eitaa logo
خانواده امن
210 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
3 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 است 🌼🌼🌼حضرت موسی (علیه السلام) هنگام مناجات با خدا، از خداوند درخواست کرد که همنشین وی را در بهشت برایش معرفی کند تا او را بشناسد. خطاب آمد، ای موسی! در فلان ناحیه، کوچه فلان و فلان مغازه برو، کسی که در آن جا مشغول کار است او رفیق تو در بهشت خواهد بود. 🌼🌼🌼حضرت موسی (علیه السلام) سراغ او رفت، دید جوانی است قصاب. از دور مراقب بود تا ببیند او چه عمل شایسته ای دارد. اما چیز فوق العاده ای از او مشاهده نکرد. شب هنگام که جوان محل کار را ترک می کرد، موسی بدون آن که خود را معرفی کند، نزد جوان آمد و از او خواست تا شب را مهمانش باشد. 🌼🌼🌼 حضرت موسی می خواست بدین طریق رمز کار او را به دست آورد و ببیند آن جوان چه عبادت هایی در خلوتگاه انجام می دهد که این قدر درجه پیدا کرده و همنشین پیامبر خدا شده است. 🌼🌼🌼جوان همین که وارد منزل شد قبل از هر چیز غذایی آماده کرد، آن گاه سراغ پیر زنی از کار افتاده رفت که دست و پایش فلج شده، 🌼🌼🌼 قدرت حرکت و جا به جا شدن را نداشت. با صبر و حوصله غذا را لقمه لقمه به دهانش گذاشت، او را شست و شو داد، لباسش را عوض کرد و سر جایش گذاشت. موسی هنگام خدا حافظی خود را معرفی کرد؛ پرسید این زن کیست و پس از آن که به وی ش می دادی نگاهی به سوی آسمان می انداخت و کلماتی بر زبان جاری می کرد، چه بود؟ 🌼🌼🌼گفت این زن مادرم است و هر بار که به او غذا می دهم و او را سیر می کنم درباره من دعا می کند و می گوید: خدایا او را همنشین موسی بن عمران در بهشت برین قرار بده. موسی به جوان مژده داد که دعای مادر درباره تو مستجاب گردیده است.» 🌼🌼🌼جعفر میر عظیمی، حقوق والدین، قم، کتابخانه حضرت ابوالفضل «ع»، 1369، ص 226. 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @amn_org
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼حس آرامش یعنـی: بدونیم خدایی داریم که همیشه حواسش به زندگیمون هست... 🌼🌼🌼شـبتون با یاد خدا زیبا ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @amn_org
💟💟💟💟💟💟💟💟 💟💟💟 💟💟💟 💟 💟 💟 💟 💟💟💟حدیث_پزشکی 💟💟💟 رسول الله صلی الله علیه و آله: 💟💟💟«شرب الماء علی أثر الدسم یهیج الداء.» 💟💟💟آشامیدن آب در پی چربی، بیماری را برمی‌انگیزد. 💟💟💟منبع : المحاسن، ج۲، ص۳۹۸، ح۲۳۹۰ دانشنامه احادیث پزشکی، ج۲ ، ص۱۵۳ 💟 💟 💟 💟 💟💟💟 💟💟💟 💟💟💟💟💟💟💟💟 @amn_org
💟💟💟💟💟💟💟💟 💟💟💟بهترین روش برای برخورد با لجبازی کودکان چیست؟ 💟💟💟 💟💟💟 داشتن برنامه ریزی روزانه غذا خوردنش بازی کردنش و خوابیدنش 💟💟💟 خواسته موجه کودک را حتما پاسخگو باشیم یعنی به او یاد بدهیم که قصد ما لجبازی کردن نیست 💟💟💟 یه جاهایی بهش حق انتخاب بدهیم 💟💟💟 جایگزین کردن مثلا بگیم اگه جیغ نزنی میریم و اینکارو میکنیم 💟💟💟جملات خبری باشه تا دستوری مثلا بگیم وقته ناهاره نگیم الان باید ناهار بخوری 💟💟💟 گوش دادن فعالانه موثرترین روش است باید با بچه ها همدلی کنیم مثلا جیغ زد بهش بگیم چی میخوای عزیزم گرسنه ای؟ خوابت میاد؟ میخوای بازی کنیم؟ 💟💟💟 با کودکان بالای ۴ سال میتوان در مورد رفتارش صحبت کرد اول باید تذکر داد مثلا در جمع توی گوشش بگیم،در مرحله دوم تنبیه متناسب با عملش و حال و هوای کودک تنبیه کودک باید محروم کردن از چیز دلخواهش باشد. 💟💟💟💟💟💟💟💟 @amn_org
💟💟💟💟💟💟💟💟 💟💟💟 💟💟💟مردها در عصبانیت گاهی نامهربان و بدزبان می شوند فقط یک راه دارد 💟💟💟 .. 💟💟💟وقتی سکوت کنید زودتر آرام میشوند وقتی آرام شدند راحت تر متقاعد میشوند. 💟💟💟💟💟💟💟💟 @amn_org ‎‌‌‌‌
💟💟💟💟💟💟💟💟 💟💟💟 ۵۹ 💟💟💟 قربون صدقه رفتن؛ 💟💟💟 تنها مخصوص زمان نامزدی نیست! 💟💟💟💟💟💟💟💟 @amn_org
💟💟💟💟💟💟💟💟 💟💟💟 _؟ 💟💟💟مهر السنّه، مقدار مهریه‌ای هست که رسول خدا صلوات الله علیه و آله برا حضرت زهرا سلام الله علیها و همسران خودشون قرار دادن. 💟💟💟 میزانش هم، پانصد درهم، که معادل ۵/٢۶٢ مثقال نقره است. 💟💟💟توی کتاب "تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث" تحقیقی دربارۀ مهر السنّه اومده: 💟💟💟«گزارش‏‌های متعدّدی، مهریۀ ازدواج‏‌های پیامبر صلی الله علیه و آله را به عنوان سنّتِ نهاده شدۀ ایشان در زمینۀ ازدواج، ذکر کرده‏‌اند. خوش‌بختانه این گزارش‏‌ها در شیعه و اهل سنّت، مقدار ثابت و معیّنی را برای مهریه ذکر کرده‏‌اند و تنها دو گزارش با انبوه نقل‏‌ها متفاوت است. 💟💟💟نقل‏‌های متواتر، مهریۀ زنان و دختران پیامبر و نیز دختران اهل بیت او را «دوازده و نیم اوقیۀ نقره» برابر با «پانصد درهم» دانسته است. 💟💟💟 وزن این درهم، معیّن و حدود سه گرم نقرۀ خالص است. 💟💟💟 بر این اساس، مهر السنّه حدود هزار و پانصد گرم نقرۀ خالص می‏‌شود که ارزش ریالی آن در زمان نگارش این نوشته (مهرماه ١٣٨٧)، حدود ششصد هزار تومان است. 💟💟💟 عباسی 💟💟💟💟💟💟💟💟 @amn_org
💟💟💟💟💟💟💟💟 💟💟💟 آرام آرام 💟💟💟دلم را آرام کن، آرام آرام. دلم تنگ شده برای روزهایی دریای دلم موّاج نبود. 💟💟💟از طوفان‌های پیاپی خسته‌ام. تنم و روحم هر دو التماس می‌کنند کمی فرصت نفس کشیدن پیدا کنند. کی بناست این فرصت را به آنها بدهی؟ 💟💟💟این که به پا کردن طوفان کار توست یا تقصیر من، نمی‌دانم ولی این که آرام کردن طوفان کار توست، یقین دارم. پس دلم را آرام کن، آرام آرام. 💟💟💟آرام آرام دارم آرامش را فراموش می‌کنم. راستی آرامش چگونه است؟ کسی که آرام است، چه حالی دارد؟ اصلاً آرامش را می‌شود چشید یا فقط باید قصه‌اش را شنید؟ تو که نمی‌خواهی آرامش برایم،‌ افسانه شود پس دلم را آرام کن، آرام آرام. 💟💟💟راستی غیر از خودت روی زمین آدم آرامی می‌شناسی؟ 💟💟💟نکند آرامش، تنها سهم توست و دیگران نصیبشان از آرامش شنیدن قصۀ آن است و خوردن حسرتش! تا کی باید آرامش را التماس کنم تا از التماس خسته نشده‌ام دلم را آرام کن،‌ آرام آرام. 💟💟💟 ! 💟💟💟 عصرتون شاد 💟💟💟💟💟💟💟💟 @amn_org
💟💟💟💟💟💟💟💟 💟💟💟پیرزنی برای سفیدکاری منزلش کارگری را استخدام کرد. وقتی کارگر وارد منزل پیرزن شد، شوهر پیر و نابینای او را دید و دلش برای این زن و شوهر پیر سوخت. 💟💟💟اما در مدتی که در آن خانه کار می کرد متوجه شد که پیرمرد انسانی بسیار شاد و خوش بین است. او درحین کار با پیرمرد صحبت می کرد و کم کم با او دوست شد. در این مدت او به معلولیت جسمی پیرمرد اشاره ای نکرد. 💟💟💟پس از پایان سفیدکاری وقتی که کارگر صورت حساب را به همسر او داد، پیرزن متوجه شد که هزینه ای که در آن نوشته شده خیلی کمتر از مبلغی است که قبلا توافق کرده بودند. 💟💟💟پیرزن از کارگر پرسید که شما چرا این همه تخفیف به ما می دهید؟ 💟💟💟کارگر جواب داد: «من وقتی با شوهر شما صحبت می کردم خیلی خوشحال می شدم و  از نحوه برخورد او با زندگی متوجه شدم که وضعیت من آنقدر که فکر می کردم بد نیست. پس نتیجه گرفتم که کار و زندگی من چندان هم سخت نیست. به همین خاطر به شما تخفیف دادم تا از او تشکر کنم.» 💟💟💟پیرزن از تحسین شوهرش و بزرگواری کارگر منقلب شد و گریه کرد. زیرا او می دید که کارگر فقط یک دست دارد.  💟💟💟مطالب زیبا را انتشار دهید 💟💟💟💟💟💟💟💟 @amn_org