eitaa logo
عموصفا دوست خوب بچه ها
1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🍃 ﷽ 🍃 😊محمدصادق صفائی هستم 👨‍🏫 آموزگارکلاس دوم ابتدایی 🏡 ساکن شهرمقدس قم🌏 💥بهترین پست هاتقدیم شما🌱 💫مجری برنامه های شادکودک ونوجوان😍 #جشنهای_تکلیف🎁 #جشن_قرآن💚 #جشن_ها_ملی_مذهبی_برای_مدارس🌎 جهت هماهنگی واجرا پیام دهید👇 @M_Sadegh_Safaee
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین خوبم تو صحنه ی کربلا داداششو صدا زد گفتش داداش خوبم سردار با وفایم سقای بچه­ هایم این بچه­ ها تشنه ­اند غمگین و دل­خسته­ اند عباس شتابان دوید تا که به میدان رسید با دشمنان زود جنگید خود را به آب رسانید گفتا به آب عباس: « آقام غریب و تنهاست» از تو نمی خورم من بر لب نمی ­زنم من زیرا حسین زهرا فرزند پاک مولا در بین سیل غم ها لب تشنه است و تنها eitaa.com/amoo_safa
وقتی که خیلی خسته بودم یال مرا هی ناز می کرد زین و یراقم را خود او با دست هایش باز می کرد او را خودم تا مکه بردم با من به کوه و دشت می رفت همراه او بودم همیشه با من به سیر و گشت می رفت یک روز قبل از جنگ او رفت با مشک خالی تا لب رود با این که خیلی تشنه اش بود اما به فکر بچه ها بود او رفت توی آسمان ها وقتی مشک آب می برد ای کاش می شد ظهر آن روز یک مشت از آن آب می خورد eitaa.com/amoo_safa
آن روز حسین آن گل یاس اینجور بگفت او به عباس سردار با وفایم سقای بچه­ هایم این بچه­ ها تشنه ­اند غمگین و دل­خسته­ اند عباس شتابان دوید تا که به میدان رسید با دشمنان بجنگید خود را به آب رسانید گفتا به آب عباس: «آقا غریب و تنهاست» از تو نمی­خورم من بر لب نمی­زنم من زیرا حسین زهرا فرزند پاک مولا در بین سیل غم­ها لب تشنه است و تنها eitaa.com/amoo_safa
تو با تمام خستگی شبیه دشت کربلا همیشه تشنه بوده ای میانِ موج نیزه ها همیشه مانده سایه ات به خیمه گاه نیمه شب تمام اشک چشمه ها فدای ماه تشنه لب برای ترس دشمنان به چهره بوده اخم تو همیشه بوده خنده رو ستاره های زخم تو گذشته روز و شب ولی کسی ندیده بعدِ آن شبیه دست خوب تو دو دست پاک و مهربان میان تیر و نیزه گرفته او به دندان تمام مَشکِ آبی که مانده توی میدان گرفته راه او را دوباره سیلِ دشمن میان رود و خیمه کشیده تیغ آهن نشد که او بیاید به خیمه گاه پاکش کشیده تیغ دشمن به دشتِ خون و خاکش نشسته تیر سمّی میان مشک آبش رسیده اتّفاقی که می کند کبابش به جای آن دو دستی که شد بریده آنجا خدا دو هدیه داده به او دو بالِ زیبا بیا که بی تو مانده ام بیا حسینِ من بیا! بیا که تا ببینمت بیا به دشت کربلا بیا که لحظه های من نمی شود بدون تو بیا که جان خسته ام نمی رود بدون تو نبوده ام بدون تو بیا بیا کنار من تویی همیشه رهبرو تمام افتخار من برادرم بیا بیا تو را به جان مادرت بیا کنار پیکرِ شکسته ی برادرت رسیده از فرات و رسیده توی صحرا رسیده مرد زخمی رسیده مرد سقّا تویی همیشه رهبرو تمام افتخار من برادرم بیا بیا تو را به جان مادرت بیا کنار پیکرِ شکسته ی برادرت رسیده از فرات و رسیده توی صحرا رسیده مرد زخمی رسیده مرد سقّا رسیده تا ببوسد کمی برادرش را رسیده تا بگوید کلام آخرش را رسیده مرد پاکی شبیه ماه تابان گرفته مشک آبی ولی میان دندان رسیده تا بگوید بریده دست و پایم رسیده تا بگوید محبّ و باوفایم eitaa.com/amoo_safa
تو بی باک و پاکی تو فرزند شیری تو در جنگ و میدان شجاعی،دلیری تو در بین دشمن تو در آن سیاهی درخشنده بودی تو مانند ماهی تو از جنس نوری تو از کربلایی تو سردار لشکر تو آن با وفایی تویی مرد سقّا تویی مهر و احساس به قربان اسمت اباالفضل و عبّاس 👤مهدی وحیدی صدر eitaa.com/amoo_safa
نوحه؛ سردار دست از تن جدا.mp3
2.27M
🔹سردار دست از تن جدا🔹 زنجیرزن‌ها در کوچه بودند با نوحه‌خوان این نوحه‌ها را می‌سرودند: سقّای دشت کربلا، اباالفضل سردار دست از تن جدا، اباالفضل بابای جانبازم چون مادر من اشک می‌ریخت عباس ما، آهسته با زنجیر کوچک یک در میان –بر دوش خود- بر دوش بابای بدون دست می‌زد عباس و بابا –نوحه می‌خواندند با هم: سقّای دشت کربلا، اباالفضل سردار دست از تن جدا، اباالفضل 📝 eitaa.com/amoo_safa