﷽ 🎇 💝ازدواج (۱۴۱):
💝 حلال شدن «فروج» و آمیزش (۳):
● در کتاب فقه الرضا (ع) آمده است: "خداوند تو را رحمت كند! بدان كه اقسام ازدواج كه خداوند جلّ وعزّ بدان دستور داده است چهار وجه است؛
1- يكى «ازدواج با ارث» و اين ازدواج همراه با ولىّ (سرپرست زن) و حضور دو شاهد و مهر مشخص است يعنى آن مقدارى است كه توافق بر آن صورت مى گيرد كم يا زياد و اين ازدواج نيازمند شاهد است و در اين گونه ازدواج تعداد زنانى كه (گرفتن آنها) آزاد است چهار تاست، و براى كسى كه چهار زن دارد اگر بخواهد ازدواج (جديدى) كند جز با طلاق دادن يكى از چهار تا جايز نيست و تا عدّه آن زن را كه طلاق داده سپرى نشود و براى ديگر مردان حلال نگردد ازدواج (جديد) جايز نيست چرا كه اين زن مادامى كه براى مردان حلال نگشته (و از عدّه بيرون نيامده) در بند ازدواج با آن مرد است.
2- وجه دوم: ازدواج بدون شاهد و بدون ارث بردن است و آن همان ازدواج متعه (موقّت) با شرايطش مى باشد و شرايط آن اين است كه از زن سؤال كند كه آيا رهاست يا شوهر دارد؟ يا در عدّه و يا حامله است؟ پس اگر خالى از اين سه بود به او مى گويد: تو خود را بر پايه كتاب خدا و سنت پيامبرش (ص) در اختيار بهره ورى من قرار مى دهى؟ به ازدواج نه زنا؟ اين مدّت در برابر اين مبلغ، و مهر و مدت را روشن بيان مى كنى، بر اين پايه كه تو از من ارث نبرى و من از تو ارث نبرم، و بر اين مبنى كه آب را (منى) هر كجا كه بخواهم بگذارم و باز بر اين پايه كه پس از تمام شدن مدّت موظّف باشى كه چهل و پنج روز عدّه نگه دارى؟ و چون پاسخ مثبت داد به او مى گويى تو خويش را در اختيار بهره ورى من قرار دادى و همه شرايط را بر زن تكرار مى كنى چرا كه گفتۀ اول تو خواستگارى است و هر شرطى پيش از ازدواج فاسد است و ازدواج با گفته دوم بسته مى شود بنابراين اگر در مرحله دوم گفت: آرى؛ مهر به او پرداخت مى گردد يا هر اندازه كه از آن آماده است و باقيمانده، بدهى و دین است كه بر گردن توست و در اين هنگام است كه آميزش با آن زن برايت حلال شده است.
3- وجه سوم: ازدواج ملكى و آن اين است كه مرد، كنيز را بخرد كه در اين صورت اگر كنيز استبراء (یک حیض) شده است آميزش با وى حلال است.
4- وجه چهارم: ازدواج تحليلى و آن اين است كه مرد يا زن، فرج كنيز خود را براى مدّت مشخّصى براى كسى حلال كند پس اگر كنيز مال مرد است بايد كه پيش از تحليل كنيز با يك حيض شدن او را استبراء كند و پس از گذشت ايام تحليل هم باز او را استبراء كند (يعنى با يك حيض شدن مطمئن شود كه حامله نيست) ولى اگر كنيز مال زن باشد به استبراء نيازى نيست".
■ (الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص 232 ).
..............................
💥 آیه:《وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (۲۹) إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ (۳۰) فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ (۳۱)》. (معارج / ۳۱- ۲۹)
● ترجمه: ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺍﻣﻨﺸﺎﻥ ﺭﺍ [ﺍﺯ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺷﻬﻮﺍﺕ ﺣﺮﺍم] ﺣﻔﻆ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﻛﺎم ﺟﻮﻳﻲ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﻛﻨﻴﺰﺍﻧﺸﺎﻥ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﻬﺮﻩ ﮔﻴﺮﻱ ﺟﻨﺴﻲ ﺭﺍﻫﻲ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻮﻳﻨﺪ، ﺗﺠﺎﻭﺯﻛﺎﺭ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﺣﻖ ﺍﻧﺪ.https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
💔پریشان و مضطر واقعی امام زمان(عج) است!
🔰أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ ۗ أَإِلَٰهٌ مَعَ الله ۚ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ(نمل آیه۶۲)
یا چه کسی است که درمانده را آن وقت که او را می خواند اجابت میکند و بلا و گرفتاری را بر طرف می سازد و شما مومنین را جانشینان خود در زمین، قرار می دهد؟ آيا با خداوند معبودى هست؟ بسیاراندک است آنچه که متذکر میشوید!
🌹امام صادق(ع) در تاویل آیه فوق میفرمایند:
«نَزلتْ فِي الْقَائِم مِنْ آل مُحَمّدٍ(عَلَيْهم السَّلام)، هُوَ وَ الله الْمُضْطَرُّ إِذَا صَلَّى فِي الْمَقَامِ رَكْعَتَيْنِ، وَ دَعَا الله فَأَجَابَهُ،وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُهُ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ» (تفسير القمي ص۴۹۷)
این آیه درباره قائم آل محمد(علیهم السلام) نازل شده است. بخداوند سوگند، مضطر و درمانده واقعی اوست، آن زمانی که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گزارد و خداوند را میخواند، پس خداوند او را اجابت می کند و گرفتاری(غیبت) او را از بین میبرد و او را در زمین خلیفه قرار می دهد.
🔶همچنین در دعای ندبه میخوانیم:
«أَيْنَ المُضْطَرُّ الَّذِي يُجابُ إِذا دَعاِ»
کجاست آن مضطرِّی که، هر وقت دعا کند اجابت میشود.
🔸️آری، نمونه اعلی از مضطرّ واقعى، وجود مبارک امام زمان(عج) است و بدترين سوء «و يكشف السوء»، سلطه ى کفّار و ولایت طاغوت است كه در زمان آن حضرت برطرف مى شود و «يجعلكم خلفاء» حكومت صالحان در آن زمان است.
🔸البته باید گفت هر جا كه دعاى ما مستجاب نشود، دليلى دارد، همچون:
👈الف: دعاى ما، طلبِ خير نبوده وما گمان مى كرديم خير است. (زيرا دعا يعنى طلبِ خير)
👈ب: نحوه ى درخواست، جدّى و همراه با درماندگى نبوده است.
👈ج: در دعا اخلاص نداشته ايم، يعنى اگر به درگاه خداوند رو كرده ايم، به ديگران نيز چشم اميد داشته ايم.
👈د: گاهى به جاى استجابتِ آنی آنچه مى خواهيم، خداوند اجابت آنرا برای زمانی مناسب ذخیره میکند و گاهى به جاى خواسته ما، كه نزد خداوند به مصلحت ما نيست، خداوند بلائى از ما دور مى نماید و گاهى به جاى برآوردن حاجت در دنيا، در نشئه های دیگر جبران مى كند كه همه اين مطالب در روايات آمده است. پس اجابت اظطراری امام زمان برای روزی که به مصلحت الهی باشد ذخیره شده و عاقبت این اجابت به منصه ظهور میرسد.
🔸اجابتِ مضطرّ، قضای حتمی خداوند است تا جایی که سنّت الهى را تغيير ندهد. مثلاً سنّت خداوند آن است كه مردم به نحوى بايد از دنيا بروند و همه ى انسان ها در لحظه ى احتضار مضطرّند و اگر خداوند به همه جواب مثبت دهد، بايد قانون مرگ که در امتداد کمال انسانهاست را لغو كند. لذا اجابت مضطر در چارچوب مصلحت و سنت های الهی میباشد.
🔸ريشه ايمان به خداوند متعال، عقل و فطرت و شهود قلبی است، لكن مادّيون مى گويند: ريشه ايمان به خدا ترس است. يعنى انسان چون خود را در برابر حوادث عاجز مى بيند، هنگام بروز حادثه اى تلخ، قدرتى را در ذهن خود تصوّر مى كند و به آن پناه مى برد.
🔸️مادّيون با اين محاسبه، ايمان را زاييده ى ترس مى دانند، امّا جواب آنان اين است كه توجّه به خدا به هنگام ترس است، نه آنكه اصل وجود خدا، مولود ترس باشد. مثلًا ما به هنگام ديدن سگ و احساس خطر، رو به سنگ مىرويم، امّا اين، بدان معنا نيست كه اصل سنگ به خاطر سگ به وجود آمده باشد. وجود قدرتى لايزال در هستى، امرى فطرى است كه به هنگام حوادثی که امید نجات از اسباب مادی نمیرود، مورد توجّه انسان واقع مىشود . چرا که در آن حوادثی که کاملا از غیر، انقطاع حاصل میشود درک آدمی به کانون غیبی فراتر از حس خیالی یا موهوماتی میباشد و انسان در آن لحظه این جنس از ایمان را از شوائب مادی و حسّی و خیالی منزّه میبیند لکن اگر امید نجاتی با وجود اسباب مادی برود این جنس از ایمان برای بسیاری از انسانها با شوائب شرک و وهم آمیخته میباشد(بدلیل جهل و اعمال بد که حجاب بین آنها و خداوند را رقم زده)
🔸علاوه بر آن باید به دهریّون گفت که اگر سرچشمه ايمان ترس باشد، بايد هر كس ترسوتر است، مؤمن تر باشد. در حالى كه مؤمنان واقعى، شجاع ترين افراد زمان خود بوده اند و بايد انسان در لحظاتى كه احساس ترس ندارد، ايمانى هم نداشته باشد، در حالى كه ما در لحظه هايى كه ترس نداريم خدا را به دليل عقل و فطرت و شهود قلبی قبول داريم. در حقيقت ترس و اضطرار، پرده غفلت و حجاب های نفسانی را كنار مى زند و ما را متوجّه خدا مى كند. لذا منكران خدا هرگاه در هواپيما يا كشتى نشسته باشند و خبر سقوط يا غرق شدن را بشنوند(فَإِذا رَكِبوا في الْفُلْك دَعوُا الله مُخلِصينَ لَهُ الدِّين) و يقين كنند كه هيچ قدرتى به فريادشان نمى رسد، از عمق جان به يك قدرت و نجاتبخش غیبی که مشهود قلبشان میشود و آن را منزّه از ادراک حسّی مبینند، اميد پیدا کرده و دل مى بندند كه آن محسوس غیبی، همان خداى متعال است.
قلبم شکسته! 💔
اما با اون تیکهاش که از همه
پاکتره دوستت دارم مهدی جان!✨️
#امام_زمان
#یاوران_مهدی_عج
♡♡
شبکه سازی بهائیان در رژیم پهلوی
در تحولات تاریخ معاصر ایران فرقه بهائیت نقش منفی و مخربی از همان آغاز پیدایشش در شکل و شمایل یک فرقه بهظاهر مذهبی، در جامعه بازی کرد، به حدی که برخلاف ادعاهای خود که تز جدایی دین از سیاست سر میدهند، هم در ساختارهای قدرت نفوذ کرد و هم سیاست را در بند ثروت و ثروت را در طرح، تدوین و سیاستهای فرهنگی و اجتماعی جهت کاهش اثر و نفوذ روحانیت، به کار بست. درواقع، ثروت، و نفوذ در بنگاههای اقتصادی، اولین شرط لازم جهت استحکام و تثبیت تشکیلات و پاسخ به نیازهای برنامهریزیشده کارگزاران بهائی بود. حضور گسترده آنها به حدی بود که حتی صدای اسدالله علم، وزیر دربار، را هم درآورد. وزیر دربار در خاطراتش مینویسد: «این بهائیهای بیوطن در همه شئون رخنه کردهاند. مخصوصا مشهور است که نصف اعضای دولت بهائی هستند».
بستر این حضور گسترده در ساختار سیاسی، به شبکهسازی و بهکارگیری افراد کلیدی در مناصب بالای حکومتی برمیگردد که با نخستوزیرانی همچون اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا آغاز شد. البته باید یادآوری کرد که نفوذ قوی شبکه بهائیت در دستگاه دولتی صرفا به دلیل حمایت دولت از آنها نبود، بلکه بیشتر مشارکت قوی آنان با سازمانهای جاسوسی دولتهای استعماری، عامل عمده تقویت و دوام بهائیها در این دوره بهشمار میآید. در اینجا لازم است یادآوری شود که همکاری این فرقه با سرویسهای جاسوسی به مدتها پیش از کودتای 1299، برمیگردد. حبیبالله عینالملک، پدر هویدا، رضاخان را به سر اردشیر ریپورتر معرفی میکند و اهداف راهبردی بهائیان، با تحدید و نوسازی سیاستهای دینی و فرهنگی پهلویها، خواسته یا ناخواسته، تأمین میشود. الگوی نظری تشکیلات بهائی با مهرهچینی و شبکهسازی یادشده، مدخل اولیه مهمی را جهت تغییر محتوایی سیاست فرهنگی و اقتصادی یافتند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
اولین قدم در عرصه سیاست، داشتن توانایی مالی و قدرت اقتصادی است، بدین منظور، بهائیان درصدد برآمدند در بخش اقتصاد و تجارت اوضاع خود را بهبود بخشند تا در برابر ناملایمات و سختگیریها جامعه، اهرم فشاری در برابر دیگران داشته باشند. آنان با فعالیتها و عملکردهای خود در دوره پهلوی دوم توانستند اغلب اشخاص طراز اول در اقتصاد را به مناصب کلیدی درآورند. نظام بانکی کشور، بهطور کامل در اختیار صهیونیستهای داخلی و خارجی و فراماسونها و بهائیان قرار داشت. بانک ملی را سالها یک بهائی به نام یوسف خوشکیش اداره میکرد. بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران (باند شریفامامی، استاد اعظم فراماسونهای ایران و رئیس مجلس سنا)، با همکاری بانکهای خارجی که اغلب در کنترل صهیونیستها قرار داشت، ساختار مالی ایران را در دست داشتند. ثروت و ساختار مالی، که توسط افرادی مانند عبدالکریم ایادی، هژبر یزدانی و همکیشانش مدیریت میشد، راه را برای سرمایهگذاری در طرحهای فرهنگی و سیاستهای سکولاریستی باز کرد.
وابستگی به غرب هم در الگوهای نظری توسعه و هم در عملیاتی کردن آنها توسط افراد وابسته به نخبگان ایرانی تحصیلکرده در آمریکا، مخرج مشترکی را جهت زمینهسازی همکاری هرچه بیشتر با آمریکا و اسرائیل در قراردادهای فنی و در زمینه کشاورزی فراهم ساخت که نقش بهائیان را پدیدار میسازد. از دهه 1340 به بعد، نخستوزیران، وزرای کابینه، رؤسای ادارات و مؤسسات پولی و بانکی از میان بهائیان و یا منتسب به بهائیت استفاده میشد که بهصورت غیرمستقیم «وحدت منافع مشترکی را بین نخبگان سیاسی و اقتصادی ایران، آمریکا و اسرائیل در خصوص همکاری در زمینههای مختلف ایجاد میکند». بازتاب همکاری مشترک ایجادشده تحت نام وحدت استراتژیک با اسرائیل و رویکرد ضد عربی و ضد اسلامی قابل بررسی است.
شناسایی اسرائیل و همکاری مجدد دولت با آن رژیم اشغالگر بعد از کودتای 1332، در زمینههای مختلف کشاورزی، اطلاعاتی و نفتی، از یک احساس مشترک دیگری نیز ناشی میشود و آن سیاست ضد عربی و ضداسلامی پهلوی دوم و بهائیان مستقر در ایران و اسرائیل است. وظیفه محوله تشکیلات بهائی در زمینه و زمانهای است که جو ضد اسرائیلی در ایران و منطقه عربی خاورمیانه پس از جنگهای دهه 1340 و 1350 فلسطین، سوریه و مصر، افزایش یافته و اسلام سیاسی در حال گسترش است. فرقه بهائی با نفوذ در ساختار قدرت، کارویژه سیاستگذاری در امر سیاسی و تدوین راهبردهای بلندمدت در سیاست خارجی، نقش واسط و پرنفوذی را در پیوند دوستی بین ایران و رژیم اشغالگر قدس به عهده میگیرد.
در سیاست داخلی و حوزه امنیتی نیز، مدیران بهائی نقش بارزی را در سرکوب ناراضیان، شکنجه فعالان انقلابی مسلمان و کسب آموزشهای نوین در دایره ضداطلاعات و تجسس به عهده دارند که پرویز ثابتی یکی از آنهاست.
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎄چقدر با سرو ابرکوه یزد آشنایی دارید
# تقدیم به چشمان زیبا بین شما.....