فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون مهارت های زندگی
🇮🇷 این قسمت : دعا و آرامش
🔮 @amoomolla
👈 ما رو به دوستان خود معرفی کنید
😍 جمعه ها با صلوات
😍 تو می رسی به حاجات
😍 دعا ، دعا ، دعا کن
😍 خدارو تو صدا کن
😍 خدا ظهور آقا
😍 نزدیکتر بفرما
🔮 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🎁 تشویق و پاداشهای غیر مستقیم ، 🎁 برای رفتارهای مثبت و مسئولانه کودک ، 🎁 در نظر بگیرید . 🎁 پادا
وظایف بچه ها را ،
قاطعانه و بدون توقع پاداش ،
به آنها گوشزد کنید .
و به آنها تفهیم کنید
که انجام وظایف ،
نیازی به پاداش و تشویق ندارد .
و پیامد انجام ندادن وظایف ، تنبیه است .
بله ، گهگاهی بدون اینکه شرطی بشن ،
برای انجام کارهای خوب ،
به آنها جایزه بدهید .
اما برای انجام وظایفشان ،
به آنها فرصت دهید .
اگر ساعت را متوجه می شوند
برایش زمان در نظر بگیرید
مثلا ده دقیقه فرصت داری تا مسواک بزنی
اما اگر زمان را متوجه نشوند
از شمردن استفاده کنید .
مثلا تا ده می شمرم تا مسواک بزنی
🔮 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌹 مشق و دیکته مذهبی 🌹 🌹 ویژه کلاس اولی ها به پایین 🌹 🇮🇷 آ ( کلاه دار ) 🇮🇷 مثل 👈 آیه ، آخرت ، آ
🌹 مشق و دیکته مذهبی 🌹
🌹 ویژه کلاس اولی ها به پایین 🌹
🇮🇷 ب مثل : بهشت ، بسیج ، بصیرت
🔮 @amoomolla
✍ #مشق_مذهبی #دیکته_مذهبی
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
👈 دوستان گلم ! اگر شما هم ، کلمات مذهبی با حرف ب یادتان آمد ، به ما هم بگین تا به اشتراک بذاریم .
🌷 آموزش انگلیسی مذهبی 🌷
🌸 Faith is intuition
🌸 تلفظ : فَیض ایز اینتِوِیشن
🌸 ترجمه : ایمان داشتن یک درک و بینش است
🌸 Faith
🌸 تلفظ 👈 فَیض ( تلفظ ض به عربی باشد )
🌸 ترجمه 👈 ایمان
🌸 intuition
🌸 تلفظ 👈 اینتِوِیشن
🌸 ترجمه 👈 بصیرت ، بینش ، درک
@amoomolla
#انگلیسی_مذهبی
👽 داستان تسخیر زمین
👽 تخیلی ، هیجانی ، ماجراجویی
👽 قسمت ۲۹ ( قسمت آخر )
🇮🇷 ساروز به شیاطین رو کرد و دستور داد
🇮🇷 که همه با هم ، به سردار حمله کنند
🇮🇷 اما سردار ، مثل فرفره ، به دور خود چرخید
🇮🇷 آنقدر سریع و با قدرت چرخید
🇮🇷 که یک گردباد بسیار قوی در هوا درست کرد
🇮🇷 با گردباد ، شیاطین را در هوا چرخاند
🇮🇷 ناگهان یک مرتبه ایستاد و دستانش را باز کرد
🇮🇷 شیاطین نیز ،
🇮🇷 هر کدام به یک گوشه ای پرتاب شدند .
🇮🇷 با اشاره سردار ، فرشته ها و جنیان مسلمان ،
🇮🇷 به طرف ساروز ، حمله ور شدند .
🇮🇷 فرشته ها ، دست راست ساروز را گرفتند
🇮🇷 و جنیان ، دست چپش را .
🇮🇷 سپس سردار سلیمانی ،
🇮🇷 به سرعت انگشتر را از دست ساروز خارج کرد
🇮🇷 ساروز ، به زندان سرکشان فرستاده شد
🇮🇷 ارواح سرگردان نیز ،
🇮🇷 به دنیای خودشان برگردانده شدند
🇮🇷 و به دستور فرمانروا ، اجنه کافر را ،
🇮🇷 در زندان اجنه ها ، انداختند .
🇮🇷 سردار سلیمانی و نیروهایش ،
🇮🇷 به طرف بیت المقدس رفتند ،
🇮🇷 و آنجا را از وجود شیاطین ، پاکسازی کردند
🇮🇷 و هر جا می رفتند ،
🇮🇷 صدای اذان و قرآن و دعا ، پخش می کردند
🇮🇷 تا خناس نتواند به متحدان ، آسیبی بزند
🇮🇷 اسرائیل نیز ، توسط نیروهای سردار ،
🇮🇷 شکست خوردند و از فلسطین فرار کردند
🇮🇷 همه فلسطین و شهرک های اسرائیلی ،
🇮🇷 به دست حکومت فلسطین افتاد
🇮🇷 یمنی ها نیز ، بر آل سعود غلبه کردند ،
🇮🇷 و حکومت شیعی در آنجا درست کردند
🇮🇷 و با تربیت نیروهای قوی و زبده ،
🇮🇷 برای حکومت امام زمان ،
🇮🇷 خود را برای ظهور ایشان ، آماده کردند .
🇮🇷 دوباره آرامش نسبی ، در دنیا حاکم شد
🇮🇷 فرشته ها به آسمان برگشتند
🇮🇷 و اجنه هم به دنیای خودشان رفتند
🇮🇷 و دروازه اجنه ، برای همیشه بسته شد
👽 پایان داستان
👽 نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
41.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی محمد رسول الله
🇮🇷 قسمت اول
@amoomolla
لطفا کانال مارو به دوستان معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای پهلوانان
🇮🇷 قسمت ۳۹ : بار دنیا
🔮 @amoomolla
بچه های گلم !
این کانال رو به بچه های دیگه معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون دانشمندان بزرگ
🇮🇷 قسمت ۱۱ : شیخ بهایی
🔮 @amoomolla
👈 لطفا کانال مارو تبلیغ کنید
محتوای تربیت کودک
🌷 معما و چیستان مذهبی 🌷 🕌 کدام یک از گزینه های زیر ، 🕌 پسر امام حسین علیه السلام است . ✔️ ۱.
✍ پاسخ : همه موارد
🕌 پسران امام حسین علیه السلام عبارتند از :
🌸 ۱. امام سجاد علیه السلام
🌸 ۲. علی اکبر علیه السلام
🌸 ۳. علی اصغر علیه السلام
🕌 و دختران امام حسین علیه السلام :
🌸 ۱. سكينه دختر رباب
🌸 ۲. فاطمه دختر ام اسحاق
🕌 بعضی از مورخین ، افراد زیر را هم نام می برند :
🌸 ۱. محمد
🌸 ۲. رقیه دختر شهربانو
🌸 ۳. زینب و عبیدالله
💻 منبع : سایت آیت الله مکارم شیرازی
https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=44&catid=29490&pageindex=0&mid=325577
🌷 معما و چیستان مذهبی 🌷
🕌 پسر عموی امام حسین علیه السلام ،
🕌 که در کوفه شهید شد ؟!
💥 بچه علمای باهوش ، بسم الله 💥
🔮 @amoomolla
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️
☀️☀️☀️ قسمت اول ☀️☀️☀️
🌸 زن و شوهری به نام زهرا و جعفر ،
🌸 در یکی از مناطق شهر اهواز ،
🌸 زندگی می کنند .
🌸 آنها هیچ وقت بچه دار نمی شوند .
🌸 اما از رحمت خدا هم نامید نیستند .
🌸 و برای اینکه به آرزویشان برسند ،
🌸 همیشه در حال ذکر و دعا بودند .
🌸 بعد از هر نمازی ، با گریه و زاری ،
🌸 اول خدا را به خاطر همه نعمت هایش ،
🌸 و به خاطر همه داده هایش ، شکر می کنند .
🌸 سپس از خدا ، بچه ای پاک می خواهند .
🌸 شب قدر بود .
🌸 زهرا و جعفر ، افطار کمی خوردند
🌸 بعداز افطار ، مشغول عبادت شدند
🌸 شب قدر را احیا گرفتند و بیدار ماندند .
🌸 نزدیک سحر بود .
🌸 قرآن کریم ، روی سر زهرا و جعفر بود .
🌸 و با تلویزیون ، دعا می خواندند .
🌸 چشمان آنان پر از اشک شده بود .
🌸 بغضی سنگین ، گلوی آنان را می فشرد .
🌸 تلویزیون می گفت :
🖥 بالحجه، بالحجه
🌸 زهرا و جعفر ، با گریه تکرار می کردند
🇮🇷 بالحجه ، بالحجه ...
🌸 ناگهان ، بغض زهرا ترکید .
🌸 و هق هق گریه کرد .
🌸 و از امام زمان ، بچه خواست .
🌸 ناگهان صدای گریه بچه ای را شنیدند .
🌸 زهرا و جعفر ، اعتنایی نکردند .
🌸 آنها فکر کردند
🌸 که صدای بچه همسایه یا رهگذر است
🌸 اما صدای گریه بچه قطع نشد .
🌸 جعفر ، به طرف بیرون رفت .
🌸 و بچه ای را در یک تشت طلایی ،
🌸 دم در خانه شان پیدا کرد .
🌸 سه پارچه سبز و سفید و قرمز ،
🌸 دور آن بچه ، پیچیده شده بود .
🌸 و در کنار او ، دوتا کتاب قرار داشت .
🌸 یکی از آن کتابها ، قرآن کریم بود
🌸 که جلد سبز براق ، داشت .
🌸 و کتاب دیگر ، کتاب حدیثی بود .
🌸 که به رنگ زرد براق بود .
🌸 جعفر ، از دیدن بچه تعجب کرد ،
🌸 به اطرافش نگاهی انداخت
🌸 اما کسی آنجا نبود .
☀️ ادامه دارد ... ☀️
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
38.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی محمد رسول الله
🇮🇷 قسمت دوم
@amoomolla
لطفا کانال مارو به دوستان معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.🇮🇷 کارتون زیبای راز جنگل شفا
🇮🇷 قسمت ۴۱
🔮 @amoomolla
👈 اگر این کانال را مفید می دانید ، لطفا به دیگران هم معرفی کنید .
32.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای جوانمردان
🇮🇷 قسمت ۵ : معدن فیروزه
🔮 @amoomolla
👈 لطفا کانال مارو به دیگران معرفی کنید
🌹 شعر کودکانه نور خدا محمد 🌹
🕌 پیغمبر خوب ما
🕌 نور خدا محمد (ص)
🕌 چراغ راه مردم
🕌 رهبر ما محمد (ص)
🕌 ما کودکان همیشه
🕌 گوییم یا محمد (ص)
🕌 ما پیرو تو هستیم
🕌 صلی علی محمد
🕌 ای پیرو محمد
🕌 ای کودک مسلمان
🕌 قلب تو پاک و روشن
🕌 از نور دین و ایمان
🕌 یارو نگهدار تو
🕌 باشد خدا و قران
🕌 بگو تو ، یا محمد
🕌 صلی علی محمد
🔮 @amoomolla
💻 منبع : سایت http://www.coca.ir
محتوای تربیت کودک
🌷 معما و چیستان مذهبی 🌷 🕌 پسر عموی امام حسین علیه السلام ، 🕌 که در کوفه شهید شد ؟! 💥 بچه علما
✍ پاسخ : مسلم بن عقیل
🕌 نام پسر عموی امام حسین علیه السلام ،
🕌 که در شهر کوفه شهید شدند ،
🕌 مسلم بن عقیل است .
🌷 معما و چیستان مذهبی 🌷
☀️ ۱. آخرین پیامبر خدا ؟!
☀️ ۲. نام پدر حضرت محمد ؟!
☀️ ۳. نام مادر حضرت محمد ؟!
☀️ ۴. کوه معروف حضرت محمد ؟!
💥 بچه مهندسای آینده ، بسم الله 💥
🔮 @amoomolla
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️
☀️☀️☀️ قسمت دوم ☀️☀️☀️
🌸 جعفر ، همسرش را صدا زد و گفت :
🌹 خانم بیا اینجا
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 چی شده آقا جعفر ؟!
🌸 جعفر گفت : لطفا یه لحظه بیا
🌸 زهرا به طرف در رفت
🌸 وقتی چشمش به بچه افتاد ، شوکه شد
🌸 و با تعجب گفت :
🇮🇷 این کیه آقا جعفر ؟
🇮🇷 اینجا چکار می کنه ؟
🌸 جعفر گفت :
🌹 نمی دونم عزیزم ،
🌹 حتما یکی اونو اینجا گذاشته و رفته
🌹 بی زحمت ، شما مواظب این بچه باش
🌹 اگه می تونی ساکتش کن
🌹 تا من برم ببینم
🌹 کسی این دور و ورا هست یا نه
🌸 جعفر ، چند کوچه اطراف محله خود را دوید
🌸 و به هر کسی که می رسید
🌸 از آنها ، در مورد بچه گم شده ، می پرسید ؛
🌸 اما هیچ کس ، هیچ اطلاعی از بچه نداشت .
🌸 بچه ، همچنان گریه می کرد
🌸 زهرا ، هر کاری کرد که بچه ساکت شود
🌸 موفق نشد
🌸 با قاشق کوچک ، به او آب داد .
🌸 اما بچه ، سرش را می چرخاند .
🌸 و قاشق را نمی گرفت .
🌸 زهرا ، شیر پاستوریزه برایش گرم کرد
🌸 و سعی کرد تا با قاشق ، در دهانش بگذارد
🌸 اما باز بچه ، مقاومت می کرد
🌸 و چیزی نمی خورد .
🌸 جعفر ، با تعجب وارد خانه شد .
🌸 و به زهرا گفت :
🌹 همه جارو گشتم ، اما کسی نبود .
🌸 زهرا ، از شدت گریه های بچه ،
🌸 ناراحت و گریان شده بود .
🌸 جعفر گفت :
🌹 چی شده خانمی ؟ چرا گریه می کنی ؟
🌹 چرا این بچه هنوز داره گریه می کنه ؟
🌸 زهرا با چشمانی گریان به جعفر گفت :
🇮🇷 آقا جعفر !
🇮🇷 هر کاری کردم ساکت نمیشه
🇮🇷 گریه هاش قلبمو به درد آورد
🇮🇷 تو رو خدا برو براش شیر خشک و شیشه بیار
🌸 جعفر گفت :
🌹 چشم عزیزم ! ولی از کجا ؟
🌹 نصف شبه ، همه جا تعطیله .
🌸 زهرا با گریه گفت :
🇮🇷 تو رو خدا یه کاری بکن
🌸 جعفر گفت :
🌹 باشه عزیزم
🌹 همین الآن به سرعت میرم می گیرم
🌹 فقط خواهشا ، خودتو ناراحت نکن
🌸 جعفر ، بیرون رفت
🌸 یک طرف خیابان ایستاد ،
🌸 ماشین دربست گرفت
🌸 و به طرف داروخانه شبانه روزی رفت
☀️ ادامه دارد ... ☀️
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla