eitaa logo
امیــرِحــَـرَم✔️
9.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
6 فایل
تویی‌امیــرِحــَـرَم منم‌گدای‌کــرم بِوَقت‌ِصبح‌وبه‌شام‌نام‌تورا‌میبرم ارائه‌محتوای برگزیده‌در‌راستای#جهادتبیین 🎬 سوادرسانه‌‌و‌☠️دشمن شناسی‌رسانه‌ای ✅ ارسال‌سوژه،پیشنهادوانتقاد: @Dr_saied ✅تبلیغات @haram_yar ✅مشاور رسانه و‌فرهنگ @Aghavali
مشاهده در ایتا
دانلود
15.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻برگزاری جلسه دادگاه دختره ۱۸ ساله صهیونیستی که به همراه همسرش متهم به جاسوسی برای ایران شده بودند. اگر واقعیه و به ایران کمک کردن خدا کمکشون کنه ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... خوندی و دلت شکست اشک ازچشمات سرازیر شد التماس دعا... شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد .... ❤️شهید سید مرتضی دادگر🌷 می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران..... علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.... یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.... یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه.... تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم.... با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.... بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد.... شهیدسیدمرتضی‌دادگر...🌷 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم..... قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.... با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.... "این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم.... دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.... جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات.... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟ نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم.... شهید .... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار ازحال رفتم... ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹 شادی روح شهدا ، روح امام شهدا سه صلوات و فاتحه ای تقدیم می کنیم. ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
⭕️ وفاقیون دارند القا می‌کنند که پزشکیان بدشانسه یعنی حالا که به مشکلات خوردیم ناشی از شانس بوده نه بی درایتی و ناتوانی ایشان این در حالی است که دقیقا ترور ها، به هم ریختن فضای جنگی منطقه و ... ناشی از شناخت دشمن نسبت به ناتوانی و کم درایتی ایشان و تیم مدیریتی اوست نه شانس ✍ شانس پوچ ترین کلمه است ... مولا علی علیه السلام ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 اولين ديدار جانباز عمليات تروریستی پیجری رژیم صهیونی، خانم روان الموسوی با فرزندانش؛این خانم لبنانی یک دست و دو چشمش را تقدیم مقاومت کرده است ✍لعنت به صهیونیست‌؛لعنت به هرکسی که از این رژیم حمایت میکنه؛لعنت به هرکسی که این جنایات رو میبینه و اما سکوت میکنه و دلش به درد نمیاد راستی فاطمیه نزدیکه....مادر،صورت سوخته😭💔 ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 تأثیر شگفت آور خیرات برای اموات ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جا داره روز پرستار رو به این پرستار زحمتکش هم تبریک عرض کنیم 😂😂😂 💉💊🥴 ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️یکی از هوادارای الهلال انگشتر نیمار رو تو این صحنه ازش دزدید و گذاشتتش برای فروش😐 ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻جالب‌ترین دوربین مخفی ایرانی که این روزها در فضای مجازی پربازدید شده است😂😂 ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یاسر الموسوی، فرزند شهید سید عباس موسوی: سید نصرالله شهید شده و من پیکر او را دیدم و دست و سرش را بوسیدم. 🔹 زینب نصرالله دختر سید در حالی که جلوی پیکر گریه می کرد به پدرش گفت: اینگونه می روی و من یک سال است که تو را ندیده ام؟ 🔸 پسرشان آقای جواد نصرالله خطاب به پیکر پدر گفت: ای پدر، ما ۳۳ سال است که با تو خوب زندگی نکردیم... ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻روش صحیح تربیت فرزند 😂 ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️داستان عجیب مردی که هر هفته با پراید از شهر جهرم با طی مسافتی حدود ۸۰۰ کیلومتر راهی مرز شلمچه می‌شود تا خود را شب جمعه (شب زیارتی سیدالشهدا) به کربلای معلی برساند. ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 با این روش و تکنیک همسرت و بچه هات رو اصلاح کن ‌| عضو شوید👇🏻 ┄┅┅┅┅❀🕌❀┅┅┅┅┄ 🔻@AMIRE_HARAM🔺