🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 مبارزه ای ، هیجانی 🌹
🌹 قسمت ۱۹ 🌹
🍎 بعد از نماز صبح ،
🍎 سمیه ، چادر و پوشیه اش را پوشید ؛
🍎 و به طرف دانشگاه حرکت کرد .
🍎 کنار یکی از قلیان سراها ایستاد .
🍎 به اطراف خود نگاه کرد .
🍎 پس از کمی مکث ،
🍎 وارد قلیان سرا شد و در را بست .
🍎 صاحب قلیان خانه ، با دیدن سمیه ترسید .
🍎 سمیه گفت :
🌷 من با شما کاری ندارم .
🌷 فقط دنبال چندتا جواب می گردم
🌷 می خوام بدانم اینجا کی مواد می فروشد ؟
🍎 صاحب قلیانی ، گفت :
⚜ به تو نمیاد ، که مواد مصرف کنی ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 فقط از تو یک اسم می خواهم ،
🌷 به من بگو
🌷 کی به دانشجویان ، مواد می فروشد ؟
🍎 مرد کمی مکث کرد و گفت :
⚜ برای چه می خواهی ؟
⚜ برای خریدن مواد یا دستگیری آنها ؟
⚜ معتادی ، پلیسی یا اطلاعاتی ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 هیچ کدام .
🌷 فقط می خواهم انتقام جوانهایی را بگیرم ،
🌷 که به دست آنها معتاد شدند .
🍎 مرد خیالش راحت شد .
🍎 سپس به طرف سمیه رفت .
🍎 به سمیه اشاره کرد که بنشیند .
🍎 اول خودش روی صندلی نشست و گفت :
⚜ بفرمائید بنشینید .
🍎 سمیه گفت :
🌷 نه ممنون ، ایستاده راحت ترم
🍎 قلیانی گفت :
⚜ نمی دانم کی هستی ، چی هستی ،
⚜ و نمی دانم چه نیت و قصد و غرضی داری
⚜ شنیدم دیروز و پریروز با همکارانم چه کردی
⚜ ولی به عنوان یک برادر ، به شما می گویم
⚜ دنبال این چیزها نرو .
⚜ این بازی ، خیلی خیلی خطرناک است .
⚜ خودت را گرفتار نکن دختر .
🍎 سمیه گفت :
🌷 آقای محترم ! لطفا به من بگوئید ؛
🌷 اینجا کی مواد فروشی می کند ؟!
🍎 آقا گفت :
⚜ نگو کی ، بگو کیا ...
🌹 ادامه دارد ... 🌹
✍ نویسنده : حامد طرفی
📚 @dastan_o_roman
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📲 کانال محتوای تربیت کودک
🇮🇷 @amoomolla
📖 آموزش قرآن در دوران کودکی ،
📖 که سنین آموزش به شمار میرود ،
📖 از اهمیت زیادی برخوردار است .
📖 کودکانی که با قرآن مأنوس شده باشند
📖 از لحاظ رفتاری ،
📖 با دیگر کودکان تفاوتهای بسیاری دارند .
📖 خواندن قرآن و درک مفاهیم آن ،
📖 میتواند رفتارهای نامطلوب انسان را ،
📖 از بین ببرد .
🔮 @amoomolla
#قرآن
#جشن_قرآن
#تربیت_دینی_کودک
24.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال زیبای تا به تا ( زی زی گولو )
🇮🇷 قسمت ۱۷ : غول غولک
🔮 @amoomolla
👈 لطفا فیلم و کارتون های ما را تبلیغ کنید .
#سریال_تا_به_تا #سریال_زی_زی_گولو
27.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای جوانمردان
🇮🇷 قسمت ۷ : کینه قدیمی
🇮🇷 رده سنی : نوجوان و جوان
🔮 @amoomolla
🇮🇷 #کارتون_ایرانی #فیلم_ایرانی
🇮🇷 #کارتون_جوانمردان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سرود
سرود سلام سلام آقاجون
🇮🇷 @amoomolla
🌸 هنگامی که دختر و پسری ازدواج می کنند
🌸 و خانوادهای را تشکیل میدهند ،
🌸 از مهمترین آرزوی آنها ،
🌸 داشتن فرزندانی سالم و صالح است .
🌸 هر زوجی پس از تولد فرزندانشان ،
🌸 به دنبال آنند که بتوانند
🌸 آرزوهای آنان را ، برآورده سازند .
🌸 و با خرید اسباب بازی ها ،
🌸 و تهیه بهترین امکانات ،
🌸 به تربیت آنان اهتمام بورزند
🌸 اما گاهی ، بعضی از والدین ،
🌸 دچار روزمرگی و چشم و هم چشمی شده ،
🌸 و یادشان می رود که هدف از خرید امکانات ،
🌸 تربیت دینی و اخلاقی خانواده است
🌸 نه رقص و موسیقی و بی حجابی و ابتذال
🔮 @amoomolla
🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 مبارزه ای ، هیجانی 🌹
🌹 قسمت ۲۰ 🌹
🍎 سمیه گفت :
🌷 لطفا چندتا اسم به من بدهید
🌷 به من بگو باید دنبال کی بگردم ؟
🍎 مرد گفت :
⚜ خانم محترم ! گفتم که
⚜ قدم زدن شما در این راه ، خطرناک است .
⚜ این آدمها ، مثل زنبورای یک کندو می مانند .
⚜ به هر کدامشان که دست بزنی ،
⚜ بقیه دنبال تو می آیند . .
🍎 سمیه با جدیّت گفت :
🌷 خواهش می کنم بفرمائید .
🌷 نمی خواهم به شما آسیبی بزنم
🍎 مرد کمی مکث کرد .
🍎 سپس لبانش را گاز گرفت .
🍎 سرش را به چپ و راست چرخاند .
🍎 و مشغول فکر کردن شد .
🍎 سپس به سمیه رو کرد و گفت :
⚜ باشه به تو می گویم ، ولی اگر گیر افتادی ،
⚜ نه من تو را می شناسم نه تو مرا می شناسی
⚜ و هیچ اسمی از من نبر
⚜ نمی خواهم در خطر بیفتم
⚜ چون من مثل تو قوی نیستم
🍎 سمیه گفت :
🌷 باشه قول میدهم .
🍎 صاحب قلیان سرا گفت :
⚜ زنگنه ، سمیر زنگنه ؛
⚜ دانشجوی پایه چهار دانشکده ادبیات .
⚜ همه دانشجویانی که ،
⚜ در دانشگاه مواد می فروشند
⚜ موادشان را ، از همین زنگنه می گیرند .
🍎 سمیه تشکر کرد و بیرون رفت .
🍎 پوشیه اش را در آورد ؛
🍎 و به داخل دانشگاه رفت .
🍎 دانشگاه خلوت بود .
🍎 گوشه ای نشست و دفتری در آورد .
🍎 و نقشه ای برای مبارزه با موادفروشان ،
🍎 و دستگیری فاسدان ، طراحی کرد .
🍎 یکی یکی دانشجویان و اساتید ،
🍎 وارد دانشگاه شدند .
🍎 از دور متوجه مرضیه شد ،
🍎 مرضیه با یک پسر دیگر ،
🍎 وارد دانشگاه شد .
🍎 با دقت که نگاه کرد متوجه داریوش شد .
🍎 سمیه ، از اینکه ببیند ،
🍎 دختری با پسر غریبه ،
🍎 ارتباط و خوش و بش داشته باشد ؛
🍎 به شدت ناراحت می شود .
🍎 اما در مورد داریوش ،
🍎 بیشتر به خاطر اعتیاد ، نگران شد .
🍎 بخاطر همین ؛
🍎 به سرعت به طرف مرضیه رفت ...
🌹 ادامه دارد ... 🌹
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla
32.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شب های برره
🇮🇷 کمدی ، طنز ، تخیلی
🇮🇷 قسمت ۱۲ : گور به گور ۱
🎥 @kartoon_film
👨🏻🏫 @amoomolla
#سریال #فیلم #شب_های_برره
22.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای کیخان
🇮🇷 علمی ، تخیلی ، هیجانی ، کارآگاهی
🇮🇷 قسمت ۲۴
🔮 @amoomolla
#کارتون_کیخان