eitaa logo
🟥 یاران امام زمان (عج) 🟥
3.8هزار دنبال‌کننده
39.5هزار عکس
32.6هزار ویدیو
70 فایل
بســــم‌اللّھ‌الرحمن‌الرحیـــــــــم راه ظهورت را بستم!اما خدا را چه دیدی، شاید قرار است، حر تو باشم 🔹مدیریت: @Naim62 🔹مدیرپاسخگو:سوالات مذهبی, سیاسی,انگیزشی ،اقتصادی @Sirusohadi 🔹گروه حب الحسین ↙️ https://eitaa.com/joinchat/3546284512C84a0bb5408
مشاهده در ایتا
دانلود
🟥 یاران امام زمان (عج) 🟥
🌐💞🌐💞🌐💞🌐💞🌐 #رمان_حورا #قسمت_سی_و_پنجم ساعت۱۱بود ڪه حورا وارد خانه شد. صدای مریم خانم بلند بود. حور
_اون املے ڪه میگے لیاقتش از تو هم بیشتره. اون دختر پاڪه، معصومه، مثل آب زلال میمونه. دستش به نامحرم نخورده. موهاشو نامحرم ندیده اونوقت تو.. تو دارے مشخص میڪنے ڪے لیاقتش بیشتره ڪے ڪمتر؟ مرےم خانم همچنان عجز و ناله مے ڪرد. _خدا لعنتت ڪنه پسر ڪه همه آرزوهام رو به باد دادے. همه رویاهایے ڪه برات داشتم رو نابود ڪردے. اے خدا مگه من چه گناهے به درگاهت ڪردم ڪه پسر من باید عاشق این دختره بے همه چیز بشه؟ مهرزاد عصبے شد و بلند گفت:بسه دیگه مامان هے من هیچے نمے گم. حورا رفته حسینیه شباے فاطمیه است. اگه با تنها رفتنش مشڪل دارین از فرداشب باهاش میرم. مونا باز دخالت ڪرد:تو ڪه نمازم نمیخونے فاطمیه ات چیه؟ _میرم مراقب حورا باشم شما فضولے نڪن. الانم خودتونو جمع ڪنین حورا بیاد ببینه زشته. مهرزاد به سمت در خانه حرڪت ڪرد ڪه با حورا برخورد. حورا بدون آن ڪه نگاهے به او بیندازد همان طور بهت زده وارد خانه شد و به دایے و زن دایے و دختر دایے هایش خیره شد. _حورا؟؟ ڪی.. ڪے اومدی؟ حورا پاسخے نداد. _چی شنیدے حورا؟ _همه چیزایے ڪه باید میشنیدم شنیدم. ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄