20.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️خوک های امت پیامبر اکرم(ص) چه کسانی هستند؟
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸
🌍 @ebratha_ir ایتا
🌍 @ebratha.org سروش
احیاگران واجب مظلوم شده (فریضتین)
⁉️خوک های امت پیامبر اکرم(ص) چه کسانی هستند؟ 🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایت
👆👆👆👆👆👆👆👆
پس وای به حال اون مامور و غیرمامور که علیه نهی از منکر و واجبات خدا عمل میکنه‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*فوق العاده زیبا آب دستتونه بزارید زمین ودیدن این کلیپ فوق العاده وبینظر را از دست ندین **
به تکرار. مکررشم میارزه ببینیم
انتشار حداکثری با شما ✅
🇮🇷 اتحادیه عماریون
🔺همدلی
🔻انقلابی گری
https://eitaa.com/amre_be_maroof
توضیحات احکام در مورد استطعت حج.mp3
2.62M
توضیحاتی در مورد استطاعت حج
https://eitaa.com/amre_be_maroof
هدایت شده از علی اصغر عبداللهی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔴 شهیدی که در برزخ گرفتار یک تهمت به زنی بد حجاب بود!
ما دو دوست صمیمی بودیم مانند دو برادر. انقلاب که پیروز شد من به حوزه علمیه رفتم و او در یکی از ادارات دولتی تهران مشغول شد. کار او بررسی، صلاحیت و گزینش کارکنان بود. ایام ابتدای انقلاب حساسیت ها در زمینه گزینش بسیار بالا بود. بارها به من میگفت تو هم بیا و در همین اداره مشغول شو، اما من ترجیح دادم مشغول درس باشم. روزها گذشت تا این که جنگ شروع شد. دیگر جای درنگ نبود هر دو با هم راهی جبهه شدیم. در همان ماه های اول جنگ، دوست من به شهادت رسید. من هم پس از سالها حضور در جبهه با غم فراق دوستانم به قم برگشتم و درسم را ادامه دادم. تا اینکه یک شب اتفاق عجیبی افتاد؛ در تجربه ای که بسیار برایم غیر قابل باور بود دوست شهیدم را دیدم، فکر میکردم مانند بقیه شهدا در بهشت الهی مشغول استفاده از نعمت هاست اما... با نگرانی به من گفت: من باید وارد بهشت شوم اما گرفتار یک زن هستم! من که خیلی تعجب کرده بودم گفتم: از کی حرف میزنی؟ گفت: وقتی در سالهای ابتدای انقلاب در آن اداره مشغول کار بودم، یک خانم کارمند داشتیم که حجاب را درست رعایت نمیکرد. هر چه با او صحبت کردم بی فایده بود. دست آخر در مورد او حرفی زدم که خلاف واقع بود. او خیلی ناراحت شد. برخی کارمندها نگاهشان نسبت به این خانم تغییر کرد، کار به جایی رسید که اداره را رها کرد. من هم خوشحال بودم چون این کارمند بد حجاب از آن داره رفت و فکر میکردم شرایط عمومی اداره بهتر شده و دیگر بی حجاب نداریم اما به چه قیمتی؟ در واقع من به او تهمت زده بودم الان گرفتار هستم. تو را به حق رفاقتی که داشتیم پیگیری کن تا از من راضی شود. خیلی به این ماجرا فکر کردم چه کاری میتوانستم انجام دهم. سالها از روزهای انقلاب گذشته بود چطور میتوانستم او را پیدا کنم؟ از روز بعد کارم را شروع کردم به تهران و آن اداره رفتم. با چند نفر از قدیمیها مطرح کردم، کسی از این موضوع خبر نداشت. سراغ کارمندهای بازنشسته و قدیمی تر را گرفتم، بالاخره یکی نفر را پیدا کردم که از آن موضوع خبر داشت. نام و مشخصات آن خانم را به من گفت. با سختی بسیار آدرسی از آن خانم پیدا کردم. وقتی به منزلش مراجعه کردم موضوع خودم را گفتم خوب آن ماجرا را به یاد داشت. با خودم گفتم وقتی بگویم او شهید شده و تقاضای بخشش دارد حتما قبول میکند اما... آن خانم که سن و سالی ازش گذشته بود گفت: «به خداوندی خدا حلالش نمی کنم، خدا ازش نگذره. از این حرفش ترسیدم هرچه اصرار کردم بی فایده بود گفتم: یعنی هیچ راهی ندارد که او را ببخشی؟ جوابش منفی بود، گفت: شما نمیدانی که تهمت این آقا با آبروی من چه کرد؛ من مجبور شدم اداره ای که سالها در آن کار میکردم را ترک کنم. چندین روز فکرم مشغول بود. من وقتی به منزل ایشان رفتم شاهد بودم که او یک بچه معلول دارد و درد مستاجری را تحمل می کند. واقعاً نمی دانستم چه باید کرد. دوست صمیمی من گرفتار بود. باید کاری می کردم اما چگونه؟! بار دیگر به منزلشان رفتم. این خانم عصبانی تر از قبل گفت: این وضعیت مرا میبینی؟ دوست تو تهمتی به من زد که دیگر نتوانستم در محل کار حاضر شوم، او آبرو برای من نگذاشت. شاید من حجاب را درست رعایت نمی کردم، اما بقیه مسائل دینی را رعایت میکردم، چرا ندانسته به من تهمت زد؟ چرا با آبروی من بازی کرد؟ اصرارهای من بی فایده بود. از آنجا بیرون آمدم. فکری به ذهنم رسید. رفقای جبهه و جنگ را جمع کردم پول روی هم گذاشتیم و با یاری خدا توانستیم کار مهمی انجام دهیم. ما برای او و خانواده اش یک خانه کوچک تهیه کردیم. وقتی این خبر را شنید بسیار خوشحال شد. با رفقا کمک کردیم او و خانواده اش را به خانه جدید منتقل کردیم. روزی که در خانه جدید مستقر شد لبخندی از سر رضایت زد و گفت به خاطر کار امروز شما از دوستتان گذشتم...
یکی دو روز بعد یکی از رفقایم تماس گرفت و گفت: فلانی که شهید شده بود را در خواب دیدم؛ از تو تشکر کرد و گفت مشکل من حل شد.
📕کتاب تقاص
➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت سال روز رحلت آیت الله فاطمینیا
الفاتحه مع صلوات
https://eitaa.com/amre_be_maroof
19.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان غلام شدن حضرت خضر سلام الله علیه،حتما ببینید👌
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌺🌺🌺🌺🌺🌺
https://eitaa.com/amre_be_maroof
10.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از این پدر چنین پسری تربیت میشه!
https://eitaa.com/amre_be_maroof
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا ابالحسن
آجرک الله
https://eitaa.com/amre_be_maroof
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ نوید رو هر جا میتونید منتشر کنید...
حرف دل همه ماست... برای اونایی که دارن مسخره میکنن... اونایی که ادعای انسانیت دارن و خوی حیوانیشون رو این روزها نشون میدن...
به احترام مسئولی که توی میدونه باید ایستاد...
پیج نوید جعفرزاده
https://eitaa.com/amre_be_maroof
سید ابراهیم شهید شده
انگار اربعین دیگر شده
اشک ها جاری شده
آسمان بارانی شده
بلوار پیامبر اعظم صلوات الله علیه وآله
https://eitaa.com/amre_be_maroof