🇮🇷🇵🇸
🔰تغییر قیمت سوخت بر بخشهای مختلف اقتصاد اثر میگذارد
🍃🌹🍃
🔹مسئولان باید بدانند هر تصمیمی که برای اقتصاد میگیرند در همان بخش متوقف نمیشود و آن بخش را به صورت انحصاری تحت تاثیر قرار نمیدهد یعنی باید بدین موضوع آگاه باشند که اقتصاد یک سویه نیست که یک بخش درست شود و به سایر بخشها تعمیم داده نشود و آثار یک سیاستگذاری روی سایر حوزهها پدیدار نشود بنابراین در سال جدید برای سیاستگذاری و تصویب قوانین باید ملاحظات عمیق و دقیقی داشته باشند تا به اصطلاح برای درست کردن ابرو، چشم را کور نکنند.
به عنوان مثال درباره افزایش نرخ سوخت و افزایش نرخ حاملهای انرژی که در ایران همواره مورد بحث است باید به این موضوع اشاره کرد که افزایش نرخ حاملهای انرژی همواره سایر بخشها را نیز از خود متاثر میکند، بنابراین لازم است مسئولین به این موضوع واقف شوند هر موضوعی حتی ریزترین موضوعات در #اقتصاد میتواند سایر بخشها را تحت تاثیر قرار دهد، زیرا اقتصاد یک سیستم کاملاً در هم تنیده و مرتبط با هم است.
🔹بالا رفتن نرخ انرژی در کشور زمینهساز افزایش قیمت کالاها و سایر خدمات میشود، طبیعی است افزایش نرخ سوخت در حمل و نقل کالا و در نهایت در قیمت همه محصولات اثر میگذارد. به عنوان مثال افزایش نرخ بنزین روی افزایش نرخ مصالح ساختمانی اثر میگذارد. شاید در نگاه اول اینچنین به نظر نرسد، اما وقتی قرار است مصالح ساختمانی منتقل و جا به جا شوند افزایش نرخ بنزین و گازوئیل روی قیمت نهایی مصالح ساختمانی اثرگذار است.
🔹ممکن است در نگاه اول این موضوع به ذهن نرسد که افزایش نرخ سوخت چگونه روی نرخ نهایی مسکن تاثیر میگذارد، زیرا در اولین نگاه به این مسئله بها داده نمیشود که مصالح ساختمانی باید از محل تولید به محل مصرف برسد، پس وقتی قیمت حاملهای انرژی افزایش پیدا میکند قیمت حمل و نقل روی قیمت تمام شده ساخت و ساز مسکن نیز اثر میگذارد، چون اقتصاد یک سیستم به هم پیوسته و در هم تنیده است، لذا روی همه شئون زندگی مردم از جمله قیمت مسکن و اجاره بها نیز اثر میگذارد.
🔹مسئولین باید بدانند بسیاری پدیدههای دیگر بر روی تولید محصولات اثرگذارند. این موارد خود به خود روی هم اثر میگذارند بنابراین با توجه به اینکه اقتصاد یک سیستم کاملاً منسجم و در هم تنیده است مسائل در آن باید به صورت گسترده دیده شوند، زیرا با حل یک متغیر نمیتوان سایر مسائل و چالشها را مرتفع کرد. نقش بعضی از متغیرها به عنوان متغیرهای کلیدی هستند را باید بسیار تعیین کننده دانست از جمله قیمت #ارز، قیمت حاملهای انرژی، نرخ #بنزین، زیرا این متغیرها روی اقتصاد کلان کشور بسیار تاثیر گذارند و اثر تعیینکنندهای روی همه وجوه زندگی مردم جامعه دارند.
🔹بسیاری از متغیرهای اقتصادی اثرات بسیار تنگاتنگی با تولید و معیشت مردم دارند، بنابراین باید به طور جدی به این موضوع برسیم و این اشکال اساسی و مشکلی که کماکان در سیاستگذاریها در کشور وجود دارد که تصور میشود تغییر یک متغیر مثلا افزایش قیمت بنزین میتواند برخی از مشکلات کشور را حل کند را برطرف کنیم، زیرا مسئله در حد همان مشکل نیست، بلکه مشکلات دیگری به اقتصاد و معیشت مردم و سایر وجوه زندگی تحمیل میکند که رفع آن هزینههای بسیار و وقت و زمان قابل توجهی میبرد.
🔹برای پیشبرد و مدیریت صحیح اقتصاد همه بخشهای مرتبط و حتی غیر مرتبط در طرح و برنامهها و سیاستگذاریها باید ریز به ریز و نکته به نکته مورد توجه قرار بگیرند تا با درست کردن یک بخش سایر بخشها تهدید و تخریب نشوند.
👤 حسین راغفر، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س)
🍃🌹🔹ــــــــــــــــــــــــ
🔰 چرا مذاکره و چرا غیرمستقیم؟
🔹اگرچه دولت جدید امریکا سیاست خارجی خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قاعده کلی چماق و هویج ذیل دوگانه «مذاکره و تهدید» دنبال میکند، اما دو ویژگی متفاوت از سایر دولتهای امریکا دارد که یکی «سیالیت راهبردی» به جای برنامهریزی و قاعدهمندی و دومی «دیپلماسی عمومی» به جای رابطههای دیپلماتیک و رایزنیهای پشت پرده است.
به عبارت دقیقتر ترامپ تلاش میکند با مخاطب قرار دادن مردم هم فضای «جنگ و تهدید» و احساس «توافق و صلح» را ملموس و قابل درک و هم از فشار افکار عمومی در راستای منافع خود استفاده کند، از همین رو، رهبر معظم انقلاب از این نوع دعوت به مذاکره تحت عنوان «مذاکره تحکمی» از سوی یک دولت قلدر تعبیر فرمودند که هدفش وادارسازی طرف مقابل به تسلیم یا مقصرسازی وی تحت عنوان ترککننده مذاکره است؛ سیاست کهنهای که در ادبیات امریکایی به آن «گربه مرده» اطلاق میشود.
🔹نکته مهم در این میان اطلاع دقیق جمهوری اسلامی از اهداف غرب در #مذاکره بود که صراحتاً در قالب نقشه جامعی برای مهار حداکثری ایران تدوین شده بود. برای طرف غربی مشخص بود که نظام اسلامی تن به چنین مذاکرهای نخواهد داد، بنابراین طرف غربی تلاش کرد هزینههای عدممذاکره را با ترسیم فضای جنگی با ارسال نیرو و تجهیزات نظامی و اتخاذ رویکرد جنگی در یمن و غزه برخلاف وعدههای قبلی افزایش دهد. این اقدامات در راستای تحریک افکار عمومی، دوقطبیسازی جامعه و ایجاد التهاب در بازار #ارز و طلا دنبال میشد که از طریق فعالیتهای سنجیده سیاسی، تبلیغاتی و رزمایشهای نظامی با پاسخ لازم مواجه و در واقع بیاثر خنثی میشد.
🔹در این شرایط طرف مقابل با نامهنگاری دست به ابتکار عملی زد تا از منظر خودش توپ را به زمین جمهوری اسلامی بیندازد که با مقابلهبهمثل ایران مواجه شد و پیشنهاد «مذاکره غیرمستقیم» هم طرف مقابل را در موقعیت دشواری قرار داد و هم از زمین بازی دشمن خارج شد.
🔹جمهوری اسلامی ایران با این طرح از یک سو مذاکره تحت فشار را رد کرد و از سوی دیگر نگذاشت امریکا ایران را مخالف مذاکره و جنگطلب معرفی کند تا ناگزیر باشد پیامدهای شرایط تهدید را بپذیرد، البته مذاکره غیرمستقیم فرصتهای دیگری را نیز برای دستگاه دیپلماسی کشور خلق کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
🔻۱- با این طرح جمهوری اسلامی در حالی پای میز مذاکره میرود که مذاکره در سایه تهدید را رد کرده و طرف مقابل امکان بازی رسانهای و روانی مبنی بر تضعیف جبهه مقاومت را از دست میدهد.
🔻۲- مذاکره غیرمستقیم مفهوم توافق را نداشته و تأثیر در افزایش انتظارات افکار عمومی ندارد که طرف مقابل بخواهد از این طریق به سایر اهداف خود در امیدوارسازی جامعه و سپس نومیدسازی آن اقدام کند و دست به فتنه بزند.
🔻۳- چنانچه هدف ترامپ صرفاً میز مذاکره بدون نگاه به نتیجه آن باشد تا میان اضلاع مثلث قدرت شرق شامل ایران، روسیه و چین فاصله ایجاد کند نیز چنین امکانی را نخواهد یافت چراکه وجود میانجی شائبه زدوبندهای مخفیانه را کاهش داده است و خود روسها میتوانند یکی از میانجیهای آینده باشند.
🔻۴- مذاکره غیرمستقیم آزمون بسیار خوبی برای مذاکره با امریکاست. اگر ترامپ در فرض بسیار بعید در چارچوب خواستههای جمهوری اسلامی قصد حل مسائل فیمابین را داشته باشد و تحریمها را کاهش دهد که برنده آن نظام اسلامی بوده و افکار عمومی متوجه تلاش دولت برای کاهش مشکلات اقتصادی کشور و مردم میشود، اما اگر ترامپ بخواهد مقاصد شوم خود را عملی و خواستههای نامعقول خود را مطرح کند، ملت ایران متوجه میشود میان امریکای ترامپ و ترامپهای دور اول و دوم تفاوتی نیست و شیطان بزرگ همچنان به دنبال خدعهها و نیرنگهای بزرگ است، از این رو جمهوری اسلامی با طرح مذاکره غیرمستقیم توانست دولت امریکا را در شرایط دشواری قرار دهد. ترامپ از یک سو، میتواند گذشته خباثتآمیز کشورش در ایران را از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا امروز تطهیر کند و وجه تمایز خودش را با اسلاف خویش نشان دهد و از سوی دیگر، میتواند خبث طینت و ذات پلید امریکا را به نمایش بگذارد و بر امواج نفرت ملت ایران از این دولت بیفزاید.
🇮🇷🇵🇸
🔰 چرا مذاکره و چرا غیرمستقیم؟
🍃🌹🍃
🔹اگرچه دولت جدید امریکا سیاست خارجی خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قاعده کلی چماق و هویج ذیل دوگانه «مذاکره و تهدید» دنبال میکند، اما دو ویژگی متفاوت از سایر دولتهای امریکا دارد که یکی «سیالیت راهبردی» به جای برنامهریزی و قاعدهمندی و دومی «دیپلماسی عمومی» به جای رابطههای دیپلماتیک و رایزنیهای پشت پرده است.
به عبارت دقیقتر ترامپ تلاش میکند با مخاطب قرار دادن مردم هم فضای «جنگ و تهدید» و احساس «توافق و صلح» را ملموس و قابل درک و هم از فشار افکار عمومی در راستای منافع خود استفاده کند، از همین رو، رهبر معظم انقلاب از این نوع دعوت به مذاکره تحت عنوان «مذاکره تحکمی» از سوی یک دولت قلدر تعبیر فرمودند که هدفش وادارسازی طرف مقابل به تسلیم یا مقصرسازی وی تحت عنوان ترککننده مذاکره است؛ سیاست کهنهای که در ادبیات امریکایی به آن «گربه مرده» اطلاق میشود.
🔹نکته مهم در این میان اطلاع دقیق جمهوری اسلامی از اهداف غرب در #مذاکره بود که صراحتاً در قالب نقشه جامعی برای مهار حداکثری ایران تدوین شده بود. برای طرف غربی مشخص بود که نظام اسلامی تن به چنین مذاکرهای نخواهد داد، بنابراین طرف غربی تلاش کرد هزینههای عدممذاکره را با ترسیم فضای جنگی با ارسال نیرو و تجهیزات نظامی و اتخاذ رویکرد جنگی در یمن و غزه برخلاف وعدههای قبلی افزایش دهد. این اقدامات در راستای تحریک افکار عمومی، دوقطبیسازی جامعه و ایجاد التهاب در بازار #ارز و طلا دنبال میشد که از طریق فعالیتهای سنجیده سیاسی، تبلیغاتی و رزمایشهای نظامی با پاسخ لازم مواجه و در واقع بیاثر خنثی میشد.
🔹در این شرایط طرف مقابل با نامهنگاری دست به ابتکار عملی زد تا از منظر خودش توپ را به زمین جمهوری اسلامی بیندازد که با مقابلهبهمثل ایران مواجه شد و پیشنهاد «مذاکره غیرمستقیم» هم طرف مقابل را در موقعیت دشواری قرار داد و هم از زمین بازی دشمن خارج شد.
🔹جمهوری اسلامی ایران با این طرح از یک سو مذاکره تحت فشار را رد کرد و از سوی دیگر نگذاشت امریکا ایران را مخالف مذاکره و جنگطلب معرفی کند تا ناگزیر باشد پیامدهای شرایط تهدید را بپذیرد، البته مذاکره غیرمستقیم فرصتهای دیگری را نیز برای دستگاه دیپلماسی کشور خلق کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- با این طرح جمهوری اسلامی در حالی پای میز مذاکره میرود که مذاکره در سایه تهدید را رد کرده و طرف مقابل امکان بازی رسانهای و روانی مبنی بر تضعیف جبهه مقاومت را از دست میدهد.
۲- مذاکره غیرمستقیم مفهوم توافق را نداشته و تأثیر در افزایش انتظارات افکار عمومی ندارد که طرف مقابل بخواهد از این طریق به سایر اهداف خود در امیدوارسازی جامعه و سپس نومیدسازی آن اقدام کند و دست به فتنه بزند.
۳- چنانچه هدف ترامپ صرفاً میز مذاکره بدون نگاه به نتیجه آن باشد تا میان اضلاع مثلث قدرت شرق شامل ایران، روسیه و چین فاصله ایجاد کند نیز چنین امکانی را نخواهد یافت چراکه وجود میانجی شائبه زدوبندهای مخفیانه را کاهش داده است و خود روسها میتوانند یکی از میانجیهای آینده باشند.
۴- مذاکره غیرمستقیم آزمون بسیار خوبی برای مذاکره با امریکاست. اگر ترامپ در فرض بسیار بعید در چارچوب خواستههای جمهوری اسلامی قصد حل مسائل فیمابین را داشته باشد و تحریمها را کاهش دهد که برنده آن نظام اسلامی بوده و افکار عمومی متوجه تلاش دولت برای کاهش مشکلات اقتصادی کشور و مردم میشود، اما اگر ترامپ بخواهد مقاصد شوم خود را عملی و خواستههای نامعقول خود را مطرح کند، ملت ایران متوجه میشود میان امریکای ترامپ و ترامپهای دور اول و دوم تفاوتی نیست و شیطان بزرگ همچنان به دنبال خدعهها و نیرنگهای بزرگ است، از این رو جمهوری اسلامی با طرح مذاکره غیرمستقیم توانست دولت امریکا را در شرایط دشواری قرار دهد. ترامپ از یک سو، میتواند گذشته خباثتآمیز کشورش در ایران را از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا امروز تطهیر کند و وجه تمایز خودش را با اسلاف خویش نشان دهد و از سوی دیگر، میتواند خبث طینت و ذات پلید امریکا را به نمایش بگذارد و بر امواج نفرت ملت ایران از این دولت بیفزاید.
🔰پایان دوران دلار و تحریم
🔹نشریه «فارن افرز» در تحلیلی که «ریچارد نفیو»، معمار تحریمهای ایران یکی از نویسندگان آن است، از افول جایگاه #دلار به دلیل سیاستهای اقتصادی جدید آمریکا خبر داد و نوشت: «دلار آمریکا بیش از هفت دهه است که #ارز غالب در تجارت و امور مالی جهانی بوده و طی این مدت، کمتر موقعیتی پیش آمده که این جایگاه مورد تهدید واقع شود. سیستمهای اقتصادی جهانی با اینرسی قابل توجهی عمل میکنند. بازیگران اصلی، از دولتها گرفته تا بانکها و شرکتهای چند ملیتی، مکانیسمهای آزموده شده را برای انجام تجارت و امور مالی ترجیح میدهند.»
🔸این گزارش میافزاید: «تا اینکه در ۲ آوریل ۲۰۲۵، دونالد ترامپ تعرفههای شدید جدیدی را بر تقریباً همه شرکای تجاری آمریکا اعلام کرد. طرحهای او که باعث سقوط بازارهای سهام آمریکا و سهام جهانی شده، آخرین نمونه از رویکرد ثابت او در حکمرانی است: ساخت سلاح از قدرت اقتصادی آمریکا. چنانکه در اولین دوره ریاستجمهوریاش نیز کمپین فشار حداکثری علیه ایران را تقویت کرد و در واکنش به شرارتهایی که ادعا میکرد کانادا و مکزیک مرتکب شدهاند، تعرفههایی را بر کالاهای این دو کشور اعمال کرد.»
🔹نویسندگان این گزارش به سردمداران آمریکایی هشدار دادند: «انزوای ایالات متحده، احیای تولید را که دولت ترامپ ادعا میکند خواهان آن است، به همراه نخواهد داشت؛ زیرا مواد خام وارداتی گرانتر شده و بازارهای سرمایه رو به رکود میروند. نتیجه واقعی این سیاست، کاهش ارزش #دلار و نابودی همان قدرت اقتصادی است که ترامپ سعی دارد آن را به دست گیرد.»
به نوشته فارن افرز، جایگاه دلار به چندین ویژگی بستگی دارد؛ نخست، نقدپذیری است؛ یعنی به راحتی خرید و فروش شود و دوم اینکه بیشتر افراد، بانکها و مشاغل بپذیرند که از آن در معاملات خود استفاده کنند. دلار مدت مدیدی است که هر دو فاکتور را دارد. بیش از سه دهه است که بین ۸۵ تا ۹۰ درصد از مبادلات ارزی با دلار انجام شده است. در سیستم مالی موسوم به سوئیفت، که بانکهای بینالمللی از آن برای مبادله دهها تریلیون دلار در روز استفاده میکنند، تقریباً ۵۰ درصد از تراکنشها به دلار انجام میشود که یک دهه قبل، این میزان تنها ۳۵ درصد بود. در نهایت، موفقیت ارز ذخیره در این است که مردم، مشاغل و بانکهای مرکزی آن را ذخیرهای مطمئن بدانند.»
🔸تحلیلگران آمریکایی در ادامه افزودند: «در پی افزایش نرخهای بهره در آمریکا به دلیل سیاستهای تورمی ترامپ، از جمله تعرفهها، اخراج پناهجویان و کاهش مالیات پیشنهادی، نرخ دلار افزایش یافت. با این حال، همان سیاستها و عدم اطمینان اقتصادی که ایجاد کردهاند، اکنون بر دلار تأثیر منفی میگذارند، زیرا بازارها انتظار دارند که به رشد ایالات متحده آسیب جدی وارد شود؛ بهویژه پس از اعلام تعرفههای تهاجمی و فراگیر جهانی ترامپ.»
در ادامه این مطلب آمده است: «تعرفههای جهانی چشمگیر ترامپ، علاوه بر بیثبات کردن #اقتصاد آمریکا، به اعتبار این کشور به عنوان یک شریک تجاری به طور جبرانناپذیری آسیب خواهد زد که به نوبه خود نیاز به دلار و استفاده از آن را تضعیف میکند. متحدان #آمریکا بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد، زیرا بسیاری از آنها با تعرفههای بالاتری نسبت به دشمنان ایالات متحده مواجه هستند. ترامپ با بیگانهسازی از نزدیکترین متحدان آمریکا، کشورهایی را که بیشترین تمایل را به تجارت برمبنای دلار داشته، از خود دور میکند. رویکرد ترامپ در قبال اوکراین نیز نگرانیها را در مورد پایبندی واشنگتن به وعدههایش تشدید کرده است. از این رو، با گذشت زمان، روابط تجاری رو به رشد با چین و دیگر اقتصادهای بزرگ میتواند به کسبوکارها انگیزهای برای جایگزینی دلار در برخی معاملات بدهد.»
🔹نویسندگان این تحلیل با اشاره به تمایل دولت ترامپ برای استفاده گسترده از سیاست #تحریم، افزودند: «از آنجایی که کشورهای بیشتری تحت تحریمهای آمریکا قرار میگیرند، آنها انگیزه دارند تا مانند روسیه، وابستگی خود به دلار را برای تجارت فرامرزی و ذخایر ارزی کاهش دهند. حتی اگر این کشورها به طور کامل از دلار دور نشوند یا آن را جایگزین نکنند، سایر سیستمهای پرداخت مانند نظام پرداخت CIPS چین میتواند جذابتر به نظر برسد. چین بزرگترین شریک تجاری تقریباً دو سوم کشورهای جهان است. اگر نظام پرداخت CIPS به تنها راه تجارت با شرکتهای چینی تبدیل شود، مؤسسههای مالی انگیزه کافی برای پیوستن به این نظام را پیدا میکنند. کشورها به جای اینکه الگوهای تجاری خود با مطابق میل آمریکا تغییر دهند، زیرساختهای مالی خود را بازتعریف میکنند تا به تجارت بپردازند.»
🔰پایان دوران دلار و تحریم
🔹نشریه «فارن افرز» در تحلیلی که «ریچارد نفیو»، معمار تحریمهای ایران یکی از نویسندگان آن است، از افول جایگاه #دلار به دلیل سیاستهای اقتصادی جدید آمریکا خبر داد و نوشت: «دلار آمریکا بیش از هفت دهه است که #ارز غالب در تجارت و امور مالی جهانی بوده و طی این مدت، کمتر موقعیتی پیش آمده که این جایگاه مورد تهدید واقع شود. سیستمهای اقتصادی جهانی با اینرسی قابل توجهی عمل میکنند. بازیگران اصلی، از دولتها گرفته تا بانکها و شرکتهای چند ملیتی، مکانیسمهای آزموده شده را برای انجام تجارت و امور مالی ترجیح میدهند.»
🔸این گزارش میافزاید: «تا اینکه در ۲ آوریل ۲۰۲۵، دونالد ترامپ تعرفههای شدید جدیدی را بر تقریباً همه شرکای تجاری آمریکا اعلام کرد. طرحهای او که باعث سقوط بازارهای سهام آمریکا و سهام جهانی شده، آخرین نمونه از رویکرد ثابت او در حکمرانی است: ساخت سلاح از قدرت اقتصادی آمریکا. چنانکه در اولین دوره ریاستجمهوریاش نیز کمپین فشار حداکثری علیه ایران را تقویت کرد و در واکنش به شرارتهایی که ادعا میکرد کانادا و مکزیک مرتکب شدهاند، تعرفههایی را بر کالاهای این دو کشور اعمال کرد.»
🔹نویسندگان این گزارش به سردمداران آمریکایی هشدار دادند: «انزوای ایالات متحده، احیای تولید را که دولت ترامپ ادعا میکند خواهان آن است، به همراه نخواهد داشت؛ زیرا مواد خام وارداتی گرانتر شده و بازارهای سرمایه رو به رکود میروند. نتیجه واقعی این سیاست، کاهش ارزش #دلار و نابودی همان قدرت اقتصادی است که ترامپ سعی دارد آن را به دست گیرد.»
به نوشته فارن افرز، جایگاه دلار به چندین ویژگی بستگی دارد؛ نخست، نقدپذیری است؛ یعنی به راحتی خرید و فروش شود و دوم اینکه بیشتر افراد، بانکها و مشاغل بپذیرند که از آن در معاملات خود استفاده کنند. دلار مدت مدیدی است که هر دو فاکتور را دارد. بیش از سه دهه است که بین ۸۵ تا ۹۰ درصد از مبادلات ارزی با دلار انجام شده است. در سیستم مالی موسوم به سوئیفت، که بانکهای بینالمللی از آن برای مبادله دهها تریلیون دلار در روز استفاده میکنند، تقریباً ۵۰ درصد از تراکنشها به دلار انجام میشود که یک دهه قبل، این میزان تنها ۳۵ درصد بود. در نهایت، موفقیت ارز ذخیره در این است که مردم، مشاغل و بانکهای مرکزی آن را ذخیرهای مطمئن بدانند.»
🔸تحلیلگران آمریکایی در ادامه افزودند: «در پی افزایش نرخهای بهره در آمریکا به دلیل سیاستهای تورمی ترامپ، از جمله تعرفهها، اخراج پناهجویان و کاهش مالیات پیشنهادی، نرخ دلار افزایش یافت. با این حال، همان سیاستها و عدم اطمینان اقتصادی که ایجاد کردهاند، اکنون بر دلار تأثیر منفی میگذارند، زیرا بازارها انتظار دارند که به رشد ایالات متحده آسیب جدی وارد شود؛ بهویژه پس از اعلام تعرفههای تهاجمی و فراگیر جهانی ترامپ.»
در ادامه این مطلب آمده است: «تعرفههای جهانی چشمگیر ترامپ، علاوه بر بیثبات کردن #اقتصاد آمریکا، به اعتبار این کشور به عنوان یک شریک تجاری به طور جبرانناپذیری آسیب خواهد زد که به نوبه خود نیاز به دلار و استفاده از آن را تضعیف میکند. متحدان #آمریکا بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد، زیرا بسیاری از آنها با تعرفههای بالاتری نسبت به دشمنان ایالات متحده مواجه هستند. ترامپ با بیگانهسازی از نزدیکترین متحدان آمریکا، کشورهایی را که بیشترین تمایل را به تجارت برمبنای دلار داشته، از خود دور میکند. رویکرد ترامپ در قبال اوکراین نیز نگرانیها را در مورد پایبندی واشنگتن به وعدههایش تشدید کرده است. از این رو، با گذشت زمان، روابط تجاری رو به رشد با چین و دیگر اقتصادهای بزرگ میتواند به کسبوکارها انگیزهای برای جایگزینی دلار در برخی معاملات بدهد.»
🔹نویسندگان این تحلیل با اشاره به تمایل دولت ترامپ برای استفاده گسترده از سیاست #تحریم، افزودند: «از آنجایی که کشورهای بیشتری تحت تحریمهای آمریکا قرار میگیرند، آنها انگیزه دارند تا مانند روسیه، وابستگی خود به دلار را برای تجارت فرامرزی و ذخایر ارزی کاهش دهند. حتی اگر این کشورها به طور کامل از دلار دور نشوند یا آن را جایگزین نکنند، سایر سیستمهای پرداخت مانند نظام پرداخت CIPS چین میتواند جذابتر به نظر برسد. چین بزرگترین شریک تجاری تقریباً دو سوم کشورهای جهان است. اگر نظام پرداخت CIPS به تنها راه تجارت با شرکتهای چینی تبدیل شود، مؤسسههای مالی انگیزه کافی برای پیوستن به این نظام را پیدا میکنند. کشورها به جای اینکه الگوهای تجاری خود با مطابق میل آمریکا تغییر دهند، زیرساختهای مالی خود را بازتعریف میکنند تا به تجارت بپردازند.»
🔰سناریو های تعیین نرخ ارز در چارچوب نتیجه مذاکرات
🔹نرخ #ارز در ایران تحت تأثیر مجموعهای از عوامل سیاسی، اقتصادی و روانی قرار دارد. یکی از مهمترین متغیرها، وضعیت روابط ایران با #آمریکا بهویژه در حوزه توافق #هستهای و تحریمهاست. در این یادداشت، ۴ سناریو بر اساس وضعیت توافق، به همراه تحلیل تکنیکال از نرخ #دلار بیان میشود.
1⃣ سناریو اول: انجام توافق جامع و پایدار
◀️ شرح بنیادی:
احتمال تحقق این سناریو چنان ضعیف است که اساساً نباید چندان به آن اعتنا کرد، اما با این وجود به آن اشاره می کنیم.
*رفع تحریمهای نفتی، بانکی و آزادسازی منابع بلوکهشده.
*بازگشت منابع ارزی و ثبات روانی در بازار.
*کاهش شدید انتظارات تورمی.
◀️تحلیل تکنیکال:
*حمایت کلیدی نرخ ارز: ۵۴ هزار تومان.
*محدوده هدف: کاهش تا کانال ۴۵ تا ۵۰ هزار تومان.
*احتمال تثبیت: کانال ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان در صورت بهبود مدیریت ارزی.
*نکته: حتی در این سناریو، بهدلیل چسبندگی #تورم و #نقدینگی بالای ریالی، و ناترازی در تراز پرداختهای کشور (درآمد ارزی)، تثبیت به زیر ۴۵ هزار تومان در کوتاهمدت بسیار بعید است. مگر اینکه #اقتصاد ایران به لحاظ شاخصهای کلان داخلی دچار اصلاحات بنیادین شوند.
2⃣ سناریو دوم: توافق محدود یا موقت
◀️ شرح بنیادی:
با توجه به نیاز سیاسی و اقتصادی طرفین مذاکرات به یک توافق، و اخباری که از میز مذاکرات مخابره میشود، احتمال تحقق این سناریو بالا میباشد. اما ثبات و پایداری این توافق، محل تردید بسیار جدی است. در این صورت شاهد خواهیم بود:
*آزادسازی محدود منابع یا افزایش نسبی صادرات و فروش نفت.
*کاهش جزئی فشار روانی، اما بدون پشتوانه اجرایی قوی.
* تلطیف فضای تحریمها (بخصوص بانکی)
* بهبود نسبی تجارت خارجی
◀️ تحلیل تکنیکال:
*محدوده نوسان: ۶۰ تا ۷۵ هزار تومان.
در صورت بیثباتی یا ابهام، بازگشت به سطح بالای ۷۵ هزار تومان امکانپذیر است.
*حمایت مهم: ۶۰ هزار تومان، مقاومت: ۷۵ هزار تومان.
نکته: با توجه به شاخصهای اقتصادی نه چندان مطلوب، و افزایش انتظارات تورمی منفی در بلندمدت، نرخ ارز صعودی است اما با شیب کم.
3⃣ سناریوی سوم: عدم توافق همراه با تنش شدید
◀️شرح بنیادی:
* شکست و انقطاع مذاکرات.
*تشدید تحریمها یا درگیری سیاسی-نظامی محدود.
*کاهش صادرات نفت، البته احتمالاً نه به اندازه سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹.
*جهش انتظارات تورمی و هجوم سنگین به بازار ارز.
◀️ تحلیل تکنیکال:
*عبور از مقاومت ۸۵ هزار بسیار محتمل.
*محدوده انفجار قیمت: ۸۵ تا۱۰۰هزار تومان در کوتاهمدت و در بلندمدت نرخهای بالاتر، بسیار سهلالوصول هستند.
4⃣ سناریو چهارم: عدم توافق ولی بدون تشدید تنشها (سناریوی ادامه وضع موجود یا به درازا کشیدن پروسه مذاکرات).
◀️ شرح بنیادی:
*تداوم تحریمها، ولی بدون درگیری یا بحران جدید.
*مدیریت محدود بازار با تزریق ارزی و ابزارهای کنترل موقتی.
*جو روانی متزلزل و شکننده.
* شاخصهای اقتصادی که در نهایت اثر آنها بر نرخ ارز تعلق میگیرد، نامطلوب.
◀️ تحلیل تکنیکال:
*کانال تثبیت: بین ۷۰ تا۸۰ هزار تومان.
*احتمال نوسان بین این محدوده بسته به شرایط سیاست داخلی و سیاستهای بانک مرکزی و کنترل انتظارات سیاسی دارد.
مقاومت روانی: ۸۵ هزار تومان، حمایت: ۷۰ هزار تومان.
⚠️پیوست:
🔸در همه سناریوها، بدون اصلاحات عمیق اقتصادی در داخل کشور، نرخ ارز در بلندمدت افزایشی است. البته بسته به شرایط، روند افزایش میتواند کُند یا سریع باشد. مذاکرات سیاسی نهایتاً میتواند فرصتی طلایی برای انجام این اصلاحات باشد.
🔸اعداد نوشته شده در بررسیهای تکنیکالی، تقریبی هستند و صرفاً به دنبال ایجاد یک درک و برآورد کلی به مخاطب بودیم.
🔰واقعیتهای یارانه پنهان
🔹شاید بتوان ریشه ماجرای یارانه پنهان را به سال ۱۳۸۴ و تصویب سیاستهای کلی اصل ۴۴ ارجاع داد؛ نقطهای که نظام تصمیم گرفت از #اقتصاد دولتی فاصله گرفته و با خصوصیسازی، مسیر جدیدی برای توسعه ترسیم کند. این روند از سال ۱۳۸۶ با واگذاری صنایع بزرگ تسریع یافت. هرچند ساختار معیوب اجرایی، پدیدهای بهنام «خصولتیسازی» را بهوجود آورد، اما تغییری بنیادی در نقش دولت در اقتصاد رقم خورد. پیش از این تحولات، دولت خود منابع را تولید و با قیمت پایین به مردم عرضه میکرد؛ مدلی که با وجود مزایای کوتاهمدت، موجب هدررفت گسترده منابع و ایجاد مانع در مسیر رشد اقتصادی میشد. با تغییر وضعیت، مسئله مهم، نحوه تنظیم رابطه بین دولت و شرکتهای خصوصی بود تا هم کارآمدی اقتصادی تضمین شده و هم رفاه مردم حفظ شود.
🔸بر این اساس، برای بهرهوری بیشتر و ارتقای رفاه مردم قانون هدفمندی یارانهها تدوین شد؛ قرار بود انرژی به قیمت منطقهای محاسبه و یارانه به مصرفکننده نهایی پرداخت شود؛ اما در عمل، یارانهها ثابت ماندند و قیمت انرژی برای صنایع همراستا با رشد #دلار افزایش یافت، بدون آنکه سازکاری برای تطبیق آن با درآمد مردم وجود داشته باشد. از همینجا، یارانهها ثابت ماند، ولی با افزایش #تورم، قیمت انرژی نیز افزایش یافت و عملاً مفهوم «یارانه پنهان» شکل گرفت؛ دولتی که خود در ایجاد تورم و کاهش ارزش پول نقش دارد، حال مدعی است مردم از یارانهای بهرهمندند که در حقیقت، اصل ماجرا نوعی از سوءمدیریت اوست.
🔹از نگاه منطقی، یارانه به معنای تفاوت میان قیمت تمامشده کالا و قیمت فروش آن به مصرفکننده، پدیدهای واقعی است که وجود آن در اقتصاد ایران انکارناپذیر است، اما نحوه محاسبه و تفسیر آن اغلب دچار خطا و سادهانگاری است. یکی از ایرادات اصلی، اتکا به قیمتهای جهانی بهجای هزینههای واقعی تولید داخلی است؛ در حالی که ایران در برخی حوزهها، مانند انرژی، مزیت تولید ارزان دارد. همچنین، با مقایسه قیمت دلاری کالاها با درآمدهای ریالی مردم، تصویری اغراقآمیز از میزان یارانه پنهان ارائه میدهد. استفاده از قیمتهای متفاوت #ارز (نیمایی یا آزاد) نیز موجب نتایج متناقض و ناپایدار میشود. تناقض عجیب آنجاست که دولت نرخ آزاد را قاچاق میداند، اما در محاسبات رسمی به آن استناد میکند. افزون بر این، بیتوجهی به ابعاد اجتماعی و رفاهی یارانهها، سبب میشود سیاستهای اصلاحی به زیان طبقات ضعیف تمام شود.
🔸در این خصوص سخن بسیار است، اما در مجموع دولت باید توجه داشته باشد که اگر چه یارانه پنهان وحود دارد اما نباید گرفتار محاسبات اشتباه شود؛ اصلاح نظام یارانهای باید با محاسبات شفاف، معیارهای بومی و در نظر گرفتن عدالت اجتماعی همراه باشد تا اجرای آن منجر به ضد رفاه نشود.
◦•◉✿༺شمیـــــمِ بصیرت༻✿◉•◦
سناریو های تعیین نرخ ارز در چارچوب نتیجه مذاکرات
🔹نرخ #ارز در ایران تحت تأثیر مجموعهای از عوامل سیاسی، اقتصادی و روانی قرار دارد. یکی از مهمترین متغیرها، وضعیت روابط ایران با #آمریکا بهویژه در حوزه توافق #هستهای و تحریمهاست. در این یادداشت، ۴ سناریو بر اساس وضعیت توافق، به همراه تحلیل تکنیکال از نرخ #دلار بیان میشود.
1⃣ سناریو اول: انجام توافق جامع و پایدار
◀️ شرح بنیادی:
احتمال تحقق این سناریو چنان ضعیف است که اساساً نباید چندان به آن اعتنا کرد، اما با این وجود به آن اشاره می کنیم.
*رفع تحریمهای نفتی، بانکی و آزادسازی منابع بلوکهشده.
*بازگشت منابع ارزی و ثبات روانی در بازار.
*کاهش شدید انتظارات تورمی.
◀️تحلیل تکنیکال:
*حمایت کلیدی نرخ ارز: ۵۴ هزار تومان.
*محدوده هدف: کاهش تا کانال ۴۵ تا ۵۰ هزار تومان.
*احتمال تثبیت: کانال ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان در صورت بهبود مدیریت ارزی.
*نکته: حتی در این سناریو، بهدلیل چسبندگی #تورم و #نقدینگی بالای ریالی، و ناترازی در تراز پرداختهای کشور (درآمد ارزی)، تثبیت به زیر ۴۵ هزار تومان در کوتاهمدت بسیار بعید است. مگر اینکه #اقتصاد ایران به لحاظ شاخصهای کلان داخلی دچار اصلاحات بنیادین شوند.
2⃣ سناریو دوم: توافق محدود یا موقت
◀️ شرح بنیادی:
با توجه به نیاز سیاسی و اقتصادی طرفین مذاکرات به یک توافق، و اخباری که از میز مذاکرات مخابره میشود، احتمال تحقق این سناریو بالا میباشد. اما ثبات و پایداری این توافق، محل تردید بسیار جدی است. در این صورت شاهد خواهیم بود:
*آزادسازی محدود منابع یا افزایش نسبی صادرات و فروش نفت.
*کاهش جزئی فشار روانی، اما بدون پشتوانه اجرایی قوی.
* تلطیف فضای تحریمها (بخصوص بانکی)
* بهبود نسبی تجارت خارجی
◀️ تحلیل تکنیکال:
*محدوده نوسان: ۶۰ تا ۷۵ هزار تومان.
در صورت بیثباتی یا ابهام، بازگشت به سطح بالای ۷۵ هزار تومان امکانپذیر است.
*حمایت مهم: ۶۰ هزار تومان، مقاومت: ۷۵ هزار تومان.
نکته: با توجه به شاخصهای اقتصادی نه چندان مطلوب، و افزایش انتظارات تورمی منفی در بلندمدت، نرخ ارز صعودی است اما با شیب کم.
3⃣ سناریوی سوم: عدم توافق همراه با تنش شدید
◀️شرح بنیادی:
* شکست و انقطاع مذاکرات.
*تشدید تحریمها یا درگیری سیاسی-نظامی محدود.
*کاهش صادرات نفت، البته احتمالاً نه به اندازه سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹.
*جهش انتظارات تورمی و هجوم سنگین به بازار ارز.
◀️ تحلیل تکنیکال:
*عبور از مقاومت ۸۵ هزار بسیار محتمل.
*محدوده انفجار قیمت: ۸۵ تا۱۰۰هزار تومان در کوتاهمدت و در بلندمدت نرخهای بالاتر، بسیار سهلالوصول هستند.
4⃣ سناریو چهارم: عدم توافق ولی بدون تشدید تنشها (سناریوی ادامه وضع موجود یا به درازا کشیدن پروسه مذاکرات).
◀️ شرح بنیادی:
*تداوم تحریمها، ولی بدون درگیری یا بحران جدید.
*مدیریت محدود بازار با تزریق ارزی و ابزارهای کنترل موقتی.
*جو روانی متزلزل و شکننده.
* شاخصهای اقتصادی که در نهایت اثر آنها بر نرخ ارز تعلق میگیرد، نامطلوب.
◀️ تحلیل تکنیکال:
*کانال تثبیت: بین ۷۰ تا۸۰ هزار تومان.
*احتمال نوسان بین این محدوده بسته به شرایط سیاست داخلی و سیاستهای بانک مرکزی و کنترل انتظارات سیاسی دارد.
مقاومت روانی: ۸۵ هزار تومان، حمایت: ۷۰ هزار تومان.
⚠️پیوست:
🔸در همه سناریوها، بدون اصلاحات عمیق اقتصادی در داخل کشور، نرخ ارز در بلندمدت افزایشی است. البته بسته به شرایط، روند افزایش میتواند کُند یا سریع باشد. مذاکرات سیاسی نهایتاً میتواند فرصتی طلایی برای انجام این اصلاحات باشد.
🔸اعداد نوشته شده در بررسیهای تکنیکالی، تقریبی هستند و صرفاً به دنبال ایجاد یک درک و برآورد کلی به مخاطب بودیم.
🔰نقشه راه اقتصاد (ارز) در رکود مذاکرات
🔸بخش اول: بازیگر پنهان
🔹به نظر میرسد یکی از منافذ ایجاد تلاطم در بازار #ارز، که از قضا در پروسه شروع، بنبست یا تعلیق مذاکرات بیشتر نمود مییابد، حوزه رمز ارزها باشد. چه اینکه این روزها کارگزاریهای ارز دیجیتال به یکی از عوامل تأثیرگذار بر نرخ ارز و شکلدهنده به انتظارات تورمی تبدیل شدهاند.
🔹از رمزارزهایی که بیشترین اثر را بر بازار ارز ایران دارد، تتر (USDT) است. این رمزارز به دلیل وابستگی کامل به #دلار آمریکا، در بازار ایران نقش معادل دیجیتال دلار را بازی میکند. در بسیاری از روزها، قیمت تتر در صرافیهای آنلاین بهنوعی نرخ پیشنگر دلار آزاد تلقی شده و بر رفتار اقتصادی مردم تأثیر گذاشته است.
🔹کارگزاریهای رمزارزی، با امکان خرید و فروش لحظهای تتر، عملاً به جایگزین غیررسمی بازار ارز تبدیل شدهاند. رشد نقدینگی در این بازار، سفتهبازی و حجم بالای معاملات کوتاهمدت باعث شدهاند که قیمت تتر گاهی زودتر از بازار نقدی واکنش نشان دهد و این موضوع به افزایش انتظارات تورمی و بیثباتی ارزی دامن زده است.
🔹دولت سال گذشته اقدام به اصلاح قانون و تعیین سقف تراکنشها در این کارگزاری ها نمود، امّا عملاً این کارگزاریها، با ترفندهایی در حال دور زدن دولت هستند و به نوعی راه سفتهبازی در بازار رمزارزها همچنان باز است.
🔚در شرایطی که بازار ارز ایران تحت فشارهای ساختاری و روانی متعددی قرار دارد، کارگزاریهای رمزارز، از دو جهت به بازیگرانی پنهان امّا مؤثر در تعیین نرخ ارز تبدیل شدهاند. یکی گسترش سفتهبازی و دیگری وارد ساختن تقاضای کاذب به بازار. لذا اگرچه قوانین مربوطه اصلاح و بهبود یافتهاند، امّا آنچه اهمیتی مضاعفی دارد نظارت و کنترل بر حسن اجرای این قوانین و عملکرد کارگزاریها است که به نوع کم رنگ شدهاند.
🔰نقشه راه اقتصاد در اثنای مذاکرات
🔹آنچه در اثنای مذاکرات اهميت مضاعف مییابد و چه بسا تاثیر غیرمستقیمی نیز بر روی میز مذاکرات دارد، وضعیت #اقتصاد کشور است. از این جهت لازم است تا به موازات پیشبرد فضای مذاکرات، اقتصاد نیز، ذیل یک نقشه راه مدیریت گردد. این نقشه راه میتواند چندلایه و هوشمندانه باشد که در ادامه، چهار محور اصلی آن به دولت پیشنهاد می گردد.
۱. ثبات ارزی و مدیریت بازار مالی
🔸مدیریت انتظارات تورمی: بانک مرکزی باید با شفافسازی سیاستهای پولی و ابزارهای ارتباطی، انتظارات تورمی جامعه و بازار را کنترل کند تا از واکنشهای هیجانی جلوگیری شود.
🔹نظارت بر بازار رمزارز و مهار نرخ تتر: کنترل و نظارت سختگیرانه بر کارگزاریهای دیجیتال، بهویژه معاملات تتر بهعنوان شاخص غیررسمی نرخ #ارز، برای جلوگیری از سفتهبازی و التهاب در بازار ارز ضروری است. کارگزاریهای رمزارز، از دو جهت به بازیگرانی پنهان، اما مؤثر در تعیین نرخ ارز تبدیل شدهاند. یکی گسترش سفتهبازی و دیگری وارد ساختن تقاضای کاذب به بازار.
🔸دلاریزدایی و تهاتر: ایران طی یک سال گذشته، با کشورهای روسیه، چین و هند توافقهایی برای تهاتر نفت با کالا یا استفاده از ارزهای ملی انجام داده است. مثلاً صادرات نفت به ونزوئلا و واردات طلا یا کالاهای اساسی در قالب تهاتر، یکی از نمونههای موفق در کاهش فشار ارزی بوده است.
۲. تقویت تولید و اصلاح ساختار مالی دولت
🔹حمایت از تولید داخل: واردات بیرویه پوشاک، لوازم خانگی و خوراک دام در سالهای گذشته ضربه سنگینی به تولید داخلی زد. واردات کالاهای لوکس و دارای مشابه داخلی ممنوع شود.
🔸اصلاح بودجه و انضباط مالی: وابستگی یک سوم بودجه به درآمدهای نفتی در شرایط #تحریم، کشور را آسیبپذیر کرده است. صرفهجویی در اولویت نهادها و سازمانها باشد و استحکام مالیاتی با قدرت پیگیری شود. سریعاً قوانین ناکارا و دستوپاگیر و تودرتوی نهادی باید حذف شوند.
۳. پایداری اجتماعی و دیپلماسی اقتصادی فعال
🔹مهار سفتهبازی در بازارها: جهش قیمت خودرو، ملک و سکه در زمستان ۱۴۰۱ نمونهای از بیثباتی بازارهاست. استفاده از قوانین ضد سفتهبازی و ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مولد و توسعه ابزارهایی مانند اوراق نفتی، راهی برای جذب نقدینگی سرگردان و تحقق شعار سال خواهد بود.
🔸توسعه روابط منطقهای: همکاریهای اقتصادی با اتحادیه اوراسیا و تقویت مراودات با اعضای بریکس، فرصت مناسبی برای کاهش انزوای اقتصادی است. تجارت با همسایگان از طریق تهاتر کالا یا ارزهای محلی باید تسهیل شود.
🔹حمایت از اقشار آسیبپذیر: یارانه نقدی بدون هدفگذاری اثر محدودی دارد. دولت باید مسیر کنونی در سیاستهای حمایتی را از مسیر کارتهای اعتباری و کالایی یا پوشش بیمهای هدفمند، با قدرت بیشتری طی کند.
🔸در نهایت، مدیریت اقتصاد در غیاب توافق، نیازمند ترکیب سیاستهای کنترلی، تشویقی و دیپلماسی منطقهای فعال است؛ نه انتظار برای رفع تحریم.
🔰واکنش منطقی بازار به تحولات سیاسی
🔹یکی از ویژگیهای #اقتصاد ایران، سیاسی بودن آن است؛ یعنی تحت تأثیر تحولات سیاسی، واکنشهای زیادی از خود نشان میدهد. در تحولات سیاسی اخیر نیز شاهد چنین واکنشهایی از سوی بازار بودهایم. بهعنوانمثال، در ایام پایانی سال ۱۴۰۳، زمانی که ترامپ با تهدید ایران اعلام کرد «از این پس، هر شلیکی از سوی یمن را از چشم ایران میبینیم و ایران باید تاوان آن را بدهد»، قیمت #دلار در بازار آزاد از حدود ۹۲ هزار تومان به حدود ۱۰۵ هزار تومان افزایش یافت؛ در حالیکه در بازار توافقی و رسمی تغییر قابل ملاحظهای اتفاق نیفتاده بود. پس از آن، با آغاز مذاکرات هستهای بین ایران و آمریکا، قیمت دلار در بازار آزاد تا حدود ۸۲ هزار تومان کاهش یافت. در طول این مذاکرات نیز نوساناتی در قیمت #ارز متناسب با اخبار سیاسی مشاهده شد، اما بهتدریج واکنش بازار نسبت به تحولات سیاسی کمتر و منطقیتر شده است. در این رابطه، چند نکته قابل توجه است:
🔸۱. در بازار ارز دو دسته فعال هستند: افراد حرفهای و افراد هیجانی. افراد حرفهای معمولاً برخلاف موج حرکت میکنند؛ بهطوریکه وقتی قیمت ارز رو به افزایش است و فعالان هیجانی بازار در حال خرید هستند، آنها در حال فروشاند. همچنین هنگامی که بخش هیجانی بازار در حال فروش است، آنها بهتدریج خرید خود را انجام میدهند. در حقیقت، نوسانات بازار، ثروت را از دست افراد هیجانی به دست افراد حرفهای منتقل میکند.
🔹۲. افراد حرفهای با آنکه خودشان عجولانه عمل نمیکنند، اما دامنزننده به هیجانات هستند. اینکه ملاک و معیار قیمت ارز را «فردایی» و آنهم از طریق چند کانال تلگرامی اعلام میکنند، بهترین دلیل برای این ادعاست. با توجه به اینکه این نوع قیمتسازیها معمولاً در زمان افزایش، بر قیمت همه کالاها در بازار اثر میگذارد، اما در زمان کاهش، تأثیری بر قیمت سایر کالاها ندارد، این تغییرات باعث تزریق بیثباتی به کل بازار و زندگی مردم میشود و قطعاً خیانتی نابخشودنی است.
🔸۳. معمولاً با گذشت زمان و شفافتر شدن فضای سیاسی، بهتدریج فضای آرامش بر بازار حاکم میشود و عرضه و تقاضا واقعیتر و منطقیتر میگردد. به نظر میرسد شرایط امروز بازار ارز و #طلا نیز به این سمت سوق پیدا کرده است و در دو هفته اخیر، بهرغم فراز و فرودهای سیاسی در مذاکرات هستهای، واکنش زیادی از سوی بازار مشاهده نشده است. این موضوع کمک بسیار بزرگی برای بخش دیپلماسی کشور محسوب میشود؛ یعنی اگر این ثبات قیمت ارز در بازار آزاد استمرار یابد، دشمن نخواهد توانست با تهدید به ایجاد تلاطم در بازار و اقتصاد ایران، از تیم مذاکرهکننده ما امتیاز بگیرد.
نرخ فروش #دلار، #ارز، #سکه و #طلا در بازار
💵 #دلار: 87,450 تومان
💶 #یورو: 101,670 تومان
💷 #پوند: 117,290 تومان
🇨🇦 #دلار کانادا: 63,700 تومان
🇦🇺 #دلار استرالیا: 56,910 تومان
💴 #یوان: 12,180 تومان
🇦🇪 #درهم: 23,810 تومان
🇹🇷 #لیر: 2,160 تومان
🇮🇶 #دینار عراق: 66.7 تومان
🇦🇿 #منات: 51,440 تومان
🇦🇫 #افغانی: 1,270 تومان
🇴🇲 #ریال عمان: 227,080 تومان
🌕 #سکه جدید: 77,300,000 تومان
🌕 #سکه قدیم: 70,900,000 تومان
🌕 #سکه نیم: 42,600,000 تومان
🌕 #سکه ربع: 24,600,000 تومان
🌕 #سکه گرمی: 14,500,000 تومان
🌟 مثقال #طلا: 30,140,000 تومان
💫 گرم ۱۸ #عیار: 6,957,900 تومان
💰 #اونس: 3,350 #دلار