eitaa logo
عمارهای ری ۱
143 دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
5.5هزار ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یک دست قطع شده در جیب فرمانده!! عملیات رمضان با رمز یاصاحب‌الزمان ادرکنی شروع شده بود. گروهان من و اسماعیل از لشکر پیاده ۹۲ زرهی ارتش نزدیک یکدیگر بودند. آفتاب سوزان تیرماه خوزستان، امان همه را بریده بود. فریادهای اسماعیل بچه ها را به جلو میراند. روز دوم عملیات بود که ناگهان ترکش گلوله تفنگ ۱۳۰ میلمتری دست چپ اسماعیل را از مچ قطع کرد. دستش را در جیب خود گذاشت تا نیروهایش بویی نبرند..! فرمان حمله داد و خودش هم دوشادوش بچه‌ها پیش می‌آمد. از همه جا گلوله می‌آمد. ترکش دیگری دست راستش را از کتف جدا کرده بود. یکی از بچه‌ها گفت که موج او را گرفته است. با چشم گریان به طرفش دویدم. خونریزی شدید و روزه، دیگر رنگی به رخسارش نگذاشته بود. ترکش تمام بدنش را پاره پاره کرده بود. لبهای خشکیده، دست‌های جداشده، پیکر پاره پاره و غرقه به خونش روی خاک گرم خوزستان، کربلا را در ذهنم مجسم کرد. آری اسماعیل در روز ۲۴ تیرماه ۱۳٦۱ همزمان با بیست و یکم رمضان به دیدار مولایش علی (ع) شتافت. راوی: سرهنگ جانباز علی قمری روحش شاد با ذکرصلوات
شیرودی کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام دادند امام در موردش گفت : " او آمرزیده است "
🌹 گفتم: نه! این عملیات حساسه ممکنه زخمی بشی و فریاد بزنی گفت: قول می‌دَم اون طرفِ رودخانه جسد زخمیش رو پیدا کردیم که دهان خودش رو پُر از گِل کرده بود..! عمارهای ری ۱ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/389939362Ccc322518e8