#استوری دعا روز هفدهم ماه مبارک رمضان ※ منبع: هیئت شهدای دانش‌آموز شهرستان مبارکه 📥 دانلود فایل کامل دعای روزهای ماه مبارک رمضان 🔶 zil.ink/misagh180.ir 🔹 @misagh180_ir

سرود همگانی این عمار دبستان الزهرا س #نسل_فیروزه_ای #لبخند_دلها #حوزه_دانش_آموزی_هشت_سمیه #ناحیه_امام_صادق_علیه_السلام @amr_vali

⭕️🎥 تا حالا این قسمت از تنظیمات گوشیتون رو که شرکت‌هایی مثل گوگل باهاش جاسوسی میکنن رو دیدین؟ ⚠️ وقتی وارد این قسمت از تنظیمات تلفن همراهتون بشید، می‌بینید که برنامه‌هایی مثل اینستاگرام، واتس اپ، تلگرام و ... مجاز به دسترسی به هر نقطه از گوشی شما هستن! @amr_vali

فردا اولین شب قدر در سال ۱۴۰۱ است شبی پر از ستاره در آسمان که منتظر شنیدن خواسته های ما انسان ها هستن 🤲💫 شبی که تمام لحظاتش گنجینه ای از معرفت الهی است که باید از این فرصت برای پاک کردن قبل ها استفاده کنیم و دل های پر از گناهمان را برای یک شب هم که شده از این دنیا جدا کنیم. 🧡🌿 #ماه_رمضان #قدر 🍃🌷🌷💐💐💐💐💐🌷🌷🍃 آینده روشن در دستان شماست .... #سازمان_بسیج_دانش_آموزی_استان_اصفهان https://eitaa.com/amr_vali @amr_vali

نامه‌ای که زندگی رهبر انقلاب را تغییر داد @amr_vali

#استوری دعا روز هجدهم ماه مبارک رمضان ※ منبع: هیئت شهدای دانش‌آموز شهرستان مبارکه 📥 دانلود فایل کامل دعای روزهای ماه مبارک رمضان 🔶 zil.ink/misagh180.ir 🔹 @misagh180_ir

‼️ توی ایران وسایل یه توریست آلمانی رو میدزدن و اون هم میگه دیگه پاشو ایران نمی‌ذاره! 🔹 احتمالا از این حرف‌ها توی اینستاگرام و پیام‌های فورواردی واتساپی زیاد شنیدید! 🔺 این دفعه میخوایم یکی از این داستان‌ها رو راستی‌آزمایی کنیم. ⚠️ توجه! اگر آرامش روانی مردم براتون مهمه و دوست ندارید دروغی توی جامعه پخش بشه، این کلیپ رو ببینید و بازنشر کنید. @amr_vali

*دوئل شهید خرازی با ماهر عبدالرشید ژنرال بعثی* عملیات حالت فرسایشی به خود گرفته بود و انرژی و رمقی برای لشکر ۱۴ امام حسین ( علیه السلام ) باقی نمانده بود. یک شب من و حاج محسن حسینی در سنگر نشسته بودیم که حاج حسین خرازی وارد شد و پرسید: «از بچه‌های مهندسی چند نفر اینجا هستند ؟» گفتیم: «ما دو نفر در به در و بیچاره !» حاجی لبخند زد و گفت: «امشب می‌خوام بریم جلو !» از حرف او تعجب کردیم. ما هیچ‌گونه امکانات پیشروی نداشتیم. حاج محسن که آدم شوخی بود، بلند شد و گفت: «می‌خوای ما رو به کشتن بدی ؟! تو که از درد زن و بچه سر درنمی‌آری !» خلاصه همراه حاج حسین سوار یک ماشین تویوتای لندکروز نو شدیم و حرکت کردیم ! این تویوتا را همان روز به حاج حسین خرازی داده بودند. خرازی ما را به یک سنگر تصرف شده عراقی برد که سنگر فرماندهی عراق در منطقه شلمچه بود. یک سنگر مجهز و مجلل زیر زمینی که مبل هم داشت. سنگر در عمق زمین ساخته شده و قطر بتون آن حدود یک متر بود. روی آن را با چندین متر خاک پوشانده و روی خاک‌ها قلوه‌سنگ‌های بزرگی قرار داده بودند ! وقتی وارد این هتل زیرزمینی شدیم، شخصی به نام جاسم ( که کویتی‌الاصل بود )، از طریق بی‌سیم مشغول شنود فرکانس‌های عراقی‌ها بود. حاج حسین گفت: «جاسم کسی رو دم دست داری ؟! *جاسم خنده‌ای کرد و گفت: «ژنرال ماهر عبدالرشید !»* ماهر عبدالرشید از فرماندهان معروف ارتش عراق و فکر می‌کنم فرمانده سپاه هفتم بود ! حاج حسین گفت: «باری کلاالله، باری کلاالله ! خب، چه خبر ؟!» ادامه در پست بعدی... @amr_vali

جاسم جواب داد: «می‌خواهد عقب برود. سه شب است که نخوابیده و دارد نیروهای خود را برای عقب‌ نشینی آماده می‌کند.» حاج حسین خرازی با لبخند ملیحی گفت: «نمی‌ذاریم بره ! مثل من که به خط اومدم، اون هم باید بیاد توی خط و آ-بمونه.» جاسم گفت: «چطوری ؟!» حاجی گفت: «بهش پیغام بده بگو: قال الحسین خرازی…» جاسم گفت: «نه حاجی این کار و نکن ! من با این همه زحمت به شبکه بی‌سیم آن‌ها نفوذ کرده‌ام ! بر اوضاع اون‌ها مسلطم ! فرکانس‌های آن‌ها را کشف کرده‌ام. حیفه !» حاجی گفت: «همین که گفتم !» جاسم با تردید روی فرکانس بی‌سیم‌چی ژنرال رفت و به عربی گفت: «بسم‌الله الرحمن الرحیم، قال الحسین خرازی…» بی‌سیم‌چی عراقی با شنیدن اسم خرازی و فهمیدن این که فرکانس او لو رفته، شروع به ناسزاگویی کرد و جاسم با شنیدن آن فحش‌ها رنگ از رویش پرید و بی‌سیم را قطع کرد ! حاجی پرسید: «چی می‌گفت ؟!» جاسم گفت: «داشت ناسزا می‌گفت !» حاج حسین خرازی دست در جیب خود کرد و یک واکمن کوچک درآورد و گفت: «نوار قرآن براش بذار و بگو منطق شما اونه و منطق ما این !» جاسم دوباره بی‌سیم را روشن کرد و نوار را گذاشت ! بی‌سیم‌چی عراقی فرصت گوش دادن به قرآن را نداشت. سیستم بی‌سیم آن‌ها به هم ریخته بود و فرماندهان عراقی مشغول فحش دادن به هم بودند. ما هم برای مدتی به دعوای فرماندهان عراقی گوش دادیم و کلی لذت بردیم. ژنرال ماهر عبدالرشید که متوجه دعوای فرماندهان خود شده بود، از بی‌سیم‌چی پرسید: «چی شده ؟!» بی‌سیم‌چی گفت: «یک نفر ایرانی وارد فرکانس ما شده و می‌گوید، من از «خرازی» برای ماهر پیام دارم ! » ماهر گفت: «پس چرا نمی‌گذارید پیغامش را بدهد !» بی‌سیم‌چی عراقی به زبان فارسی به جاسم گفت: «ای ایرانی ! اگر پیغامی برای «ماهر» داری بگو ! او آماده شنیدن است ! » تازه متوجه شدیم، بی‌سیم‌چی عراقی فارسی هم بلد است ! خرازی به جاسم گفت: «به او بگو خط اول تو را گرفتم، خط دوم تو را هم گرفتم. خط سوم تو را هم گرفتم، خط چهارم تو را هم گرفتم، خط پنجم تو را هم گرفتم، سنگرهای مجهز نونی شکل تو را هم گرفتم. هیچ مانعی جلوی من نیست؛ امشب می‌خواهم بیایم به شهر بصره و تو را ببینم !» جاسم پیام را داد و بی‌سیم‌چی و ماهر عبدالرشید هول کردند ! ماهر پرسید: «می‌خواهی بیایی چه کار کنی یا چه بگویی ؟!» خرازی جواب داد: *«یک پای تو را قطع کردم. می‌خواهم پای دیگرت را هم قطع کنم !»* ماهر جواب داد: بیا ! من هم یک دست تو را قطع کردم، دومی را هم قطع می‌کنم ! » خرازی گفت: «باشه ! وعده ما امشب در میدان شهر بصره» با این پیغام، اوضاع نیروهای عراقی به هم ریخت. ژنرال ماهر عبدالرشید که واقعاً از تصور سقوط شهر بصره ترسیده بود، تمام چینشی را که قبل از آن برای عقب نشینی انجام داده بود، به هم زد ! خرازی بسیار آرام بود و در حالی که لبخندی بر لب داشت، به ما دو نفر گفت: «نماز خوانده‌اید ؟» گفتیم: «بله !» پرسید: «چیزی خورده‌اید ؟» گفتیم: «بله !» گفت: «من خسته‌ام، شما هم خسته شدین، پس بخوابین !» گفتیم: «با این کاری که شما انجام دادید، مگر می‌گذارند کسی امشب بخوابد ؟!» وقتی قبل از مکالمه با ماهر عبدالرشید به طرف آن سنگر می‌آمدیم، عراقی‌ها مثل نقل و نبات گلوله روی منطقه می‌ریختند، اما وقتی می‌خواستیم بخوابیم، حجم آتش آن‌ها ده‌ها برابر شده بود و آن شب به قدری روی منطقه شلمچه گلوله ریختند که در طول تاریخ جنگ تا آن زمان و حتی بعد از آن بی‌سابقه بود. اما سنگر ما کاملاً امن بود. به راحتی خوابیدیم و اتفاقاً خوب هم خوابمان برد ! فردا صبح که بیرون آمدیم، دیدیم بدنه تویوتای حاج حسین از ترکش و خمپاره مثل آبکش سوراخ - سوراخ شده. وقتی حاجی بیدار شد، با او وارد بحث شدیم که: «حکمت این کار دیشب چه بود ؟» حاجی گفت: «ما در این منطقه نیرو و امکانات نداشتیم. مهمات هم نداشتیم. این کار را کردم تا آن‌ها تحریک شوند و منطقه را زیر آتش بگیرند و دست‌کم به اندازه یک هفته عملیات، مهمات خود را هدر بدهند !» بعدها جاسم براساس مطالبی که از بی‌سیم شنیده بود، می‌گفت: «آن شب انبارهای مهمات عراقی‌ها خالی شده بود و به قدری کمبود مهمات داشتند که تا دمیدن صبح، مهمات داخل تریلرها را مستقیم به کنار توپ‌ها و خمپاره‌اندازها می‌بردند و مصرف می‌کردند.» @amr_vali

از مدرسه برمیگردد. شاید معطل اتوبوس بماند ولی معطل نمی‌ماند #ماه_امید #رمضان 🍃🌷🌷💐💐💐💐💐🌷🌷🍃 آینده روشن در دستان شماست .... #سازمان_بسیج_دانش_آموزی_استان_اصفهان https://eitaa.com/amr_vali @amr_vali

🔹اعمال مخصوص شب نوزدهم ماه مبارک رمضان #امیرالمومنین @amr_vali

من حیدری‌ام روی بدی‌هام قلم بزن تقدیرمو با دستای علی رقم بزن... ⏰دقایقی قبل مراسم قرآن به سر شب نوزدهم ماه مبارک رمضان با حضور گسترده زائران در حرم رضوی @amr_vali

#استوری دعا روز نوزدهم ماه مبارک رمضان ※ منبع: هیئت شهدای دانش‌آموز شهرستان مبارکه 📥 دانلود فایل کامل دعای روزهای ماه مبارک رمضان 🔶 zil.ink/misagh180.ir 🔹 @misagh180_ir

🇮🇷سردار سربلند 🌹مراسم سالگرد شهادت سرلشگر پاسدار شهید سید محمد حجازی ♦️زمان: پنجشنبه ۱۴۰۱/۲/۱ ، ساعت ۵ بعدازظهر ♦️مکان:گلستان شهدای اصفهان

نماهنگ علی ولی الله با صدای حاج عبدالرضا هلالی باهم راهی گروه سرود احلی من العسل سالروز شکافته شدن فرق عدالت، مولای متقیان امیرالمومنین علی علیه السلام ،تسلیت باد @amr_vali

#عکس_ماه🌙 مبینایزدانی مدرسه شاهد کوثر 🌹🌿🌺🌿🌹🌿🌺🌿🌹🌿🌺🌿 #حوزه دانش آموزی حضرت زینب علیهاالسلام #ناحیه نجف آباد

#ماه_امید #نسل_فیروزه_ای 🔹حضور دانش آموزان در مراسم احیاء شب نوزدهم رمضان در مسجد جامع وزوان    #حوزه_مقامت_دانش_آموزی_شهید_مفتح #ناحیه_مقاومت_بسیج_شاهین_شهر_ومیمه #سازمان_بسیج_دانش_اموزی

🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 (((دانش آموز انقلابی،مدرسه انقلابی))) #ماه_امید_نسل_فیروزه_ای #عکس_ماه 🌙 دبیرستان متوسطه اول فاطمیه #حوزه_مقاومت_بسیج_دانش_آموزی_شهید_فهمیده_جرقویه #ناحیه_امام_علی_ع ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ #سازمان_بسیج_دانش_آموزی_استان_اصفهان #سال_۱۴۰۱ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄

#استوری دعا روز بیستم ماه مبارک رمضان ※ منبع: هیئت شهدای دانش‌آموز شهرستان مبارکه 📥 دانلود فایل کامل دعای روزهای ماه مبارک رمضان 🔶 zil.ink/misagh180.ir 🔹 @misagh180_ir

درسته ما بی‌سواد باشیم و ننگ دامان علی(ع) بشیم امروز؟ سخنرانی امام موسی صدر در تیمچه بازار تهران، سال ۱۳۵۰: علی رو دنیا اگر امروز بخواد با پیروانش بشناسه چجوری می‌شناسه؟ آیا علم می‌بینه؟ آیا تقوا می‌بینه؟ آیا علاقه به یتیمی می‌بینه که در علی می‌دید؟ آیا علاقه به خدمت به مردمی می‌بینه که در علی می‌دید؟ آیا شجاعت و صراحتی رو می‌بینه که در علی بود؟! @amr_vali

🎬 #تماشایی | سه سنگر مهم 👿 مراقب باشید که خیال شیطان راحت نشود 🍃 #درس_اخلاق_آقا @amr_vali

...💫: 🎊جشنواره دانش آموزی 🎊 ماه رمضانی متفاوت برای دانش آموزان پر انرژی، با امید ، مبتکر و با استعداد😎 🍹 راه و رسم درخشیدن💫 محلی برای رونمایی از استعداد دانش آموزان اصفهانی همراه با جوایز ارزنده و نفیس🎁🛍️ 🎉اینجا لبخندی است در بهار قرآن🥰 #نسل فیروزه ای✨ #لبخند دل ها در بهار قرآن💖 ┄┅═✧❁🌟🌷🌷🌟❁✧═┅┄ لینک شرکت در جشنواره https://eitaa.com/naslefirozehiy #ماه_رمضان_سال_۱۴۰۱ ┄┅═✧❁🌟🌷🌷🌟❁✧═┅┄ 🍃🌷🌷💐💐💐💐💐🌷🌷🍃 آینده روشن در دستان شماست .... #سازمان_بسیج_دانش_آموزی_استان_اصفهان https://eitaa.com/amr_vali @amr_vali

⚪️ #استوری ویژه شب قدر 2️⃣ حرم شیبتی من النار الهی العفو قسم به دستای علمدار الهی العفو @amr_vali

#اذان_بگوییم پویش سراسری اذان بگوییم ویژه دانش آموزان اجرای اذان در پارک‌ها، بوستان‌ها، مدارس و ... اشتراک گزاری در فضای مجازی 🍃🌷🌷💐💐💐💐💐🌷🌷🍃 آینده روشن در دستان شماست .... #سازمان_بسیج_دانش_آموزی_استان_اصفهان https://eitaa.com/amr_vali @amr_vali

#استوری دعا روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان ※ منبع: هیئت شهدای دانش‌آموز شهرستان مبارکه 📥 دانلود فایل کامل دعای روزهای ماه مبارک رمضان 🔶 zil.ink/misagh180.ir 🔹 @misagh180_ir

#عکس_ماه #ماه_امید فائزه پورپیران دبیرستان پیشگام حکمت #حوزه مقاومت بسیج دانش آموزی شهید فهمیده #ناحیه مقاومت بسیج امام حسین علیه‌السلام

۳۰ ثانیه زیبایی ببینیم😍 @amr_vali