eitaa logo
آموزش تخصصی پرورش صدا ، فن بیان ، تنفس ، تکلم ، اصلاح سبک زندگی ، تغذیه و مداحی فکور
3هزار دنبال‌کننده
787 عکس
413 ویدیو
51 فایل
آموزش تخصصی پرورش صدا ، فن بیان ، تنفس ، تکلم اصلاح سبک زندگی ، تغذیه و اصول و فنون مداحی "جواهری فکور" مدرس ، نویسنده و پژوهشگر «صدا و بیان خوب یعنی یه حس عالی» https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان بزرگوار، هر عزیزی که وارد عرصه مداحی و ستایشگری اهل بیت «ع» میشه باید یه شناخت نسبی در مورد تاریخچه و فلسفه عزاداری داشته باشه ، بهمین دلیل و برای آشنایی بیشتر اعضای محترم کانال آموزش مداحی فکور این بحث رو در چند قسمت تقدیم حضورتون میکنم و امیدوارم که سر فرصت و با دقت این مطالب رو مطالعه بفرمائید : «قسمت اول» عزادارى آئينى است كه نشان دهنده حالات درونى و رفتارى است كه فرد در اثر از دست دادن شى ء گرانمايه اى از خود نشان مى دهد و ريشه در فرهنگ هر قوم دارد و از ايدئولوژى آنها نسبت به زندگى ، مرگ و... سرچشمه مى گيرد. از روزى كه بشر خلق گرديده و با پديده مرگ و حوادث ناگوار روبرو شده ، با اين واژه نيز آشنا گرديده است . چرا كه انسان از هر چيزى كه با هستى خود در تضاد ببيند ناسازگار بوده و از نابودى گريزان است اما چون در برابر اين پديده ، قدرتى ندارد، با از دست دادن عزيزان خود، به گريه و پناه مى برد تا اين اندوه را بدين وسيله بر خود هموار سازد. در فرهنگ و بينش ما نيز اين پديده به شهود به چشم مى خورد و قسمتى از آن مورد توصيه پيشوايان دينى ما نيز بوده است و در سيره آنان نيز آشكار و حتى از ويژگى خاصى نيز برخوردار است . در قرآن كريم نيز به اين مسئله اشاره شده كه ؛ ( لا يُحِبُّ اللّه الجَهرَ بِالسُّوء مِن القَولِ اِلاّ مَن ظُلِمَ ) خداوند فرياد زدن و بدگويى كردن را دوست ندارد مگر از كسى كه بر او ظلم و اجحافى شده است ) . پس ديدگاه قرآن در اين مسئله روشن شد كه در صورتى عزادارى و بلند كردن صدا را جايز مى داند كه ظلمى به كسى شده باشد. اولين نتيجه اى كه از اين آيه در رابطه با عزادارى گرفته مى شود اين است كه در واقع عزادارى نوعى برائت از ظالمان است كه كسى به واسطه ظلمى كه به او شده فرياد كرده و بقيه را نيز آگاه سازد و ظالم را در اين ميان رسوا نمايد . بى ترديد يكى از اقسام ظلم ، تعدى به حق خداوند و حريم كردگار است چرا كه ظلم هاى ديگر نيز در ابتدا تعدى به حق خدا و شكستن حريم اوست . پس هر ظلمى در درجه اول ظلم به خداست . كشتن امام معصوم و جانشين خدا در زمين نيز بزرگترين ظلم و تعدى به حريم ذات اقدس خداوند متعال مى باشد. پس با تطابق اين سخن بر آيه شريفه ، به اين نتيجه مى رسيم كه عزادارى براى چنين كسى ، بالاترين محبوبيت را نزد خداوند خواهد داشت . بايد با عزادارى و تبعات آن ، ظالم را رسوا نمود و پرده از فاجعه اى كه او به بار آورده برداشت . در واقع اين فقط به معناى اشك ريختن بر اجحافى كه به مظلوم رانده شده است نمى باشد بلكه بدون اشك نيز مى توان با عزادارى پرده از چهره كريه ظالم برداشت . اگر چه ظلمى كه به مظلوم مى شود آن قدر جانسوز است كه ممكن نيست عزادارى از تهى باشد اما آنچه در فلسفه عزادارى نيز گفته شد، اصل بر برائت ظالم است . در تاريخ نمونه هاى زيادى از اين گونه عزادارى ها كه از روى اختيار انجام مى شده وجود دارد كه مى توان از جريان جنگ احد و شهادت حضرت حمزه عليه السّلام نام برد. پس از فرو كش كردن آتش جنگ احد، هر يك از زنان انصار براى شهيد خود اقامه عزادارى نمود اما حضرت حمزه عليه السّلام عزادار و گريه كننده اى نداشت كه پيامبرصلّى اللّه عليه و آله از اين مسئله بسيار ناراحت شدند و فرمودند:( وَلَكِن حَمزَةَ لابَوَاكِى لَه ) حمزه گريه كن ندارد. اين سخن كه ناشى از ناراحتى حضرت بود در بين مردم پيچيد. مردم تصميم گرفتند به خانه حمزه عليه السّلام فته و براى او عزادارى نمايند كه شايد اين بارزترين نمونه از عزادارى اختيارى در صدر اسلام به شمار رود. البته حضرت صلّى اللّه عليه و آله به زيارت قبر مادرشان نيز مى رفتند و آنجا اقامه عزا مى نمودند و با اين كار، مقام ايشان را پاس مى داشتند. اما بى شك شهادت امام حسين عليه السّلام فصل جديدى را در اين باب باز نمود. او شايد اولين و آخرين كسى بود كه هنگام تولد، همگان بر او گريستند. زمينه هاى عزادارى بر ايشان از همان روز اول شروع شد و با شهادت حضرت به اوج خود رسيد. آن هم شهادت و جان فدا كردنى با فجيع ترين وضع ممكن كه در زيارت مقدسه عاشورا مى خوانيم : ( اَعظَمَ رَزِيَتَهَا فِى اِلاسلامِ وَ فِى جَمِيعِ السَّمَوَاتِ وَ الاَرضِ ) مصيبتى كه همانند آن در اسلام نبوده و در تاريخ آسمان ها و زمين هم مثل و مانند آن به وقوع نخواهد پيوست . آتش سوگواريى كه سنگ بناى آن در روز اول زندگى كسى گذاشته شود، تا قيامت خاموش نخواهد شد و شرار آتش آن ، دل و جان گبر و ترسا را خاكستر مى كند. شهيدى كه روضه شهادت او در روزى كه همه بايد از تولدش شاد مى بودند، خوانده شد و شادى تولد از يادها محو گرديده و مجلس يكپارچه عزاخانه مولودى مبارك گرديد. تخصصی اصول و فنون سخنوری و فن بیان ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
آتش سوگ حسين عليه السّلام كه در آن مجلس روشن شد، هر از چند گاهى شعله مى كشيد و دل همگان را مى سوزانيد. به عنوان نمونه ، خوابى كه (اسماء بنت عميس) و يا (امّ الفضل) مى بيند و براى رسول خداصلّى اللّه عليه و آله تعريف مى كند و حضرت خبر از حسين عليه السّلام با اسفناك ترين حالت مى دهند. و اينك هزار و چهارصد سال است كه شيعه و هر روشن ضميرى از هر كيش و مرام ، غمزده اين هتك حرمت به حرم رسول خداصلّى اللّه عليه و آله و دلخون از فاجعه است . سال ها مى گذرد و بر سرخى آتش اين اندوه افزوده مى گردد تا به دست باقيمانده اين انوار مقدس ، خاموش گردد. الف ) نتايج مطلوب : اقامه عزادارى و گريستن بر امام حسين عليه السّلام همان گونه كه در روايات آمده است ، داراى اثرات سازنده و ثواب فراوانى است . گريه در رثاى كسى كه آسمان و زمين در سوگ او گريان است و تمام مخلوقات اعم از جن و فرشته و حتى حيوانات نيز متاءثر از اين فاجعه هستند، داراى اجرى وصف ناشدنى است ، چنانچه امام صادق عليه السّلام فرمود: ( لَم تَبكَ السَّماءُ اِلاّ عَلَى الحُسينِ بنِ عَلى وَ يَحيَى بنِ زَكَريَا ) آسمان فقط بر دو نفر گريست ، حسين بن على و يحيى بن زكريا . و در جايى ديگر نيز فرمودند: « تَطلُعُ الشَّمسُ فِى حُمرَة وَ تَغيبُ فِى حُمرَةِ » خورشيد موقع طلوع و غروب در سرخى بود (و اين گريه آسمان بود). اين حاكى از دردناك بودن حادثه و اوج امام حسين عليه السّلام است كه حضرت يحيى «ع» نيز دقيقاً به چنين سرنوشتى دچار گرديد. حال ببينيم كه گريه بر اين مصيبت داراى چه اثرات و چه منزلتى در آئين ما مى باشد. تخصصی اصول و فنون سخنوری و فن بیان ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
«قسمت دوم» اجر معنوى عزادارى امام سجاد عليه السّلام فرمودند: هر مؤ منى كه به خاطر شهادت حسين بن على گريه كند كه اشك بر گونه هايش جارى گردد، خداوند متعال خانه اى در بهشت به او مى دهد كه مدتها در آن ساكن گردد و هر مؤ منى به خاطر ايذاء و آزارى كه از دشمنان ما در دنيا به ما رسيده است ، گريه كند به طورى كه اشكش سرازير گردد خداوند متعال در بهشت به او جايگاه رفيعى مى دهد و هر مؤ منى در راه ما اذيت و آزار به او برسد و بگريد طورى كه اشك بر گونه هايش ‍ جارى شود خداوند ناراحتى را از او مى گرداند و روز قيامت او را از آتش دوزخ در امان مى دارد . امام صادق «ع» نيز در اين رابطه فرمودند: ( اِنَّ البُكاءَ وَ الجَزَعَ مَكرُوه لِلعَبدِ فِى كُلِّ ما جُزِعَ مَا خَلا البُكاء وَ الجَزَع عَلَى الحُسَينِ بنِ عَلى فَاِنَّهُ فِيهِ مَاءجُور) براى بندگان خدا فرياد كشيدن و گريستن در تمام امور مكروه و ناپسند است مگر جزع و بر حسين بن على زيرا شخص در اين مورد ثواب نيز مى برد و ماءجور مى گردد . و نيز در جاى ديگر فرمودند: ( مَن ذُكِرنَا عِندَهُ فَفَاضَت عَينَاه وَ لَو مِثل جَنَاحِ بَعُوضَةٍ غُفِرَ لَه ذُنُوبَهُ وَ لَو كَانَت مِثلُ زَبَدِ البَحرِ ) كسى كه نام بر او برده شود و از چشمانش ‍ اشك بيايد اگر چه به قدر بال پشه اى باشد، گناهانش آمرزيده مى شود ولو اينكه گناهانش به اندازه بزرگى درياها باشد . و باز در همين راستا امام صادق «ع» به زراره فرمودند: روز قيامت حضرت حسين به درگاه الهى عرضه مى دارد ( يَا رَبِّ اَنجِزْ لِى مَا وَعَدتَنِى ) آنچه را كه به من وعده نمودى عطا كن . سپس به زائرين و گريه كنندگان خود نگريسته و براى آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارشان نيز درخواست استغفار براى ايشان مى نمايد و به گريه كنندگان خود مى فرمايد: اى كسى كه گريه مى كنى اگر بدانى خدا چه برايت آماده نموده مسلماً سرور و شادى ات بيشتر از غم و اندوهت مى شود و اين حتمى است كه خداوند گناهان تو را به واسطه اشكى كه ريخته اى مى آمرزد . اين احاديث بيانگر ارزش والاى گريه بر مصائب اهل بيت عليهم السّلام و در راءس آنها وجود نورانى و مقدس حضرت اباعبدالله الحسين عليه السّلام مى باشد. آثار تربيتى و روحى «ع» باعث نتايج مطلوب در روحيه شخص و اخلاقيات او مى باشد ، شركت در مراسم عزادارى و گريه بر ايشان سبب آشنايى بيشتر با اين خاندان و گرفتن الگوهاى رفتارى در زندگى شخص مى شود و همچنين شركت در اين محافل سبب افزايش محبت و ارادت به خاندان عصمت و طهارت شده و در كمال طلبى و نيز روحيه شهادت طلبى شخص نيز مؤ ثر خواهد بود. چه بسا هنوز خاطره رشادت ها و ايثار و جان فشانى هاى هشت سال دفاع مقدس در اذهان ما باقى است و بر اين باوريم كه همه اين درس ها در مكتب عشق و وفادارى به اهل بيت عليهم السّلام فرا آموخته شده است و عشق به اباعبدالله الحسين عليه السّلام بود كه اين روحيه قوى را در آبيارى نمودن درخت انقلاب به وجود آورده و قدرت سينه سپر كردن در مقابل دشمن متجاوز و تا دندان مسلح را به رزمندگان و ايثارگران ما بخشيده بود. حقانيت و ريشه دار بودن فرهنگ چنان قوتى در لوح سينه بسيجيان و سلحشوران دفاع مقدس متجلى كرده بود كه از هر نفر آنها لشگرى ساخته و در احياى ارزش هاى اسلامى و زنده نگه داشتن اسلام ناب محمدى صلّى اللّه عليه و آله الاترين نقش را ايفا نمود. چنان كه حضرت امام «ره» نيز فرمودند: همين عزادارى هاست كه اين نهضت را پيش برده اگر سيدالشهدا نبود اين نهضت را كسى پيش نمى برد . تخصصی اصول و فنون سخنوری و فن بیان ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
«قسمت سوم» آثار سياسى : همان طورى كه در فلسفه و عزادارى نيز گفته شد، اين به عنوان يك حركت افشاگرانه و شاكيانه مى باشد كه چهره ظالم را به نيكى هويدا ساخته و عمل زشت او را به اين طريق ، مورد انتقاد شديد و شكايت قرار مى دهد. در تاريخ نيز مى بينيم كه گريه حضرت زهراعليهاالسّلام به عنوان حربه اى در نماياندن چهره سياه و كريه غاصبان خلافت به كار افتاده و موجبات وحشت آنها را برانگيخته بود كه ناگزير به حضرت على عليه السّلام مى گفتند كه ؛ ( به زهرا بگو يا شب گريه كند و يا روز ) ،يا در حادثه جانگداز عاشورا مى بينيم كه امام سجاد«ع» بيست سال بعد از واقعه ، هنوز از اين حركت افشاگرانه دست نمى كشد و به نوحه سرايى براى كشتگان كربلا مى پردازد و با بيدارگرى سعى در نقش بر آب ساختن تبليغات سوء بنى اميه در اين زمينه مى نمايد. حضرت امام ( ره ) درباره اين حركت ها مى فرمايد: ( زنده نگه داشتن عاشورا يك مسئله بسيار مهم سياسى عبادى است . عزادارى كردن براى شهيدى كه همه چيز را در راه اسلام داده است يك مسئله سياسى است . يك مسئله اى است كه در پيشبرد انقلاب اثر بسزا دارد. ما از اين اجتماعات استفاده مى كنيم . ما از اين الله اكبرها استفاده كرده ، آن الله اكبرها را بايد حفظ بكنيم . بايد به اين مظاهر، شعائر و امورى كه در اسلام به آن سفارش شده فكر كنيد كه اين ها يك مسئله سطحى نبوده است كه مى خواستند جمع بشوند و گريه كنند، خير. ما ملت گريه سياسى هستيم . ما ملتى هستيم كه با همين اشك ها سيل جريان مى دهيم و سدهايى كه در مقابل اسلام ايستاده است را خُرد مى كنيم ) . علامه شهيد مرتضى ؛ نيز در رابطه با فلسفه گريه بر امام حسين «ع» مى فرمايد: شهادت از نظر اسلام از جنبه فردى يعنى براى شخص شهيد يك موفقيت است بلكه بزرگترين موفقيت و آرزوست . امام حسين «ع» فرمود جدم به من فرمودند كه تو درجه اى نزد خدا دارى كه جز با شهادت به آن درجه نايل نخواهى شد. پس شهادت امام حسين براى خود او يك ارتقاست ، عالى ترين حد تكامل است اگر مرگ به صورت شهادت باشد، واقعاً يك موفقيت است براى شهيد ، جشن و شادمانى است ؛ لذا سيد بن طاووس ‍ مى گويد اگر نبود دستور عزادارى كه به ما رسيده است من روز شهادت ائمه را جشن مى گرفتم . از اين جنبه ما به مسيحيت حق مى دهيم به نام شهادت مسيح كه مى پندارند شهيد شده ، براى مسيح جشن بگيرند. اسلام هم در كمال صراحت ، شهادت را موفقيت مى داند نه چيز ديگر. اما از نظر اسلام آن طرف سكه را هم بايد خواند. شهادت از نظر اجتماعى يعنى از آن نظر كه به جامعه تعلق دارد نيز بايد سنجيد. عكس العملى كه جامعه در مورد شهيد نشان مى دهد، صرفاً به خود شهيد تعلق ندارد يعنى صرفاً ناظر بر اين جهت نيست كه براى شخص شهيد موفقيت و يا شكستى رخ داده است . رابطه شهيد با جامعه دو رابطه است ؛ يكى رابطه اش با مردمى كه اگر زنده بود و باقى بود از وجودش ‍ بهره مند مى شدند و فعلاً از فيض وجودش محروم مانده اند و ديگر رابطه اش با كسانى كه زمينه فساد و تباهى را فراهم كرده اند. بديهى است كه از نظر پيروان شهيد كه از فيض ‍ بهره مندى از حيات او بى بهره مانده اند، شهادت شهيد تاءثرآور است . آنكه بر شهادت شهيد اظهار تاءثر مى كند در حقيقت به نوعى بر خود مى گريد و ناله مى كند اما از نظر زمينه اى كه به شهادت شهيد در اين زمينه صورت مى گيرد، شهادت يك امر مطلوب است به علت وجود يك جريان نامطلوب ، از اين جهت مانند يك عمل جراحى موفقيت آميز است كه مطلوب است . درسى كه از جنبه اجتماعى ، مردم بايد از شهادت شهيد بگيرند اين است كه اولاً نگذارند آن چنان زمينه هايى پيدا شود و افراد جامعه از تبديل شدن به امثال آن جنايت كاران خوددارى كنند ، همچنان كه مى بينيم نام يزيد و ابن زياد و امثال آنها به صورتى در آمده كه هر كس در مكتب عزادارى واقعى امام حسين تربيت شده باشد از كوچك ترين تشبّه به آنها در عمل اِبا دارد. درس ديگرى كه بايد جامعه بگيرد اين است كه به هر حال ، باز هم در جامعه زمينه هايى كه شهادت را ايجاب مى كند پيدا مى شود. از اين نظر بايد عمل قهرمانانه شهيد، از اين جهت كه به او تعلق دارد و يك عمل آگاهانه و انتخاب شده است و به او تحميل نشده است بازگو شود و احساسات مردم شكل و رنگ احساس آن شهيد را بگيرد. اين جاست كه مى گوئيم گريه بر شهيد شركت در حماسه او، هماهنگى با روح او و موافقت با نشاط او و حركت در موج اوست . تخصصی اصول و فنون سخنوری و فن بیان ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
اين جاست كه بايد ببينيم آيا جشن و شادمانى و پايكوبى و احياناً هرزگى و شراب خوارى آن چنان كه در جشن هاى مذهبى مسيحيان ديده مى شود هم شكلى و هم رنگى و هم احساسى مى آورد و يا گريه ؟ معمولاً درباره گريه اشتباه مى كنند ، خيال مى كنند گريه هميشه معلول نوعى درد و ناراحتى است و خود گريه امرى نامطلوب است . راز بقاى امام حسين اين است كه نهضتش از طرفى منطقى است و از ناحيه منطق حمايت مى شود و از طرف ديگر در عمق احساسات و عواطف راه يافته است ، ائمه اطهار كه به گريه بر امام حسين «ع» سخت توصيه كردند ، حكيمانه ترين دستورها را داده اند. اين گريه هاست كه نهضت امام حسين را در اعماق جان مردم فرو مى كند ، روشن است كه اگر مانند مسيحيان جشن مى گرفتند ، نهضت امام حسين به انحراف كشيده مى شد. شايد بدين جهت بزرگان دين دستور و گريه داده اند . التماس دعا... تخصصی اصول و فنون سخنوری و فن بیان ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
دوستان عزیز با توجه به ایام دهه کرامت لازم دیدم چند تا نکته فنی رو درباره خوانی خدمت سروران گلم عرض کنم تا ان شاالله به فضل خدا و یاری اهل بیت علیهم السلام تو مجالسی که قراره بخونید این مطالب به بهتر و پر بارتر شدن مجلستون کمک کنه . نکته اول بحث برقراری ارتباط اولیه یا آماده سازی ذهن مستمع یا مخاطب هست ، چطور تو مرثیه خوانی اول مجلس ذهن مخاطب رو آماده می کنیم برای گریه کردن ، روایت یا حدیث میخونیم تو باب ثواب گریه بر اهل بیت ، حالا باید تو فضای شادی هم روایت و احادیثی رو در باب ثواب شادی در ولادت اهل بیت بخونیم و مستمع و جلسه رو آماده ابراز بکنیم که به یک نمونه از اون اشاره میکنم : امام صادق علیه السلام می فرمایند : خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينَِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلايَتِنا يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا و يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا ... شيعيان ما از باقيمانده گل ما آفريده شده اند ، ولايت ما در سرشت آنان عجين گشته است، آنان با خوشی ما خوشحال و با ناراحتی ما ناراحتند . پس آماده سازی مخاطب در مجالس از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخورداره . نکته دوم اینکه تو مجالس مولودی سرعت کار یه قدری بیشتره مخصوصا تو شروع مجلس ، چرا که ما میخوایم یه و شعفی رو در مخاطب ایجاد کنیم ، شاید براتون پیش اومده باشه که وقتی شادین یا از یه موضوعی خیلی خوشحالین تند تند حرف میزنید شاید حتی طرف مقابل بگه بابا یه کم آروم تر ببینم چی میگی ! و دلیل این کار اینه که انسان وقتی خوشحاله انرژیش بیشتره و بالطبع سرعت حرف زدنش هم بالاتره و ما باید بتونیم این رو به مخاطبمون منتقل بکنیم . نکته سوم اینکه وقتی میخوایم مولودی یا بخونیم باید فرم چهره مون با مجالس دیگه متفاوت باشه یعنی مخاطب شادی و خوشحالی رو در چهره ما کاملا ببینه ، تا تحت تاثیر قراربگیره کما اینکه نوع لباس پوشیدن ما در این مجالس هم خیلی مهمه ، و ما باید سعی کنیم لباس های روشن و مناسب جشن و شادی بپوشیم «البته نه هر لباسی» . نکته چهارم اینکه مخاطب رو درگیر جلسه بکنیم و در جاهای مناسب از مستمع بگیریم . نکته پنجم اینکه فکر نکنیم اجر و مزد فقط تو گریه بر اهل بیت هست بلکه تو ایام شادی عیدی بهتری به ما داده میشه پس باید به مستمع هم این موضوع رو القا کنیم تا بهتر مشارکت کنه مثلا می تونیم بگیم « امشب شب علیه السلام هست ، امشب همه اهل بیت خصوصا امام زمان «عج» خوشحال هستن حالا هر چقدر میخوای امام زمان ازت راضی باشه ناز قدم های این دو بزرگوار یه صلوات بفرست یا یه کف مرتب بزن . نکته ششم و بسیار مهم شوخ طبعی مداح هست و اینکه بتونه با یکی دوتا شوخی و لطیفه مناسب شور و شعف رو به مجلس منتقل کنه و یه فضای شاد و مفرح ایجاد کنه تا لبخند شادی روی لب مستمع بنشینه . نکته آخر اینکه صدامون هم مثل چهره مون باید شاد باشه خیلی وقت ها بنده دیدم مادحین سبکی رو انتخاب میکنن که صدا تو اون سبک یه مقدار محزونه ، پس باید به این مهم توجه کنیم که صدامون محزون نباشه و تو مجالس مولودی به هیچ وجه پایان جلسه رو به سمت روضه و ... نبریم . التماس دعا و فنون و ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
علیه السلام کربلایی مهدی رسولی حد دلبری به مرزِ ، تنِ تیرگی میلرزه نگاهِ شاهِ خراسان به همه عالم می ارزه ( دلم کبوترانه ، پر زده زِ لانه گرفته آشیانه ، تو حریمش )٢ دم تولد گل هی میخونه بلبل از اینجا میزنم پل تا ضریحش مولانا یا امام رضا مدد .... رو پر و بال فرشته ، قلم این چنین نوشته مشهدِ بهتر از باغِ بهشته دلِ من امشب دیونست ، دوباره کارش بهونست گمونم تشنۀ یک کاسۀ اب سقاخونه ست ( دلم کبوترانه ، پر زده زِ لانه گرفته آشیانه ، تو حریمش )٢ دم تولد گل هی میخونه بلبل از اینجا میزنم پل تا ضریحش مولانا یا امام رضا مدد .... آقا سَنسَن صاحبِ فضل،اهلِ جودُ بخششُ بزل حرمِن اِذنِ دخول نامِ نامیِ اباالفضل دستا رو بالا بیارید سنگِ تموم بزارید گفته میام اونجایی که اسمِ عموم و بیارید اباالفضل .... اباالفضل ... و فنون و ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
علیه السلام سید مهدی میرداماد (جلو ایوون طلا زانو میزنم بامژه صحنتُ جارو میزنم کاری با مردم دنیا ندارم من به سلطانم فقط رو میزنم)٢ دار و ندارمی ، صاحب اختیارمی٢ مهمونِ ویژۀ وقت احتضارمی ٢ }٢ السلطان ، ابالحَسن ، الرضا .... ( تویی سلطانُ منم رعییتی که میگه حرف دلُ به راحتی ) ٢ ( اگه میشه شب میلادت آقا مهمونم کن یه غذایِ حضرتی ) ٢ از سینه غم بِبَر ، آقا دم به دم بِبَر روزِ تولدت ما رو حرم بِبَر السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... ( جلو ایوون طلا زانو میزنم بامژه صحنتُ جارو میزنم) ٢ ( کاری با مردم دنیا ندارم من به سلطانم فقط رو میزنم) ٢ دار و ندارمی ، صاحب اختیارمی٢ مهمون ویژۀ وقت احتضارمی السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... اولین بار که زیارت اومدم تویِ اون لحظۀ طوفانی آقا مادرم میگفت چقدر مهربونی پدرم میگفت که سلطانی آقا سلطانِ ارتزاق ، شکر خدا آقا افتاده دستِ تو کارِ ما ایرانیا السلطان ، ابالحَسن ، علی بن موسی الرضا .... جلو ایوون طلا زانو میزنم ..... و فنون و ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
قسمت اول گام اول براى انجام هر كارى و علاقه وافر نسبت به آن مى باشد ، اگر كسى عشق به انجام كارى داشته باشد طبيعى است كه همه سختى هاى آن را بر خود هموار مى سازد و بدون هيچ گونه ملالى از شكست، با عبرت گرفتن از آن ، مجدداً كار خود را شروع مى كند و حتى باعث پيشرفت او نيز مى شود. اديسون هزار لامپ را سوزاند تا توانست يك لامپ را روشن كند، غرض اينكه علاقه باعث پيشرفت ، بلكه قدم نخست مى باشد و انسان بايد خود را به آب و آتش بزند تا بياموزد و از هيچ كوششى فروگذار ننمايد كه گفته اند: در شط حادثات برون آى از لباس كاوّل برهنگى است كه در شرط شناوريست اما در مداحى به علاقه اى دوچندان نسبت به كارهاى ديگر احتياج است تا بعد از گذشت مدتى بشود به كسى گفت ( مداح ) ، چون علاوه بر اينكه مداحى يك كار جسمى و فيزيكى است ، يك كار معنوى شگرف نيز هست كه با دل هاى مردم سروكار دارد ، نه صرف يك هنرنمائى و به نمايش گذاشتن قابليت هاى ، اگر چه با كمال تاسف بعضاً ديده مى شود كه مداحى تبديل به هنرنمائى و و گرديده است ، اما بسيار ناچيز است كه اگر ناديده شمرده شود بهتر است . با مداحى و ذاكرى اهل بيت «ع» بايد معامله يك كار عميق عرفانى و معنوى در راه سير و سلوك و رسيدن به رضايت خداوند و اطهار«ع» بشود ، همچنان كه حضرت آية الله العظمى بهجت (ره) در سخنى كه با جمعى از مداحان و طراز اول تهران داشتند در مورد مداحى فرمودند: اگر يكى از اينها (خواندن ها) قبول شود شما را به عرش مى برد ، پس نبايد آن را دست كم گرفت. الف:گام اول بعد از اين توصيفات بايد عرض كنيم كه شروع اين كار احتياج به جرات و اعتماد به نفس زيادى دارد، در شروع کار امكان دارد شخص روى خواندن و يا شايد حتى حرف زدن در جمع را نداشته باشد، پس بايد ابتدا با تكيه بر اعتماد به نفس در جمع حاضر شود و با كنار گذاشتن ترس به خود جرات اظهار نظر در جمع بدهد . و فنون و ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor