19.7هزار ویدیو
14 فایل
راه ظهورت را بستم ..... قبول اماخدا را چه دیدی شاید فردا حر تو باشم مدیر @Naim62 مدیرتبادل @NORATK ( مدیر سوالات مذهبی سیاسی و انگیزشی👈 @Sirusohadi ))
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
✍در این شرایط سخت منجی را صدا بزنیم - برای نجات و رفع گرفتاری شیعیان و مستضعفان...، مهدی فاطمه را صدا بزنیم - اعتقاد به منجی در باور تمام مذاهب عالم هست. اما شیعه، تنها مذهبی که اعتقاد و باور دارد که اکنون منجی در بین ما و بر کره‌ی خاکی زمین، زندگی می‌کند، - اکنون که در اوج قتل و کشتار از طرف شیطان صفتان، و ظلم ظالمان هستیم، عقل و دین خدا حکم می کند هرگاه تصویر کودکان غرق به خون و ناله های مادران را می بینیم یکصدا فریاد بزنیم ناله و کنیم: • أين المعد لقطع دابر الظلمه • أين المنتظر لاقامه الامت و العوج • أین المرتجي لازاله الجور و العدوان • أين قاصم شوکه المعتدين • اين هادم ابنيه الشرک و النفاق • اين مبيد اهل الفسوق و العصيان و الطغيان • اين حاصد فروع الغيّ و الشقاق • اين طامس آثار الزيغ و الاهواء... • {فرازهایی از } - مگر می‌شود کسی شیعه و منتظر امام زمان(ارواحنافداه) باشد خون ریخته‌ی کودکان مظلوم و اشک و ناله‌ی مادران بر بالین فرزندانشان را ببیند و با اشک و ناله، استغاثه به درگاه الهی برای ظهور نداشته باشد و ذکر : اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرج نگوید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ
هدایت شده از تکیه گاهم (وقت خدا )
✍️ شخصی می گفت: یک شب بعد از خواندن فاتحه برای اموات به مسجد مقدس جمکران رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده و به هر ماشینی میگفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم . یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله به راننده گفتم جمکران ، گفت بفرمائید تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟ راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آنها به مقصد ، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود ؟ گفت:کسی بگوید جمکران زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن گفت:شبی ساعت دوازده ، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم، هوا پائیزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند از کنار آنها که رد شدم، گفتند جمکران گفتم من خسته ام و نمی برم مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح مرا بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم برده بود که صدائی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو بلند شدم گفتم: کسی مرا صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای هزیان می گوئی!!! دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم ، صدائی دوباره گفت: باز خوابیدی!! با صاحب صدا صحبت کردم گفتم چرا نخوابم؟ گفت: برو جمکران گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟ گفت:آن خانواده گریه میکنند و نگران هستند گفتم به من چه؟ گفت:کیف پولشان در ماشینت جا مانده برو و آنرا تحویل بده به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و توهم است، برگردم بخوابم در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است آنرا باز کردم ، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد سوار ماشین شدم و رفتم جمکران دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم:خواهر چرا گریه میکنی؟ گفت:برادر! شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم:شوهرتان کجاست؟ گفت:چرا سئوال میکنی؟ گفتم:من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت:شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت:این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل میکنم گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم مرد کیف را گرفت و درب آنرا با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که فرمودند: *"«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ»"* دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت که این سجیه به جز در شما نمی بینم ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم تو در کنار منی و تو را نمی بینم مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیائیم و آنرا تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد تا نیائی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج *ان شاالله* *قلب مبارک حضرت مهدی (روحی فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اعمال همه ما راضی باشد* اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 سلام صبح گاهی محضر اربابمون 📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿 صبحتان حسینی
🌹محبت را در دل بچه ها بپروانید 💐«پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: 🔸ایُّها‌َالناس، اِمتَحِنوا أولادَکُمْ بِحُبّ عَلِیٍّ. فَمَن أَحَبّهُ فَهُو منکُم وَ مَن اَبغَضَهُ فَلَیسَ مِنکُم! 🔹ای مردم، بچه‌های خود را به محبّت علی(ع) بیازمائید، هر کس که علی را دوست داشت او فرزند شما (و حلال‌زاده) است و آن کس که او را دشمن داشت او فرزند شما (و حلال‌زاده) نیست! 📚(تاریخ‌ امیرالمؤمنین(ع)، ابن‌عساکر، ص ٢٥٥) «» ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ •┈••✾🍂🥀🍂✾••┈•
✨🌱❤️✨ پشت ســر آقا ابراهیم... وارد بہشـت شوند... صبحتون شهدایی... 🍃🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا