eitaa logo
این عماریون
325 دنبال‌کننده
260هزار عکس
71.8هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
به روایت از همسر : با یک موتور با لباس خاک آلود از ماموریت برگشته بود و با همان لباس آمد خانه ما برای خواستگاری. مادر و پدرم برای ازدواج من خیلی سخت گیر بودند. 🍃🌷🍃 در جلسه اول آشنایی که مادرم حضور داشت فقط می خواند و مادر از او بسیار خوشش آمده بود و به من گفت: مغفوری مرد زندگی است. 🍃🌷🍃 وقتی ازدواج کردیم جهیزیه من تقریباً از وسایل قیمتی بودند و مغفوری که متوجه شد از من خواست ظروف، پرده ها و قالی ها را تعویض کنیم. با درآوردن پرده های خانه، موافقت کردم. 🍃🌷🍃 روی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی ها من را از غافل می کند، او یک ساده مانند تهیه کرده بود و یک گوشه خانه گذاشته بود و زمانی که در خانه بود روی این فرش می نشست. 🍃🌷🍃 تبلیغات بود و بیشتر در پشت خدمت می کرد و در هایی که در ،، انجام می داد عده زیادی را راهی می کرد. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : با یک موتور با لباس خاک آلود از ماموریت برگشته بود و با همان لباس آمد خانه ما برای خواستگاری. مادر و پدرم برای ازدواج من خیلی سخت گیر بودند. 🍃🌷🍃 در جلسه اول آشنایی که مادرم حضور داشت فقط می خواند و مادر از او بسیار خوشش آمده بود و به من گفت: مغفوری مرد زندگی است. 🍃🌷🍃 وقتی ازدواج کردیم جهیزیه من تقریباً از وسایل قیمتی بودند و مغفوری که متوجه شد از من خواست ظروف، پرده ها و قالی ها را تعویض کنیم. با درآوردن پرده های خانه، موافقت کردم. 🍃🌷🍃 روی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی ها من را از غافل می کند، او یک ساده مانند تهیه کرده بود و یک گوشه خانه گذاشته بود و زمانی که در خانه بود روی این فرش می نشست. 🍃🌷🍃 تبلیغات بود و بیشتر در پشت خدمت می کرد و در هایی که در ،، انجام می داد عده زیادی را راهی می کرد. 🍃🌷🍃