🔺خواستگاری پدر عروس از داماد!
🔹آیت الله میرزا علی مقدس تبریزی ار علما و مراجع تبریز بودند. یک روز به همسرشان گفتند: «با جوانی فقیر، ولی اهل فکر و زندگی آشنا شده ام، می خواهم از او برای دخترم خواستگاری کنم!».
🔸بعد از یکی دو جلسه صحبت با دادماد و پدرش، جلسه آشنایی عروس و داماد برگزار شد.
🌀#شهید_حسین_غفاری در نقش داماد، به عروس گفت: «شما در زندگی آخوندی بزرگ شده اید و با فقر دست و پنجه نرم کرده اید. زندگی من چند ویژگی سخت دارد:
❗️یک: نه پدرم در قید حیات است و نه خانه و باغی دارم و درآمدی جز شهریه ندارم.
❗️دو: من آخوند مردمی هستم و گاه و بیگاه و حتی نیمه شب مردم به من مراجعه می کنند و نمی توانم ملاقات با آنها را به زمان دیگری موکول کنم و باید مشکلات شان را حل کنم.
❗️سه: من مانند پدرت انسان مبارز، و با حکومت پهلوی در جنگ هستم و ممکن است ده بیست سال پشت میله های زندان باشم و شما دربه در شوی.
🔅در آخر هم گفت: «اگر با من ازدواج کردی، نباید در امکانات زندگی به طلبه ها و علمای فامیلت نگاه کنی و توقع زندگی آنها را داشته باشی. من مثل خودم زندگی می کنم.
💢اگر این شروط را قبول می کنی، بسم الله.
🍁خانم فقط یک جمله گفت: «اگر شما مراعات مسائل دینی وشرعی را می کنید، قبول می کنم».
🌱و اینگونه این زندگی مبارک با اجاره خانه ای در محله فقیرنشین باغ پنبه قم آغاز شد.
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
#رسانه_عمار 🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/2067792066Cff78302135