«جسد کربلایی حسین!» حجت‌الاسلام عبدالله موسیانی به نقل از آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی: «در یک ماه محرم در ایام ممنوعیت روضه‌خوانی در زمان رضاشاه، من و امام خمینی و بعضی از رفقا دور هم جمع بودیم و در این فکر بودیم که چه کنیم و به کجا برویم که یک مجلس روضه و عزاداری پیدا کنیم و در آن شرکت کنیم و برای سید مظلومان گریه کنیم. بلند شدیم و از در مدرسه فیضیه بیرون آمدیم، مقداری قدم زدیم تا رسیدیم به در مسافرخانه‌ای، شنیدیم از آن‌جا صدای گریه می‌آید، ما هم وارد شدیم، سوال کردیم چرا گریه می‌کنید؟! گفتند: ما یک عده مسافریم از اهل اصفهان، آمدیم این‌جا برای زیارت و یکی از رفقای ما به‌نام کربلائی حسین فوت کرده، شما هم بفرمائید در این سوگواری با ما شرکت کنید. دیدیم یک جنازه در وسط اتاق است ولی به ما اشاره کردند که صحنه ساختگی است، ما هم نشستیم مشغول گریه و عزاداری شدیم. ماموری خبردار شد و آمد که مانع شود. پولی به او دادم و گفتم این بیچاره غریب است در اینجا مرده است مانع‌شان نباش. او هم رفت. ما تا آخر شب به بهانه‌ی کربلائی حسین مرحوم ساختگی، برای امام حسین گریه زیادی کردیم...» #کتاب | اوج ارادت صفحه ۵۰ و ۵۱ @ammar_nevesht

- مطمئن باش قبر حسین را خراب کنی، نه سنگ می‌شوی، و نه با لشکر ابابیل طرفی! قبر حسین، کعبه نیست. شمر که صاحب این قبر را سر برید، سنگ شد؟! قرار باشد اولاد علی به کمک غیب، مبلّغ دین جدّشان باشند که کاری برای خدا نکرده‌اند! معجزه بالاتر از عاشورا؟! وقتی که یک‌تنه در مقابل سپاه هزار هزار بایستی و سر سوزنی نترسی و شک نکنی، معجزه کردی...

آقا [آیت‌الله بهجت] جمله‌ای داشت طلایی؛ به نظر من طلاتر از طلا. می‌فرمود: «به تجربه ثابت شده اگر از عبادات کم نگذاریم؛ کاری که یک ساعت وقت لازم دارد، در ده دقیقه تمام می‌شود!» #کتاب | «ب» مثل باران، مثل بهجت @ammar_nevesht

به خدا که همینه؛ به قول آقای ملاباسم: «يا أباعبدالله! ألف و أربع مائة عام ما نسيناك...» آقای اباعبدالله ما هزار و چهارصد ساله که فراموشت نکردیم. روز قیامت ما رو فراموش نکن... @ammar_nevesht

«روز اول که به استاد سپردند مرا دگران را خرد آموخت مرا مجنون کرد...» یکم مرداد ماه؛ سالروز تولد سیدنا الاستاد :) 🌱 @ammar_nevesht

- تو ساده‌‌تر از علی و والیانش دیده‌ای؟! - نه دیده‌ام و نه هرگز خواهم دید. - من با تمام اختلاف نظر‌هایی که با مسلک علی داشته، و دارم؛ اقرار می‌کنم که سادگی جایی در عراق عرب به همراه ابوتراب به خاک سپرده شد. فرق علی را چشم ظاهربین مردم شکافت؛ نه شمشیر ابن ملجم مرادی...

«بر سر تربت ما چون گذری همّت خواه که زیارتگه رندان جهان خواهد بود...» @ammar_nevesht

واقعا حرم حضرت عبدالعظیم کربلای ایرانه و منبع بسیار بزرگی از آرامش. به نظرم رفقای تهرانی‌ بیش‌تر به خودشون جفا می‌کنند اگر زود به زود به زیارت این حرم مطهر مشرف نشن...

پی‌نوشت تاریخی همراه با چاشنی عبرت: «این اسامی، بعدا از فرماندهان لشکر عمر‌ سعد در روز عاشورا بودند.» @ammar_nevesht

قشنگ‌ترین قاب‌هایی که امروز دیدم: @ammar_nevesht