eitaa logo
خانواده امن
210 دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
4 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌳🌳🌳 ۸۵ 🌳🌳🌳 ۳۶ 🌳🌳🌳ازکودک بخواهیدقبل ازاقدام عملی برای حل مشکل به سوالات زیرپاسخ دهد 🌳🌳🌳مشکل چیست؟ 🌳🌳🌳چه چیزی سبب بروزآن شده؟ 🌳🌳🌳روشهای حل آن چیست وبهترین روش کدام است @amn_org
🌳🌳🌳 ۳۴ 🌳🌳🌳 تکنیک های تصمیمات بهتر : 🌳🌳🌳_هر تصمیم درستی باید محکم، پایدار و برمبنای دوراندیشی باشد. 🌳🌳🌳_ تصمیم باید با مشورت صاحبان عقل همراه باشد. 🌳🌳🌳_ نعمتها و دارایی هایمان، نباید ما را از تلاش بازدارد. 🌳🌳🌳_ زمان شناسی برای گرفتن تصمیم بسیار مهم است. 🌳🌳🌳_ کسی که با احکام شریعت آشنا باشد، درست تصمیم میگیرد وگرنه به انحراف کشیده میشود. @amn_org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌳🌳خدا لعنت کند امّتی را که خانۀ ستم بر شما خاندان را بنا کردند. 🌳🌳🌳شما را خدا آورده بود که بر همۀ عالم سروری کنید، امّا آنهایی که در «خود»شان فرو رفته بودند، نتوانستند حُکم خدا را ببینند و خودِ شیطان‌زده‌شان را به جای شما آیینه‌های تمام‌نمای خداوند جا زدند. 🌳🌳🌳خدا لعنت کند آنهایی که شما را از منصبی که خدا برایتان تعیین کرده بود، کنار زدند. 🌳🌳🌳قاتلان شما تنها کسانی نیستند که تیغ کین در دست گرفتند و به رویتان کشیدند، یا زهر کین در قدح ریختند و ایستادن قلبتان را به تماشا نشستند. 🌳🌳🌳یک امّت قاتل شماست! چه آنان که خونتان را ریختند، چه آنان که افسار خویش را به دست پیشگامان جور دادند و دلِ تیغ به دستان را، گرمِ حضورشان یا مطمئن به سکوتشان کردند. لعنت خدا بر همه‌شان باد. 🌳🌳🌳من از همۀ آنان به پیشگاه خدا اعلام برائت می‌کنم. 🌳🌳🌳خدایا! دل من از همۀ اینها فراری است. کاش هیچ گاه زبانم به اسمشان آلوده نمی‌شد! اسمشان هم حالم را به هم می‌زند. کاش زمین دهان باز می‌کرد و به من می‌گفت چگونه بودنِ اینها را روی خودش تاب آورده! 🌳🌳🌳یادشان که می‌افتم هوای فکرم را ظلمت می‌گیرد و خانۀ دلم تاریک می‌شود. چه خوب شد که خدا لعنشان را مایۀ روشنایی وجودمان قرار داد. 🌳🌳🌳من از هر کسی که در صف قاتلان شما بود، از هر کسی که از آنان پیروی کرد، از هر کسی که ذرّه‌ای محبّت و ولایتشان را به دل راه داده، از همه‌شان اعلام برائت می‌کنم. خدایا! مرا با اینان هیچ نسبتی نیست. @amn_org
🌳🌳🌳من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به خواب می‌رفتند، آخر شب می‌آمدم خدمت پدر. 🌳🌳🌳 پدرم این قصه‌های پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل می‌کرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول می‌کشید و همین‌طور مقید بودم و گوش می‌کردم. 🌳🌳🌳 وقتی این برنامه‌اش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل می‌کرد. 🌳🌳🌳اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند می‌کنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند. این در وجود طفل از همان طفولیت اثر می‌گذارد. در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر می‌گذارد و همهٔ اینها را اصلاح می‌کند. 🌳🌳🌳ایت الله حائری شیرازی @amn_org
🌳🌳🌳طبع انسان مؤمن از ریا متنفر است*(۲۷) 🌳🌳🌳و تمام سعی‌ش بر این است که از آن دوری کند. 🌳🌳🌳اما گاهی میشود که انسان از ریا متنفر است و از آن دوری میکند عبادت و اعمال نیکش را در پنهانی انجام میدهد و طمعی در نگاه مردم ندارد 🌳🌳🌳اما باز بسیار پیش می آید که شیطان او را وسوسه می‌کند 🌳🌳🌳و در هنگام عبادت یا عمل نیکی افکاری به دلش می اندازد که میلی به ریا کردن پیدا میکند و همین میل به ریا، اضطرابی برایش ایجاد میکند 🌳🌳🌳در این هنگام اگر انسان از این حالت خود کراهت داشته باشد و با نفس خود مبارزه کند، گناهی بر او نیست 🌳🌳🌳و عبادتش باطل نمیشود و باید سعی کند به وسوسه شیطان توجهی نکند 🌳🌳🌳و حضور قلبش را از دست ندهد. @amn_org
🌳🌳🌳قبل از پاسخ دادن به سوالات دیگران مدتی سکوت کن 🌳🌳🌳تا پاسخ بهتری بیابی، 🌳🌳🌳سکوتت در خاطر هیچکس نخواهد ماند؛ 🌳🌳🌳اما پاسخ ات را همیشه به خاطر خواهند سپرد... 🌳🌳🌳عصرتون پراز عطر خدا @amn_org
🌳🌳🌳داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار...* 🌳🌳🌳*علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🌳🌳🌳حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🌳🌳🌳ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏ شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏ رفته و روضه مى ‏خوانده است. 🌳🌳🌳 دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏ رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🌳🌳🌳وقتى اين روضه تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‏شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‏آيد و مى ‏گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‏خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🌳🌳🌳ايشان مى‏ گويد: مى‏ روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. 🌳🌳🌳نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏ گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. 🌳🌳🌳منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🌳🌳🌳بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آسيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🌳🌳🌳گفتم:« سلام عليكم» . 🌳🌳🌳گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🌳🌳🌳گفتم:« بفرماييد». 🌳🌳🌳گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🌳🌳🌳گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🌳🌳🌳آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🌳🌳🌳گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🌳🌳🌳مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🌳🌳🌳گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🌳🌳🌳گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🌳🌳🌳گفتم:« من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». 🌳🌳🌳گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🌳🌳🌳آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🌳🌳🌳گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🌳🌳🌳گفتند:« چى هست؟» 🌳🌳🌳گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🌳🌳🌳نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». 🌳🌳🌳آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🌳🌳🌳آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست. ‌@amn_org
☘☘☘☘☘☘☘☘ ☘☘☘ ☘☘☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘☘☘ ☘☘☘امام حسین(ع): ☘☘☘همانا من مرگ را جز نمی بینم و زندگی در کنار ظالمان را جز و عار نمی دانم. 📗بحار؛۴۴:۱۹۲ ☘☘☘ ☘☘☘امام حسین(ع): ☘☘☘هر کس حق عبادت خدا را به جا آورد،‌خداوند بیش از حد انتظارش به او عطا می‌کند. 📗بحار؛ ج68،ص184 ☘ ☘ ☘ ☘ ☘☘☘ ☘☘☘ ☘☘☘☘☘☘☘☘ @amn_org
☘☘☘ ۸۶ ☘☘☘ ۳۷ ☘☘☘ اگر کودک مشکلی با سایر دوستانش پیدا کرده ☘☘☘کمکش کنید تا خود را جای دوستش بگذارد و احساسات و عواطف خود را در این حالت بیان کند‌. @amn_org