﷽📚🕥📚🎆
#داستان_های_غیر_پیامبران_در_قرآن 📖
#_داستان_اصحاب_کهف
#ادامه_قسمت_دوم
✨آنها پياده شدند و به راه ادامه دادند و هفت فرسخ راه رفتند، به طورى كه پاهايشان مجروح و خونآلود شد، تا به چوپانى رسيدند و از او تقاضاى شير و آب كردند، چوپان از آنها پذيرايى كرد، و گفت: از چهره شما چنين مىيابم كه از بزرگان هستيد، گويا از ظلم دقيانوس فرار كردهايد.
✨آنها حقيقت را براى چوپان بازگو كردند، چوپان گفت: اتفاقا در دل من نيز كه همواره در بيابان هستم و كوه و دشت و آسمان و زمين را مىنگرم همين فكر پيدا شده كه اينها آفريدگار توانا دارد. آن گاه دست آنها را بوسيد و گفت: آن چه در دل شما افتاده در دل من نيز افتاده است، اجازه دهيد گوسفندان مردم را به صاحبانش برسانم، و به شما بپيوندم
✨آنهامدتى توقف كردند، چوپان گوسفندان مردم را به صاحبانش سپرد، و سپس خود را به آنها رسانيد در حالى كه سگش نيز همراهش بود.
آنها ديدند اگر سگ را همراه خود ببرند، ممكن است
✨صداى او، راز آنها را فاش كند، هر چه كردند كه سگ را برگردانند، سگ باز نگشت. سرانجام به قدرت خدا به زبان آمد و گفت: مرا رها كنيد تا در اين راه پاسدار شما از گزند دشمنان شوم.
✨آنها سگ را آزاد گذاشتند، و به حركت خود ادامه دادند تا شب فرا رسيد، كنار كوهى رسيدند. از كوه بالا رفتند، و به درون غارى پناهنده شدند.
✨در كنار غار چشمهها و درختان و ميوه ديدند، از آنها خوردند و نوشيدند، براى رفع خستگى به استراحت پرداختند، و سگ بر در غار دستهاى خود را گشود و به مراقبت پرداخت.
✨در اين هنگام خداوند به فرشته مرگ دستور داد ارواح آنها را قبض كند به اين ترتيب خواب عميقى شبيه مرگ بر آنها مسلط شد.
✨و از اين رو كه در عربى به غار، كهف مىگويند، آنها به اصحاب كهف معروف شدند. به روايت ثعلبى، نام آن كوهى كه غار در آن قرار داشت انجلُس بود.
👇👇👇👇
🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
@amozeshtajvidhefzquran