✨هر چند که خسته از گناه آمده ام با حال بد و روی سیاه آمده ام امشب شب قدر است ،یقین می بخشی با ذکر حسین با اشک و آه آمده ام✨ ✍🏻دوستان امشب دعا کنیم ابتدا برای رفع موانع ظهور 🦋 و ✨ظهور دولت کریمه اهل بیت دولت حضرت مهدی (عج)✨ برای رهبر عزیزمون حضرت امام خامنه ای عزیز❤️ برای پیروزی مردم بی گناه غزه و فلسطین 🕊 و نابودی صهیونیست جنایتکار اسرائیل و آمریکا 🤲🏻 و برای همه ی اونهایی که یه درد گوشه قلبشون پنهونه 🍁 برای ناگفته هایی که کسی جز خدا محرمش نیست ...🌱 برای دلهای شکسته ...‌برای طاقت هایی که کم شده ....💔 برای تمام مریض هایی که رو تخت بیمارستانن ...❤️‍🩹 برای کسانی که مشکلات خسته شون کرده ..🥀 برای همه دعا کنیم و بعد برای خودمون دعا کنیم ..🦋 چرا که دعا سر دیگرش به خودمان برمی گردد🤲🏻 شاید دیگه سال بعد شب قدری برامون نبود🥀 ✨دعای استاد فاطمی نیا و سوره روم و عنکبوت فراموش نشود دوستان ✨ ان شاءالله همه در پناه دعای اهل بیت عاقبت بخیر باشیم🤲🏻🌹🍃 @ammar1402bahman

✍🏻اسم✨ اعظم خدا ✨چیست؟ و در کدام آیات قرآن قرار دارد ؟ ✨امیرالمؤمنین امام علی (ع)✨پاسخ می دهند ولی می فرمایند: حیف است این اسم خرج امور دنیایی شود 🦋دوستان بیایید یک بار به نیت آمدن حضرت مهدی و تشکیل حکومتش خرج اش کنیم🦋 #سلام_صبح_بخیر #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #امام_زمان_(عج) @ammar1402bahman

🔹خوک ها و میمون های امت پیامبر که در روز قیامت با این صورت مشحور میشوند و دارای صفاتی هستند ✍🏻توجه کنید دوستان و با دقت نگاه کنید فقط مال بی نمازها ،بی حجاب ها،و ...نیست ممکنه ما هم یکی از این افراد باشیم و در قیامت اگر به صورت آدم وارد محشر نشیم شفاعت بهمون نمی رسه #امر_به_معروف #نهی_از_منکر #نشر_حداکثری_صدقه_جاریه_است #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #امام_زمان @ammar1402bahman

✍🏻داستان طفلی که از باغی گردو می‌دزدید. پسر صاحبِ باغ با چند دوست خود در کنار باغ کمین کردند تا دزد گردو را بیابند. روزی وقتی طفل گردوها را دزدید و قصد داشت از باغ خارج شود لشکرِ کمین‌کرده‌ها به دنبال طفل افتادند و طفل گردوها را در راه رها کرده و از ترس جان خود فرار کرد. آنان پسرک را در گوشه‌ای بن‌بست گیر انداختند و پسرک از ترس بر زمین چمباتمه زد و نشست و دست بر سر گذاشت و امان خواست. حکیمی عارف این صحنه را می‌دید که صاحب گردوها چوبی در دست بلند کرده و می‌گوید: برخیز! چرا گردوهای ما را می‌دزدی؟! طفل گفت: من دزدی نکردم. یکی گفت: دستانت رنگی است٬ رنگ دستانت را چگونه انکار می‌کنی؟ دیگری گفت: من شاهد پریدنت از درخت بودم... حکیم وارد شد و چند سکه غرامت به صاحب مال داد تا از عقوبت او دست برداشتند. حکیم در کُنجی نشست و زار زار گریست. گفت: خدایا! در روز محشر که تو می‌ایستی و من در مقابل فرشتگانِ توام، چگونه گناهان خود را انکار کنم با این‌که دستانم و فرشتگانت بر حقیقت و بر علیه من گواهی خواهند داد؟!! خدایا! امروز من محشر تو را دیدم، در آن روز بر من و بر ناتوانیِ‌ام رحم نما و با من در محاسبۀ گناهانم تنها و پناهم باش و چنانچه من بر این کودک رحم کردم و نجاتش دادم تو نیز در آن روز بر من رحم فرما و مرا نجات ده!!! #روز_حساب #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #امام_زمان(عج) #خدای_بزرگ_من @ammar1402bahman