eitaa logo
عمارمدیا
761 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
﷽ 💠عمارمدیا ؛ گزیده‌ها شخصی.مستقل.تاسیس ۱مهر۱۳۹۴ 💬 @sj2016 eitaa.com/ammar_media ایتا aparat.com/Ammar_media آپارات Instagram.com/ammar_media_insta اینستا کانال‌های مرتبط: @KKClips کلبه کرامت @Tafsir_Tasnim_DL تفسیر تسنیم @Teb_Media طب مدیا
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 کدام روش تامین مالی را انتخاب می‌کنیم؟ 8️⃣ بخش هشتم 1️⃣ بخش یکم 2️⃣ بخش دوم 3️⃣ بخش سوم 4️⃣ بخش چهارم 5️⃣ بخش پنجم 6️⃣ بخش ششم 7️⃣ بخش هفتم گفته می‌شود بورس به نفع و به نفع تامین مالی پروژه‌های نیمه‌تمام شرکت‌ها است، اما این خیلی دور از واقعیت است. در بهترین حالت این بورس است که می‌تواند به تولید کمک کند که این بازار هم شباهت بالایی به الگوی تامین مالی مبتنی بر فروش اوراق مشارکت دارد، که البته همان‌گونه که گفته شد روش فروش اوراق مشارکت با مسئولیت‌پذیری بالاتر و دقت در انتخاب حوزه‌ی سرمایه‌گذاری همراه است، اما در بورس این مسئولیت‌پذیری و دقت نیز رنگ می‌بازد، چرا که شرکت‌ها هیچ‌گاه به بازگرداندن سرمایه‌هایی که جذب کرده‌اند متعهد نیستند. علاوه‌ بر این، بورس بخش دیگری به نام نیز دارد که در آن از یک‌سو شرکت‌ها به روش متقلبانه‌ی دست می‌زنند، از سوی دیگر مردم نیز در آن به سفته‌بازی عادت می‌کنند و ترغیب می‌شوند به خرید‌ها و فروش‌های کوتاه‌مدّت، همان روشی که شباهت زیادی به پیدا می‌کند و با یک اسم زیبا و به قول گالبرایت، معصومانه‌، به آن «» گفته می‌شود. این‌که در بازار ثانویه مردم دائماً سهام می‌خرند و تا قیمت آن پایین می‌رود، می‌فروشند، که عمدتا متاثر از همان «» و رفتار گله‌وار است و همان‌گونه که گفته شد ، ، و است. این دقیقا آن بخشی از بورس است که بسیار آسیب‌زا و خطرناک است. بورس خصوصا با بازار ثانویه‌‌ای که دارد بیش از آن‌که به تولید بیانجامد مردم را به پول‌های عادت می‌دهد، پول‌هایی که در قبالش تولیدی انجام نداده‌اند، عرقی نریخته‌اند و می‌خواهند ساده و راحت کسب سود و منفعت بکنند و عمدتاً هم شکست می‌خورند و سرمایه‌ی خودشان را از دست می‌دهند. از سوی دیگر یک عده شیاد و متقلب با رانت و استفاده از روش‌هایی مثل بازارگردانی، بازار را روی انگشت خودشان می‌چرخانند و کلاه مردم و افراد تازه کار را برمی‌دارند. از این‌رو نه تنها باید به تبعات جدی بازار بورس توجه داشت بلکه به مدافعان این بازار روش‌هایی مثل اوراق مشارکت را پیشنهاد داد که به واسطه‌ی آن‌ بهتر، دقیق‌تر و با بالاتری تامین مالی صورت می‌گیرد، حتی بسیار بهتر و با کیفیت‌تر از بازار اولیه و عرضه‌های اولیه‌‌ای که در بورس انجام می‌شود. 🔘 پایان قسمت یکم 🔸 تحلیلی از شرایط بورس در ایران 🔸 ؛ به نام تولید ، به کام سفته‌بازی 🔸 چرا برای ورود به بورس هشدار می‌دهند؟ 🔸 اشکال از بازار است یا شما؟ 🔸 تحلیلی از شرایط بورس در ایران 🔸 اساس بر و ریشه در است 🇮🇷 @Ammar_media | @Kadamaei_ir
💢 تولید یا قمار؟ به نظر می‌رسد اکنون وقت آن است که از نگرش بسیط به مقوله تولید که ناشی از غلبه فهم فنی و مکانیکی از ساختار تولید است فاصله گرفته و ابعاد نهادی و اجتماعی تولید را که در دهه‌های اخیر دستخوش تغییر شده‌اند، مورد توجه قرار دهیم. ❓ چرا اقبالی به فعالیت‌های وجود ندارد؟ قطعاً علل مختلفی وجود دارد، اما در این یادداشت به یکی از ابعاد پنهان ماجرا اشاره می‌شود. تازه‌ترین داده‌ها بیانگر آن است که شکاف میان و در جهان به حداکثر مقدار خود رسیده است؛ به‌طور مثال در آمریکا در سال 2020 به 800 درصد رسیده است و در ایران نیز اگرچه داده‌ای در این زمینه وجود ندارد اما به طور شهودی می‌توان این شکاف را لمس کرد. تورم‌های دهه اخیر نیز این شکاف را عمیق‌تر کرده است. از ظرف دیگر در کمتر از 5 درصد ثروت در اختیار بازه سنی 25 تا 40 سال است (درحالی‌که این بازه سنی بیشترین را تشکیل می‌دهد)، اما همین بازه سنی تا 50 سال گذشته بیش از 25 درصد ثروت را در اختیار داشته‌اند. نتیجه؟ نسل گذشته با استفاده از « و » می‌توانستند حداقل‌های زندگی خود را فراهم کنند و چه بسا در کالاهای سرمایه‌ای نیز سرمایه‌گذاری کنند. اگر به اطراف خود نیز نگاه کنیم، می‌بینیم پدران ما با یک شغل ساده و مدرک تحصیلی پایین‌تر، تشکیل زندگی داده و در یک بازه کوتاه قادر به خرید خانه و... بوده‌اند، اما نسل کنونی تشکیل زندگی و خرید خانه با استفاده از کار و تولید را بیش‌تر نوعی رویاپردازی می‌پندارد. همان‌طور که پیکتی در کتاب سرمایه در قرن 21 اشاره می‌کند، نظام موروثی است که در آن ارزش ثروت به ارث رسیده بسیار بیشتر از ارزش تلاش و استعداد افراد است؛ وقتی نرخ عایدی سرمایه از نرخ پیشی می‌گیرد، این شکاف روز به روز عمیق‌تر می‌گردد. وقوع بحران‌هایی همچون کرونا نیز با ایجاد لشکری از بیکاران، ارزش نسبی کار را بیش از پیش تقلیل داده است. نتیجه؟ عده‌ای از نسل جدید از حمایت نسل قبلی خود برخوردار بوده و به نوعی ثروت بدون تلاش دسترسی دارند؛ اما عده‌ی دیگری از این جوانان که از نسل قبلی خود حمایتی دریافت نکرده‌‌ و به تازگی در عرصه بازار کار وارد شده‌اند، درمی‌یابند که کسب حداقل‌های تشکیل زندگی از طریق ورود به عرصه کار و تولید، امر دشوار و طاقت فرسایی است، بنابراین سعی می‌کنند با ورود به سمت و یا اموری با همین ماهیت ( و از بازارها و دارایی‌هایی مختلف)، ره صد ساله را یک شبه طی کنند. امری که گرچه دربین نیاکان ما قبیح و ضد ارزش تلقی می‌شد، امروزه به مدد رسانه‌ها (و در راس، رسانه ملی با مانور تجملات و تبلیغ رفتارهای بچه‌پولدارانه) و همچنین به برکت رواج بورس و تقدیس آن، امروزه نه‌تنها مذموم و قبیح نیست، بلکه یک تکلیف است! نتیجه؟ ایجاد نوعی «رقابت بی‌حاصل» (Wasteful Competition) که تنها حاصل آن جلو افتادن از بقیه و بهبود موقعیت نسبی خود است. یعنی برخلاف رقابت‌های مفید که نتیجه آن بهبود کیفیت یا کاهش است، نوعی از بر سر تقسیم منابع ثابت شکل می‌گیرد که در آن، انرژی، تخصص و وقت افراد به‌جای اینکه صرف کار اصلی خود و خلق مازاد جدید برای جامعه شود، صرف درگیر شدن در رقابت برای گرفتن سهم بزرگ‌تری از یک کیک با اندازه ثابت می‌شود. در نتیجه تلاش هر نفر، نتیجه تلاش فرد دیگر را خنثی می‌کند و در سطح کلان، جامعه نه‌تنها فایده‌ای از این تلاش‌ها نمی‌برد، بلکه بخشی از بهره‌وری حقیقی و فنی‌اش را نیز از دست می‌دهد. این آغاز فرهنگ سرمایه‌سالارانه ضد تولید و خلق ارزش است. نقطه شروع نابرابری‌های افسارگسیخته و آغاز رویابافی‌های طی کردن ره صد ساله در یک چشم بر هم زدن. توسعه فرهنگ قمار و شانس و اقبال و البته کاهش ریسک انجام جرائم اجتماعی. وقتی قاعده‌ی بازی ناعادلانه باشد، ترجیح بازیکنان به مصدوم بودن بیشتر است تا ورود به بازی؛ میدان «تولید» نیز از این قاعده مستثنی نیست. ✍🏻 محمد قائدامینی 🇮🇷 @Ammar_media