─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
●◁ #اتمام_حجت_امام_با_لشکر_حر
🌀هنگامی وقت نماز ظهر فرا رسید، امام حسین °علیهالسّلام° به حجاج بن مسروق جعفی فرمود که اذان بگوید ، پس از اتمام اذان امام °علیه السلام° از خیمه خود خارج شد و بعد از حمد و ثنای خدا، فرمودند:
🗯ای مردم، این سخنم، عذر من به پیشگاه خدا، و اتمام حجت بر شماست؛ من به سوی شما حرکت نکردم، مگر زمانی که نامه هایتان به من رسید و فرستادگانتان نزد من آمدند °تا بگویند° که ما امامی نداریم؛ نزد ما بیا تا شاید خداوند در پرتو شما، ما را بر محور هدایت جمع کند؛ اینک اگر بر دعوتتان پایبند هستید من آمدهام،
☄و اگر عهد و پیمانی که موجب اطمینان من بشود، به من بسپارید به شهرتان وارد میشوم و اگر این کار را نکنید و ورودم را خوش نداشته باشید، برمی گردم به همان جایی که ازآنجا به سوی شما آمدهام.
─═┅═༅𖣔3⃣1⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
●◁ بر اساس نقل برخی منابع این سخنان را امام علیه السلام بعد از اقامه نماز ظهر بیان فرمودند.•
🌀در این هنگام امام حسین علیه السلام به مؤذن فرمودند که اقامه بگوید. پس از اینکه اقامه گفته شد، امام علیه السلام رو به حر کرد و فرمود: آیا میخواهی با یارانت نماز بخوانی؟
حر گفت: نه، ما با شما نماز میخوانیم. امام نماز جماعت را اقامه کرد. بعد به چادر خود بازگشت و اصحاب، اطرافش جمع شدند.
🗯حر هم به جایگاه خود بازگشت و به خیمهای که برایش برپا کرده بودند وارد شد. عدهای از نیروهایش نزد او رفتند و بقیه نیروها به صفهای خود برگشتند و هرکس لجام اسب خود را گرفت و در سایه اسبش نشست.
☄ هنگام عصر، امام حسین علیهالسّلام فرمان داد که°کاروانیان° خود را برای حرکت آماده کنند؛ سپس °از خیمه خویش° بیرون آمد و به منادی اش دستور داد که وقت عصر را اعلام کند و اقامه عصر را بگوید؛ سپس امام جلو ایستاد و با افراد قوم °یعنی یاران خود و افراد حر° نماز خواند
─═┅═༅𖣔3⃣2⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
●◁#ماجرای_برخورد_امام_با_حر
🌀بعد از سلام نماز، امام حسین علیهالسّلام رو به حر و افرادش کرد و بعد از حمد و ثنای خدا فرمود: ای مردم! اگر شما پارسایی پیشه کنید و حق °حکومت° را برای اهلش بشناسید، برای خدا رضایت بخش تر است.
🗯ما اهل بیت، از اینهایی که ادعای چیزی را دارند که از آن آنها نیست و در میان شما به ظلم و ستم رفتار میکنند، به امر حکومت سزاوارتریم. ولی اگر ما را نمیپذیرید و نسبت به حق ما جاهل هستید و نظرتان غیر از آن چیزی است که در نامه هایتان نوشته شده بود و فرستادگانتان بر اساس آن نزد من آمدند، از نزد شما برمی گردم!
🗣حر گفت .... به خدا سوگند ما از این نامههایی که میگویی خبر نداریم! امام حسین علیهالسّلام فرمود: ای عقبة بن سمعان: آن دو خرجینی که نامهها در آنهاست بیاور. عقبه دو خرجین پر از نامه را آورد و پیش روی آنها به زمین ریخت. حر گفت: ما جزو کسانی که برای شما نامه نوشتهاند نیستیم. ما مامور هستیم وقتی که به شما رسیدیم از شما جدا نشویم، تا اینکه شما را نزد عبیدالله بن زیاد ببریم.
☄امام حسین علیهالسّلام فرمود..... مرگ از این کار به تو نزدیک تر است. آنگاه به اصحابش فرمود: برخیزید و سوار شوید. آنان سوار شدند و منتظر ماندند تا اینکه زنان هم سوار شدند. سپس امام فرمان برگشت را صادر کرد؛ ولی هنگامی که خواستند برگردند، سپاه حر، مانع از برگشتن آنان شد. حسین علیهالسّلام به حر گفت: مادرت به عزایت بنشیند! چه میخواهی
─═┅═༅𖣔3⃣3⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
●◁ حر گفت: به خدا قسم اگر در میان عرب غیر از تو کس دیگری در چنین وضعی که تو به سر میبری، این جمله را به من میگفت، از جواب او صرف نظر نمیکردم؛ هرچه میخواست بشود؛ ولی به خدا قسم درباره تو چارهای ندارم، جز اینکه مادرت را به نیکوترین وجه یاد کنم!
👤 امام حسین علیهالسّلام گفت..... پس چه میخواهی؟
🗣حر گفت..... به خدا قسم میخواهم تو را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم.
👤امام حسین علیهالسّلام فرمود....در این صورت به خدا قسم من از تو پیروی نمیکنم.
🗣حر گفت...بنابراین من نیز تو را رها نمیکنم! این کلام سه مرتبه بین آنها ردوبدل شد. وقتی که سخن میانشان به درازا کشید، حر گفت: من به جنگ با شما مامور نشدهام؛ بلکه مامورم که از شما جدا نشوم تا شما را وارد کوفه کنم. حال اگر نمیپذیری راهی را انتخاب کن که تو را نه به کوفه برساند و نه به مدینه بازگرداند، تا اینکه من به ابن زیاد نامه بنویسم. یا اگر خواستی شما به یزید بن معاویه یا عبیدالله بن زیاد نامه بنویس، تا شاید به امید خدا دستوری بیاید و مرا از مبتلا شدن به کار شما رها کند.
🌀 از این رو امام حسین علیهالسّلام با اصحابشان به سمت منزل «عُذَیبُ الهِجانات» حرکت کردند و حر نیز آنها را همراهی نمود ؛ بین " ذی حسم " تا " عذیب " ۳۸ میل °هر میلی معادل دو کیلومتر است.° فاصله بود.
─═┅═༅𖣔3⃣4⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
⛺️(18).#منزل_عُذَیبُ_الهِجانات
🗒در روز ۲۸ ذی الحجه سال ۶۰ قمری ، امام حسین علیه السلام به همراه سپاه "حر" ، به منزل «عُذَیبُ الهِجانات» رسیدند.
🌴 عُذَیبُ الهِجانات نام یکى از منزلگاه های نزدیک کوفه و به معناى آن آب خوشگوار است که آب ، برکه ، چاه و خانهها و قصر و مسجدى داشته و پاسگاهى هم در آنجا بوده که محل نگهبانى براى ایرانیان بوده است.
🌖 در این منزل "مجمّع " و " طِرّماح " و " نافع " به امام حسین ، علیه السلام، ملحق شدند ؛ حر بن یزید ریاحی قصد داشت آنها را دستگیر کند یا برگرداند که امام فرمود: آنها اصحاب من هستند و حر مانع نشد.
👈بنا بر برخی اقوال ، در این منزل بود که خبر شهادت قیس بن مسّهر صیداوی را به ان حضرت دادند
─═┅═༅𖣔3⃣5⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
●◁#ماجرای_درس_آموز_و_پر_عبرت_طرماح .
🌀 طرماح بن عدی ، برادر حجر بن عدی و از شیعیان صادق و از اصحاب حضرت امیرالمومنین علیه السلام و از رزمندگان جنگ صفین و همان کسی است که نامه امام علی علیه السلام را برای معاویه برد و گفتگوی شجاعانه ای با او داشت.
🗯هرچند طرماح نسبت به امام معرفت خوبی داشت و خیرخواه صادقی برای امام علیهالسّلام بود تا آن جا که چند بار مورد دعای آن حضرت واقع شد.
☄اما دو اشکال اساسی در کار او دیده می شود
🍂{1}.توصیه و پیشنهاد به امام علیه السلام و به نوعی امر و نهی کردن امام ، که این خود یک ضعف اعتقادی محسوب می شود هر چند از روی خیرخواهی باشد؛
🍂 {2}.اولویت قرار دادن خانواده نسبت به یاری امام حسین علیه السلام و تصمیم به رساندن آذوقه به آنها ؛ همین امر او را از فیض یاری و همراهی و شهادت در رکاب امام معصوم علیهالسّلام محروم کرد؛ هر چند او سریعاً جهت یاری امام علیه السلام به سمت کربلا برگشت ، اما زمانی که به عذیب هجانات رسید خبر شهادت امام را از سماعة بن بدر شنید و تا پایان عمر بر این امر افسوس خورد.
─═┅═༅𖣔3⃣6⃣𖣔༅═┅┅─
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
⛺️(19).#منـــــزل_قئطقُطانیه
🗒 در روز ۲۹ ذی الحجه سال ۶۰ قمری حضرت ابا عبدالله الحسین " علیه السلام " با اصحابشان ، همراه لشکر حر و سپاهیانش، به منزل «قُطقُطانیه» رسیدند و توقفی کوتاه در این منزلگاه داشت.
🌴 منزلگاه قُطقَطانیه ، از منزلگاه های نزدیک کوفه است و چشمهها و قناتهایی داشته که در زمان شاپور ساسانی حفر شده بودند ؛ این منطقه یک دو راهی یا چند راهی بوده است که کاروانها پس از رسیدن به آنجا راه خود را انتخاب میکردند.
👈برخی از منابع ملاقات امام حسین علیه السلام با عبیدالله بن حُر جعفی را در این منزلگاه بیان داشته اند ، اما مشهور این است که این ملاقات در منزلگاه قصر بنی مقاتل انجام شده است.
─═┅═༅𖣔3⃣7⃣𖣔༅═┅┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─═┅═༅🍃🌖🍃༅══┅─
جنــــــاب استــــاد #کـــــــــــریمی
سپــــاس فــــراوان ..خـــــدا قوت
اجـــرتون با مولا سیـــــد الشهـــدا
علیــــه الســـــــــلام
ازهمــــــراهی همـــــه دوستــــان
ولایی سپــــــاسـگزاریــــــم
پـــایـــان قســـــــمت سوم
التمــــــاس دعــــــای فـــــرج
یا عـلـــــــــــی
─═┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅┅─
🇮🇷 #اتحـــــادیه_عمــــــاریون🇮🇷
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
┄═┅═✧❁﷽❁✧══┅─
🇮🇷#طرح_مشترک_390_گروه_ولایی
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبریم
─══┅═༅🕊🕋🕊༅═══┅─
🔍☆◁#کنفــــــرانس
📖☆◁#همفسر_با_کاروان_امام_حسین_علیه_السلام
📖☆◁#از_مکه_تا_کربلا
📖☆◁#قسمت_چهارم
─══┅═༅🕊🕋🕊༅══┅┅─
🗓◁تاریخ:#یکشنبه1401/05/09
⏰◁ساعت:19/00
🕹◁ارائه:#جناب_استاد_غلامعلی_کریمی
🗣◁طرح سوال:
🆔@ilyan313
🔮#گفتمان_اتحاد_ملی_عماریون
🆔 @ammareyon
🆔 @gh_karimi
🚫#کپی برداری از #ابتکارات #طراحی و#تنظیمات کنفرانس ها و#گپشن ها و#بنرهای #اتحادیه_عماریون بدون اجازه و به هر نحوی#شرعا_جایز_نیست_و_حق_الناسه
─═══༅𖣔🌺𖣔༅══┅─
🇮🇷#اتحــــادیه_عمــــــاریون🇮🇷
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
⛺️(18).#منزل_عُذَیبُ_الهِجانات
🗒در روز ۲۸ ذی الحجه سال ۶۰ قمری ، امام حسین علیه السلام به همراه سپاه "حر" ، به منزل «عُذَیبُ الهِجانات» رسیدند.
🌴 عُذَیبُ الهِجانات نام یکى از منزلگاه های نزدیک کوفه و به معناى آن آب خوشگوار است که آب ، برکه ، چاه و خانهها و قصر و مسجدى داشته و پاسگاهى هم در آنجا بوده که محل نگهبانى براى ایرانیان بوده است.
🌖 در این منزل "مجمّع " و " طِرّماح " و " نافع " به امام حسین ، علیه السلام، ملحق شدند ؛ حر بن یزید ریاحی قصد داشت آنها را دستگیر کند یا برگرداند که امام فرمود: آنها اصحاب من هستند و حر مانع نشد.
👈بنا بر برخی اقوال ، در این منزل بود که خبر شهادت قیس بن مسّهر صیداوی را به ان حضرت دادند
─═┅═༅𖣔3⃣5⃣𖣔༅═┅┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─═┅┅═༅ 🕊🌘🌒🕊 ༅══┅─
●◁#ماجرای_درس_آموز_و_پر_عبرت_طرماح .
🌀 طرماح بن عدی ، برادر حجر بن عدی و از شیعیان صادق و از اصحاب حضرت امیرالمومنین علیه السلام و از رزمندگان جنگ صفین و همان کسی است که نامه امام علی علیه السلام را برای معاویه برد و گفتگوی شجاعانه ای با او داشت.
🗯هرچند طرماح نسبت به امام معرفت خوبی داشت و خیرخواه صادقی برای امام علیهالسّلام بود تا آن جا که چند بار مورد دعای آن حضرت واقع شد.
☄اما دو اشکال اساسی در کار او دیده می شود
🍂{1}.توصیه و پیشنهاد به امام علیه السلام و به نوعی امر و نهی کردن امام ، که این خود یک ضعف اعتقادی محسوب می شود هر چند از روی خیرخواهی باشد؛
🍂 {2}.اولویت قرار دادن خانواده نسبت به یاری امام حسین علیه السلام و تصمیم به رساندن آذوقه به آنها ؛ همین امر او را از فیض یاری و همراهی و شهادت در رکاب امام معصوم علیهالسّلام محروم کرد؛ هر چند او سریعاً جهت یاری امام علیه السلام به سمت کربلا برگشت ، اما زمانی که به عذیب هجانات رسید خبر شهادت امام را از سماعة بن بدر شنید و تا پایان عمر بر این امر افسوس خورد.
─═┅═༅𖣔3⃣6⃣𖣔༅═┅┅─