☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️
☀️☀️☀️ قسمت دهم ☀️☀️☀️
🌸 او بعضی وقت ها ،
🌸 حرف ها و نصیحت هایش را ،
🌸 رُک و بی پرده می گفت .
🌸 و طرف مقابلش اگر عاقل بود ،
🌸 می پذیرفت
🌸 اما اگر نادان و مغرور بود ،
🌸 ناراحت می شد .
🌸 شیعه فاطمه ۵ ساله شده بود .
🌸 عروسی برادر زاده جعفر بود .
🌸 جعفر و زهرا آماده شده بودند ،
🌸 تا به عروسی بروند .
🌸 اما شیعه فاطمه ،
🌸 همچنان در حال خواندن کتاب بود .
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 دختر گلم نمی خوای آماده بشی ؟!
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 نه مامان جون ، من نمیام
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 چرا دخترم ؟! چرا نمی خوای با ما بیای ؟!
🇮🇷 بهت خوش می گذره ها
🍎 شیعه فاطمه گفت : مامانی ؟!
🇮🇷 زهرا گفت : بله عزیزم
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 مامان جون ، عزیز دلم ، قربونت برم
🍎 اگه شما رو به یک منطقه پر از کثافت ،
🍎 و پر از لجن و زباله دعوت کنن ، می رین ؟!
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 واااا دخترم این چه سوالیه ؟؟!
🇮🇷 معلومه که نمیرم ، هیچ آدم عاقلی نمیره
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 خب مامان جون !
🍎 مراسم عروسی اونا برای من ،
🍎 از اون لجن و زباله و کثافت بدتره
🍎 توی عروسی ، می خوان گناه کنن ،
🍎 می خوان برقصن
🍎 محرم و نامحرم قاطی میشن
🍎 مایع مست کننده می خورن
🍎 این گناه ها ، هزاران بار ،
🍎 از اون آشغال و لجن و کثافت بدتره .
🍎 مامان جونم !
🍎 الهی دورت بگردم
🍎 من جایی که توش گناه باشه ، نمیرم
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 آفرین دختر گلم ،
🇮🇷 مثال خیلی خوبی زدی
🇮🇷 ولی همه عروسیا اینجورین
🇮🇷 یعنی هیچ کدومشون رو نریم ؟!
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 کسی که اهل نماز و قرآنه
🍎 کسی که ادعای مسلمونی بکنه
🍎 کسی که خودشو شیعه امام علی بدونه
🍎 کسی که به دنبال شاد کردن دل امام زمونه
🍎 چه در عروسی ، چه در فضای مجازی ،
🍎 و چه در خلوت های خودمانی ،
🍎 باید از گناه پرهیز کنه .
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 آخه شما که مردم رو نمی شناسی
🇮🇷 ما اگه نریم ،
🇮🇷 پشت سرمون حرف در میارن
🇮🇷 فامیلامون ، ما رو ملامت می کنن
🇮🇷 هر چی باشه از ما توقع دارن
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 مامانی ! رفتن یا نرفتن شما ، دست خودتونه
🍎 من نمی خوام منصرفتون کنم
🍎 ولی اینو بدونید که شما ،
🍎 فقط و فقط ، باید خدا رو راضی کنید
🍎 نه بندگان خدارو .
🍎 خدا رو باید محور قرار بدین نه مردم رو .
🍎 جایی که توش گناه باشه ، جای شیطانه ؛
🍎 نه جای خدا و فرشته ها ،
☀️ ادامه دارد ... ☀️
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
☀️ برای آنکه بتوانیم
☀️ استعدادهای نهفته دانش آموزان را ،
☀️ در جهت مطلوب ، شکوفا کنیم
☀️ و آنان را ، انسانهایی الهی و مفید ،
☀️ برای جامعه اسلامی پرورش دهیم ،
☀️ لازم است که اولیا و مربیان ،
☀️ از " روشهای تربیت اسلامی " بهره گیرند .
☀️ هیچ وقت نمی توان با روش های غربی ،
☀️ فرزندانمان را ، اسلامی تربیت کنیم .
@amoomolla
🌹 مشق و دیکته مذهبی 🌹
🌹 ویژه کلاس اولی ها به پایین 🌹
✍ ش ( شین ) مثل :
🇮🇷 شهید ، شیعه ، شکور ، شمس ، شرف ، شیخ
🇮🇷 شهادت ، شهامت ، شجاعت ، شوال
🔮 @amoomolla
✍ #مشق_مذهبی #دیکته_مذهبی
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
👈 دوستان گلم ! اگر شما هم ، کلمات مذهبی با حرف " شین " یادتان آمد ، به ما هم بگین تا به اشتراک بذاریم .
دومین کلاس تربیتی پسران و دختران روستای اسلام آباد
محتوای کلاس :
۱. مرور مطالب جلسه قبل
۲. حفظ سوره فلق ( سه آیه اول )
۳. حفظ حدیث :
و ثیابک فطهّر : لباساتو تمیز کن
۴. حفظ شعر مرتبط با حدیث :
آی دونه دونه دونه
بچه خوب می دونه
خدا گفته لباساش
باید تمییز بمونه
۵. معمای مذهبی :
برادر قرآن : نهج البلاغه
خواهر قرآن : صحیفهی سجادیه
نهج البلاغه ، کتاب کدام امام است ؟
امام علی علیه السلام
صحیفهی سجادیه ، متعلق به کدام امام است ؟
امام سجاد علیه السلام
۶. آموزش انگلیسی مذهبی :
بهشت : هِیوِن
جهنم : هِل
شیطان : سِیتِن
۷. نکته تربیتی :
دختران و پسران ، نباید با همدیگر بازی کنند
دختران با دختران ، و پسران با پسران ، بازی می کنند .
#دزفول #شهیون
سومین جلسه مشترک تربیتی روستای اسلام آباد
با محتوای :
۱. مرور محفوظات و مطالب جلسات قبل
۲. حفظ کامل سوره فلق
۳. حفظ شعر :
آی کوچولوی با ادب
وقتی میری به مهمونی
یادت باشه که نکنی
سر و صدا و شیطونی
۴. معمای پیامبران :
کدام پیامبر ، بدون پدر و مادر به دنیا آمد ؟ آدم
کدام پیامبر چوبش اژدها میشد؟ حضرت موسی
کدام پیامبر ، بزرگترین کشتی دنیا را ساخت ؟ حضرت نوح
۵. آموزش انگلیسی مذهبی ؟!
این دِ نِیم آف گاد ، به نام خدا
۶. نکته تربیتی :
دختران ، نباید در کوچه و خیابان بازی کنند .
محل بازی آنها ، در خانه هاست .
#دزفول #شهیون
29.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای شجاعان
🇮🇷 این قسمت : گروگان
🔮 @amoomolla
لطفا کانال ما را به دیگران معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای پند پارسی
🇮🇷 قسمت ۱۸ : دروغ سنج
🔮 @amoomolla
👈 لطفا فیلم و کارتون های مارو تبلیغ کنید
27.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 #درخواستی
🇮🇷 فیلم زیبای تا به تا ( زی زی گولو )
🇮🇷 قسمت ۱۳ : زندگی شیرین
🔮 @amoomolla
👈 لطفا فیلم و کارتون های ما را تبلیغ کنید
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️
☀️☀️☀️ قسمت یازدهم ☀️☀️☀️
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 خب عزیزم عروسی همش یک شبه
🇮🇷 یک شب که هزار شب نمیشه
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 اولاً یک شب نیست ، هزاران شبه
🍎 حداقل ماهی یکبار ، عروسی دعوتید
🍎 غیر از عروسی ، هر ساله ،
🍎 حداقل بیستا جشن ، دعوتتون می کنن
🍎 یه روز عروسی فلانی
🍎 یه روز عقدکنون فلانی
🍎 یه روز تولد فلانیه
🍎 یه روز جشن فلانیه
🍎 پس نگید که یک شبه
🍎 دوماً همون یک شب هم ،
🍎 میتونه اعمال هفتاد ساله ما رو خراب می کنه
🌸 جعفر ، همه حرفهای شیعه فاطمه را شنید
🌸 لبخندی زد و گفت :
☀️ زهرا خانم ، شمارو نمی دونم
☀️ ولی خداییش ، من که قانع شدم
☀️ و به حرف دختر کوچولوی قشنگم ،
☀️ گوش میدم
☀️ و به عروسی نمیرم
🌸 زهرا با تعجب گفت :
🇮🇷 مطمئنی نمیری ؟! اونا فامیلاتن
🇮🇷 عروسی برادرزادته
🇮🇷 اگه نری ممکنه ناراحت بشن آ
🌸 جعفر گفت :
☀️ اشکالی نداره ،
☀️ اونا ناراحت بشن
☀️ بهتر از اینه که خدا ناراحت بشه
🌸 جعفر نگاهی به شیعه فاطمه کرد ،
🌸 برایش چشمک زد و گفت :
☀️ مگه نه دختر گلم ؟!
🌸 شیعه فاطمه نیز ، لبخندی زد و گفت :
🍎 قربون بابای قشنگم برم
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 خب باشه پس منم نمیرم
🇮🇷 ولی در عوضش قول بده ،
🇮🇷 که فردا کادوی خوبی براشون بگیریم
🇮🇷 و برای تبریک گفتن ، صبح زود بریم سمتشون
🌸 جعفر لبخندی زد و گفت :
☀️ به روی چشمم خانم خانما
🌸 فردای آن روز ،
🌸 اول صبح ، با کادو و شیرینی ،
🌸 به طرف خانه برادر جعفر رفتند .
🌸 و به عروس و داماد تبریک گفتند .
🌸 و بابت نیامدن به عروسی ،
🌸 عذرخواهی کردند .
🌸 برادر جعفر نیز ،
🌸 از نیامدن جعفر به عروسی پسرش ،
🌸 ناراحت شده بود .
🌸 اما جعفر و همسرش با شیرین زبانی ،
🌸 موفق شدند که از دلش در بیاورند .
🌸 همه خوشحال و خندان بودند ؛
🌸 اما شیعه فاطمه ، از لحظه ورود ،
🌸 احساس تنگی نفس و خفگی می کرد .
🌸 اما حیا کرد و به کسی چیزی نگفت .
🌸 دختر عموی او ، مرضیه ،
🌸 متوجه حال ناخوش شیعه فاطمه شد .
🌸 مرضیه ، به طرف شیعه فاطمه رفت .
🌸 او را بغل کرد و گفت :
⚜ چی شده شیعه جان ،
⚜ امروز حالت خوب نیست ؟!
🌸 زهرا از شنیدن این حرف ، برآشفته شد .
🌸 و از جای خود پرید و به طرف دخترش رفت
🌸 از دیدن صورت زرد و بی حال او ناراحت شد
🌸 او را از مرضیه گرفت و گفت :
🇮🇷 چی شده دخترم ؟!
🇮🇷 تو حالت خوش نیست ؟!
☀️ ادامه دارد ... ☀️
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
چهارمین جلسه تربیتی روستای اسلام آباد
محتوا :
۱. مرور محفوظات و مطالب جلسات قبل
۲. حفظ سوره توحید
۳. حفظ شعر :
به نام خدا ، بسم الله
مشکل گشا ، بسم الله
همیشه بر لب ما
اسم خدا ، بسم الله
مارا بود نگهدار
در هر کجا بسم الله
۳. معمای مذهبی ( آشنایی با پنج امام ) :
امام اول : امام علی
امام آخر : امام زمان
امام دوم : امام حسن
امام سوم : امام حسین
امام چهارم : امام سجاد
۴. آموزش انگلیسی مذهبی :
معنی بسم الله الرحمن الرحیم
این دِ نِیم آف الله دِکام پَشِنت دِ مِرسی فُل
۵. نکته تربیتی :
استفاده از زبان ، برای زیبا حرف زدن
برای حرف خوب زدن
برای تشکر کردن
و پرهیز از حرفهای زشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش اجزاء نماز
در قالب بازی و مسابقه و سرگرمی
🌷 معما و چیستان مذهبی 🤔 🌷
🔰 ۱. امام زمان ، در چند سالگی امام شدند ؟
🔰 ۲. روز و ماه آغاز امامت امام زمان ؟!
🔰 ۳. سال آغاز امامت امام زمان ؟!
💥 بچه دانشمندا ، بسم الله 💥
🔮 @amoomolla
42.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 فیلم سینمایی هشدار برای کبرا ۰۰۱۱
📀 #کمدی #طنز #خنده_دار #تخیلی
📼 بخش سوم
🎥 @kartoon_film
🇮🇷 @amoomolla
#فیلم #سینمایی
#هشدار_برای_کبرا_۰۰۱۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون ماجراهای بهادر
🇮🇷 قسمت ۱۵
🔮 @amoomolla
👈 اولین کانال فیلم و کارتون ایرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای قهرمانان مدرسه
🇮🇷 قسمت دهم : قهرمان جدید
🔮 @amoomolla
تنها کانال فیلم و کارتون ایرانی را تبلیغ کنیم
پیشنهاد اعضای خوب کانالمون :
بهتره اینجوری به بچه ها ، یاد بدهیم
که ولادت رئیس دین ( حضرت محمد ) با رئیس مذهب ( امام جعفر صادق ) ، در ۱۷ربیع الاول است .
و رحلت پیامبر اکرم با شهادت امام حسن علیهم السلام ، در ۲۸ صفر است .
تا بهتر در خاطر همه بمونه .
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️
☀️☀️☀️ قسمت ۱۲ ☀️☀️☀️
🌸 زهرا ،
🌸 از دیدن صورت زرد و بی حال شیعه فاطمه ،
🌸 ناراحت شد و گفت :
🇮🇷 چی شده دخترم ؟!
🇮🇷 تو حالت خوب نیست ؟!
🌸 شیعه فاطمه ، لبانش را باز کرد
🌸 اما نمی توانست حرف بزند .
🌸 زهرا با ناراحتی و دستپاچگی به جعفر گفت :
🇮🇷 آقا جعفر ، بچه ام حالش خوب نیست .
🇮🇷 بیا ببریمش دکتر .
🌸 شیعه فاطمه آرام گفت :
🍎 مامانی ! دارم خفه میشم
🍎 منو از این خونه ببر بیرون
🌸 زهرا سریعا چادرش را سر کرد .
🌸 و با ناراحتی و گریه ، به حیاط خانه رفت
🌸 اما حال شیعه فاطمه خوب نشد .
🌸 زهرا ، از خانه بیرون رفت .
🌸 شیعه فاطمه ، کمی حالش بهتر شد .
🌸 هر چه جلوتر می رفتند ،
🌸 حال شیعه فاطمه بهتر می شد .
🌸 ناگهان شیعه فاطمه گفت :
🍎 مامان جون اگه ممکنه ،
🍎 یه چند دقیقه ، همین جا وایسا
🌸 زهرا ایستاد و گفت :
🇮🇷 حالت خوب شد دخترم ؟!
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 آره مامان ، خیلی بهتر شدم
🍎 هوای اینجا حالم و خوب می کنه
🌸 زهرا متوجه شد ،
🌸 که کنار درب ورودی مسجد ایستاده است
🌸 و انگار شیعه فاطمه ،
🌸 از داخل مسجد ، اکسیژن می گیرد .
🌸 زهرا خم شد و به شیعه فاطمه گفت :
🇮🇷 دخترم ! چی شده بود ؟!
🇮🇷 چرا حالت بد شد ؟!
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 مامانی !
🍎 از بس تو اون خونه گناه کردن
🍎 و آهنگ حرام پخش کردند
🍎 همه جا تاریک و پر از دود شده بود .
🌸 زهرا با تعجب ، به شیعه فاطمه نگاه می کرد .
🌸 جعفر ، با ماشین برادرش آمد
🌸 و کنار زهرا و شیعه فاطمه ایستاد .
🌸 بوق زد و گفت :
☀️ خانم جان ! بریم بچه رو ببریم دکتر ؟!
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 نه عزیزم ، دیگه نمی خواد ،
🇮🇷 خدارو شکر حالش بهتر شد .
🇮🇷 فقط باید بریم خونه
☀️ ادامه دارد ... ☀️
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز در کلاس تربیتی ، در مورد چرا نماز بخوانیم بحث داشتیم که یکی از آنها را ، وجود نعمت های خدا را ذکر کردیم و گفتیم :
خدا نعمت های زیادی به ما داده مثل دست و پا و زبان و چشم و فکر و پدر و مادر و دوست و سلامتی و...
پس برای شکر این نعمت ها ،
باید برای خدا کاری کنیم که خیلی دوست داشته باشد ؛
سپس هر کدام نظری داد که خدا چی دوست دارد
در آخر به این نتیجه رسیدیم که خداوند ، نماز را خیلی دوست دارد ؛ پس برای تشکر از خدا ، باید نماز بخوانیم .
سپس به عنوان مثال و به صورت بازی ، فقدان یکی از آن نعمت ها ( مثل نداشتن چشم ) را، با بچه ها اجرا کردیم .
در بازی اول ، بچه ها با چشم بسته ، باید همدیگر را پیدا کنند
و در بازی دوم ، روی تخته چند دایره تو در تو کشیدیم و بچه با چشم بسته ، باید با ماژیک ، نقطه ای روی دایره ها بذارن