eitaa logo
یادمان شهداء
104 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
6.6هزار ویدیو
30 فایل
@ منتظر نظرات سازنده شما دوستان هستیم.@
مشاهده در ایتا
دانلود
دختر جوانی با سر برهنه و مو های کاملا بلند در پیاده رو در حال حرکت بود که در آن روز ها یک امر طبیعی بود. در پیاده رو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد.این عمل زشت او در روز عاشورا بر آشفته ام کرد .بدون توجه به عواقب آن تصمیم به برخورد با او گرفتم. پاسبان شهربانی به سمت دوستش رفت که پاسبان راهنمایی بود و در چهارراه که جنب شهربانی مستقر بود .به سرعت با دوستم از پله های هتل پایین آمدم . آن قدر عصبانی بودم که عواقب این حمله برایم هیچ اهمیتی نداشت. دوپلیس مشغول گفت و گو باهم شدند .برق آسا به آنها رسیدم. با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم. خون از بینی هایش فوران زد! پلیس راهنمایی سوت زد .چون نزدیک شهربانی بود دو پاسبان به سمت ما دویدند. با همان سرعت فرار کردم و به ساختمان هتل پناه بردم زیر یکی از تخت ها دراز کشیدم .تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند قریب دو ساعت همه جا را گشتند:اما نتوانستند مرا پیدا کنند.بعد از هتل خارج شدم و به سمت خانه مان و حرکت کردم . زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود.حالا دیگر از چیزی نمی ترسیدم..... زندگی نامه خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی 📡مسیر بیداری https://eitaa.com/joinchat/2043543625C7ff6285d8c