هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
┄═┅═✧❁﷽❁✧══┅─
🇮🇷#طرح_مشترک_390_گروه_ولایی
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبریم
─══┅═༅🕊🕋🕊༅═══┅─
🔍☆◁#کنفــــــرانس
📖☆◁#همفسر_با_کاروان_امام_حسین_علیه_السلام
📖☆◁#از_مکه_تا_کربلا
📖☆◁#قسمت_سوم
─══┅═༅🕊🕋🕊༅══┅┅─
🗓◁تاریخ:#شنبه1401/05/08
⏰◁ساعت:19/00
🕹◁ارائه:#جناب_استاد_غلامعلی_کریمی
🗣◁طرح سوال:
🆔@ilyan313
🔮#گفتمان_اتحاد_ملی_عماریون
🆔 @ammareyon
🆔 @gh_karimi
🚫#کپی برداری از #ابتکارات #طراحی و#تنظیمات کنفرانس ها و#گپشن ها و#بنرهای #اتحادیه_عماریون بدون اجازه و به هر نحوی#شرعا_جایز_نیست_و_حق_الناسه
─═══༅𖣔🌺𖣔༅══┅─
🇮🇷#اتحــــادیه_عمــــــاریون🇮🇷
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
⛺(14).#منــــــــزل_زُبـــــالـــه
🗒در روز ۲۳ ذی الحجه سال ۶۰ قمری ،حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با اهل بیت و یاران خود به منزل «زُباله» رسیدند و شب را در آنجا استراحت کردند؛ سپس هنگام سحر، امام علیه السلام به جوانان امر کرد که آب بردارند و آماده حرکت شوند.
🌴 زباله روستای آبادی در مسیر عراق به حجاز بوده که حاجیان در آن منزل میکردهاند و در آن بازارهایی برای داد و ستد برقرار بوده و زمستان و تابستان دارای آب بوده است. این منزل میان واقصه و منزل ثعلبیه واقع شده است.
🌖 در این منزل پس از آنکه خبر شهادت مسلم بن عقیل، هانی بن عروة و عبد اللَّه یقطر ، برای امام ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ محرز شد ، آن بزرگوار ضمن اعلان این خبر به همراهانش ، بیعتش را از آنان برداشت.
🌀 آنگاه خطاب آنان فرمودند:...قَدْ خَذَلَنَا شِیعَتُنَا فَمَنْ أَحَبَّ مِنْکمُ الِانْصِرَافَ فَلْینْصَرِفْ غَیرَ حَرِجٍ لَیسَ عَلَیهِ ذِمَام ...پیروانمان ما را خوار کردند، هرکس میخواهد بازگردد باکی بر او نیست، بازگردد و ذمه و عهدی از ما بر او نخواهد بود.
👈 بر اساس نقل منابع تاریخی بعد از این سخنرانی ، عده ای در کنار حضرت سید الشهداء عَلَيهِ السَّلامُ مانند و عده بیشتری را خود را از امام عَلَيهِ السَّلامُ جدا کردند.
─═┅═༅𖣔2⃣6⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
⛺️(15).#منــــزل_القــــــاع
🗒 در روز، پنجشنبه ۲۴ ذی الحجه سال ۶۰ قمری ،حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با اهل بیت و یاران خود به منزل «القاع» رسیدند و توقفی کوتاه در آن داشتند؛ و پس از آبگیری به سمت منزل بعدی حرکت کردند.
🌴 " قاع " یعنی دشت و زمین هموار؛ منزل " قاع " از منازل مسیر کوفه به مکه است و بین منزل " زباله " و " بطنالعقبه " واقع گردیده و به کوفه نزدیک بوده است ؛ این منزل دارای آب فراوان و آبادی و مسجد بوده است به همین دلیل کاروان ها در آن توقف میکردند.
🌖در این منزل پیری از « بنی عکرمه» به نام « عروه بن لوذان» امام حسین ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ را از این سفر بر حذر داشت.
👤امام حسین عَلَيهِ السَّلامُ فرمودند.... بر من امر پوشیده نیست. به خدا قسم اینها مرا دعوت کرده اند تا این که قلبم را از سینه به در آورند. هنگامی که دست به چنین کار زنند خداوند کسانی را بر آن ها مسلط کند که آن ها را خوار سازد و ذلیل ترین فرقه و امت ها گرداند.»
سپس از آن جا گذشتند و به حرکت خود ادامه دادند.
─═┅═༅𖣔2⃣7⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
⛺️(16).#منزل_بَطْن_العَقَبه
🗒در این روز ۲۵ ذی الحجه سال ۶۰ قمری ، حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با اهل بیت و یاران خود به منزل «بَطْن العَقَبه» رسیدند و در این منزل استراحت نمودند.
🌴 منزل «بَطْن العَقَبه» برای کسانی که از کوفه به سوی مکه میرفتند بعد از منزل واقصه و قبل از منزل قاع واقع بود و چون گردنه باریکی بوده، به آن عقبه یا بطن عقبه می گفتند.
🌀 رویای امام حسین علیهالسّلام در منزل «بَطْن العَقَبه» .
🗯حضرت سید الشهداء علیهالسّلام به سبب خوابی که در منزل «بَطْن العَقَبه» دیده بودند ، خطاب به یارانشان فرمودند .....درباره خودم هیچ پیش بینیای نمیکنم، جز اینکه کشته خواهم شد. گفتند: برای چه یا اباعبدالله؟
👤امام علیهالسّلام فرمود: زیرا در عالم رؤیا دیدم سگهای چندی به من حمله ور شدهاند که بدترین و شدیدترین آنها سگی سیاه و سفید بود. •منظور از سگ سیاه و سفید شمر°لعنة الله علیه° است •
👈 برخی از مورخان ماجرای ملاقات و گفتگوی " عمرو بن لوذان " ، با امام حسین علیه السلام را در این منزل بیان داشته اند ، که ما در منزل قبلی به ذکر آن پرداختیم.
─═┅═༅𖣔2⃣8⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
⛺️(17).#منــــزل_شَـــــراف
🗒 در روز ۲۶ ذی الحجه سال ۶۰ قمری ،حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با اهل بیت و یاران خود به منزل «شَراف» رسیدند و شب را در آنجا توقف نمودند ، سپس امام علیه السلام هنگام سحر فرمان دادند که آب فراوان بردارند و آماده حرکت شوند.
🌴 «شَراف» به معناى بلندى و یکی از منزلگاه هاى میان مکه تا کوفه است و منطقهاى پر آب و درخت بود که در آن سه چاه آب جوشان و نیز چاههای کم عمق بسیاری بوده که آب باران در آنها جمع میشده است.
🌖 کاروان امام علیه السلام پس از حرکت از منزل " شراف " ، نیروی تحت فرماندهی حر را مشاهده کرد و کوشید که از دسترس آنان خارج شود؛ اما این کار میسر نشد و سرانجام در منزل " ذوحسم " سپاه حر به کاروان امام حسین علیه السلام رسید.
👈 شرح مواجهه امام حسین علیه السلام با سپاه در منزل پر ماجرای ذوحسم، ان شاءالله در قسمت بعدی خواهد آمد.
─═┅═༅𖣔2⃣9⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
⛺️(17). #منـــــــزل_ذوحُسَم
🗒 در روز یکشنبه ۲۷ ذی الحجه سال ۶۰ قمری ، امام حسین علیه السلام به منزل «ذوحُسَم» در نزدیکی کوفه رسیدند.
🌴 هنگامی که کاروان به "ذو حسم" رسید، امام حسین علیهالسّلام پیاده شد و دستور داد چادرها را برپا کردند. وقتی چادرها نصب شد، لشکریان کوفه رسیدند.
🌀آنان هزار نفر به فرماندهی حربن یزید تمیمی یربوعی بودند. حر و سوارانش در گرمای نیمروز رسیدند و در مقابل حسین علیهالسّلام توقف کردند.
👤 امام حسین علیهالسّلام و یارانش عمامه به سر داشتند و شمشیرهایشان را حمایل کرده بودند.
🌖در این هنگام حسین علیهالسّلام به جوانان فرمود: این جماعت را آب بدهید و سیرابشان کنید و به اسب هایشان نیز آب بنوشانید. جوانان برخاستند و به آنها آب دادند تا اینکه سیرابشان کردند.
🗯 آن گاه ظرفها را پر از آب کرده، مقابل اسبها گذاشتند. وقتی که اسبی سه، یا چهار یا پنج نفس از آن آب میخورد، آب را از مقابل او برمی داشتند و مقابل اسب دیگر میگذاشتند، تا اینکه همه اسبها سیراب شدند
─═┅═༅𖣔3⃣0⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
●◁ #اتمام_حجت_امام_با_لشکر_حر
🌀هنگامی وقت نماز ظهر فرا رسید، امام حسین °علیهالسّلام° به حجاج بن مسروق جعفی فرمود که اذان بگوید ، پس از اتمام اذان امام °علیه السلام° از خیمه خود خارج شد و بعد از حمد و ثنای خدا، فرمودند:
🗯ای مردم، این سخنم، عذر من به پیشگاه خدا، و اتمام حجت بر شماست؛ من به سوی شما حرکت نکردم، مگر زمانی که نامه هایتان به من رسید و فرستادگانتان نزد من آمدند °تا بگویند° که ما امامی نداریم؛ نزد ما بیا تا شاید خداوند در پرتو شما، ما را بر محور هدایت جمع کند؛ اینک اگر بر دعوتتان پایبند هستید من آمدهام،
☄و اگر عهد و پیمانی که موجب اطمینان من بشود، به من بسپارید به شهرتان وارد میشوم و اگر این کار را نکنید و ورودم را خوش نداشته باشید، برمی گردم به همان جایی که ازآنجا به سوی شما آمدهام.
─═┅═༅𖣔3⃣1⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
●◁ بر اساس نقل برخی منابع این سخنان را امام علیه السلام بعد از اقامه نماز ظهر بیان فرمودند.•
🌀در این هنگام امام حسین علیه السلام به مؤذن فرمودند که اقامه بگوید. پس از اینکه اقامه گفته شد، امام علیه السلام رو به حر کرد و فرمود: آیا میخواهی با یارانت نماز بخوانی؟
حر گفت: نه، ما با شما نماز میخوانیم. امام نماز جماعت را اقامه کرد. بعد به چادر خود بازگشت و اصحاب، اطرافش جمع شدند.
🗯حر هم به جایگاه خود بازگشت و به خیمهای که برایش برپا کرده بودند وارد شد. عدهای از نیروهایش نزد او رفتند و بقیه نیروها به صفهای خود برگشتند و هرکس لجام اسب خود را گرفت و در سایه اسبش نشست.
☄ هنگام عصر، امام حسین علیهالسّلام فرمان داد که°کاروانیان° خود را برای حرکت آماده کنند؛ سپس °از خیمه خویش° بیرون آمد و به منادی اش دستور داد که وقت عصر را اعلام کند و اقامه عصر را بگوید؛ سپس امام جلو ایستاد و با افراد قوم °یعنی یاران خود و افراد حر° نماز خواند
─═┅═༅𖣔3⃣2⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
●◁#ماجرای_برخورد_امام_با_حر
🌀بعد از سلام نماز، امام حسین علیهالسّلام رو به حر و افرادش کرد و بعد از حمد و ثنای خدا فرمود: ای مردم! اگر شما پارسایی پیشه کنید و حق °حکومت° را برای اهلش بشناسید، برای خدا رضایت بخش تر است.
🗯ما اهل بیت، از اینهایی که ادعای چیزی را دارند که از آن آنها نیست و در میان شما به ظلم و ستم رفتار میکنند، به امر حکومت سزاوارتریم. ولی اگر ما را نمیپذیرید و نسبت به حق ما جاهل هستید و نظرتان غیر از آن چیزی است که در نامه هایتان نوشته شده بود و فرستادگانتان بر اساس آن نزد من آمدند، از نزد شما برمی گردم!
🗣حر گفت .... به خدا سوگند ما از این نامههایی که میگویی خبر نداریم! امام حسین علیهالسّلام فرمود: ای عقبة بن سمعان: آن دو خرجینی که نامهها در آنهاست بیاور. عقبه دو خرجین پر از نامه را آورد و پیش روی آنها به زمین ریخت. حر گفت: ما جزو کسانی که برای شما نامه نوشتهاند نیستیم. ما مامور هستیم وقتی که به شما رسیدیم از شما جدا نشویم، تا اینکه شما را نزد عبیدالله بن زیاد ببریم.
☄امام حسین علیهالسّلام فرمود..... مرگ از این کار به تو نزدیک تر است. آنگاه به اصحابش فرمود: برخیزید و سوار شوید. آنان سوار شدند و منتظر ماندند تا اینکه زنان هم سوار شدند. سپس امام فرمان برگشت را صادر کرد؛ ولی هنگامی که خواستند برگردند، سپاه حر، مانع از برگشتن آنان شد. حسین علیهالسّلام به حر گفت: مادرت به عزایت بنشیند! چه میخواهی
─═┅═༅𖣔3⃣3⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
●◁ حر گفت: به خدا قسم اگر در میان عرب غیر از تو کس دیگری در چنین وضعی که تو به سر میبری، این جمله را به من میگفت، از جواب او صرف نظر نمیکردم؛ هرچه میخواست بشود؛ ولی به خدا قسم درباره تو چارهای ندارم، جز اینکه مادرت را به نیکوترین وجه یاد کنم!
👤 امام حسین علیهالسّلام گفت..... پس چه میخواهی؟
🗣حر گفت..... به خدا قسم میخواهم تو را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم.
👤امام حسین علیهالسّلام فرمود....در این صورت به خدا قسم من از تو پیروی نمیکنم.
🗣حر گفت...بنابراین من نیز تو را رها نمیکنم! این کلام سه مرتبه بین آنها ردوبدل شد. وقتی که سخن میانشان به درازا کشید، حر گفت: من به جنگ با شما مامور نشدهام؛ بلکه مامورم که از شما جدا نشوم تا شما را وارد کوفه کنم. حال اگر نمیپذیری راهی را انتخاب کن که تو را نه به کوفه برساند و نه به مدینه بازگرداند، تا اینکه من به ابن زیاد نامه بنویسم. یا اگر خواستی شما به یزید بن معاویه یا عبیدالله بن زیاد نامه بنویس، تا شاید به امید خدا دستوری بیاید و مرا از مبتلا شدن به کار شما رها کند.
🌀 از این رو امام حسین علیهالسّلام با اصحابشان به سمت منزل «عُذَیبُ الهِجانات» حرکت کردند و حر نیز آنها را همراهی نمود ؛ بین " ذی حسم " تا " عذیب " ۳۸ میل °هر میلی معادل دو کیلومتر است.° فاصله بود.
─═┅═༅𖣔3⃣4⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
⛺️(18).#منزل_عُذَیبُ_الهِجانات
🗒در روز ۲۸ ذی الحجه سال ۶۰ قمری ، امام حسین علیه السلام به همراه سپاه "حر" ، به منزل «عُذَیبُ الهِجانات» رسیدند.
🌴 عُذَیبُ الهِجانات نام یکى از منزلگاه های نزدیک کوفه و به معناى آن آب خوشگوار است که آب ، برکه ، چاه و خانهها و قصر و مسجدى داشته و پاسگاهى هم در آنجا بوده که محل نگهبانى براى ایرانیان بوده است.
🌖 در این منزل "مجمّع " و " طِرّماح " و " نافع " به امام حسین ، علیه السلام، ملحق شدند ؛ حر بن یزید ریاحی قصد داشت آنها را دستگیر کند یا برگرداند که امام فرمود: آنها اصحاب من هستند و حر مانع نشد.
👈بنا بر برخی اقوال ، در این منزل بود که خبر شهادت قیس بن مسّهر صیداوی را به ان حضرت دادند
─═┅═༅𖣔3⃣5⃣𖣔༅═┅┅─