eitaa logo
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
14.8هزار دنبال‌کننده
703 عکس
1.6هزار ویدیو
31 فایل
خبرگزاری وستانیوز کانال توسط دکتر مکرمی پور کارشناس مسائل بین الملل و امنیت ملی مدیریت می شود. ارتباط @mbmokaramipour
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 / ماجرای عجیب دستگیری سردار سلیمانی توسط FBI آمریکا؛ در فرودگاه بغداد چه اتفاقی برای حاج قاسم رخ داد... وستانیوز @amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 / گنبد آهنین ایرانی چشم عقاب؛ معرفی سامانه مرگبار و لیزری سراب 🔹شکارچی موشکهای ضدتانک تاو و موشکهای دوشپرتاب آمریکایی٫ این سامانه ها که سامانه چشم عقاب و سامانه سراب نام دارند توسط مستشاران ایرانی در کارگاههای سوریه ساخته شده اند... « اگر به قدرت ایران شک دارید این مستند فوق العاده رسانه سیاسی و نظامی سیاست نیوز رو از دست ندید » @amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای مسجد آدمکش که مسجد ماشالله نام گرفت... 🔸در نزدیکى ابن بابویه در شهرری مسجدی بود که معروف شده بود به مسجد آدم کش، مسجدی که امروز به مسجد ماشاالله معروف است. هر کس چه غریب و چه شهرى ، چه خودى و چه بیگانه، اگر شب در مسجد می ماند ، فردا جنازه او را از آن مسجد می آوردند و به این سبب کسی از مردم ری، شب در آن بیتوته نمی کرد «این مستند عجیب را از دست ندهید» @amniatemeli
پست دوم: سطوح چندگانه ای وجود دارد که میتواند هدف دشمن در جنگ شناختی قرار گیرد. هرچه این ضربه در جنگ شناختی عمیق تر باشد میتواند سطح پایینتری را مورد هجمه قرار دهد. سطوح مورد هدف در جنگ شناختی شامل موارد زیر است: ۱- توجه و تمرکز ۲- ادراک ۳- شکل گیری دانش ۴- حافظه ۵- قضاوت و ارزش گذاری ۶- تعقل و تحلیل و محاسبه ۷- زبان، منطق و استدلال ۸- تصمیم گیری و حل مسئله از آنجا که جامعه دارای شخصیت و ماهیتی اصیل است و حداقل برخی واقعیت های اجتماعی بصورتی بین الاذهانی شکل میگیرند و جامعه همچون فرد از قوه شناخت و سطوح چند گانه آن بهره مند است، سطوح هدف ها در جنگ های شناختی هم در نسبت افراد و هم در نسبت جامعه میتواند تعریف گردد. ادامه دارد... @amniatemeli
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
#اختصاصی #جنگ_شناختی پست دوم: سطوح چندگانه ای وجود دارد که میتواند هدف دشمن در جنگ شناختی قرار گیرد.
پست سوم: 🛑 برای درک بهتر جنگ شناختی نیاز است تا اساسا شناخت را به عنوان هویتی مستقل مورد واکاوی قرار دهیم. اساسا شناخت یک مفهوم سلسله مراتبی است که از سطح پایین شروع شده تا عالی ترین سطح و در حالت بالغ خود شکل پیدا میکند. سطوح 7 گانه شناخت را میتوان اینگونه معرفی نمود: 🔸️ سطح اول، هجا/ سیگنال: این سطح نازل ترین نوع شناخت است که معمولا با حواس پنجگانه درک میشود. به تنهایی فاقد معنا است اما جهت ساخت مفاهیم ضروری هستند. برای مثال مفهوم درخت دارای هجاهای آوایی د، ر، خ و ت میباشد. این هجا ها به تنهایی صرفا گنگ هستند، اما در کنار یکدیگر مفهومی را به ذهن متبادر میکند. یا مثلا حروف مورس که با سیگنال ها شکل میگیرد. الگوی نقطه، فاصله در سیستم مورس میتواند پیام های متعددی را مخابره کند. اما یک نقطه و یک فاصله به تنهایی هیچ مفهومی را منتقل نمیکند. همینطور در سیستم های دارای پردازشگر، یک بیت اطلاعات که دارای مقدار صفر و یک است به تنهایی مفهومی را برای یک ماشین خلق نمیکند. 🔸️ سطح دوم، مفهوم: اساسا تفکر، تعقل و تحلیل بر روی مفاهیم شکل میگیرد. انسان ها در ذهن خود برای فهم، ذخیره سازی و استنتاج از مفاهیم بهره میبرند. مفاهیم آجرهای شکل دهنده بنای شناخت هستند. برای انسان ها کلمات آن چیزی هستند که به عنوان مفاهیم مورد استفاده قرار میگیرند. در ماشین یک بایت که مجموعه 8 تایی از بیت هاست میتواند به نوعی یک واحد مفهومی برای ماشین به حساب آید. مفاهیم در ذهن انسان ها میتوانند بیانگر امر واقعی و قابل حس باشند و یا یک امر ذهنی، غیر قابل حس، برساختی و انتزاعی باشند. برای مثال مفهوم درخت بیانگر چیزی است که ما به ازای واقعی دارد و قابل مشاهده است. اما مفهومی مانند عشق چیزی است که ما بازای مشخص بیرونی و قابل مشاهده ندارد. 🔸️ سطح سوم، داده: فرهنگستان ادب فارسی داده را اینگونه تعریف میکند: به طور کلی همهٔ دانسته‌ها، آگاهی‌ها، داشته‌ها، آمارها، شناسه‌ها، پیشینه‌ها داده محسوب می‌شوند. داده را میتوان مجموعه مفاهیمی دانست که در یک پیوند منطقی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و در نسبت دریافت کننده داده نوعی فهم را ایجاد میکنند. برای مثال یک جمله که ساختار منطقی دارد میتواند نمونه یک داده باشد. داده‌ها بصورت بالقوه معنا‌دار هستند و میتوانند درست یا غلط باشند. 🔸️ سطح چهارم، اطلاعات: پیوند خوردن داده ها با یکدیگر اطلاعات را شکل میدهند. داده ها در برابر یکدیگر ممکن است موید و یا نافی باشند. یا میتوانند کلا ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند. حضور داده ها در کنار یکدیگر و ایجاد پیوند منطقی بین آن ها میتواند یک واحد اطلاعات را تولید کند. ایجاد پیوند منطقی بین داده ها معمولا در انسان ها از طریق فکر و در ماشین ها از طریق یک پردازشگر صورت میگیرد. اطلاعات را به اعتباری میتوان داده های گروه‌بندی، ذخیره، پالایش و سازماندهی شده دانست. 🔸️ سطح پنجم، دانش: دانش معمولا از تقابل اطلاعات مختلف حاصل میشود. بعبارتی مجموعه رشد یافته ای از اطلاعات که توانایی تعریف چیزی و یا تبیین پدیده ای را فراهم میکند دانش نامیده میشود. میتواند دانش حاصل مطالعه اطلاعات مکتوب و قابل انتقال و یا به شکل مضمون در وجود افراد همچون تجربه و مهارت های آن ها نمایان شود. 🔸️ سطح ششم، هوش: توانایی کسب، حفظ و بهره گیری از دانش مقدمه ای است برای حصول به سطح هوش. در سطح هوش، داده های پالایش شده و قوام یافته در شکل دانش، با استفاده از قوه تعقل و استدلال برای شناخت الگوهای جدید و خلق چیزی نو به کار برده میشوند. یادگیری، به کارگیری منطق، سرمشق‌گیری از دانش‌ها، برنامه‌ریزی و استفاده از زبان به منظور ایجاد و برقراری ارتباط از ویژگی ها و نتایج این سطح از شناخت است. همچنین توانایی قضاوت و ارزیابی، محاسبه، تحلیل نیز در این سطح اتفاق می افتد. 🔸️ سطح هفتم شناخت: بالاترین سطح در این سلسله مراتب است که متضمن وجود نوعی خرد، بصیرت و روشن بینی است. حصول به این سطح که نتیجه به کارگیری و بازبینی چندین باره در الگوهای نو و نوآوری های هوشمندانه مرحله قبل است، چیزی را ایجاد میکند که میتوان آن را نوعی ژرف بینی نامید. تفقه مصداق فعلی است که در این مرحله اتفاق می افتد. ادامه دارد... @amniatemeli
💥پست چهارم: اساسا جنگ پدیده پیچیده ای به حساب می آید و خصوصیت این پدیده همچون دیگر پدیده های پیچیده چند وجهی بودن آن است. گاهی در دل جنگ های سخت، عملیات های روانی، اطلاعاتی، رسانه ای و ... شکل میگیرد که حداقل در تعریف جنگ سخت قرار نمیگیرند. پس جنگها بصورت ترکیبی از حوزه های مختلف همچون شکل سخت، نیمه سخت، شناختی و ... بروز پیدا میکنند، اما میتواند یکی از اشکال را درون خود برجسته تر سازد. برای مثال در جنگ سخت سلاح های جنگی با ایجاد آتش همراه با ایجاد تلفات، رعب و وحشت را نیز ایجاد میکنند. این رعب و وحشت میتواند بر ادراک و تصمیم گیری افراد و فرماندهان موثر باشد. یا به عنوان مثالی دیگر صدای پهباد شمعدانی-2 در نبرد اوکراین را میتوان در نظر گرفت که خود به تنهایی ناقوس جنگ روانی برای دولت زلنسکی شده است. پس لزوما جنگ ها یک بعدی نیستند و نامگذاری ها و دسته بندی ها بیشتر به منظور ساده سازی و ایجاد قابلیت فهم در مخاطبان استفاده میگردد. 🔻از این رو هرچند در حوزه جنگ شناختی، رسانه ها عمده ترین جنگ افزارهای این حوزه به شمار میآیند، اما جنگ افزارهای جنگ شناختی را نباید محدود به همین موارد دانست. هر جنگ افزاری که بتواند بر حوزه شناخت و سلسله مراتب آن تاثیر گذار باشد، میتواند یک جنگ افزار شناختی به حساب آید. 🔻گزارش هایی در دست است که نشان میدهد برخی کشورها از جنگ افزارهایی استفاده میکنند که با ارسال نوعی سیگنال بر فرایند های مغزی افراد مورد هدف (از طریق ایجاد حسی خاص و یا ناتوان سازی ذهنی و ...) تاثیر گذار هستند. امروزه جنگ های شناختی بر بستر سیستم ها شکل میگیرد و از این رو است که گستردگی آن ها قابل ملاحظه است. حتی به زعم نگارنده میتوان جنگ شناختی را جنگ های سیستمی دانست. 🔻یکی از پرکاربردترین بسترهای سیستمی جهت استفاده از جنگ افزارهای شناختی بستر اینترنت است. اهمیت این بستر از این جهت است که از سویی تمامی کشورها را تحت پوشش قرار میدهد و از سویی تمامی شریان های سیاسی، تجاری، صنعتی، علمی، فناوری، مالی و اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را از خود متاثر میکند و نیز طیف کثیری از مخاطبان را در خود دخیل میکند. از سویی دیگر افراد در این بستر باور دارند که به عنوان کنشگر فعال عمل میکنند و از این رو برخلاف رسانه های یک طرفه، جذابیت بیشتری برای مخاطبان دارد. 🔻علت توجه کشورهای استکباری به استفاده از این بستر و تغییر چارچوب های تعارض در عصر حاضر را میتوان در آموزه های تحلیلگران و کارشناسان ردیابی نمود... ادامه دارد... @amniatemeli
| 🔘در مسیر علوم شناختی، از ساختارگرایی تا انقلاب شناختی ▫️ساختار گرایی (structuralist) ▪️از اولین رویکردهای مطالعه ذهن، ساختار گرایی بود. روش مورد استفاده در این رویکرد، درون نگری بود و دانشمندان با مسائلی همچون محتوا و ساختار ذهن سر و کار داشتند. در درون نگری، فرد باید افکار خود را به زبان آورد و همین از نقدهای روش درون نگری بود زیرا شاید افراد نتوانند افکار خود را به درستی و دقیق به زبان بیاورند. مثلا در ادراک یک سیب، ساختار این ادراک یعنی شکل هندسی، رنگ، اندازه و غیره مد نظر بود. «ویلهلم ونت» روان شناس آلمانی کمک زیادی به رشد ساختار گرایی کرد. ▫️کارکرد گرایی (functionalism) ▪️رویکرد بعدی در مطالعه ذهن، درک فرایندهای ذهن یا کارکرد گرایی بود. در این رویکرد، تمرکز بر فرایندهای تفکر بود و نه بر محتوای آن، در حالی که در ساختار گرایی به محتوای ذهنی پرداخته می‌شد. کارکرد گراها بر این باور بودند که برای درک ذهن انسان باید به مطالعه ساز و کارها، چگونگی و چرایی عملکرد ذهن پرداخته شود. ▫️انقلاب شناختی : ▪️سال ۱۹۵۶ یعنی میانه قرن بیستم اتفاقات مهمی در تاریخ علم افتاد و در نهایت منجر به تولد علمی جدید به نام علوم شناختی شد و از این سال به عنوان مبدأ پیدایش علوم شناختی یاد می‌شود. در این سال همایشی در شهر دارتموث برگزار شد و دانشمندانی در این همایش حضور داشتند که در فکر طراحی ماشین‌هایی هوشمند بودند که همچون انسان فکر کنند، و می‌توان از این همایش به عنوان مراسم رسمی پیدایش دانش هوش مصنوعی نام برد. همچنین در این سال چامسکی، نظریات جدیدی در رابطه با زبان داد که در حقیقت نقدی بر زبان شناسی رفتاری بود. چامسکی زبان را زایا و پویا و دارای قانون نحوی دانست، بر خلاف رفتارگرایی اسکینری که زبان را رفتاری شرطی شده می‌دانست. ▫️همچنین مقاله‌ی جرج میلر با عنوان عدد جادویی ۷ به عنوان ظرفیت و فراخنای حافظه کوتاه مدت در این سال ارائه شد. پس از اتفاقات سال ۱۹۵۶ ، مطالعات مغزی و عصبی نیز با ظهور روش‌های نوین تصویر برداری مغزی و ثبت سیگنال‌های مغزی، دریچه‌های جدیدی به روی دانشمندان علوم شناختی باز کرد. مطالعات روی افراد آسیب دیده مغزی همچون فینیس گیج که پس از آسیب مغزی، انسانی متفاوت از لحاظ شناختی و رفتاری شده بودند نیز در بخش علوم اعصاب شناختی، شتاب این علم را دو چندان کرد. ▪️ظهور روش‌های نوین تصویر برداری مغزی و ثبت سیگنال‌های الکتریکی مغز، باعث پیشرفت‌های چشمگیری در علوم اعصاب شناختی شد. روش‌هایی مثل : MRI fMRI TMS ERP MEG PET ▫️در این روش‌ها، تصاویر واضحی از بافت مغز تهیه شد و نیز با ثبت سیگنال‌های الکتریکی مغز، اطلاعات ارزشمندی راجع به عملکردهای شناختی مغزی به دست دانشمندان رسید. @amniatemelil