#شهیدانه_کربلا
🌸☘بسم رب الشهداء و الصدیقین☘🌸
مالک بن عبدالله بن سریع بن هَمْدانی جابری
از دوستداران و شیعیان امیرالمؤمنین(ع)
نسب وی به مالک بن یزید بن کهلان میرسد؛ و از آن روی به وی جابری گفتند چون سریع فرزند جابر و بنوجابر تیرهای از قبیله همدان میباشند که در اصل یمنی بوده و در کوفه میزیستند.
روز عاشورا که یاران امام(ع) یکی پس از دیگری به میدان مبارزه میشتافتند و امام را در برابر سپاه دشمن مشاهده کرده، با چشم گریان نزد ایشان رفتند. امام به آنها فرمود:
ای برادرزادگان! چرا میگریید؟ به خدا سوگند امید دارم به زودی چشمانتان روشن گردد.
آنها گفتند: «خداوند ما را فدای تو کند، به خدا سوگند ما برای خودمان نمیگرییم، بلکه گریه ما برای شماست که در محاصره اید و نمیتوانیم از تو حمایت کنیم و کاری از دست ما ساخته نیست.» امام فرمود:
«خداوند برای این همراهی، بهترین پاداشی را که به متقین میدهد به شما عطا کند.»
✨آن دو جوان- پس از شهادت حنظله که در همان هنگام اتفاق افتاد- در حالی که به امام مینگریستند و بر وی درود میفرستادند، گفتند: ای فرزند پیامبر، سلام خدای بر تو باد. امام(ع) فرمود: بر شما نیز سلام و رحمت خدای باد.
آنگاه وارد میدان مبارزه شدند و ضمن حمایت از همدیگر جنگ نمایانی کردند تا آنکه سرانجام در نزدیکی امام(ع) به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.
✨نامش در زیارت ناحیه و رجبیه آمده است.
پروردگارا به روح مقدس جناب مالک ابن عبدالله قسمت می دهیم، در اين وقت، ما را از كسانى قرار ده كه از تو درخواست كردند و به آنان عطا فرمودی🤲🏻
🌴الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
#شهیدانه_کربلا
🌸☘بسم رب الشهداء و الصدیقین☘🌸
هفهاف بن مُهَنَّد راسبی
اولین زایر و آخرین شهید کربلا
از تیره راسب، قبیله أزد، شیعه ای شجاع، تهمتن، شیرافکن، کوه کن، تکسوار، نیک سیرت، و از پاکان و شجاعان ساکن بصره و از مخلصان ولایت.
✨هفهاف در عشق ورزی و اطاعت شاه ولایت گوی سبقت از دیگران ربود و در جنگ صفین ملازم آن حضرت و سردار قبیله ازد شد.
وی در خدمت امام حسن(ع)، سپس تا شنید حسین(ع) عازم عراق گردیده با وجود فضای رعب و وحشت از بصره بیرون تاخت.
او عصر عاشورا که جنگ پایان یافته و امام(ع) شهید شده بود، رسید و پرسید: مولایم حسین(ع) کجاست؟
گفتند: او را کشتیم و گروهی به غارت خیمه هایش هجوم برده اند!
✨دنیا در نظر هفهاف تاریک شد و آه از نهادش برآمد؛ پرسيد: آيا حسين جنگ نمود و شهيد شد؟ گفتند: بلی، او و اصحابش هرگز تسليم نشدند، سخت جنگيدند تا آخرين نفس و شهيد شدند. گفت: پس آماده نبرد باشيد، من نيز از حسينيانم و از چپ و راست به سپاه دشمن هجوم برد و دلیرانه جنگید و افراد زیادی را کشت، سپس از همه طرف به دستور عمر به او حمله شد تا اسبش از پای درآمد و پیاده ماند و شدیدا مجروح گشت.
محاصره شد و نزدیک گودال قتلگاه به خاک افتاد و این یار باوفای حضرت در ۵۰ سالگی در آخرین دقایق بازمانده از آن مصیبت عظیم در لحظه های پایانی به سالار شهیدان پیوست😭
✨شجاعت و جنگاوری او چنان بود که امام سجاد(ع) فرمود:از بعثت پیامبر(ص) تاکنون، مردم هیچ مبارزی را بعد از علی(ع) همچون او ندیدند❤️
خــ❥ ــــدایا
به روح مقدس جناب هفهاف بن مهنّد ما را پاك كن و به جانب راست و درستى توجّه ده🤲🏻
🌴الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وآل محمد
#شهیدانه_کربلا
🌸☘بسم رب الشهداء و الصدیقین☘🌸
بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی
قاری سرشناس و مدرس قرآن در مسجد کوفه و از شیعیان و از تابعین و یاران امیرالمؤمنین(ع)
منسوب به مِشرَق، شاخهای از قبیله هَمْدانِ یمن است.
از او با لقب سیدالقّراء یاد کردهاست.
✨بریر از کوفه به مکّه رفت و به جمع یاران امام(ع) پیوست.
✨شب عاشورا بعد بیعت مجدد یاران با مولای خویش، بریر برای موعظه عمرسعد اجازه گرفت.رفت، بدون سلام در چادر عمر نشست.
عمر خشمگین شد:ای برادر همدانی! چه چیز تو را از سلام کردن بازداشت؟ آیا مسلمان نیستم و خدا و رسولش را نمیشناسم و به حق گواهی نمیدهم؟!
بریر گفت: چطور عازم کشتن خاندان پیامبر(ص) گشتی،این فرات زلالی که حیوانات عراق از آن مینوشند؛ اما حسین بن علی(ع) و یارانش از تشنگی میمیرند چون تو مانع گشتهای، فکر میکنی خدا و رسول(ص) را میشناسی؟
عمر قسم خورد میداند هرکس حق آنها را غصب کند در آتش است اما میان اجرای فرمان عبیدالله سرگردان بود و گفت: ملک ری نور چشم من است.
💫در آغازین ساعات عاشورا امام(ع) از او خواست دشمن را نصیحت کند، بعد نصایح بسیار که فایده نداشت گفت: خدا در قیامت سیرابتان نکند، شما بدامتی هستید، او را تیر باران کرده، مجبور به عقب نشینی شد.
✨ وی با یزید بن معقل سر گمراهی معاویه و امام هدایت علی(ع) مباهله کردو مبارزه نمود،با شمشیر ضربت سنگینی بر سر یزید زد که شمشیر از کلاهخود گذشت و در فرقش گیر کرد.
بریر جنگید و بعد کشتن سی نفر به دست بجیر بن اوس ضبی به شهادت رسید.
خــ❥ ــــدایا❣به روح مقدس جناب بُرَیر، خطاهایم را بر من ببخش🤲🏻
🌴اللهمَّ صلِّ علی محمد وآل محمد
#شهیدانه_کربلا
🌸☘️بسم رب الشهداء و الصدیقین☘️🌸
مُسْلِم بن عَوْسَجَة اَسَدی
نخستین شهید روز عاشورا(در حمله اول) و از كسانى كه به حسين(ع) نامه نوشت.
✨اهل کوفه و مانند حبیب از قبیله بنی اسد بود. مردی شریف، عابد و اهل مروت و سخاوت.
✨مسلم بن عوسجه، رسول خدا(ص) را دیده و روایاتی از ایشان نقل کرده است. او در فتح آذربایجان و سایر مناطق با لشکر مسلمانان همراه بود.
✨ایشان از مسلم بن عقیل در کوفه حمایت میکرد و برایش پول و سلاح تهیه میکرد و به نفع امام(ع) بیعت میگرفت.
بعد دستگیری هانی، ایشان فرمانده قبیله مَذحِج و بنیاسد شد.
او بعد شهادت مسلم بن عقیل مدتی مخفی شد و سپس با اهل و عیال در کربلا به خدمت امام رسید.
شب عاشورا و بیعت مجدد یاران، وی بلند شد و گفت:
«ای ابا عبدالله!دست از تو بر نمیدارم تا نیزهام را آن قدر به سینههای دشمن بکوبم تا بشکند و با شمشیر آنان را آنقدر بزنم تا شمشیر از دستم بیفتد و اگر هیچ سلاحی نداشته باشم، دشمن را سنگ باران خواهم کرد تا همراه تو بمیرم.»🥺
🌸روز عاشورا برای حفاظت از پشت خیمهها خندقی آماده کردند. او میتوانست شمر را هدف تیر قرار دهد. امام فرمود: دوست ندارم آغازگر جنگ باشم
درگیری دو سپاه به طرف شریعه فرات کشیده شد، ایشان جنگ نمایانی کرد و مسلم بن عبدالله ضبائی و عبدالرحمن بن ابی خشکاره در قتلش همدست شدند.
از شدّت درگيرى، گرد و خاك غليظى بلند شد، سپس ایشان را زخمی روى زمين ديدند. امام(ع) و حبیب بر بالینش آمدند.
در زیارت ناحیه مقدسه به او درود فرستاده شده است
خدایا به روح مطهر جناب مسلم بن عوسجه قسمت می دهیم ما را عفو کنی🤲🏻
🌴الّلهُم صلِّ علی محمد وآل محمد
#شهیدانه_کربلا
🌸☘️بسم رب الشهداء و الصدیقین☘️🌸
قاسِط بن زُهیر بن حرث تغلبی
آرامگاه جمعی در حرم امام حسین(ع)
از یاران امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع).
✨قاسط بن زهیر، منسوب به قبیله تغلب بود، از این رو در کتاب ابصار العین نام او در شمار شهدای تغلبی آمده است.
قاسط از سپاهیان امام علی(ع) در جنگهای جمل، صفین و نهروان بود،از این رو از او در جنگها به ویژه صفین سخن به میان آمده است و در ديگر جنگهاى آن حضرت نيز در ركاب وى شمشير زد.
قاسط پس از شهادت حضرت امیرالمؤمنین(ع) در کوفه ماند و با امام حسن(ع) بیعت کرد و از یاوران او بود.
هنگامى كه از ورود امام(ع) به کربلا آگاه شد، به خدمت آن حضرت رسيد.
قاسط به همراه دو برادرش کردوس و مقسط، در روزهای چهارم یا پنجم ماه محرم در کربلا، شبانه به حسین بن علی پیوستند و خیمه خود را در کنار خیمه ضرغامة بن مالک و کنانة بن عتیق هم قبیله خود بر پا کردند. هر پنج تن در روز عاشورا و در حمله اول پس از نبردی سخت به شهادت رسیدند.
بعضی از مورخین معتقدند که آنان شب عاشورا به حسین پیوستند. قاسط هنگام شهادت حدود ۵۵ سال داشت.
در زیارت الشهدا، از او و برادرش کردوس به عنوان شهدای کربلا یاد شده است.
✨در زیارت ناحیه و رجبیه بر وى درود فرستاده شده است.
در زیارت ناحیه مقدسه به آنان سلام داده شدهاست.
خــ💖ــدای من✵❀
به روح مطهر جناب قاسط ابن زهیر قسمت می دهیم گناهان ما را ببخش🤲🏻
🌴الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
[ کانال جدید امین سلم آبادی ]
👇
『 @amin_salmabadi2 』
#شهیدانه_کربلا
🌸☘️بسم رب الشهداء و الصدیقین☘️🌸
نصر ابن ابی نیزر حبشی مدنی
برخی ابی نیزر را از نوادگان پادشاهان عجم دانستهاند که به پیامبر(ص) هدیه شد و سپس، به امیرالمومنین رسید.
✨پدرش(ابی نیزر) در نخلستان علی(ع) کشاورزی میکرد، مردی بلند قد و خوش سیما بود و در ماجرای حفر چاه و قنات
که به نام او اختصاص یافت، یعنی عین ابی نیزر و بُغَیبِغَه، خدمت علی(ع) بود.
قسمتی از متن وقفنامه:
«... ۲چشمه «ابی نیزر» و «بغیبغه» را به فقیران مدینه و بین راه ماندگان صدقه امیرالمؤمنین است تا خدا به واسطه آن چهرهاش را از گرمای آتش قیامت حفظ کند. آنها فروخته و بخشیده نشود تا خدا آنرا به ارث برد، مگر حسن و حسین محتاج آن شوند، که مالک بی قید و شرط آن دو نهر خواهند بود و دیگری مالکیتی نخواهد داشت.»
نصر روز عاشورا، خود را سپر امام قرار داد تا بر اثر تیرهایی که به بدنش میخورد، ۱۰چشمه خون از بدنش میجوشد.
این چشمههای جاری در راه امام حسین(ع) ریشه در ضربات کلنگ امیرالمومنین(ع) در ته چاه دارد. ریشه این فداکاری به آن یکی گره خورده، این انقلاب در محضر امام(ع)، ریشه در «بُغَیبِغَه» دارد.
وقتی بیعت از نصر برداشتند
گفت: نه به خدا، هرگز اگر رفتنی بودیم اینجا نمیآمدیم.
شاید منظورش این بود که اگر عافیت طلب بودم آن زمان که پدرم را برای پادشاهی خواندند به حبشه بازمیگشتم.
«نصر» شجاع بعد کشتن جمعی از دشمنان، شربت شهادت نوشید. آن عزیز از سواره نظام بود که اسب او پی شد و در حمله نخستین به شهادت رسید.
✨خدایا❣️به روح مقدس جناب نصر و پدر گرانقدرشان حاجت ما را برآورده بخیر گردانی🤲🏻
🌴الّلهُمَّ صلِّ علَی مُحمَّدٍ وآل محمد
#شهیدانه_کربلا
🌸☘️بسم رب الشهداء و الصدیقین☘️🌸
حُلاس بن عَمرو اَزدی رّاسبیِّ
از اهالی کوفه و اصحاب علی بن ابیطالب(ع).
ایشان زمانی در کوفه فرمانده نیروهای علی بن ابیطالب(ع) بود و در جنگ صفین دلاورانه جنگید.
حلاس در بعضی از نسخههای طبقات گاهی تحت عنوان حُلاّش و گاهی حُلاّس الهجری نام برده شده است. هجر از شهرهای یمن است و منافات با نسبت او به راسب بن مالک یکی از شاخههای بنی ازد ندارد. آنان از اعراب قحطانی هستند که در کوفه ساکن شدند.
ایشان و برادرشان نعمان خود را با سپاه عمر بن سعد به کربلا رساندند ولی قبل از آغاز جنگ به سپاه حسین بن علی پیوست و در صبح روز عاشورا در حمله اول سپاه یزیدیان به شهادت رسید.
نام حُلاّس در زیارت رجبیه آمده است. ”السَّلامُ عَلَی حُلاّسِ بنِ عَمرو“
خــ❥ ــــدای من💞 به روح مقدس جناب حُلاّسِ بن عمرو قسمت میدهیم خواسته ات را بر هدایت ما قرار ده، ای بهترین هدایتگر🤲🏻
🌴الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
[ کانال جدید امین سلم آبادی ]
👇
『 @amin_salmabadi2 』
#شهیدانه_کربلا
🌸☘️بسم رب الشهداء و الصدیقین☘️🌸
بکیر بن حرّ بن یزید ریاحی
وقتی حرّ بن یزید ریاحی متوجه شد که عمرسعد مصمم است با امام حسین(علیه السلام) به جنگ بپردازد، به فرزند خود «بکیر» گفت: «پسرم، بدن پدرت طاقت تحمّل آتش جهنم را ندارد. اگر با من موافقی به طرف حسین بن علی برویم». بکیر با پدر موافقت کرد و در فرصت مناسب از لشکر عمر سعد کناره گیری کردند و خود را به اردوگاه امام حسین(علیه السلام) رساندند. آن گاه که امام آن دو را پذیرفتند، حرّ به فرزند خود گفت: «الحمدلله که خداوند ما را از مصاحبت با این قوم ستم کار نجات داد. اکنون بر این قوم ظالم حمله کرده، از فرزند رسول خدا ﷺدفاع کن». به دنبال پیشنهادِ پدر، او از امام حسین علیه السلام اجازه گرفت و با سپاه عمر سعد به جنگ پرداخت تا به درجه شهادت نایل آمد. وقتی حرّ بالای سر فرزند آمد، چنین گفت: «خدای را سپاس که شهادت در رکاب مولایمان حسین علیه السلام را روزی تو ساخت».
یــاربـــــ به روح مطهر جناب بکیر بن حر
ما مشق غم ؏شق💕 تو را خوش ننوشتیم
امــــا
تــو بڪش خط به خطای همه ی مــا🤲🏻
🌴الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
[ کانال جدید امین سلم آبادی ]
👇
『 @amin_salmabadi2 』
#شهیدانه_کربلا
🌸☘بسم رب الشهدا و الصدیقین☘🌸
سُوَیدبنعمرو بن(ابی مُطاع)خثعمی
انسان شریفی از قبیلهی بنی خثعم
از ویژگیهای برجستهاش این بود که زیاد نماز میخواند.
سوید در میدان جنگ مانند شیرى از بند رها شده میجنگید و بر بلاهایی که بر سرش میآمد، نهایت صبر را داشت.
روز عاشورا سوید به تنهایی و یا همراه بشیر بن عمرو حضرمی جزو آخرین افرادی بود که در رکاب امام(ع) شهید شدند.
برخی میگویند؛ وی بعد شهادت حنظله بن سعد شبامى و قبل یحیى بن سلیم مازنى براى جنگیدن در راه خدا برخاست، تا بدنش پر زخم شده بیهوش بر زمین افتاد و هیچ حرکتی نداشت، اما بعد شنیدن صدای کشته شدن امام حسین(ع)، برخاست و از میان کفش خود، چاقویى که پنهان کرده بود، بیرون آورد، و با دشمنان جنگید تا توسط هانی بن ثبیت حضرمی،و یا عروه بن بطار تغلبی (عزره بن بطان تغلبی)و زید بن رقاد جنبى به شهادت رسید؛ بر این اساس، وی آخرین شهیدی است که کنار امام(ع) به معشوق خود رسید.
اشعاری حماسی از سوید بن عمرو در روز عاشورا:
«اى حسین! بپاخیز، امروز احمد (پیامبر) را خواهى دید و نیز پدر بزرگوارت على که صاحب بذل و بخشش بود.
حسن را خواهی دید مانند ماه کامل! و عمویت که مردى شجاع، پر همت و رشید بود.
یعنی حمزه که شیر خدا است و اسد خوانده میشد؛ و ذو الجناحین(جعفر طیار) را خواهی دید که در جایگاه شایستهاى است؛ او را در بهشت فردوس که مقامی عالى است، ملاقات میکنی»
بارالها، من بدان نعمات که مرا داده ای اذعان دارم، به گناهانم اعتراف کرده، از آنها باز می گردم
تو نیز به روح مطهر جناب سوید بن عمرو مرا بیامرز🤲🏻
🌴الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی محمدٍ وآل محمد
#شهیدانه_کربلا
🌸☘️بسم رب الشهداء و الصدیقین☘️🌸
ابو ثُمامه عمرو بن عبد اللّه صائِدی
از جنگاوران عرب، از بزرگان شیعه و ساکن کوفه
ایشان از یاران شجاع و دلاور علی(ع) بود و در جنگ ها، حضور داشت و بعد شهادت ایشان، از یاران امام مجتبی(ع) بود و بعد مرگ معاویه، به امام حسین(ع) نامه نوشت.
با آمدن مُسلم، به کوفه ابو ثُمامه، در زمره یاران مورد اعتماد او قرار گرفت و در تهیه سلاح و امکانات مالی، فعّالیت داشت.
مسلم او را به فرماندهی سپاهیان قبیله رُبع تمیم هَمْدان گماشت و سپاه او ابن زیاد را در قصر حکومتی، محاصره کرد.
او در نهایت در صف جان نثاران امام، قرار گرفت.
او، افزون بر استواری در ایمان، صلابت در ولایت اهل(ع)، دلاوری و شجاعت، از هوش و ذکاوت سیاسی و اطّلاعات گسترده امنیتی برخوردار بود.
از کارهای برجسته و درخشان این مرد بزرگ، یادآوری فرا رسیدن وقت ظهر برای اقامه نماز در بحبوحه نبرد روز عاشوراست.
امام(ع) فرمود: نماز را یادآوری کردی. خدا تو را از نمازگزارانِ اهل ذکر، قرار دهد! آری، اوّلِ وقت نماز است، از آنها بخواهید از ما دست بدارند، تا نماز بگزاریم.
به پیشنهاد ابو ثُمامه، نماز جماعتِ تاریخی امام حسین(ع) در میدان نبرد، برگزار شد.
او، بعد شهادت شماری از یاران اباعبداللّه(ع)، به میدان آمد.
وی، در درگیری با قیس بن عبد اللّه، به خیل شهدای کربلا پیوست.
نامش در زیارت رجبیه و ناحیه مقدّسه، آمده است.
خــ❥ ــــدای من
❄️از تو نا امید نیستم که امید
بر درِ خانه کریمی آورده ام؛ به روح مقدس جناب ابو ثمامه قسمت میدهیم، تو خود مارا دریاب🤲🏻
🌴الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
#شهیدانه_کربلا
🌸☘️بسم رب الشهداء و الصدیقین☘️🌸
جُنادَة بن كَعْبِ بن الْحَرْث انصاری خَزْرَجی
از کسانی که توانست جان خویش را روز عاشورا در دفاع از مکتب امام حسین(ع) فدا کند
وی به همراه مجمع بن عبدالله و چند نفر دیگر از کوفه به سمت امام آمدند و در منطقهی «عذیب الهجانات» به آنحضرت رسیدند، اما حر بن یزید ریاحی مانع از پیوستن آنان به امام شد و گفت: این چند نفر کوفى جزو کسانى نیستند که با شما آمدهاند؛ لذا من باید آنها را دستگیر کرده و یا بازگردانم. امام قبول نکرد و فرمود: همانگونه که از خودم دفاع میکنم از ایشان نیز دفاع خواهم کرد، ایشان از یاران من هستند و تو قول دادهاى تا زمانى که نامه(ابن زیاد) به تو نرسید، هیچ تعرّضى به من نکنى و اگر به عقدى که بین من و تو است پایبند نمانی، با تو خواهم جنگید! حرّ نیز آنها را رها کرد.
جنادة بعد از نافع بن هلال جملی و قبل از شهادت فرزندش(عمرو) به میدان رفت و توانست تعدادی از لشکر عمر بن سعد را بکشد. او در هنگام نبرد اینگونه رجز میخواند:
من جناده، پسر حارثم؛ من سست و پیمانشکن نیستم، و از بیعت خود دست بر نمیدارم تا وارثى از من ارث برد. امروز کالبد و جنازهی من روى زمین خواهد بود.
در زیارت ناحیه به او درود فرستاده شده است.
خــ❥ ــــدای من💞 به روح مقدس جناب جناده قسمت میدهیم
اگر بناست بسوزیم طاقتمان ده
و اگر بناست بسازیم قدرتمان ده...!🤲🏻
🌴الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
[ کانال جدید امین سلم آبادی ]
👇
『 @amin_salmabadi2 』
#شهیدانه_کربلا
🌸☘️بسم رب الشهداء و الصدیقین☘️🌸
عمرو بن خالد اسدى صيداوى
ایشان از اشراف و محترمين كوفه و از شيعيان مخلص بود كه همراه حضرت مسلم قيام كرد و پس از خيانت مردم كوفه به ناچار متوارى گشت و چون جريان قيس بن مسهّر و سخنان او را شنيد، با غلام خود سعد و مجمع عائذى و پسرش و جنادة بن حارث سلمانى و غلام نافع بجلى از كوفه خارج شدند و طرمّاح بن عدى طائى كه جهت تهيه غذا برای خانواده اش به كوفه آمده بود را هم به عنوان راهنما با خود بردند. طرماح آنان را از بيراهه برد و چون در راهها نگهبان گماشته بودند، از ترس نگهبانان، خيلى سریع در «عذيب الهجانات» خود را به امام رساندند.
هنگامی که آتش جنگ بين حضرت سیدالشهداء و لشكر كوفه مشتعل گرديد، اينان در صف اول به دشمن حمله كردند و وارد جنگ شدند، دشمن متوجه آنان شد و آنان را محاصره كرد و چون امام حسین(علیه السلام) متوجه اين واقعه شد، حضرت عباس(علیه السلام) را به كمك آنان فرستاد، حضرت عباس(علیه السلام) به تنهایى به دشمن حمله برد و صفوف را شكافت تا به آنان رسيد و نجاتشان داد اما آنان مجروح شده بودند. در برگشت مورد حمله مجدد واقع شدند و از حضرت عباس(علیه السلام) فاصله گرفتند و دسته جمعى با اينكه مجروح بودند، به دشمن حمله بردند و جنگيدند و همه در يك محل به شهادت رسيدند. حضرت عباس(علیه السلام) آنان را گذاشت و مراتب را به عرض رساند و امام حسين(علیه السلام) بطور مكرر به آنان رحمت مى فرستاد.
خــ❥ ــــدای من💞 به روح مقدس جناب عمرو قسمت میدهیم امام زمان(عج ا...) را برسان و نجاتمان بده از رنج بی امان🤲🏻
🌴الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد