eitaa logo
اصول مداحی
321 دنبال‌کننده
11 عکس
8 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بند اول بغض وغم و اشک وآه - این حال منه بی تو شرمندم اگه داره - نبضم می زنه بی تو ۲ حالم بده این روزا - روزایی که تو نیستی کاشکی که نرم من هم - اونجایی که تو نیستی۲ دلگیرم - از این همه ، تنهایی چرا باید تنها شم - وقتی که تو اینجایی خوبی هات - رفتن اگه ، از یادم دستمو می گیری باز - هرجایی که افتادم وقتی بیای - دنیا گلستون میشه شب های ما - ستاره بارون میشه هرچی کمه - با تو فراوون میشه۳ (( یابن الحسن ، جانم آقا ۲ )) بند دوم روحم شده درگیر - دنیایی که بی رحمه هیچکی توی این دنیا - حالم رو نمی فهمه ۲ کاشکی برسی از راه - با ابرای بارونی تا اینکه بهاری شه - تقویم زمستونی ۲ این روزا - حال و روزم ، داغونه هر کی منو می بینه - غم از چشام می خونه روزام که - بدون تو ، سر میشه آتیش دوری از تو - پر حرارت تر می شه وقتی بیای - زمین برات آذینه دنیا دیگه - رنگ خوشی می بینه چون پیش تو - حتی غمم شیرینه ۳ (( یابن الحسن ، جانم آقا ۳ )) بند سوم طوفان شد و قلب ما - درگیر تلاطم شد تو تاریکی دنیا - راه دل ما گم شد ۲ کاشکی مال تو باشیم - تو دنیای ناکامی تودنیایی که اوج - شهرت میشه گمنامی ۲ خوشبختی - همینه که ، مجنونی به یاد بی بی زهرا - بی نشونه می مونی خوشبخته - هرکسی که ، گمنامه هر کی دل از دنیا کند - همنشین آقامه وقتی بیای - باید جهان زیباشه دنیا پر از - مهر و محبت باشه تااینکه باز - باب شهادت واشه ۳ (( یابن الحسن ، جانم آقا ۳ )) : مجتبی_خرسندی
(عج) من از اشکی که میریزد زچشم یار میترسم از آن روزی که اربابم شود بیمار میترسم رها کن صحبت یعقوب و دوری و غم فرزند من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم همه گویند این جمعه بیا، اما درنگی کن از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم ...
# یا مهدی(عج) گل ای امید دل منتظران باخروخ یولا نگران نگران آل اله حسین علمین آقاجان گوزوموزه قوی قدمون آقاجان یر قدمونَّن ئوپر گوی علمونَّن ئوپر یِل کی اسر تلیوون پیچ و خَمینَّن ئوپر ای درد عشقون درمانی وی ملک عشقون سلطانی عشقونده مولا نالانم من گریانم عشق آتشینده سوزانم من نالانم ( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 ) گوزلریم آقا یولارووا باخور سنسیز ئورگیم دارخور دارخور انتظارون الیندن دینجلمدون گِچدی بو جمعه گلمدون گلمدون قویما هجرونده یانیم جانیوه قربان جانیم گل قدمونن ئوپوم گل باشووا دولانیم ای درد عشقون درمانی وی ملک عشقون سلطانی عشقونده مولا نالانم من گریانم عشق آتشینده سوزانم من نالانم ( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 ) گل ای یگانه یادگار علی گل ای وارث ذوالفقار علی گل ای مرات حق لم یزلی گل ای جهاندا گوزللر گوزلی یر قدمونَّن ئوپر گوی علمونَّن ئوپر یِل کی اسر تلیوون پیچ و خَمینَّن ئوپر ای درد عشقون درمانی وی ملک عشقون سلطانی عشقونده مولا نالانم من گریانم عشق آتشینده سوزانم من نالانم ( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 ) ای کرامتی ئورکدن حاتمه بو فراقه گل ویر آقا خاتمه گون کیمی بولوت آتدا قالما نهان بیز هئچ منتظردی یارالی آنان یر قدمونَّن ئوپر گوی علمونَّن ئوپر یِل کی اسر تلیوون پیچ و خَمینَّن ئوپر ای درد عشقون درمانی وی ملک عشقون سلطانی عشقونده مولا نالانم من گریانم عشق آتشینده سوزانم من نالانم ( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 ) ئورگیمده وار بیر عمده نیتیم ایت دعا اولا کربلا قسمتیم کام دله گر یتمسم ئولرم کربلایه گر گیتمسم ئولرم یر قدمونَّن ئوپر گوی علمونَّن ئوپر یِل کی اسر تلیوون پیچ و خَمینَّن ئوپر ای درد عشقون درمانی وی ملک عشقون سلطانی عشقونده مولا نالانم من گریانم عشق آتشینده سوزانم من نالانم ( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 ) هاچان گلیسن آقا قان آلاسان دشمنلرین جانینه اوت سالاسان شیعه لر گزلور گلسن گلسن هارداسان غریب آقا یابن الحسن گل یتیش امدادیمه ایله نظر حالیمه بیزلری ایله دعا سن بیل آنان فاطمه ای درد عشقون درمانی وی ملک عشقون سلطانی عشقونده مولا نالانم من گریانم عشق آتشینده سوزانم من نالانم ( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 ) چوللری پریشان دولانما آقا عالمی سراسر توتوبدی جفا یاندرور ئورک لری درد و ملال شیعه لرین قانی اولوبدی حلال گل دوش ئوزون قاباقا شیعه دورا ایاقا سنله پیاده گداخ کرب و بلایه آقا ای درد عشقون درمانی وی ملک عشقون سلطانی عشقونده مولا نالانم من گریانم عشق آتشینده سوزانم من نالانم ( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 ) غموزده آقا بیز ئورک داغلاروخ محرم اولاندا قرا باغلاروخ جانیمیز قربان گوزلرون یاشینا سن آغلاما چوخ آقا بیز آغلاروخ یر قدمونَّن ئوپر گوی علمونَّن ئوپر یِل کی اسر تلیوون پیچ و خَمینَّن ئوپر ای درد عشقون درمانی وی ملک عشقون سلطانی عشقونده مولا نالانم من گریانم عشق آتشینده سوزانم من نالانم ( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 ) گلزارولانین گوزل گولوسن ئورگیم نجه دارخیب بولوسن ردای اسر له نقابون باخاخ یوزوه قربان اولاخ حیدر باخش گوزوه یر قدمونَّن ئوپر گوی علمونَّن ئوپر یِل کی تلیوون پیچ و خَمینَّن ئوپر ای درد عشقون درمانی وی ملک عشقون سلطانی عشقونده مولا نالانم من گریانم عشق آتشینده سوزانم من نالانم ( عزیز زهرا یامهدی ) (4)
# سلام علی الحسین علیه السلام عالم محرم است سلامُ علی الحسین این ذکر عالم است سلامُ علی الحسین این جمله واجب است بگوییم و بشنویم هرجا که پرچم است سلامُ علی الحسین بعد از خدا و قبله سوال درون قبر تنها همین دم است سلامُ علی الحسین  هم ذکر فاطمه است سلام علی الغریب هم ذکر خاتم است سلامُ علی الحسین بر زخم های پیکر آقای تشنگان این ذکر مرهم است سلامُ علی الحسین  هر کس ز بهترین دم عالم سوال کرد گویید این دم است سلامُ علی الحسین واجب شده است در همه جا شعر محتشم باز این چه ماتم است سلامُ علی الحسین هرکس شده است محرم حق هر کسی که هست مدیون این دم است سلامُ علی الحسین وقتی خدا نوشته به عرشش غم تو پس این اسم اعظم است سلامُ علی الحسین فایل صوتی 👇👇👇
زمینه امام حسین علیه السلام گدای خون خداییم دیوونه های رضاییم با مدد آقام ایشالا عرفه کرببلاییم تا دم آخر حتی تو محشر فقط گدای توام شکر خدا که همیشه من جز نوکرای توام نمیخوام آقا جنتو وقتی تو کربلای توام ای شاه تشنه لب عالم فدای تو میمیرم یک روزی تو کربلای تو (یا اباعبدالله2) تویی آقا جون پناهم با اینکه من رو سیاهم یه تنه واسه دخترت بی بی رقیه سپاهم با نگاه حضرت رقیه شدم غلام حسین کبوتر دل میشینه تنها به روی بام حسین سند دنیا از روز اول خورده به نام حسین راه کرببلا زیباترین راهه تو قلب نوکرها جای ثارالله (یا اباعبدالله2 ) : محمدحسین_ذاکری
مریض آمده اما شفا نمی خواهد قسم به جان شما جز شما نمی خواهد برای پیش تو بودن بهانه ای کافیست بهشت لطف کریمان بها نمی خواهد دلیل ناله ی من یک نگاه محبوب است وگرنه درد غلامان دوا نمی خواهد فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم: مگر که شاه خراسان گدا نمی خواهد؟ دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت نماز در حَرَمت «إهدِنا» نمی خواهد همین قدر که غباری بر آستان باشد رواست حاجت عاشق، دعا نمی خواهد تو آشنای خدایی، کدام رهگذری در این جهان غریب آشنا نمی خواهد؟ ببین به گوشه ی صحنت پناه آوردم مگر کبوتر آواره جا نمی خواهد؟ به حکم آنکه «عَلیکَ الرَّفیق ثُمَّ طَریق» دلم بدون رضا کربلا نمی خواهد خدا مرا به طواف تو مبتلا کرده ست طواف کعبه بخواهم، خدا نمی خواهد نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا نگفته است، نه اینکه عبا نمی خواهد # شاعر: قاسم_صرافان
# درس اخلاق ایت الله سیدغلامرضابروجردی مینویسد: اتفاقاً پس از چندی مرحوم نراقی به قصد زیارت بارگاه ملکوتی علی (ع) عازم نجف شد و توفیق زیارت آقا و مولایش را درک کرد خبر ورود او در نجف منتشر شد شخصیت های علمی و معاریف روحانیت بطور دسته جمعی و انفرادی به دیدارش می شتافتند. تنها کسی که به ملاقات او نرفت علامه بحرالعلوم بود مرحوم نراقی که انتظار بلکه اشتیاق دیدار علامه بحرالعلوم را داشت از هنگامی که علامه به دیدنش نیامده است با خوش بینی و دید وسیع خود و احتمال اینکه شاید اشتغال آقا زیاد بود و یا به کارهای مهمتری مشغول بوده تصمیم گرفت در جلسه درس او شرکت کند و در آنجا همدیگر را ملاقات کنند و همین کار را هم کرد و با سر و گردن و اشاره سر و دست او را همانند دیگران، خوش آمد گفت حتی از جایش هم حرکت نکرد این برخورد سرد، در روحیة مرحوم نراقی اثر سوئی نگذاشت و از ارادتش به علامه کاسته نشد.روز بعد هم عیناً همان صحنة سردی و بی اعتنایی تکرار شد. مرحوم نراقی با بزرگواری و سعة صدر این برخوردها را با دیدة اغماض نگریست و اصلاً اثر سوئی در روحیه و اخلاص و اخلاق او نگذاشت سومین روز بود که در آن جلسه شرکت و آخرین روزی بود که اقامتش را در نجف اشرف پشت سر می گذاشت با رفقا و حضراتیکه نسبت به او اظهار لطف کرد و می کردند خداحافظی می کرد و وارد مجلس شد دیدند علامه بحرالعلوم مسند تدریسش را ترک و به استقبال مرحوم نراقی آمد و او را همانند یکی از عزیزترین عزیزانش در آغوش گرفت و با او مصافحه و معانقه کرد و او را برد در کنارش و زانو به زانوی خود نشانید و منتهای احترام و اکرام را نمود مردمی که دستخوش تعجب شده بودند درباره آن برخوردهای سرد دو روز پیش و استقبال گرم امروز فکر می کردند که علامه بحرالعلوم خود حاضرین را از انتظار بیرون آورد و فرمود، من کتاب ارزنده و آموزنده و کم نظیر جامع السعادت این بزرگوار را دیده و خوانده بودم و محتوا و اوج عظمت آنرا درک کرده بودم از خدا می خواستم که روزی توفیقی دست دهد تا از نزدیک مؤلف آن کتاب را دیدار و از حضورش قدردانی و عظمت و شخیت ممتاز او را سپاس گویم: روزهای اول و دوم هم متوجه حضور ایشان در جلسه بودم ولی خواستم ببینم این بزرگوار عامل به آثار قلمی خود هم هست یا برای دیگران آن دستورات اخلاقی را داده؟ که ایشان در عمل هم نشان داد که واقعاً استاد بلکه مظهر کمال اخلاق و مقام والای انسان و انسانیت هستند
❁﷽ # شب جمعه_ شب زیارتی ارباب بر خاک راه خود نظر کردی طلا شد در یک بیابان پا نهادی کربلا شد من یک دقیقه از غم تو گریه کردم ای شکر حق آن یک دقیقه ، "سالها" شد بی بال و پر آمد ، ولی بالا نشین رفت فطرس شد آنکه با غم تو آشنا شد اکثیر نام تو عجب خاصیتی داشت "غرق فنا" با نام تو "خضر بقا" شد خاک ره آنم که او خاک ره توست تربت کنار پای تربت ها گدا شد من "آبِ رو" دادم که "آبرو" بگیرم هر شوره زاری تا که تر شد پر بها شد حاتم که آمد نزد تو مه روترین بود من تازه فهمیدم چرا مثل حنا شد هر دفعه که صحبت ز خاک نینوا شد الماس، نسبت به خودش بی اعتنا شد در کربلا قانون سنخیت به هم خورد "جوون" سیه چرده چو یار مه لقا شد مقتل نوشته که سر پاک تو آقا در پیش چشم خواهرت از تن جدا شد جسم شریفت شد لگدمال سم اسب و دست آخر جمع در یک بوریا شد : جعفر ابوالفتحی