📊 پویش گزینش معلمها و اساتید بر اساس پایبندی به دین و مذهب و فرهنگ ایرانی
https://farsnews.ir/my/c/165177
🔹 متأسفانه در مدارس و دانشگاهها ، معلم و اساتیدی دیده میشوند که با توجه به این که در جمهوری اسلامی ایران مشغول به فعالیت هستند ، ولی به دین اسلام و به نظام جمهوری اسلامی ایران ، هیچ تعهد و التزامی ندارند و حتی افکار مسموم خود را ، به ذهن دانشآموز و دانشجو ، القا می نمایند .
و ما خواستار گزینش معلمها و اساتید بر اساس آموزههای اسلام و مذهب تشیع و پایبندی به مبانی انقلاب اسلامی ایران هستیم .
👌🏻 لطفا حمایت کنید و نشر دهید .
🇮🇷 @ghairat
✍ شعر حضور و غیاب
👆 اگر در کلاس ، غایب نداشتید
👆 بعد از حضور و غیاب ، این شعر را بخوانید .
👑 امروز بازم سلامتی
👑 اومده تو کلاسمون
👑 غایب نداریم دوباره
👑 شکر خدای آسمون
🇮🇷 @amoomolla
✍ شعر برای شروع کلاس یا صف مدرسه
💠 شیر و پنیر ، دوغ و ماست
💠 به چپ چپ و به راست راست
💠 شروع هر کار خوب
💠 با نام و یاد خداست
💠 فرشتهی زمینم
💠 شاگردِ نازنینم
💠 خوش اومدی مدرسه
💠 ای یار و همنشینم
💠 بارون مــیاد ریـز ریـز
💠 تـو دشـت پــاک و تــمیز
💠 ســلام من به شــما
💠 شــکوفــه های عــزیـز
💠 امیدوارم خوب باشید
💠 همیشه محبوب باشید
💠 بدون غصه و غم
💠 به دور از آشوب باشید
💠 بازی کــنید بخـــندید
💠 در روی غــــــــم ببندید
💠 مهربون باشید با هم
💠 با بدی ها بجنگید
🇮🇷 @amoomolla
🔮 هم نشینی با دانشمندان و اهل علم ،
🔮 عبادت است .
✍ رسول اکرم صلّی الله علیه و آله
📚 بحارالانوار ، ج ۱ ، ص ۲۰۴
🇮🇷 @ghairat
عاقبت عاشق خود را به حرم خواهی بُرد
شک ندارم به خدا از کَرمت معلوم است...
جز وصآل تو
مداوا نشود زخم دلم،
چه شود
گر نظری بر منِ بیچاره کنی...🍃🌸🍃
http://eitaa.com/amoomolla
✍ شعر دعای شروع کلاس
🌸 دو دست کوچک من
🌸 پر از راز و نیازه
🌸 درِ علمِ خداوند
🌸 به رویم باز بازه
🌸 در هر کلاس و هر درس
🌸 در همه جا و هر روز
🌸 از خداجون می خواهم
🌸 موفق شم و پیروز
🌸 بابت عقل و دانش
🌸 شکر می کنم خدارو
🌸 برای حل مشکل
🌸 یاد می کنم خدارو
🇮🇷 @amoomolla
🕌 هرگاه پدری ، با نگاه خود ،
🕌 فرزند خویش را مسرور کند ،
🕌 خداوند عزوجل به او ،
🕌 اَجر آزاد کردن یک بنده را می دهد .
✍ امام علی علیه السلام
📚 روضة الواعظین ، جلد ۲ ، صفحه ۳۶۹
🇮🇷 @amoomolla
🌹 باباهای دلسوز و مهربان !
🌹 با فرزندانتان شوخی کنید و بخندید
🌹 حتی اگر چهل ساله شوند .
🌹 این کار شما ،
🌹 از ثروت تمام دنیا ، باارزش تره
🇮🇷 @amoomolla
🌸 بعضی از بچه ها هستند ،
🌸 که در حسرت یک خنده و شوخی ،
🌸 از پدرشان می باشند .
🌸 اما پدر خانواده ،
🌸 خیلی خشک برخورد میکند !
🇮🇷 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت ۲۰ 🚥 قبل از نماز صبح بیدار شدم . 🚥 نماز شب و قر
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚
قسمت ۲۱
🚥 از گاز آشک آور ، گازهای سمی ، گاز اعصاب ،
🚥 گاز خفه کننده ، تفنگهای دوربین دار ،
🚥 گلولههای ساچمهای و انفجاری ، مسلسل ،
🚥 انواع سلاحهای سبک دستی ،
🚥 نارنجک دستی ، بمبهای آتش زا و...
🚥 استفاده کردند تا رودی از خون جاری کنند .
🚥 منازل سعودی اطراف آن منطقه ،
🚥 حاضر نشدند به ما کمک کند
🚥 مردم ، در می زدند و کمک می خواستند
🚥 اما آنان با سنگدلی ، فقط تماشا می کردند .
🚥 جنازه ها ، پشت درهای خانه ها ،
🚥 تلمبار شده بود .
🚥 ناگهان فلسطینی ها ، لبنانی ها و سوری ها ،
🚥 درهای خانه خود را ، به روی ما باز کردند
🚥 عده ای موفق شدند
🚥 خود را داخل خانه های آنها بیاندازند .
🚥 اما بقیه در آن ازدحام ،
🚥 به هم گره خورده و خفه شدند
🚥 هیچ راه فراری نداشتند
🚥 من هم توسط محافظینم نجات پیدا کردم
🚥 و مرا در خانه یک فلسطینی پناه دادند
🚥 با چشمانی اشکبار ، از پشت پنجره ،
🚥 به حجاج مظلومی که غرق خون بودند ،
🚥 نگاه می کردم
🚥 نامردان ، نه به زنان رحم می کردند
🚥 نه به کودکان و نه به پیران ...
🚥 بر سر حجاج بی گناه ،
🚥 قطعات بزرگ و کوچک شیشه می ریختند
🚥 شیشه ها نیز روی سرشان می شکست
🚥 و در بدن و پای حجاج فرو می رفت
🚥 بعد از آن ،
🚥 آب جوش و داغ ، بر سرشان ریختند
🚥 سپس قطعات بزرگ یخ ،
🚥 و شن و ماسه و قطعات بزرگ سنگ ،
🚥 بطری و تکه های سیمانی ،
🚥 از ساختمانهای مرتفع اطراف ،
🚥 بر سر و شانه و پشت مردم بی گناه ،
🚥 پرتاب می کردند .
🚥 و مردم یکی یکی ، شهید می شدند .
🚥 دیگر طاقت نیاوردم
🚥 چشمم پر از اشک شده بود
🚥 خواستم به کمک مردم بروم
🚥 ولی محافظینم نگذاشتند
🚥 ناگهان دیدم با چماق و باطوم الکتریکی ،
🚥 و با میلههای آهنی و چوبهای میخ دار ،
🚥 به جان حجاج افتادند .
🚥 صدای جیغ و فریادشان ، تا عرش خدا رسید
🚥 من نیز نشستم
🚥 و زار و زار ، بر مظلومیت شیعه گریه کردم .
🚥 با اذان مغرب ، اوضاع آرام شد .
🚥 بعد از نماز مغرب و عشا
🚥 برای شهدای برائت از مشرکین ،
🚥 روضه خواندیم و گریه کردیم .
🚥 هوا مهتابی بود
🚥 و کوچه پر از جنازه و خون بود
🚥 شیعیان ، بیرون آمدند
🚥 و با کمک هم ، جنازه ها را جمع کردیم
🚥 چند نفر از سفارت ایران آمدند
🚥 و پیگیری این اتفاق شدند .
🚥 که ناگهان یادم آمد ، مناظره دارم
🚥 به سرعت خودم را به مسجد الحرام رساندم
🚥 به خدا توکل کردم
🚥 و به سمت مناظره ، راه افتادم .
🚥 جمعیت انبوهی دم در منتظر من بودند .
🚥 صدای مردم را می شنیدم که می گفتند :
🗣 شیعه آمد ، شیعه آمد
💥 ادامه دارد ...
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla
📜 شعر روز چهارشنبه
🕋 توی تموم روزا
🕋 مثل چهارشنبه ها
🕋 میشه خدارو یاد کرد
🕋 میشه دلا رو شاد کرد
🕋 توی چهارشنبه ها
🕋 بگو ذکر خدا را
🕋 با یا حی و یا قیوم
🕋 دلها میشن چه آروم
🇮🇷 @amoomolla
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📲 کانال شعر و سرود 👇
🎼 @sorood_sher
#شعر #چهارشنبه #روزهای_هفته
✍ شعر روز پنج شنبه
🕌 با ذکر پنج شنبه ها
🕌 می شیم ز غم ها رها
🕌 با لطف و یاد خدا
🕌 نمی مونیم ما تنها
🕌 لا اله الا الله
🕌 خدایی نیست جز خدا
🕌 ملک الحق المبین
🕌 خدا هست فرمانروا
🇮🇷 @amoomolla