#مراحل_اولیه_خودسازی
#قسمت_دهم
۹- #عزلت_و_خلوت_و_انس_با_خدا :
🌸🍀یکی از مراحل مهم هم این مرحله است. عزلت، یعنی کناره گیری و دوری، منتهی نه دوری از جامعه، بلکه دوری از انسان های غافل و نشستن با انسان های بیدار و مومن.
🌸🍀خلوت، هم یعنی اختصاص دادن زمان و مکانی برای عبادت و نماز و دعا و مناجات با خدا، یعنی همان کاری که رسول خدا (ص) در غار حرا انجام می دادند.
🌸🍀این دو برنامه سلوکی زمینه ساز انس عمیق سالک و بنده با خدا و معنویات می شود و دوری را به نزدیکی بدل می سازد. مشکل ما این است که از خدا و فضاهای معنوی دوریم و چاره کار در انس با این فضاها است.
🌸🍀در روایت از علی (علیه السلام) دارد که: خالطوا الناس بابدانکم، و زایلوهم بقلوبکم و اعمالکم، فان لکل امریء ما اکتسب من الاثم و هو یوم القیامه مع من احب - با بدن ها و اجسام خود در میان مردم (غافل) بوده و با آنها معاشرت کنید و از آنان دوری جویید به قلب ها و اعمالتان، چرا که برای هر شخصی است آنچه از گناه کسب کرده و در روز قیامت شخص با کسی محشور می شود که او را دوست می داشته.
#ادامه_دارد..
🔷🔷🔷 #خودسازی
🔷🔷🔷ادامه...... #سفر_به_عالم_درون
🔷🔷🔷 #قسمت_دهم
🔷🔷🔷*نکته دوم:*
🔷🔷🔷آنکه، انسان میتواند در جمع مردم باشد و با طبیعت محشور، اما چشم باطنی وی، فراسوی طبیعت را بنگرد.
🔷🔷🔷وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ؛
🔷🔷🔷مشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آوردهاید.
🔷🔷🔷حافظ شعر درخشانی دارد که بر اساس آن، همه هستی، رخسار خداست؛
اگر با چنین عینکی به هستی نگریسته شود، گویی انسان همواره به خدا مینگرد:
*مرا به کار جهان، هیچ التفات نبود*
*رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست.*
🔷🔷🔷پس کار جهان کردن، اگر با عطف توجه به معنا و عمق و باطن هستی باشد، همان کار جان و جانان کردن است و التفات آدمی به هستی، با چنین نگاه و عینکی، نگرش در رخسار خدوند است.
🔷🔷🔷سعدی نیز میسراید:
*به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست*
*عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.*
🔷🔷🔷به نظر میرسد، لطفی که در سخن سعدی است، به مراتب والاتر و بالاتر از سخن حافظ است. حافظ به جهت رؤیت رخسار خدا در هستی، به هستی التفات دارد، اما سعدی، از آنجا که بر پیشانی جهان، داغ «از اویی» و انا لله را میبیند، به جهان التفات ندارد، ولی بدان عشق میورزد و بین التفات و عشق، در ظرافت و لطافت معنا، فاصله فراوان وجود دارد.
🔷🔷🔷مولانا اما در این میان بیتی دارد که برخی بر او خرده گرفتهاند. میگوید:
*راه لذت از درون دان، نز برون*
*احمقی دان جستن از قصر و حصون*
🔷🔷🔷ایراد مولانا آن است که بیرون را منشأ لذت نمیداند؛ در حالی که این، چگونه نگریستن به بیرون و ظاهر عالم است که میتواند لذت بخش یا سرگرمی و بازیچه باشد.
🔷🔷🔷پس اگر قرآن، دنیا را لهو و لعب میخواند:
وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ؛
🔷🔷🔷 و این مفهوم را در چهار آیه تکرار مینماید، مقصود، دنیای بدون التفات به رخسار هستی آفرین و بدون عشق به مبدأ توحیدی آن است.
🔷🔷🔷پس اگر بیرون محکوم بود، آیه (نشانه) خوانده نمیشد و آیه بودن ظاهر عالم، بدان معنا است که باید از آن به باطن و حقیقت هستی، پل زد
@amn_org