eitaa logo
عمار نوشت
222 دنبال‌کننده
336 عکس
46 ویدیو
2 فایل
«الحَمدُلله بِجَمِیع مَحامِدِه کُلِّها، عَلی جَمِیع نِعَمِه کُلّها.» شعبه‌ی تلگرام: https://t.me/ammar_neveshte
مشاهده در ایتا
دانلود
عمار نوشت
گرد حرم دویده‌ام، صفا و مروه دیده‌ام هیچ کجا برای من کرب‌وبلا نمی‌شود... @ammar_nevesht
قشنگ‌ترین چیزی که برای شخص من باعث میشه آدم بتونه ساعت‌ها به کعبه خیره بشه و نگاهش کنه، به نظر من همین یک جمله‌ است: «کعبه زادگاه حیدر کراره...»
روضه‌ی حضرت رقیه در غربت، خیلی غم‌انگیزتره.
وضعیت: خسته از اذان‌های بدون «أشهد أن عليا ولي الله...»
گفتم خدایا اگر قراره کم‌تر از ذره‌ای محبت مولا امیرالمومنین از قلبم کم بشه، منو به هیچ چیز و هیچ جایی در این عالم نرسون...
- ناراحتی؟! - نه. فقط دلم برای کربلا تنگ شده...
هتلی که داخلش هستیم، حدودا ۷۰۰ متر تا مسجد الحرام فاصله داره؛ هر روز، هر پنج نوبت اذان و نماز جماعت مسجد به صورت زنده و مستقیم از طریق اسپیکرهای خاصی که تعبیه شده، در تمام اتاق‌ها و راهروها و همه‌جای هتل پخش میشه. برامون سوال شده بود که دلیل این کار چیه. تا این‌که فهمیدیم اونایی که برای نماز جماعت به مسجد الحرام نمی‌رسن؛ هرجای هتل که باشن، وایمیسن و از طریق همین اسپیکرها به نماز مسجد الحرام متصل میشن! واقعا «ولایت اهل بیت» که نباشه، عقل هم نیست و عقل هم که نباشه، جان در عذابه عزیزان :))
مدت‌ها بود با دیدن یک کلمه اشکم درنیامده بود. امشب وسط دور سوم طواف مستحبی، ناگهان نوشته‌ی پشت لباس احرام یک کامله‌مرد توجهم را جلب کرد. پشت حوله‌اش با رنگ قرمز دوخته شده بود: «حملة [کاروان] قریش؛ عراق - کربلاء.» همین.
«یا رب مسكينك ببابك...» @ammar_nevesht
فقط دعای کسی مستجاب می‌گردد که قوت غالبش این‌جا شراب می‌گردد غلام همت آنم که زیر چرخ کبود غلام قنبرش عالی‌جناب می‌گردد نگاه حضرت ساقی به هرکسی افتاد اگرچه ذره ولی آفتاب می‌گردد به هر دری که رسیدی و قفل بود، نترس! به نام نامی او فتح باب می‌گردد «نجف‌نرفته چه می‌فهمد این حقیقت را که کعبه دور سر بوتراب می‌گردد...» | احمد علوی @ammar_nevesht
ما با اتوبوس داریم از سمت مکه میریم به سمت مدینه، سه ساعته که تو راهیم و یک ساعت هم راه مونده تازه. کلی هم خسته شدیم. بمیرم برات یا رسول‌ الله این همه راه رو چطوری اومدی آخه؟!
final mix.mp3
21.02M
حالا که نزدیک مدینه شدیم، وقتشه: مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر؟ مگه یادم میره خونابه‌ی بال کبوتر؟ مگه یادم میره زخم روی صورت مادر؟! @ammar_nevesht