eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ آموزش انگلیسی مذهبی 🕌 خدا با من است ☂ Allah is with me 🎼 تلفظ : اَلله ایز وِیذ می 🕌 خدا با ماست ☂ Allah is with us 🎼 تلفظ : اَلله ایز وِیذ آس 🇮🇷 @amoomolla 🌷 🌷
🔮در ارتباط هایمان 🔮 عادت کنیم به جای حرف زدن ، 🔮 از طرف مقابل سوال بپرسیم . 🔮 و فضایی ایجاد کنیم 🔮 که او هم صحبت کرده 🔮 و اطلاعات و دیدگاه‌های خود را 🔮 در اختیار ما قرار دهد . 🇮🇷 @amoomolla
🌸 مهارت سوال پرسیدن ، 🌸 یکی از بهترین روش‌های یادگیری 🌸 و کشف دنیای پیرامون ماست . 🌸 در طول زندگی یاد گرفتیم 🌸 که اگر برایمان ابهامی پیش آمد ، 🌸 پرسیدن آن ، 🌸 موجب روشن شدن راه می‌شود . 🇮🇷 @amoomolla
🔮 سوال پرسیدن ، سه نوع است : 💫 یا جوابش بله و خیر است 💫 یا جوابش تک کلمه ای است 💫 یا جوابش تشریحی است 🔮 سعی کنید 🔮 بیشتر از نوع سوم استفاده کنید 🔮 تا جواب کاملتری بگیرید . 🇮🇷 @amoomolla
💥 سوال باز ، سوال بسته 🔮 به سوالاتی که 🔮 جوابشان تک کلمه ای 🔮 و یا بله و خیر است 🔮 سوال بسته می گویند 🔮 که معمولا 🔮 باعث اتمام مکالمه 🔮 یا موجب سکوت طرف می‌ شود 🔮 و به سوالاتی که 🔮 جوابشان تشریحی و توصیفی است 🔮 سوال باز می گویند . 🔮 چنین سوالی 🔮 موجب می شود 🔮 تا گفتگو طولانی گردد . 🇮🇷 @amoomolla
☘ ما دو نوع انگیزه سوال کردن داریم : ☂ تفقهی و تعنتی ☘ سوال تفقهی یعنی ☘ به نیت یادگیری سوال می پرسد ☘ سوال تعنتی یعنی ☘ برای جدل و مچ گیری و تخریب ☘ یا برای به چالش کشیدن طرف ☘ سوال می پرسد . ☘ یاد بگیریم ☘ برای یادگیری سوال کنیم نه جدل ✍ امام على عليه السلام می فرمایند : 🌷 إذا سَألتَ ، 🌷 فَاسأل تَفَقُّها و لا تَسألْ تَعَنُّتا 🌹 هرگاه پرسشى كردى ، 🌹 براى دانا شدن بپرس 🌹 و به منظور درمانده كردن طرف 🌹 سؤال نكن . 🇮🇷 @amoomolla
🌹 نسبت به چیزهایی که نمی دانید 🌹 بپرسيد 🌹 كه بر اثر آن پرسش ، 🌹 چهار نفر پاداش مى برند : 👈 سوال کننده ، جواب دهنده ، 👈 شنونده و دوستدار آنان . 🌸 فَاسألُوا رَحِمَكُمُ اللّه ُ 🌸 فإنّهُ يُؤجَرُ أربَعةٌ : 🌸 السائلُ و المُتَكلِّمُ 🌸 و المُستَمِعُ و المُحِبُّ لَهُم ✍ امام علی علیه السلام 📚 تحف العقول : ۴۱ 🇮🇷 @amoomolla
🦋 علم و دانش ، 🦋 مثل خزائن گنج هستند 🦋 و کلید آنها ، سوال کردن است . 🌹 العِلمُ خَزائنُ و مَفاتِيحُهُ السُّؤالُ ✍ امام علی علیه السلام 📚 تحف العقول : ۴۱ 🇮🇷 @amoomolla
🌴 زیبا ، دقیق و کامل بپرسید . 🌴 چون خود خوب پرسيدن ، 🌴 نيمى از دانش است . 🌹 حُسنُ السؤالِ نِصفُ العِلمِ ✍ پیامبراکرم صلی الله علیه و آله 📚 كنز العمّال : ۲۹۲۶۲ 🇮🇷 @amoomolla
✍ شعر سوال کردن 💎 اگر چیزی ندانی 💎 باید بپرسی آنی 💎 تا جاهل و نادان و 💎 تو بی سواد نمانی 💎 اگر سوال نپرسی 💎 یعنی که ناتوانی 💎 سوال کن و برون آی 💎 از جهل و از نادانی 💎 سوال کلید علم است 💎 آن علمِ جاوِدانی 💎 سوال کلید گنج است 💎 گنجِ فهم و دانایی ✍ شعر از حامد طرفی 🎼 @sorood_sher 🇮🇷 @amoomolla
✍ شعر سوال از آفریده ها ☘ چگونه آفریدی ☘ بدن و جانِ مَن را ؟! ☘ آب و دریا و صحرا ☘ گل و برگ و چمن را ؟! ☘ چه جوری آفریدی ☘ درخت و باغ و ریشه ؟! ☘ چه جوری می‌ دهی نور ☘ به روز ما همیشه ؟ ☘ چرا زمین می چرخد ؟! ☘ چرا خورشید می تابد ؟! ☘ چرا موجود زنده ☘ باید هر روز بخوابد ؟! ☘ سؤالاتم زیاد است ☘ خدای مهربانم ☘ کمک کن تا جوابِ ☘ سؤالم را بدانم ✍ حامد طرفی و عبّاسعلی سپاهی یونسی 🎼 @sorood_sher 🇮🇷 @amoomolla
📙 داستان کوتاه سه سوال 🌟 سلطان سرزمین جنان ، 🌟 مدام از خود ، 🌟 درباره هدف و معنای زندگی  🌟 می پرسید . 🌟 این سوالات به حدی ذهن او را 🌟 مشغول کرده بود 🌟 که حتی خواب و خوراک را ، 🌟 از او گرفته است .  🌟 پیشکار مخصوص او ، 🌟 که نگران حال سلطان بود 🌟 روزی به سلطان گفت :  💎 پادشاها ! 💎 شما خسته و گرفته به نظر می آیید 💎 چه چیزی شما را 💎 این چنین ناراحت کرده است ؟ 🌟 پادشاه گفت : 👑 می خواهم معنی زندگی را بفهمم 👑 و اینکه انسان عمر خود را ، 👑 صرف چه چیزی باید بکند ؟! 🌟 پیشکار گفت : 💎 این سوال پیچیده است ‌. 🌟 سلطان گفت : 👑 بهتر است سؤالم را ، 👑 در سه سوال باز می کنم : 👑 ۱. بهترین زمان برای هر کار 👑 کدام است ؟  👑 ۲. مهم ترین افراد در زندگی ما 👑 چه کسانی هستند؟  👑 ۳. مهم ترین کار چیست ؟ 🌟 پیشکار ، تمام حکما و فضلا را 🌟 دعوت کرد 🌟 هر کسی جوابی داد 🌟 اما هیچ کدام پادشاه را قانع نکرد 🌟 پیشکار یادش آمد که یکی از علما ، 🌟 هنوز به قصر نیامده است . 🌟 او حکیم کهنسال و گوشه گیری بود 🌟 که در کوهستان زندگی می کرد . 🌟 او هیچ علاقه ای به ثروت و قدرت 🌟 نداشت . 🌟 بلکه با روی باز ، 🌟 به روستاییان فقیر کمک می کرد . 🌟 پادشاه تصمیم گرفت 🌟 تا خودش به نزد آن عالم برود 🌟 نزدیک محل زندگی پیرمرد که رسید 🌟 محافظانش را متوقف کرد 🌟 و خود به تنهایی ، 🌟 به طرف خانه حکیم رفت 🌟 و به مردانش دستور داد 🌟 تا منتظر بمانند . 🌟 قطره های عرق ، 🌟 از سر و روی حکیم می ریخت ، 🌟 با لباس کهنه ، 🌟 در حال بیل زدن زمین کوچکش بود 🌟 سلطان با دیدن او سلام کرد 🌟 و بلافاصله سوالاتش را مطرح نمود . 🌟 حکیم نیز با دقت ، به او گوش کرد . 🌟 سپس لبخندی زد 🌟 و دوباره به بیل زدن مشغول شد . 🌟 سلطان تعجب زده به حکیم گفت : 👑 این کار برای شما سنگین است . 👑 اجازه دهید به شما کمک کنم . 🌟 حکیم ، بیل را به او داد 🌟 و خود در گوشه ای در سایه نشست . 🌟 پادشاه بعد از یک ساعت ، 🌟 دست از کار کشید . 🌟 رو به حکیم کرد 🌟 و دوباره سوالاتش را پرسید . 🌟 حکیم بدون اینکه جوابی بدهد ، 🌟 بلند شد و به او گفت : 🕌 حالا شما کمی استراحت کنید 🕌 و من به کار ادامه می دهم . 🌟 اما سلطان قبول نکرد 🌟 و دوباره به بیل زدن مشغول شد 🌟 و با این که به این کار عادت نداشت 🌟 چند ساعتی ، 🌟 روی زمین پیرمرد کار کرد . 🌟 بالاخره بیل را کنار گذاشت 🌟 و از حکیم پرسید : 👑 من آمده ام 👑 تا جواب سوالاتم را بگیرم . 👑 اگر نمی توانید به من پاسخ دهید 👑 بگویید تا به قصر برگردم. 🌟 در همین لحظه ، 🌟 ناگهان مردی مجروح و وحشت زده 🌟 داخل خانه شد 🌟 داشت به سمت آنها می آمد 🌟 که درست پیش پای سلطان ، 🌟 از حال رفت . 🌟 سلطان ، پیراهن مرد را باز کرد ، 🌟 ناگهان زخم بزرگی را ، 🌟 در سینه او دید 🌟 که به شدت خونریزی می کرد . 🌟 سلطان ظرف آبی آورد ، 🌟 زخم را شست و آن را محکم بست 🌟 سپس پیراهن تمیز خود را ، 🌟 بر تن آن مرد کرد . 🌟 سپس با کمک حکیم ، 🌟 او را روی تخت خواباند ، 🌟 شب شد . 🌟 سلطان خسته و خواب آلود ، 🌟 روی زمین دراز کشید . 🌟 و صبح روز بعد بیدار شد . 🌟 مرد ، در حال غذا خوردن بودند 🌟 که با دیدن سلطان گفت : 🔮 مرا عفو کنید . 🔮 تقاضا می کنم مرا ببخشید . 🌟 سلطان با تعجب پرسید : 👑 به چه دلیل ؟! 👑 چرا این تقاضا را میکنی ؟! ✍ ادامه دارد ... 🇮🇷 @amoomolla