#شان_نزول 🌴
#مرد_نابینا ⚠️
(#عبس /1-2) 📖
✨مشهور در میان مفسران عامه و خاصه این است که عده ای از سران قریش ؛ مانند عتبته بن ربیعه ، ابوجهل ، عباس ابن عبدالمطلب و جمعی دیگر ، خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بودند . پیامبر صلی الله علیه و آله مشغول تبلیغ و دعوت آنها به سوی اسلام بود و امید داشت که این سخنان در دل آنها مؤ ثر شود .
🌻مسلما اگر این گونه افراد اسلام را می پذیرفتند ، گروهی دیگر را به اسلام می کشاندند و همه کارشکنی های آنها از میان می رفت و از هر جهت به نفع اسلام بود در این این میان عبدالله بن مکتوم که مرد نابینا و ظاهرا فقیری بود وارد مجلس شد ، و از پیامبر صلی الله علیه و آله تقاضا کرد آیاتی از قرآن را برای او بخواند و به او تعلیم دهد ، و پیوسته سخن را تکرار می کرد و آرام نمی گرفت ؛ زیرا دقیقا متوجه نبود که پیامبر صلی الله علیه و آله با چه کسانی مشغول صحبت است .
✨او آن قدر کلام پیغمبر صلی الله علیه و آله را قطع کرد که حضرت صلی الله علیه و آله ناراحت شد ، و آثار ناخشنودی ، در چهره مبارکش نمایان گشت و در دل گفت : این سران عرب پیش خود می گویند پیروان محمد صلی الله علیه و آله نابینایان و بردگانند ، و لذا رو از عبدالله برگرداند ، و به سخنان خود با آنان ادامه داد . در این هنگام ، آیات نازل شد و در این باره پیامبر صلی الله علیه و آله را مورد عنایت قرار داد .
🌻رسول خدا بعد از این ماجرا عبدالله را پیوسته گرامی می داشت ، و هنگامی که او را می دید می فرمود : مرحبا بمن عاتبنی ربی ؛ مرحبا به کسی که پروردگارم به خاطر او مرا مورد عنایت قرار داد و سپس به او می فرمود : آیا حاجتی داری آن را نجات می دهم ، و پیامبر صلی الله علیه و آله دوبار او را در غزوات اسلامی ، در مدینه جانشین خویش قرار داد .
عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ (١)
چهره در هم كشيد و روى گردانيد،
👇👇👇👇
🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
@amozeshtajvidhefzquran
#شان_نزول 🌴
#مرد_نابینا ⚠️
(#عبس /1-2) 📖
✨مشهور در میان مفسران عامه و خاصه این است که عده ای از سران قریش ؛ مانند عتبته بن ربیعه ، ابوجهل ، عباس ابن عبدالمطلب و جمعی دیگر ، خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بودند . پیامبر صلی الله علیه و آله مشغول تبلیغ و دعوت آنها به سوی اسلام بود و امید داشت که این سخنان در دل آنها مؤ ثر شود .
🌻مسلما اگر این گونه افراد اسلام را می پذیرفتند ، گروهی دیگر را به اسلام می کشاندند و همه کارشکنی های آنها از میان می رفت و از هر جهت به نفع اسلام بود در این این میان عبدالله بن مکتوم که مرد نابینا و ظاهرا فقیری بود وارد مجلس شد ، و از پیامبر صلی الله علیه و آله تقاضا کرد آیاتی از قرآن را برای او بخواند و به او تعلیم دهد ، و پیوسته سخن را تکرار می کرد و آرام نمی گرفت ؛ زیرا دقیقا متوجه نبود که پیامبر صلی الله علیه و آله با چه کسانی مشغول صحبت است .
✨او آن قدر کلام پیغمبر صلی الله علیه و آله را قطع کرد که حضرت صلی الله علیه و آله ناراحت شد ، و آثار ناخشنودی ، در چهره مبارکش نمایان گشت و در دل گفت : این سران عرب پیش خود می گویند پیروان محمد صلی الله علیه و آله نابینایان و بردگانند ، و لذا رو از عبدالله برگرداند ، و به سخنان خود با آنان ادامه داد . در این هنگام ، آیات نازل شد و در این باره پیامبر صلی الله علیه و آله را مورد عنایت قرار داد .
🌻رسول خدا بعد از این ماجرا عبدالله را پیوسته گرامی می داشت ، و هنگامی که او را می دید می فرمود : مرحبا بمن عاتبنی ربی ؛ مرحبا به کسی که پروردگارم به خاطر او مرا مورد عنایت قرار داد و سپس به او می فرمود : آیا حاجتی داری آن را نجات می دهم ، و پیامبر صلی الله علیه و آله دوبار او را در غزوات اسلامی ، در مدینه جانشین خویش قرار داد .
عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ (١)
چهره در هم كشيد و روى گردانيد،
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈