بهائیها و صهیونیستها
میان بهائیسم و صهیونیسم، پیوندی بدیهی وجود دارد که از جمله نمودهای روشن این یگانگی، مقر و پایگاه اصلی بهائیت به نام «بیتالعدل» است که در مرکز اسرائیل و رژیم صهیونیستی قرار دارد. آنان از بدو استقرار در اسرائیل، با رژیم صهیونیستی رابطهای گرم یافتند و داد و ستدهای سیاسی فراوانی را به انجام رساندند. ماکسول یکی از رهبران بهائی میگوید: «من ترجیح میدهم که جوانترین ادیان (بهائیت)، از تازهترین کشورهای جهان (اسرائیل) نشو و نما نماید...». آنچه شباهت صهیونیسم با تشکیلات بهائیت را بیش از پیش در ذهن مورخان برجسته میکند، ایدئولوژی و نوع نگاه آنان به فلسطین در وهله اول و سپس به کشور ایران است. رژیم اشغالگر قدس، پس از تصرف و اشغال سرزمینهای فلسطین، آن را به عنوان ارض موعود یهود اعلام کرد و پس از آن به کشتار بیوقفه مردم بومی آن پرداخت و فراخوانی اجباری به همه یهودیان در سراسر دنیا داد، تا بتواند نیروی انسانی لازم را برای تشکیل کشور ساختگی خود تأمین کند. مشابه همین اقدام را در تاریخ بهائیت، بهروشنی میتوان دید؛ با این تفاوت که بهائیان، ایران را ارض مقدس و موعود خود نامیدهاند و تا آنجا که دستشان میرسید، در زمان حکومت پهلوی به اشغال پستها و مناصب مهم حکومتی مشغول شدند و در کنار آن، زمینهای زیادی را به وسیله رانت نزدیکی به پهلویها، از دست صاحبانش خارج کردند؛ چنانکه عبدالله شهبازی، مورخ تاریخ معاصر، دراینباره آورده است: «سلطه بهائیان بر دو نهاد اصلی متولی اراضی (اصلاحات ارضی و منابع طبیعی)، عامل مهمی در تجدید ساختار مالکیت به سود اعضای متنفذ فرقه بهائی بود. محسن پزشکپور، نماینده مجلس در جلسه سال 1357، با اشاره به هژبر یزدانی، بزرگمالک بهائی دوران متأخر پهلوی، چنین گفت: در مسیر اصلاحات ارضی، یک فئودالیسم جدید بهوجود آوردند... زمین را به روستاییان صاحب نسق دادند و بعد با برنامه کشت و صنعت، از آنها گرفتند و آن وقت آن زمینها را به دست عده معدودی دادند... این زمینها را به نام ملی شدن، از هزار نفر گرفتند و به یک نفر دادند... مراد از تقسیمات ارضی این بود، که قسمت عظیمی از منابع مملکت را در اختیار عده معدودی قرار دهند...».
ارتشبد سابق حسین فردوست که از نزدیک با بهائیان حاضر در دربار ایران حشر و نشر داشت، میگوید: «در واقع بهائیت جهانی این تصور را داشت که ایران، همان ارض موعودی است که باید نصیب بهائیان شود و لذا برای تصرف مناصب مهم سیاسی منعی نداشتند. بهائیهایی که من دیدم، واقعا احساس ایرانیت نداشتند و این کاملا محسوس بود و طبعا این افراد جاسوس بالفطره بودند...».
فضلاله صبحی که خود فردی است که زمانی بهائی بوده و بعدتر با شناختی دقیق از ماهیت تشکیلاتی این فرقه از آن خارج شده است، میگوید: «بیشتر بهائیان یهودی هستند؛ ازاینرو حامیان سرسخت بهائیت که سیاهیلشکر شده و در ترویج این آیین از ثروت و چیزهای دیگر مایه گذاشتند، صهیونیستها بودهاند...».
در نامهای، یکی از دانشجویان دانشگاه پهلوی شیراز، به امام خمینی(ره) مینویسد: «کشوری که نخستوزیرش آقای عباس هویدا، وزیر جنگش آقای سپهبد صنیعی، وزیر بهداریاش آقای شاهقلی، وزیر آب و برقاش آقای روحانی و طبیب مخصوص شاهش آقای سپهبد ایادی، همه بهائی و از افراد وابسته به تشکیلات جاسوسی بهائیت و صهیونیسم میباشند، کشوری که خریدار واپسزدههای اسرائیلی است و خلاصه در کشوری که پستها و مراکز حساس به وابستگان به صهیونیسم تقدیم میگردد و روزبهروز رشتههای مهم صنعتی و تأسیسات بزرگ کشاورزی به دست آنها سپرده میشود، نه تنها این اقدام شاه (بخشیدن زمین به بهائیان شیراز برای ساختن احرامگاه) در شیراز بعید نیست، بلکه باید انتظار آن را داشت که نقشههای بدتر از آن هم طراحی گردد و عاملپیشگان، مو به مو اجرا کنند...».
پیوند بهائیان و اسرائیل از سالهای قبل از انقلاب نیز، آن چنان شهرتی داشت که جمال عبدالناصر، رئیسجمهور فقید مصر، نیز در سال 1349 به آن صحه گذاشته بود. او بهائیان را جاسوس اسرائیل در جهان معرفی کرد؛ آنچنانکه دفتر دبیر کل «العالم الاسلامیه» در سال 1352ش در مکه، طی اعلامیهای اعلام کرد: «معامله با اسرائیل و بهائیان، بایستی از سوی کشورهای مسلمان تحریم شود...». اعتراف سفیر وقت اسرائیل در ایران، درباره حضور بهائیها در دستگاههای مختلف کشور، خواندنی و تکاندهنده است: «در سایه دوستی با {سرلشکر عبدالکریم} ایادی، با گروهی از سرشناسان کشور آشنا شدم، که هرگز باور نمیکردم پیرو کیش بهائی باشند. بسیاری از آنها در باور خود چون سنگ خارا بودند، ولی بهخوبی میدانستند چگونه در برابر دیگران، خود را پنهان سازند. آنها همه دریافته بودند که در برابر من {به عنوان یک یهودی و سفیر اسرائیل} نیازی به پنهانکاری ندارند...».
منبع:
پژوهشکده تاریخ معاصر
iichs ir/fa/article/24249/
♦️چالشهای مشارکت انتخاباتی در شهرهای بزرگ / تبلیغ حضور در انتخابات موثر خواهد بود؟
صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی:
🔹پیش بینی من این است در مراکز استانها و شهرهای بزرگ که مشارکت تابع رقابتهای قومی، طایفگی و محلی نیست، به مراتب پایین تر از انتخابات ۹۸ خواهد بود.
🔹نظام در ماههای آتی برای افزایش مشارکت، تبلیغات زیادی خواهدکرد، اما قادر نیست کار زیادی انجام دهد تا میزان مشارکت را در انتخابات آتی بالا ببرد، هر چند برداشت من این است که خیلی هم برایش این موضوع اهمیتی ندارد./خبرفوری