دلشکسته را یک حاجت است ؛ آنم حرم ..

نفس به نفس ، میگم حسین؛

ای آه حسرتِ من، کربلا.

باید بچه هارو جمع کنیم بگیم دعا کنن کربلای ما امضا بشه.. ما گناهامون نمیزاره صدامون برسه! [ـ یاد روایتی افتادم که تو خیمه هـا بچه هاشم دعا میکردن ولی درست نشد]💔

میدونی قضیه چیه آقای من .. میان پیشت محبتت و تموم میکنن ! نمیزارن به ما برسه :) میگم که کار بلد بازارن.. محبتت و میخرن با اشکاشون

اشک میدن حرم میخرن ! ولی من چی؟ اشکام.. اشکای من قاتیش گناهم هست :) شاید این مدل اشکا به کارت نمیان آخه خاکای شوره زار که رو زخمت هست این اشکاهم بریزه روش.. بدتر دردت میگیره عزیز دلم:)

قدیم یه جا تو روضه علی‌اکبرت میگفت یه روز برا مریض جواب کردن خیلی زیاده یه روز برا سرباز خیلی زیاده یه روز برا اعدامی قد یه سال میگذره! خب؟ آره دقیقا اونجا که صدا زدی [ یک روز جمع کردنِ بدنِ تو وقت میبرد علی]

حواست نبود وقتی این و گفتی .. به خودمون اومدیم دیدیم میگن سه روز بدنت تو آفتاب مونده بوده :))))

حالا من یه چیزی میگم شاید دلت برام بسوزه و بخری! این و میدونم اگه بازاری نیستم.. خوب بلدم گدایی کنم : [ اباعبدالله من بدون تو هر ثانیم قد یه روز میگذره :) ] بخدا بازارِ ما گرمه.. بازار گرمی نیست!

زیاد نوشتم.. برا یه دردِ تکراری نوشتم؛ ولی تکراری ننوشتم :) بخاطر تو به ما محل میدن! مارو بی محل کردی خبر ندارن :)

_

تقصیر دلم نیست،تماشای تو زیباست:)